- شروع کننده موضوع
- #1
- ارسالها
- 1,075
- امتیاز
- 16,473
- نام مرکز سمپاد
- شهید بهشتی
- شهر
- بوشهر
- سال فارغ التحصیلی
- 91
- دانشگاه
- خواجه نصیر
- رشته دانشگاه
- مهندسی برق
از چالشهای ازدواج پذیرش حقوقی است که قانون به طور پیش فرض به طرفین داده است و دیگر اضافه کردن شرطهای جدید به عقد به منظور کامل کردن حقوق افراد است. خیلی وقتها ازدواجها به دلیل به تفاهم نرسیدن در خصوص این حقوق یا مقدار مهریه صورت نگرفتهاند.
در این تاپیک سعی میشه که این قوانین معرفی بشند. نظرها و پیشنهاد کاربرها در خصوص شرطهایی که ذکر شده یا میتونند اضافه بشند شنیده بشه.
قوانین رو میتوانیم به دو دسته پیشفرض و ضمن عقد تقسیم کنیم.
قوانین پیشفرض:
همانطور که مطرح شد، شروط زیر در تمام عقدنامهها بطور تایپی و از پیش موجود درج شده است. البته مرد یا زن میتوانند نسبت به امضاء این شروط اقدام نموده یا بدون توجه به آنها، الباقی صفحات عقدنامه را امضا نمایند. متن شروط تایپی مزبور به شرح زیر است:
توجه:
صرف امضای صدر بند ب شروط ضمن عقد نکاح در خصوص اعطای وکالت به زوجه جهت طلاق و عدم امضای یکایک مصادیق دوازده گانهی شروط ضمن عقد نمیتواند مفید اعطای وکالت در مصادیق امضا نشده باشد.
قوانین ضمن عقد:
به دسته قوانین گفته میشه که با توافق 2 طرف به عقد اضافه میشود. و در دفتر یک دفتر اسناد رسمی ثبت شوند.
نکته: محدودیت زمانی برای این اضافه کردن این شروط وجود ندارد و میتوان سالها بعد از ازدواج نیز برای آن افدام کرد ولی پیشنهاد میشود قبل همان حین عقد این شروط ذکر شوند.
معروفترین شرطهای ضمن عقد:
شرطهای باطل:
برخی شرطها ضمن عقد معتبر نیستند از میان آنها برخی باعث باطلشدن عقد ازدواج هم میشوند ولی برخی لطمهای به عقد ازدواج نمیزند و فقط آن شرط اعتباری ندارد.
از جمله این شرطها را میتوان به دو شرط زیر اشاره نمود:
1) شرط شود که زن حق نفقه نداشته باشد.
2) شرط شود که زن در کارها و روابط خود کاملاً آزاد باشد.
========
نظر شما در خصوص خصوص شرطهای ضمن ازدواج چیست؟ آیا پذیرفتن این شرطها را لطفی از طرف مرد میدانید یا وظیفه عقلانی مرد برای جبران حقوقی که قانون از زن دریغ کرده است؟ آیا انتظار دارید که در قبال پذیرفتن این شرطها مهریه به مرد بخشیده شود یا این دو را از یکدیگر جدا میدانید؟ اگر مهریه بخشیده نشود این شرطها را میپذیرید؟ (مخاطب آقایون هستند.) به نظر شما چه شرطهای دیگری میتوان ضمن عقد ثبت کرد؟
در این تاپیک سعی میشه که این قوانین معرفی بشند. نظرها و پیشنهاد کاربرها در خصوص شرطهایی که ذکر شده یا میتونند اضافه بشند شنیده بشه.
قوانین رو میتوانیم به دو دسته پیشفرض و ضمن عقد تقسیم کنیم.
