- شروع کننده موضوع
- #1
- ارسالها
- 1,075
- امتیاز
- 16,572
- نام مرکز سمپاد
- شهید بهشتی
- شهر
- بوشهر
- سال فارغ التحصیلی
- 91
- دانشگاه
- خواجه نصیر
- رشته دانشگاه
- مهندسی برق
وقتی که به زندگی خودم تا به الان نگاه میکنم میبینم که هیچ آموزش خاصی در خصوص مسائل جنسی ازسوی آموزش پرورش و یا حتی پس از اون در دانشگاه ندیدم ولی این مسائل هیچگاه حتی از زمان کودکی از زندگی من دور نبوده بیایم چند صفحه از خاطرات رو ورق بزنیم: (این بخش فقط سندهای زندهای از خاطراتم هستند که در هر سنی میتونه این مشکلات رخ بده و اگه فرد از افراد خطرناک دور نشه و یا از کسی کمک نخواد ممکنه گرون براش تمام بشه پس خوندنش واجب نیست به همین دلیل مخفی میکنمش)
آنقدر بیاطلاع و پرت از ماجرا نبودم (َشاید هم بودم ) با این حال شخصیت آروم و منزوی که عمده ذهنش درگیر با مسائل ریاضی بود منو از خطرات این مسائل حفظ کرده بود در دوران بلوغ هم آموزش خاصی ندیدم و به جرات میتونم بگم که اگه آموزش دیده بودم که چطور احساسات و مسائل جنسی جدیدی که برام رخ میده رو مدیریت کنم مسیر زندگیم خیلی بهتر از الان میبود؛ بالاخره بخشی جدیدی از دنیای من بود امّا در این بخش از زندگی تنها بودم.
حالا مسئله اصلی اینه وقتی که مسئله به این مهمی چرا همچنان در کشور ما تابو محسوب میشه و هیچ اقدامی برای حلش صورت نمیگیره؟ خاطرم هست که در زمان انتخابات بحث سندی به نام 2030 خیلی داغ شده بود و بخشی از اون سند شامل آموزش مسائل جنسی بود؟ چرا اینقدر جبههگیری در مورد این مسائل میشه و اگر قرار نباشه این چیزا رو توی مدارس به مرور زمان یاد بگیریم پس از کجا باید یاد گرفت؟
آیا سایتها و فرومهای اینترنتی یا شبکههای اجتماعی فضای امنی هستند؟ جدای از مسئله امنیتشون آیا مسائل رو به درستی و کاملی که باشه انتقال میدند؟ آیا هر مطلبی که در اینترنت هست نباید در سن خاصی به فرد انتقال داده بشه و بهتر نیست که فرد قدم به قدم با این مسائل آشنا بشه؟ آیا درسته این مسئولیت رو به عهده خانوادهها قرار بدیم؟ بنظرتون اونطور که باید کامل و به موقع مسائل رو برای فرزندانشون شرح میدهند؟ یا حتی از کجا ممکن که کودک در مقابل خانواده خودش امن باشه؟
چرا در دانشگاه باید درس تنظیم خانواده حذف بشه؟
(لطفاً اگه سایت کانال تلگرام یا پیج اینستای معتبر (داخلی یا خارجی) در خصوص آموزش این مسائل سراغ دارید پیغام خصوصی کنید)
1) وقتی که حدوداً 5 ساله بودم در سفر شیراز وقتی که با خانواده برای غذا در یک پارک بودیم و من مشغول بازی در پارک بودم یه پیرمردی اومد سراغم و رنگ لباس زیرم رو پرسید و من با سرعت هرچه تمامتر پا به فرار به سمت خانواده گذاشتم. (اون زمان طبیعتاً هیچ دیدی از لحاظ مسائل جنسی نداشتم ولی پرسیدن همچین سال شخصی فقط حکم فرار رو برای من داشت)
2) زمانی که دبستان بودم از اون افرادی نبودم که تو کوچه با هم سن و سالها اوقاتش رو در کوچه بگذرونه و به ندرت بیرون میرفتم یه حالت ایزوله با دنیای بیرون با این حال خاطرم هست یک شب به بهانهی هدیه دادن کارتهای بازی عدهای پسر بزرگتر میگفتن بیا بریم پشتبام از این کارتها بهت بدیم و خب در عین گیج بودن از خواسته عجیبشون یه پسر دلسوز بهم هشدار داد که فاصله بگیر. من اون ماجرا رو به خانواده گزارش دادم و خب اونا خدا رو شکر میکردند که به خیر گذشته و خب چیزهایی که لازم بود رو تا حدی بهم هشدار دادند.
