قضاوت شخصیت‌های تاریخی با معیار اخلاقی امروز

  • شروع کننده موضوع Pan
  • تاریخ شروع
  • شروع کننده موضوع
  • #1
ارسال‌ها
589
امتیاز
11,384
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجنورد
سال فارغ التحصیلی
97
خیلیا معتقدن که هرکس باید نسبت به دوران زندگی خودش قضاوت بشه. حالا سوال من اینه که چرا؟ مگه غیر از اینه که تاریخ می‌خونیم تا از اشتباهات گذشته یاد بگیریم؟ بهتر نیست مشکلاتی که شخصیت‌های معروف تاریخ داشتن رو به جای نادیده گرفتن بزرگ کنیم و به جای اینکه بگیم تو اون دوران خوب حساب میشدن و بت‌سازی ازشون، زیر ذره‌بین ببریمشون؟

درکل نمی‌فهمم چرا باید با بهانه‌ی در اون دوران فلان کار بد حساب نمیشد قضاوت نکنیم بعضیارو. حالا نظر شما چیه؟
 

پهلوی

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,543
امتیاز
22,377
نام مرکز سمپاد
میرزا کوچک خان
شهر
رشت
سال فارغ التحصیلی
1399
ببینید صورت مسئله تا حدودی عوض شده
نباید با معیارای اخلاقی اون زمان قضاوت کرد، بلکه شرایط اون زمان مهمه
البته در برخی موارد هم مورد اول صادقه که بنده فعلا حرفی درموردش ندارم چون موردش یادم نیست!
 

Parsa.e

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
323
امتیاز
1,741
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
شهرکرد
سال فارغ التحصیلی
1402
یاد گرفتن با قضاوت خیلی فرق داره . شما وقتی کسی رو با معیار های جدید قضاوت می کنی چه چیزی میتونی یاد بگیری که با قضاوت با معیار های قدیمی دستگیرت نمیشه ؟ البته معیارهای اصلی خیلی فرق نکردن . به نظر من اگر قراره قضاوت شه بهتره شرایط زندگی در اون زمان رو در نظر گرفت . معیار های اخلاقی برای قضاوت چندان مناسب نیستن . معیارها با توجه به تفکر و جو حاکم بر جامعه ساخته میشن که در هر دوره متفاوته . افرادی که توی سال 2500 زندگ می کنن مطمئنا خیلی از معیار های امروز ما رو قبول ندارن . به خاطر همین هر کس باید با توجه به شرایط موجود در زمان خودش قضاوت بشه . معیار ها رو می تونیم برای نقد کردن رفتار طرف به کار ببریم ولی برای عملکردش در شرایط خاص نه .
 

boodika

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
904
امتیاز
6,072
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ناکجا
سال فارغ التحصیلی
1398
خب من خيليا جا ها با این سوال مواجه شدم!
و البته خودم طرفدار همین مسئله هستم تو بررسی تاریخ چرا?
+چون ما تصمیماتمون رو در شرایط خاص خودش لحاظ میکنیم مثلا اینکه چرا و چطور شاه اسماعیل سنجید*که بهتره ما شیعه باشیم اونم شاه اسماعیلی که از طرف مادر مسیحی و از طرف پدر سنی بوده و تا یک سن خاص زیر نظر یک زرتشتی تعلیم می بینه در گیلان تا دوباره ایران رو یک پارچه کنه سنجش خاص اون پادشاه و نوع بینش و نگرش اون طبق شرایط خاص همون موقع هست!حالا این شیعه شدن چه کمک هایی برای یکپارچه شدن ایران بعد از900سال و گرد آمدن ایرانیان به زیر یک پرچم به اسم پرچم ایران کرد بماند(اینم بماند که چرا اتابک خان رو تیکه تیکه کرد).یا مثال دومم به راه انداختن فرقه اسماعيليه از طرف حسن صباح برای درآمدن ایران از سلطه خلفای فاطمی و جنبش های مذهبی وی تحت این فرقه و با هدف سیاسی والا نوع نگرش حسن صباح در زمان خودش رو ميرسونه ...یعنی یک جور تصمیم گیری ما پیرو نوع شرایط و محیط و دیدگاه آن زمانمونه و همینطور سطح فرهنگ عوام
مثلا آیا الان اگه ایران دوباره تجزیه شود و یک شاه اسماعیلی در حال حاضر ظهور کند باز می تواند که ایران رو با نسخه قبلی شیعه کردن دور هم جمع کند?جواب این سوال از نظر من مبهم هست چون باز هم باید با شرایط فعلی الان مخصوصا ک دین مثل قبل حناش رنگ نداره تصمیم گرفت و روی چیزی ک همه مردم ایران با هم متفق هستن سرمایه گذاری کرد:)
یکجور سنجش هست..یا کلی چیز دیگه اینکه میگیم درس بگیریم کلیت کار اون پادشاهان هست مثلا ما از دوراندیشی و فکر بکر شاه اسماعیل برای یکپارچه کردن و...ميتونيم درس بگیریم و..و در آخر پزشک که و اس همه یه نسخه نميپيچه!
 

پندار

حی متاله مائت...
ارسال‌ها
59
امتیاز
166
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
تنکابن
سال فارغ التحصیلی
1400
تلگرام
اینستاگرام
اصلا تاریخ رو گذاشتن تا مایه عبرت باشه دیگه...مگرنه خدا بیکار نبود که تو قرآن از حالو روز گذشتگان بگه،نمی دونم این جمله از کیه که میگه ملتی که تاریخ نخواند محکوم به تکرار آن است...
بنظر من برای درس گرفتن از تاریخ باید اونارو با شرایط زمان حالشون نقد و تحلیل کرد و بعد با منطق زمان خودمون بسنجیم...
 
بالا