قوانین پیشفرض:
همانطور که مطرح شد، شروط زیر در تمام عقدنامهها بطور تایپی و از پیش موجود درج شده است. البته مرد یا زن میتوانند نسبت به امضاء این شروط اقدام نموده یا بدون توجه به آنها، الباقی صفحات عقدنامه را امضا نمایند. متن شروط تایپی مزبور به شرح زیر است:
الف) ضمن عقد ازدواج مرد شرط نموده که هرگاه طلاق به درخواست زن نباشد و طبق تشخیص دادگاه تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسرداری یا سوءاخلاق و رفتار او نباشد، مرد موظف است تا نصف دارایی موجود را که در ایام زناشویی با او بهدست آورده یا معادل آن را طبق نظر دادگاه، بلاعوض به زن منتقل نماید.
ب) ضمن عقد نکاح، مرد به زن وکالت بلاعزل با حق توکیل غیر داد که در موارد مشروحه ذیل با رجوع به دادگاه و اخذ مجوز دادگاه پس از انتخاب نوع طلاق خود را مطلقه نماید و نیز به زن وکالت بلاعزل با حق توکیل غیر داد تا در صورت بذل از طرف او قبول کند (یعنی اگر زن مهریه خود را ببخشد زن وکالت خواهد داشت این بخشش را بهجای شوهرش قبول کند). این موارد عبارتند از:
1) استنکاف شوهر از دادن نفقه به مدت ۶ ماه به هر عنوان و عدم امکان الزام او به تأدیه نفقه و همچنین در موردی که شوهر سایر حقوق واجبه زن را به مدت ۶ ماه ایفا نکند و اجبار او به ایفا هم ممکن نباشد.
2) سوء رفتار یا سوء معاشرت مرد به حدی که ادامه زندگی را برای زن غیرقابل تحمل نماید.
3) ابتلای مرد به امراض صعبالعلاج به نحوی که دوام زناشویی برای زن مخاطرهانگیز باشد.
4) جنون مرد در مواردی که فسخ نکاح شرعا ممکن نباشد.
5) عدم رعایت دستور دادگاه در مورد منع اشتغال مرد به شغلی که طبق نظر دادگاه صالح، منافی با مصالح خانوادگی و حیثیت زن باشد.
6) محکومیت شوهر به حکم قطعی به مجازات ۵ سال حبس یا بیشتر یا به جزای نقدی که مجموعا منتهی به ۵ سال یا بیشتر بازداشت شود و حکم مجازات در حال اجرا باشد. در تمام این موارد، در صورتی حق طرح دعوای طلاق برای زن ایجاد میشود که حکم قطعی محکومیت شوهر صادر شود و مرد در زندان باشد.
7) ابتلای مرد به هرگونه اعتیاد مضری که به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و ادامه زندگی را برای زن دشوار نماید.
8) مرد، زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند و یا ۶ ماه متوالی بدون عذر موجه از نظر دادگاه غیبت کند.
9) محکومیت قطعی مرد در اثر ارتکاب جرم و اجرای هرگونه مجازات اعم از حد و تعزیر در اثر ارتکاب جرمی که مغایر با حیثیت خانوادگی و شؤون زن باشد. تشخیص این که مجازات مغایر با حیثیت خانوادگی است با توجه به وضع و موقعیت زن و عرف و موازین دیگر با دادگاه است.
10) در صورتی که پس از گذشت ۵ سال، زن از شوهر خود به جهت عقیم بودن و یا عوارض جسمی دیگر صاحب فرزند نشود.
11) در صورتی که مرد مفقودالاثر شود و ظرف ۶ ماه پس از مراجعه زن به دادگاه پیدا نشود.
12) مرد بدون رضایت زن همسر دیگری اختیار کند یا به تشخیص دادگاه بین همسران خود به عدالت رفتار ننماید.
ب) ضمن عقد نکاح، مرد به زن وکالت بلاعزل با حق توکیل غیر داد که در موارد مشروحه ذیل با رجوع به دادگاه و اخذ مجوز دادگاه پس از انتخاب نوع طلاق خود را مطلقه نماید و نیز به زن وکالت بلاعزل با حق توکیل غیر داد تا در صورت بذل از طرف او قبول کند (یعنی اگر زن مهریه خود را ببخشد زن وکالت خواهد داشت این بخشش را بهجای شوهرش قبول کند). این موارد عبارتند از:
1) استنکاف شوهر از دادن نفقه به مدت ۶ ماه به هر عنوان و عدم امکان الزام او به تأدیه نفقه و همچنین در موردی که شوهر سایر حقوق واجبه زن را به مدت ۶ ماه ایفا نکند و اجبار او به ایفا هم ممکن نباشد.
2) سوء رفتار یا سوء معاشرت مرد به حدی که ادامه زندگی را برای زن غیرقابل تحمل نماید.
3) ابتلای مرد به امراض صعبالعلاج به نحوی که دوام زناشویی برای زن مخاطرهانگیز باشد.
4) جنون مرد در مواردی که فسخ نکاح شرعا ممکن نباشد.
5) عدم رعایت دستور دادگاه در مورد منع اشتغال مرد به شغلی که طبق نظر دادگاه صالح، منافی با مصالح خانوادگی و حیثیت زن باشد.
6) محکومیت شوهر به حکم قطعی به مجازات ۵ سال حبس یا بیشتر یا به جزای نقدی که مجموعا منتهی به ۵ سال یا بیشتر بازداشت شود و حکم مجازات در حال اجرا باشد. در تمام این موارد، در صورتی حق طرح دعوای طلاق برای زن ایجاد میشود که حکم قطعی محکومیت شوهر صادر شود و مرد در زندان باشد.
7) ابتلای مرد به هرگونه اعتیاد مضری که به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و ادامه زندگی را برای زن دشوار نماید.
8) مرد، زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند و یا ۶ ماه متوالی بدون عذر موجه از نظر دادگاه غیبت کند.
9) محکومیت قطعی مرد در اثر ارتکاب جرم و اجرای هرگونه مجازات اعم از حد و تعزیر در اثر ارتکاب جرمی که مغایر با حیثیت خانوادگی و شؤون زن باشد. تشخیص این که مجازات مغایر با حیثیت خانوادگی است با توجه به وضع و موقعیت زن و عرف و موازین دیگر با دادگاه است.
10) در صورتی که پس از گذشت ۵ سال، زن از شوهر خود به جهت عقیم بودن و یا عوارض جسمی دیگر صاحب فرزند نشود.
11) در صورتی که مرد مفقودالاثر شود و ظرف ۶ ماه پس از مراجعه زن به دادگاه پیدا نشود.
12) مرد بدون رضایت زن همسر دیگری اختیار کند یا به تشخیص دادگاه بین همسران خود به عدالت رفتار ننماید.
صرف امضای صدر بند ب شروط ضمن عقد نکاح در خصوص اعطای وکالت به زوجه جهت طلاق و عدم امضای یکایک مصادیق دوازده گانهی شروط ضمن عقد نمیتواند مفید اعطای وکالت در مصادیق امضا نشده باشد.
قوانین ضمن عقد:
به دسته قوانین گفته میشه که با توافق 2 طرف به عقد اضافه میشود. و در دفتر یک دفتر اسناد رسمی ثبت شوند.
نکته: محدودیت زمانی برای این اضافه کردن این شروط وجود ندارد و میتوان سالها بعد از ازدواج نیز برای آن افدام کرد ولی پیشنهاد میشود قبل همان حین عقد این شروط ذکر شوند.
معروفترین شرطهای ضمن عقد:
1) حق طلاق
2) شرط حضانت فرزندان پس از طلاق:
3) حق خروج از کشور:
4) شرط تقسیم اموال موجود میان شوهر و زن پس از جدایی:
5) شرط تحصیل :
6) شرط اشتغال :
مطابق قانون، زن تنها در موارد بسیار خاص میتواند از همسر خود جدا شود، این درحالی است که مرد هر زمان که بخواهد میتواند با پرداخت کلیه حقوق زن، او را طلاق دهد، از آنجا که زن و شوهر حق انتخاب یکدیگر برای شروع و ادامه زندگی را دارند، منصفانه آن است که در صورت لزوم پایان دادن به زندگی مشترک نیز، این حق انتخاب برای هر دو وجود داشته باشد. شرط وکالت مطلق زوجه در طلاق میتواند موجب ایجاد توازن در حق طلاق باشد. یادآوری این نکته ضروری است که برای حفظ توازن، زن نیز میتواند با گرفتن حق طلاق و همچنین تقسیم مساوی اموال، مهریه را تا حدود زیادی کاهش دهد.