2) وقتی که راهنمایی بودم بین همسن و سالهای خودم حرکاتی رو میدیدم که اون زمان برای من معنی نداشت و خب الان متوجهام که حرکات جنسی بود و حتی خاطر دارم که شخصی روحانی آوردند که مسائل شرعی مربوط به غسل رو توضیح بده؛ همه بچّهها میخندیدند و خب یه سری چیزهای کلی گفته شد که هیچ سودمند نبود و چنان در لفافه حرف زده شد من هیچی نفهمیدم مثلاً میگفت شب خواب مرغ همسایه دیدی. حالا که به گذشته نگاه میکنم میبینم چقدر مضحک بوده.
3) اول دبیرستان معلم دینی دوباره مسائل شرعی رو باز کرد؛ اجازه مضحکه کردن کلاس رو نداد و بدون تعارف توضیحات لازم رو داد و جو جوری مفید شد که دانشآموزها سوال میپرسیدند و من مسائل شرعی رو یاد میگرفتم.
4) در دبیرستان یکی از همکلاسیها قصد ایجاد مزاحمت برایم داشت احتمالاً با خودش گفته بود این هیچی حالیش نیست و یا اینکه منزویه چیزی به کسی نمیگه و یا هر فکر خیال و دیگه که به خودش جرئت داده بود. با این حال من تو دبیرستان چشم و گوش بسته نبودم در واقع قبل از دبیرستان با یکی از دوستانم در مورد این مسائل صحبت کرده بودیم و راهنمایی بهم داده بود. این شد که از غرض همکلاسی دبیرستان زود آگاه شدم و با همکلاسی سومی که بسیجی بود و به دلیل جایگاهش با مدیر و معاون ارتباط داشت در میون گذاشتم که فلان شخص فکر میکنم که قصد ایجاد مزاحمت جنسی داره و خواهش کردم که قبل از اینکه مشکلی پیش بیاد با مدیر در یون بذاره و اینکه گفتم چیزی برای اثبات ندارم و چیزی هم رخ نداده ولی احساس امنیت ندارم. خدا رو شکر همونطور که انتظار میرفت باهاش صحبت کردند و چند وقت بعد از اون ماجرا هم ازم چند بار پرسید و اطلاع دادم که خیلی وقته هیچ صحبتی با اون شخص ندارم و احساس امنیتی که میخواستم فراهم شده بود.
5) در دوران دانشگاه هم به دلیل اینکه معتقد بودند باید فرزندآوری بشه کلاً درس تنطیم و خانواده رو حذف کردند. من مجبور شدم خودم مسائل رو از اینترنت مطالعه کنم که برای رسیدن به یه منبع درست و قابل اعتماد زمان زیادی صرف کردم. (مسائل جنسی محدود به آمیزش جنسی بین مرد و زن نمیشه خیلی گستردهتر از این حرفاست)
2) زمانی که دبستان بودم از اون افرادی نبودم که تو کوچه با هم سن و سالها اوقاتش رو در کوچه بگذرونه و به ندرت بیرون میرفتم یه حالت ایزوله با دنیای بیرون با این حال خاطرم هست یک شب به بهانهی هدیه دادن کارتهای بازی عدهای پسر بزرگتر میگفتن بیا بریم پشتبام از این کارتها بهت بدیم و خب در عین گیج بودن از خواسته عجیبشون یه پسر دلسوز بهم هشدار داد که فاصله بگیر. من اون ماجرا رو به خانواده گزارش دادم و خب اونا خدا رو شکر میکردند که به خیر گذشته و خب چیزهایی که لازم بود رو تا حدی بهم هشدار دادند.
