- شروع کننده موضوع
- توقیف شده
- #1
Radikal_2002
عزازیل
- ارسالها
- 265
- امتیاز
- 1,037
- نام مرکز سمپاد
- یکی از مدارس سمپاد گیلان(شرق)
- شهر
- گیلان
- سال فارغ التحصیلی
- 1400
این مطلب برای چند هفته پیشه ولی خواستم با شما به اشتراک بگذارم و نظر شما رو هم بدونم
آیا روباتها میتوانند صاحبان واقعی آثارشان باشند؟
ScientificAmerican- مالکیت معنوی اصطلاحی حقوقی است که حق استفاده از فعالیتهای فکری و ابتکاری –ادبی، هنری یا ...- را برای صاحبان آن اثر حفظ میکند. اما آیا این حق تنها به انسان خرمند (Homo sapiens) محدود میشود؟ در قانون چنین است. اما چه میشود اگر یک انسان یا یک گروه از اثری هنری که توسط روبات یا حیوانی کشیده شده به سودی برسد؟ در حال حاضر آن موجود در برابر قانون بیدفاع خواهد بود. اما جریانهای فکری جدیدی به دنبال تخصیص بخشی از قانون به این مسئله هستند.
این باور که انسانها تنها موجودات هوشمند و آگاهند مدت زیادی بر جهان سیطره داشته و قوانین مالکیت معنوی نیز برای صیانت از فرآوردههای این هوش انسانی تنظیم شده است. اما چه میشود اگر آن ریزتراشههای درون قطعات فلزی شاهکاری هنری خلق کنند؟
سال پیش، شکایت انجمن حمایت از حقوق حیوانات در پی ماجرای سلفی گرفتن میمون ماکاک با دوربین یک عکاس طبیعت جنجالی شد. در جریان عکاسی از گونههای نادر میمون، دیوید اسلتر دوربین گوشی خود را رها میکند، از قضا میمونی دوربین را برداشته و عکسی سلفی از خود میگیرد. (عکسی که در ذیل مشاهده میکنید.)
اسلتر پس از انتشار عکسش از ویکیپدیا، به دلیل رعایت نکردن قانون کپی رایت، شکایت میکند. اسلتر در این دادگاه پیروز شد. PETA اما پروندهای را علیه اسلتر ترتیب داد. این انجمن معتقد بود که حق مالکیت این عکس –که تا آن زمان شهرت خاصی را برای اسلتر رقم زده بود- متعلق به میمونیست که آن را گرفته است! قاضی دادگاهی که مسئول رسیدگی به این پرونده بود حق را به اسلتر داد؛ اما اذعان کرد که محدودیت قوانین برای حیوانات وجود دارد و امکان تغییر آن به سود آنها نیز میسر است.
اما چرا مالکیت معنوی انسانمحور است؟ دلایل فلسفی زیادی برای آن وجود دارد. به عنوان مثال جان لاک، در قرن 17م بیان میکرد که افراد باید یک یک حق طبیعی نسبت به چیزی که خلق میکنند و نتیجهی آن داشته باشند. دلایل اقتصادی بسیاری نیز وجود دارد.
صیانت حقوق مالکیت معنوی برای پیشرفت اقتصادی نیز حایز اهمیت است. اگر محصولات برآمده از هوش انسانی محافظت نشوند، ممکن است افراد نسبت به تولید و خلاقیت دلزده شوند و در نتیجه پیشرفت بشر لطمه میبیند.
باید به اهمیت "هوش" به طور انحصاری نیز توجه کنیم. یکی از علل وجود مالکیت انحصاری محافظت از ارزشهای هوش است. قابلیتی که پیشرفت بشر را بر دوش میکشد. شاید اگر این بند را به عنوان یکی از علل مالکیت معنوی به حساب بیاوریم، بتوانیم نوع مصنوعی هوش ،AI، را نیز مالکان آثار هنری و ادبیشان بدانیم.
قدمهای زیادی برای "هوشمندسازی" ماشینها انجام گرفته است. در دههی 70 میلادی هارولد کوهن دربارهی ماشینی نوشت که هنر خلق میکند و AARON را ساخت؛ نرمافزاری کامپیوتری که تصاویری بدیع میساخت.
هنرنمایی AARON
شرکت IBM، Watson را ساخت که میتوانست زبان طبیعی را رمزگشایی کند و به سوالات پاسخ دهد. ایگور مورداچ الگوریتمی ساخت که ربات را قادر میساخت برای رسیدن به یک شی، حرکات را بیازماید و به مناسبتترین برسد.
اما با وجود آنکه نامش را "هوش" میگذاریم، بسیاری از افراد تمایلی ندارند که ماشینهای دارای "هوش مصنوعی" را دارای مالکیت معنوی بدانند. آنها میگویند مالکیت معنوی تنها برای محافظت از هوش نیست، بلکه حامی جنبهی خاصی از هوش که مخصوص انسان میباشد است. هوش مصنوعی از دیدگاه آنها تنها اجرای برنامهها و الگوریتمهاییست که توسط انسان نوشته شده است.
خواهناخواه هوش مصنوعی روز به روز به انسان نزدیکتر میشود. بهتر یاد میگیرد، تصمیات پیچیدهتر میگیرد، مسائل سختتری را حل میکند و شاید آثار عجیب و باکیفیتتری را خلق کند. پس شاید بحث دربارهی گستردهتر کردن دامنه حقوق مالکیت معنوی بیفایده نباشد.
اتحادیه اروپا با توجه به نقش پررنگ روباتها در آینده خواستار تنظیم "قانون مدنی روباتها" شده است. شاید مالکیت معنوی شروعی برای همین داستان باشد.
منبع: TheConversation
نظر شما چیه آیا ربات ها میتونن صاحب آثارشان باشند؟؟
آیا روباتها میتوانند صاحبان واقعی آثارشان باشند؟
ScientificAmerican- مالکیت معنوی اصطلاحی حقوقی است که حق استفاده از فعالیتهای فکری و ابتکاری –ادبی، هنری یا ...- را برای صاحبان آن اثر حفظ میکند. اما آیا این حق تنها به انسان خرمند (Homo sapiens) محدود میشود؟ در قانون چنین است. اما چه میشود اگر یک انسان یا یک گروه از اثری هنری که توسط روبات یا حیوانی کشیده شده به سودی برسد؟ در حال حاضر آن موجود در برابر قانون بیدفاع خواهد بود. اما جریانهای فکری جدیدی به دنبال تخصیص بخشی از قانون به این مسئله هستند.
این باور که انسانها تنها موجودات هوشمند و آگاهند مدت زیادی بر جهان سیطره داشته و قوانین مالکیت معنوی نیز برای صیانت از فرآوردههای این هوش انسانی تنظیم شده است. اما چه میشود اگر آن ریزتراشههای درون قطعات فلزی شاهکاری هنری خلق کنند؟
سال پیش، شکایت انجمن حمایت از حقوق حیوانات در پی ماجرای سلفی گرفتن میمون ماکاک با دوربین یک عکاس طبیعت جنجالی شد. در جریان عکاسی از گونههای نادر میمون، دیوید اسلتر دوربین گوشی خود را رها میکند، از قضا میمونی دوربین را برداشته و عکسی سلفی از خود میگیرد. (عکسی که در ذیل مشاهده میکنید.)
اسلتر پس از انتشار عکسش از ویکیپدیا، به دلیل رعایت نکردن قانون کپی رایت، شکایت میکند. اسلتر در این دادگاه پیروز شد. PETA اما پروندهای را علیه اسلتر ترتیب داد. این انجمن معتقد بود که حق مالکیت این عکس –که تا آن زمان شهرت خاصی را برای اسلتر رقم زده بود- متعلق به میمونیست که آن را گرفته است! قاضی دادگاهی که مسئول رسیدگی به این پرونده بود حق را به اسلتر داد؛ اما اذعان کرد که محدودیت قوانین برای حیوانات وجود دارد و امکان تغییر آن به سود آنها نیز میسر است.
اما چرا مالکیت معنوی انسانمحور است؟ دلایل فلسفی زیادی برای آن وجود دارد. به عنوان مثال جان لاک، در قرن 17م بیان میکرد که افراد باید یک یک حق طبیعی نسبت به چیزی که خلق میکنند و نتیجهی آن داشته باشند. دلایل اقتصادی بسیاری نیز وجود دارد.
صیانت حقوق مالکیت معنوی برای پیشرفت اقتصادی نیز حایز اهمیت است. اگر محصولات برآمده از هوش انسانی محافظت نشوند، ممکن است افراد نسبت به تولید و خلاقیت دلزده شوند و در نتیجه پیشرفت بشر لطمه میبیند.
باید به اهمیت "هوش" به طور انحصاری نیز توجه کنیم. یکی از علل وجود مالکیت انحصاری محافظت از ارزشهای هوش است. قابلیتی که پیشرفت بشر را بر دوش میکشد. شاید اگر این بند را به عنوان یکی از علل مالکیت معنوی به حساب بیاوریم، بتوانیم نوع مصنوعی هوش ،AI، را نیز مالکان آثار هنری و ادبیشان بدانیم.
قدمهای زیادی برای "هوشمندسازی" ماشینها انجام گرفته است. در دههی 70 میلادی هارولد کوهن دربارهی ماشینی نوشت که هنر خلق میکند و AARON را ساخت؛ نرمافزاری کامپیوتری که تصاویری بدیع میساخت.
هنرنمایی AARON
شرکت IBM، Watson را ساخت که میتوانست زبان طبیعی را رمزگشایی کند و به سوالات پاسخ دهد. ایگور مورداچ الگوریتمی ساخت که ربات را قادر میساخت برای رسیدن به یک شی، حرکات را بیازماید و به مناسبتترین برسد.
اما با وجود آنکه نامش را "هوش" میگذاریم، بسیاری از افراد تمایلی ندارند که ماشینهای دارای "هوش مصنوعی" را دارای مالکیت معنوی بدانند. آنها میگویند مالکیت معنوی تنها برای محافظت از هوش نیست، بلکه حامی جنبهی خاصی از هوش که مخصوص انسان میباشد است. هوش مصنوعی از دیدگاه آنها تنها اجرای برنامهها و الگوریتمهاییست که توسط انسان نوشته شده است.
خواهناخواه هوش مصنوعی روز به روز به انسان نزدیکتر میشود. بهتر یاد میگیرد، تصمیات پیچیدهتر میگیرد، مسائل سختتری را حل میکند و شاید آثار عجیب و باکیفیتتری را خلق کند. پس شاید بحث دربارهی گستردهتر کردن دامنه حقوق مالکیت معنوی بیفایده نباشد.
اتحادیه اروپا با توجه به نقش پررنگ روباتها در آینده خواستار تنظیم "قانون مدنی روباتها" شده است. شاید مالکیت معنوی شروعی برای همین داستان باشد.
منبع: TheConversation
نظر شما چیه آیا ربات ها میتونن صاحب آثارشان باشند؟؟