درج شرط وکالت مطلقه زوج در طلاق بهصورت زیر مطلوب است: زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر میدهد تا زوجه در هر زمان و تحت هر شرایطی از جانب زوج اقدام به مطلقه نمودن خود از قید زوجیت زوج به هر قسم طلاق ، اعم از بائن و رجعی و خلع یا مبارات ، به هر طریق اعم از اخذ یا بذل مهریه نماید.”
درج شرط وکالت مطلقه زوج در طلاق بهصورت زیر مطلوب است: زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر میدهد تا زوجه در هر زمان و تحت هر شرایطی از جانب زوج اقدام به مطلقه نمودن خود از قید زوجیت زوج به هر قسم طلاق ، اعم از بائن و رجعی و خلع یا مبارات ، به هر طریق اعم از اخذ یا بذل مهریه نماید.”
در ماده ۱۱۶۹ قانون مدنی قید شده “مادر در نگهداری طفل تا ۷ سالگی اولویت دارد و پس از آن حضانت با پدر است” حتی اگر صلاحیت لازم را نداشته باشد. ماده ۱۱۷۰ می گوید:” اگر مادر در مدتی که حضانت طفل با اوست مبتلا به جنون شود یا به دیگری شوهر کند حق حضانت با پدر خواهد بود” در این قانون علیه مادر تبعیض اعمال شده است و در شرایط مشابه چنین حق متقابلی به مادر داده نشده است و صلاح کودک نیز در نظر گرفته نشده است.
برای رفع این نقیصه زن و شوهر می توانند به توافقی درباره حضانت فرزندان برسند. این توافق (یا شرط ضمن عقد یا عقد خارج لازم) می تواند به اشکال مختلفی باشد. مثلا می توان متن پیشنهادی زیرا را به کار برد: “زوجین ضمن عقد خارج لازمی توافق نمودند اولویت در حضانت فرزند یا فرزندان مشترک در صورت طلاق با مادر خواهد بود”. یا : “زوجین ضمن عقد خارج لازمی توافق نمودند حضانت فرزند یا فرزندان مشترک در صورت طلاق با هر کدام از والدین خواهد بود که بنا بر مصلحت طفل باشد . تعیین مصلحت طفل بر عهده کارشناس یا داور مرضی الطرفین خواهد بود” ، همچنین می توان اضافه نمود :” و پرداخت نفقه طفل بالمناصفه خواهد بود”.
برای رفع این نقیصه زن و شوهر می توانند به توافقی درباره حضانت فرزندان برسند. این توافق (یا شرط ضمن عقد یا عقد خارج لازم) می تواند به اشکال مختلفی باشد. مثلا می توان متن پیشنهادی زیرا را به کار برد: “زوجین ضمن عقد خارج لازمی توافق نمودند اولویت در حضانت فرزند یا فرزندان مشترک در صورت طلاق با مادر خواهد بود”. یا : “زوجین ضمن عقد خارج لازمی توافق نمودند حضانت فرزند یا فرزندان مشترک در صورت طلاق با هر کدام از والدین خواهد بود که بنا بر مصلحت طفل باشد . تعیین مصلحت طفل بر عهده کارشناس یا داور مرضی الطرفین خواهد بود” ، همچنین می توان اضافه نمود :” و پرداخت نفقه طفل بالمناصفه خواهد بود”.
مطابق قانون گذرنامه، زنان متأهل فقط با اجارهی کتبی همسر خود میتوانند از کشور خارج شوند. یا توجه به این که این مسأله در عمل مشکلات فراوانی را ایجاد میکند، عبارت زیر به منزلهی شرط در حین عقد ازدواج پیشنهاد میشود: زوج به زوجه، وکالت بلاعزل میدهد که با همه اختیارات قانونی بدون نیاز به اجازه شفاهی یا کتبی مجدد شوهر، از کشور خارج شود. تعیین مدت، مقصد و شرایط مربوط به مسافرت به خارج از کشور به صلاحدید خود زن است.