2) وقتی که راهنمایی بودم بین همسن و سالهای خودم حرکاتی رو میدیدم که اون زمان برای من معنی نداشت و خب الان متوجهام که حرکات جنسی بود و حتی خاطر دارم که شخصی روحانی آوردند که مسائل شرعی مربوط به غسل رو توضیح بده؛ همه بچّهها میخندیدند و خب یه سری چیزهای کلی گفته شد که هیچ سودمند نبود و چنان در لفافه حرف زده شد من هیچی نفهمیدم مثلاً میگفت شب خواب مرغ همسایه دیدی. حالا که به گذشته نگاه میکنم میبینم چقدر مضحک بوده.
3) اول دبیرستان معلم دینی دوباره مسائل شرعی رو باز کرد؛ اجازه مضحکه کردن کلاس رو نداد و بدون تعارف توضیحات لازم رو داد و جو جوری مفید شد که دانشآموزها سوال میپرسیدند و من مسائل شرعی رو یاد میگرفتم.
4) در دبیرستان یکی از همکلاسیها قصد ایجاد مزاحمت برایم داشت احتمالاً با خودش گفته بود این هیچی حالیش نیست و یا اینکه منزویه چیزی به کسی نمیگه و یا هر فکر خیال و دیگه که به خودش جرئت داده بود. با این حال من تو دبیرستان چشم و گوش بسته نبودم در واقع قبل از دبیرستان با یکی از دوستانم در مورد این مسائل صحبت کرده بودیم و راهنمایی بهم داده بود. این شد که از غرض همکلاسی دبیرستان زود آگاه شدم و با همکلاسی سومی که بسیجی بود و به دلیل جایگاهش با مدیر و معاون ارتباط داشت در میون گذاشتم که فلان شخص فکر میکنم که قصد ایجاد مزاحمت جنسی داره و خواهش کردم که قبل از اینکه مشکلی پیش بیاد با مدیر در یون بذاره و اینکه گفتم چیزی برای اثبات ندارم و چیزی هم رخ نداده ولی احساس امنیت ندارم. خدا رو شکر همونطور که انتظار میرفت باهاش صحبت کردند و چند وقت بعد از اون ماجرا هم ازم چند بار پرسید و اطلاع دادم که خیلی وقته هیچ صحبتی با اون شخص ندارم و احساس امنیتی که میخواستم فراهم شده بود.
5) در دوران دانشگاه هم به دلیل اینکه معتقد بودند باید فرزندآوری بشه کلاً درس تنطیم و خانواده رو حذف کردند. من مجبور شدم خودم مسائل رو از اینترنت مطالعه کنم که برای رسیدن به یه منبع درست و قابل اعتماد زمان زیادی صرف کردم. (مسائل جنسی محدود به آمیزش جنسی بین مرد و زن نمیشه خیلی گستردهتر از این حرفاست)
حالا مسئله اصلی اینه وقتی که مسئله به این مهمی چرا همچنان در کشور ما تابو محسوب میشه و هیچ اقدامی برای حلش صورت نمیگیره؟ خاطرم هست که در زمان انتخابات بحث سندی به نام 2030 خیلی داغ شده بود و بخشی از اون سند شامل آموزش مسائل جنسی بود؟ چرا اینقدر جبههگیری در مورد این مسائل میشه و اگر قرار نباشه این چیزا رو توی مدارس به مرور زمان یاد بگیریم پس از کجا باید یاد گرفت؟
آیا سایتها و فرومهای اینترنتی یا شبکههای اجتماعی فضای امنی هستند؟ جدای از مسئله امنیتشون آیا مسائل رو به درستی و کاملی که باشه انتقال میدند؟ آیا هر مطلبی که در اینترنت هست نباید در سن خاصی به فرد انتقال داده بشه و بهتر نیست که فرد قدم به قدم با این مسائل آشنا بشه؟ آیا درسته این مسئولیت رو به عهده خانوادهها قرار بدیم؟ بنظرتون اونطور که باید کامل و به موقع مسائل رو برای فرزندانشون شرح میدهند؟ یا حتی از کجا ممکن که کودک در مقابل خانواده خودش امن باشه؟
چرا در دانشگاه باید درس تنظیم خانواده حذف بشه؟
(لطفاً اگه سایت کانال تلگرام یا پیج اینستای معتبر (داخلی یا خارجی) در خصوص آموزش این مسائل سراغ دارید پیغام خصوصی کنید)
آخرین ویرایش: