خاطرات نوروز سال ۱۳۹۷

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع ***Paradise
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

***Paradise

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,239
امتیاز
13,916
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
shk
سال فارغ التحصیلی
0000
مدال المپیاد
متاسفانه به مدال نرسید :(
رشته دانشگاه
پزشکی
سلام به همگی
پیشاپیش عیدو به همتون تبریک میگم و امیدوارم سال خوبی را داشته باشید و به هر چی که براش زحمت کشیدید امسال برسید
فک نمیکنم این موضوع بوده باشه ولی اگه تکراریه معذرت میخوام
اینجا اگه دوست دارید میتونید خلاصه ای از اتفاقات و خاطره های جالبتونو درباره ی هر روزی از عید امسال که مایل هستید بگید
خاطرات امسال عیدتون به شیرینی شکلات هاتون :-"

خاطرات قبل از عیدم میشه گذاشت
مثل الان :-"
بله اگه خاطره ی جالبی دارید مثلا در رابطه با خونه تکونی یا خرید عید ..
یا مثلا روزای قبل از عید تو مدرسه
 
آخرین بار توسط مدیر ویرایش شد:
ما یه خاطره داریم همین دیروز بود مدیر محترم اومد تو کلاس گفت اره خانوما کلاسا برگزار میشه شما باید تا دوشنبه بیاید
مرتب دبیرا درس میدن و...خب میاید دیگه
ما :بله بله میام (همه با لبخندای ملیح)
ب محض خروج بچه های کلاس
ـخب سال خوبی داشته باشید (خدافظی و تبریک سال نو و بغل و و.......)
امروز کلاسا کنسل شد
ماهم تعطیل شدیم :)
 
چهارشنبه بود ...
همین چهارشنبه هفته قبل ..
تا آخرش بخونید پشیمون نمیشید ....
از کلاس ۲۱ نفره ، ۱۰ نفر غایب بودن !!! :D:D:D
زنگ اول عربی داشتیم ، وقتی معلم جمعیت کثیرررر و با نشااااط بچه ها را دید و پس از تلاش های مکرر ما ، کل زنگو بیکار بودیم داشتیم حرف میزدیم ...:-"
زنگ دوم فیزیک داشتیم ، دبیر فیزیکمون گفته بود یا همتون میاید یا هیچ کدومتون نمیاید !!! وقتی دید نصفمون اومدیم نصف نیومدن ، بردمون کارگاه هنرو بازم علافی !!! ( این دبیر فیزیکمون منتظر بود ما نیایم زودتر جیم بزنه !!! 8-}
زنگ سوم ولی ریاضی داشتیم و از این یکی نمیشد بیکار در رفت !!! حدود یه ساعتی در عبن نفهمی سر کلاس به سر میبردیم .... دبی منیگفت بچه ها سوال ۴ صفحه ی قلانو کی حل کرده !!! بچه ها همه ساکت یه نگاهی بهم مینداختن یه نگاهی به من مینداختن و هیچ اتفاقی نمیوفتاد .:-??.:>.
خلاصه بعد از یک ساعت کلاس ریاضی مدرسه خودش تصمیم گرفت تعطیلمون کنه یه یه ساعتیم تو حیاط بودیم و پیتزا و .. خوردیم و بعدم رفتیم خونه !! ....
اصلا دبیرا و معاوناهم از خداشون بود تعطیل کنن روشون نمیشد !!! :)):)):))
 
چند موضوع دارم
۱-اینکه وزیر میگه همه تا روز آخر باید بیان اما نمی فهیمه حال عید براش منفی و غیبت مفهوم نیست
۲_ مدیر ما میگه نیاید اما معلم فیزیک ما برای یکشنبه امتحان گذاشته خدایا شفا برای معلم فیزیکمون
۳_برای برخی دانش آموزان متاسفم که برای نمره حاضرا برای نمره عید هم به مدرسه بروند
 
چهارشنبه بود ...
همین چهارشنبه هفته قبل ..
تا آخرش بخونید پشیمون نمیشید ....
از کلاس ۲۱ نفره ، ۱۰ نفر غایب بودن !!! :D:D:D
زنگ اول عربی داشتیم ، وقتی معلم جمعیت کثیرررر و با نشااااط بچه ها را دید و پس از تلاش های مکرر ما ، کل زنگو بیکار بودیم داشتیم حرف میزدیم ...:-"
زنگ دوم فیزیک داشتیم ، دبیر فیزیکمون گفته بود یا همتون میاید یا هیچ کدومتون نمیاید !!! وقتی دید نصفمون اومدیم نصف نیومدن ، بردمون کارگاه هنرو بازم علافی !!! ( این دبیر فیزیکمون منتظر بود ما نیایم زودتر جیم بزنه !!! 8-}
زنگ سوم ولی ریاضی داشتیم و از این یکی نمیشد بیکار در رفت !!! حدود یه ساعتی در عبن نفهمی سر کلاس به سر میبردیم .... دبی منیگفت بچه ها سوال ۴ صفحه ی قلانو کی حل کرده !!! بچه ها همه ساکت یه نگاهی بهم مینداختن یه نگاهی به من مینداختن و هیچ اتفاقی نمیوفتاد .:-??.:>.
خلاصه بعد از یک ساعت کلاس ریاضی مدرسه خودش تصمیم گرفت تعطیلمون کنه یه یه ساعتیم تو حیاط بودیم و پیتزا و .. خوردیم و بعدم رفتیم خونه !! ....
اصلا دبیرا و معاوناهم از خداشون بود تعطیل کنن روشون نمیشد !!! :)):)):))
 
چند موضوع دارم
۱-اینکه وزیر میگه همه تا روز آخر باید بیان اما نمی فهیمه حال عید براش منفی و غیبت مفهوم نیست
۲_ مدیر ما میگه نیاید اما معلم فیزیک ما برای یکشنبه امتحان گذاشته خدایا شفا برای معلم فیزیکمون
۳_برای برخی دانش آموزان متاسفم که برای نمره حاضرا برای نمره عید هم به مدرسه بروند
پاسخ: والا همیشه همه واسه نمره نمیرن،والا بمونیم خونه باید کل کارای خونه رو به دستور مادر گرامی انجام بدیم،خب ترجیح میدیم بریم مدرسه علاف باشیم تا وایسیم خونه ظرف بشوریم و غذا بپزیم و خونه تکونی کنیم! غیر اینه؟
 
فقط یادمه رفتم خرید هر چی خریدم آبی بود:|:BlueHeart
 
Back
بالا