مشابه چنین شرطی در سندهای ازدواج کنونی وجود دارد. ولی تحقق آن منوط به عدم درخواست زن برای جدایی، یا تخلف نکردن زن از وظایف زناشویی خود و یا نداشتن رفتار و اخلاق ناشایست بوده و احراز این موارد نیز برعهدهی دادگاه است. برای ایجاد شرایط مساویتر میان زن و شوهر در این خصوص، گنجاندن عبارت زیر در سند ازدواج پیشنهاد میشود.: زوج متعهد میشود هنگام جدایی اعم از آن که به درخواست مرد باشد یا به درخواست زن ،نیمی از دارایی موجود خود را اعم از منقول و غیرمنقول که طی مدت ازدواج به دست آورده است به زن منتقل نماید.
این شرط هرچند معتبر است و در واقع قوه قضائیه ایران متن آن را تنظیم کرده با اشکالات و ابهاماتی روبروست از جمله اینکه فقط حداکثر اموالی که شوهر به زن انتقال میدهد مشخص شده و حداقلی تعیین نشدهاست. دومی اینکه شرط بر سر چیزی است که در زمان بستن آن وجود خارجی ندارد و شرط بر امر مجهولی که حتی مقدار و چگونگی آن را نمیتوان تشخیص داد، از نظر برخی حقوقدانان و فقها باطل است.
این شرط هرچند معتبر است و در واقع قوه قضائیه ایران متن آن را تنظیم کرده با اشکالات و ابهاماتی روبروست از جمله اینکه فقط حداکثر اموالی که شوهر به زن انتقال میدهد مشخص شده و حداقلی تعیین نشدهاست. دومی اینکه شرط بر سر چیزی است که در زمان بستن آن وجود خارجی ندارد و شرط بر امر مجهولی که حتی مقدار و چگونگی آن را نمیتوان تشخیص داد، از نظر برخی حقوقدانان و فقها باطل است.
اگر چه حق تحصیل از حقوق اساسی هر فرد است و نمیتوان از تحصیل افراد جلوگیری کرد، اما برای پرهیز از مشکلات احتمالی در این زمینه، عبارت زیر برای درج در سند ازدواج پیشنهاد میشود: زوج، زوجه را در ادامه تحصیل تا هر مرحله که زوجه لازم بداند و در هر کجا که شرایط ایجاب نماید مخیر میسازد.
مطابق قانون، اگر شغل زن منافی با مصالح خانواده یا حیثیت شوهر یا زن باشد، مرد میتواند همسر خود را از آن شغل منع کند. با توجه به این که امکان تفسیرهای مختلف از این متن قانونی وجود دارد، گنجاندن عبارت زیر در سند ازدواج پیشنهاد میشود: زوج، زوجه را در اشتغال به هر شغلی که مایل باشد، در هر کجا که شرایط ایجاب نماید مخیر میکند.
برخی شرطها ضمن عقد معتبر نیستند از میان آنها برخی باعث باطلشدن عقد ازدواج هم میشوند ولی برخی لطمهای به عقد ازدواج نمیزند و فقط آن شرط اعتباری ندارد.
از جمله این شرطها را میتوان به دو شرط زیر اشاره نمود:
1) شرط شود که زن حق نفقه نداشته باشد.
2) شرط شود که زن در کارها و روابط خود کاملاً آزاد باشد.
========
نظر شما در خصوص خصوص شرطهای ضمن ازدواج چیست؟ آیا پذیرفتن این شرطها را لطفی از طرف مرد میدانید یا وظیفه عقلانی مرد برای جبران حقوقی که قانون از زن دریغ کرده است؟ آیا انتظار دارید که در قبال پذیرفتن این شرطها مهریه به مرد بخشیده شود یا این دو را از یکدیگر جدا میدانید؟ اگر مهریه بخشیده نشود این شرطها را میپذیرید؟ (مخاطب آقایون هستند.) به نظر شما چه شرطهای دیگری میتوان ضمن عقد ثبت کرد؟