انجام کاری بر خلاف میلمان مانند یک تجاوز

[ÄBČDE FGHÏ]

چند روز پیش به کوه رفته بودم با دوتا از دوستام . در راه یک جای مسیر رو اشتباه رفتیم و مجبور شدیم از یه سری موانع طبیعی که واقعا خطر مرگ و زندگی داشت عبور کنیم .
اگه خودم تنها بودم هرگز چنین خطر هایی رو نمی کردم
در واقع من از اون آدم هایی نیستم که مثلا از وسایل وحشتناک شهربازی لذت زیادی ببرن و یا حاضر باشن برای کوهنوردی خطر زیادی بکنن در حد مرگ و زندگی
اینه که بعد چند روز هنوز که به طی کردن بعضی مسیر ها و بعضی خطر ها فکر می کنم یه حس بدی هم بهم دست میده مثل پشیمونی یا اینکه آدم از خودش بدش میاد که کاریو کرده که خلاف میلش بوده
از دیگر مثال های این تصمیم ها اینه که فرد عمیقا معتقده که رای دادن در انتخابات تاثیری نداره ولی وقتی نزدیک یک انتخابات میشه جو بیرون و شرایط بیرونی اونو به نحوی به سمت رای دادن سوق میده !!
خوب این تاپیکو زدم که در مورد اینجور تصمیم ها حرف بزنیم و تا حد ممکن یاد بگیریم ازشون پیشگیری کنیم
۱-شما هم چنین تصمیم هایی داشتین که یه شرایط خاص باعث بشه تصمیمی بگیرید که با بقیه شخصیتتون متفاوته و یا برخلاف شرایط و سودتونه و یه حس بد بهش داشته باشید؟تعریف کنید(مثلا دوست ندارید پول خرج کنید ولی چون همه به رستوران میرن شما هم برین)
۲-به نظرتون علت اینجور تصمیم ها چه چیز هایی می تونه باشه ؟ عوامل بیرونی و درونیش چیه؟
۳-چه راه هایی برای اینکه تصمیم هامون بیشتر در کنترل خودمون باشه هست؟؟


پ.ن :نمی دونم توی روانشانی باید زده میشد این تاپیک یا گفت و شنود یا جای دیگه

 

[Radikal]

انجام کاری بر خلاف میلمان مانند تجاوز؟! ×_×
واقعا ربطش رو نمیفهمم! تجاوز چیزیه که دیگری بر خلاف میل ما به ما تحمیل کرده، در حالی که ما ممکنه در برهه هایی از زندگی بر اساس جوِ محیط تصمیم بگیریم این چیزیه که خودمون بر خودمون تحمیل میکنیم! این تصمیم در اون لحظه‌ست که لزوما هم درست نیست و شاید هم حتی درست باشه !
برای اینکه تصمیم های بهتری بگیریم،در ابتدا باید سعی کنیم دانش و بینش خودمون رو نسبت به محیط اطراف بالا ببریم مثلا راجع به سیاست
بعد از اون بهتره ارزش ها و الویت های خودمون رو مشخص کنیم و اینکه بدونیم این تا حدودی شبیه به حذف و اضافه هست یعنی اگر قراره برای چند ماه پول هامون رو ذخیره کنیم باید از خوشی هامون کم کنیم.
بعد از دو مورد بالا سعی کنید مهارت نه گفتن رو یاد بگیرید! این مهارت واقعا سخته شما ممکنه سه تا کتاب بخونید در این باره اما وقتی یکی از دوستاتون میاد یک چیزی میگه که شما باید بهش نه بگید شما نمیتونید، در نتیجه سعی کنید شروع به تمرین کنید و صرفا اگر چیزی بر خلاف میلتون بود بگید نه! به خانواده به خواهر یا برادر یا به دوست هاتون حتی!

3:

 

[riant]

بنظرم دوتا بحث جدا هست.
۱. کاریو انجام بدیم که خودمون دوست نداریم ولی در عین حال خودمون انجامش میدیم ! بدون تحمیل دیگران.
۲. کاریو انجام بدیم که خودمون دوست نداریم ، با تحمیلِ جمع و دوستان . ( تحمیل منظورم لزوما اجبار نیست ، بلکه اون همرنگ جماعت و اینا)

راجبه مورد دوم که صحبتی ندارم چون خودم اصلا همچین آدمی نیستم که در جمع حرفمو نزنم و "نه" نگم و اینا و خب راهکارهاشم برای کسی که اینجوریه به وفور زیاده . دوستان گفتن.

ولی راجبه اولی!
بسیااااار برام پیش اومده و بنظرم یکی از موضوعات خیلی جالب میتونه بشه توی فیلدای فیزیو یا روان . بنظرم دلیل اصلیش اون امتیازاتی هستش که مغز به بدن میده ( ترشح هورمونها و نوروترانسمیترهایی که دوست داره!) و آرامش خاطری که به مغز میده . منتهی چونکه به دلایلی مثل مغایرت با معیارهایی که باش بزرگ شدیم و غیره ، بخش دیگه ای از مغزمون ( احتمالا لوب فرونتال ! ) طبق تجربیات گذشته ش باهاش مخالفت میکنه ، تضادی که خودم بارها توی زندگی تجربه کردمش و خب آدم میمونه کی درست میگه!
تجاوز دقیقا درین دسته س.

 

[incognito]

موقت

تجاوز به معنی انجام کاری بدون میل و با تحمیل دیگری نیست که به مفهوم بحثتون بیاد!
شخص مورد تجاوز قرار گرفته,به فرض جنسی,هرگز در رابطه مشارکت نمیکنه که بخواد برخلاف یا مطابق میلش باشه و تنها عملی که انجام میده دفاع و نجات خودش.
متاسفانه انتخاب درستی برای عنوان تاپیک نداشتید و کج فهمی ایجاد میشه

 

[رنگین کمان]

و یا مثلا اینکه یکی از یه مد یا یه سبک موسیقی در باطن خوشش نمیاد ولی به خاطر هم رنگی با دوستاش اونارو دنبال می کنه
به نظرم در اینطور موارد افراد توانایی نه گفتن ندارن به دلایلی مثل موذب بودن ، ترس از طرد شدن و ...
و گاهی هم میخوان ساز مخالف نباشن و با اینکه نمی خوان ، به نظر جمع احترام میذارن ...
یه حالت دیگه ای هم هست که در اون افراد علایق واقعی شون رو پنهان می کنن صرفا به دلیل اینکه علاقه شون در نظر دیگران جالب نیست و ممکنه از سوی جمع طرد بشن ، مثل کسی که به آهنگ های سنتی علاقه خاصی داره اما در جمعی که به این نوع آهنگ علاقه مند نیستن ، علاقه اش رو ابراز نمی کنه و در ظاهر عکس واقعیت رو نشون میده که در این موارد هم افراد خود باوری کافی رو برای ابراز خود واقعی شون ندارن