سالیانه قتل قربانیان بیشتری می‌گیرد یا تروریسم؟

[الهه ن]

سلام.
می‌خوام پیش از ادامه مطلب اول به سوال نظرسنجی جواب بدید و اگه مطالعه‌ای نداشتید قبلاً ذهنیت و حدس خودتون رو انتخاب کنید.

تروریسم در سال 2014 بیشترین قربانی رو گرفته که عاملش هم داعش بوده. مطابق آمار Global Terrorism Index (GTI) در سال 2014 تعداد قربانیان به شمار زیر بودند:

سپس میزان آمار قربانیان قتل رو بررسی کردم؛ قتل یا Homicide شامل قربانیان جنگ‌های داخلی، تروریست و ... نیست. برای تقارب زمانی من تعداد کشته‌شدگان قتل در سال 2015 رو قرار دادم.

Homicides refer to interpersonal violence. Civilian and military deaths during interstate wars, civil wars and genocides are not counted as homicides

خب برام جالب بود که هرسال مردم غیرتروریست سی برابر تروریست‌ها - در نقطه اوج تروریسم!- آدم می‌کشن.470000 >>> 18000 جالب‌تر برام توزیع جغرافیایی این قتل‌ها بوده:

منبع عکس بالا.
و ادیان غالب در مناطقی که بیشترین میزان قتل رو دارند:
90 درصد جمعیت آمریکای مرکزی و لاتین مسیحی هستند، 45-40 درصد جمعیت قاره آفریقا مسیحی ه که بیشتر شامل نواحی جنوبی و مرکزی ه. (40-45 درصد جمعیت این قاره مسلمان هستند که اغلب در نواحی شمالی ساکنند.)

حالا با توجه به این مطالب میشه گفت مسیحیت بیشتر از اسلام آدم می‌کشه؟! :‌) آیا تنها دین رو می‌شه ملاک قرار داد در ابعاد کلی فرهنگی-سیاسی-اجتماعی-اقتصادی؟!؟

 

[Aliovski]

به نظر من،«دین» رو نمیشه معیار مقایسه‌ی آمار قتل قرار داد.عوامل تاثیر گذار «نظام کشور» و «جغرافیا‌»ست
مثلا کشورهایی با سطح رفاه زیاد،قتل کمی دارن،چه مسلمون مثل قطر،چه غیر مسلمون مثل سوئیس

 

[Pan]

یعنی تروریسم دینی رو با قتل یکسان میدونین؟ و البته تروریسم دینی رو میشه اکثریتش رو به اسلام ربط داد ولی همون طور که دیدین کشورهایی مثل کانادا و استرالیا و روسیه و قسمت‌های اروپا که اونا هم مسیحیت توشون زیاده قتلاشون از کم‌ها حساب میشه. قتل بسیار بالا در آمریکا میتونه به آزاد بودن اسلحه ربط داشته باشه. و البته میدونم منظورتون هم همینه که تمام دلیل تروریسم نمیتونه دین باشه و عوامل دیگه‌ای هم داره و قطعا حرفتون درسته ولی مقایسه‌ی تروریسم ایدئولوژیک با قتل معمولی مسخره به نظر میاد.

 

[a.khakpour77]

ولی بنظر من آزاد بودن خرید و فروش اسلحه نقش زیادی داره توو اینجور قتل‌ها
و این ک من نمیتونم بگم مسیحیا بیشتر مرتکب قتل میشن
چون اصولاً بنظرم زیاد ربطی ب دین نداره

مثلاً هندیا هم زیاد مرتکب قتل میشن
ب دلایل مسخره حتی(این فیلمای هندی ک میبینیم و اکثراً مسخره میکنیم بخاطر آدم کشتن بخاطر عشق و عاشقی و خودکشی‌های اینچنینی متأسفانه واقعیت داره و در هند سالانه هزاران نفر اینجوری میمیرن)
و علاوه بر اون در برخی قبایل رسمی دارن ک با مرگ شوهر، همسرش هم با اون دفن یا سوزانده میشه و این خودش نوعی قتله!!!

و صدها و هزاران مثال دیگه
و قتل‌هایی ک مسکوت میمونن و هیچ‌خبری ازشون منتشر نمیشه...

 

[الهه ن]

یعنی تروریسم دینی رو با قتل یکسان میدونین؟ و البته تروریسم دینی رو میشه اکثریتش رو به اسلام ربط داد ولی همون طور که دیدین کشورهایی مثل کانادا و استرالیا و روسیه و قسمت‌های اروپا که اونا هم مسیحیت توشون زیاده قتلاشون از کم‌ها حساب میشه. قتل بسیار بالا در آمریکا میتونه به آزاد بودن اسلحه ربط داشته باشه. و البته میدونم منظورتون هم همینه که تمام دلیل تروریسم نمیتونه دین باشه و عوامل دیگه‌ای هم داره و قطعا حرفتون درسته ولی مقایسه‌ی تروریسم ایدئولوژیک با قتل معمولی مسخره به نظر میاد.

چیزی که من مقایسه می‌کنم خشونت پنهان در پشت یک اسم ه! در واقع به خاطر تروریسم دینی اسلامی اسم اسلام به عنوان دینی خشونت طلب مطرح می‌شه و حتا خودمونم ممکنه این مسئله رو قبول کنیم اما بروز خشونت در متن زندگی بیشتر مشخص میشه؛ یعنی خشونت اگه مربوط به خودِ دین باشه اصولاً در بطن زندگی باید رایج‌تر از ترور باشه؛ هرچند در واقع هدف منم این بود که تک‌عاملی به وقایع نگاه نکنیم، اما درباره خشونت ایدئولوژیک... این هم منحصر به اسلام نیست.. قربانیان تفتیش عقاید در قرون وسطا و یا شمار کشته شدگان جنگ جهانی دوم و به طور خاص، تعداد افرادی که توسط نازی‌ها کشته شدند... اینها همه‌شون "ایدئولوژیک" بودند ولی نه الزاماً دینی.. و اسلامی هم نبودند.. آیا در خود مسیحیت قدرت اون قتلها بوده یا نگرانی "کلیسا" از باب قدرت اون قتل‌های فجیع رو رقم می‌زده؟ و ...

 

[əlireza]

سوال:

به نظر شما چرا در آمریکای مرکزی و شمال آمریکای جنوبی بیشترین قتلها اتفاق افتاده و میوفته؟

 

[a.khakpour77]

سوال:

به نظر شما چرا در آمریکای مرکزی و شمال آمریکای جنوبی بیشترین قتلها اتفاق افتاده و میوفته؟

نمیدونم واقعاً
اما فکر میکنم یکی از دلایلش همین آزاد بودن خرید و فروش اسلحه باشه
یکی دیگه از دلایلشم البته بنظر خودم، روحیه‌ی ب نسبت خشن مردم آمریکاست
و البته از وجود باندهای مافیایی هم نمیشه غافل شد
هرجایی ک پول و مواد مخدر و اسلحه بیشتر باشه، بنظرم قتل‌های اینچنینی هم بیشتره...

 

[Pan]

چیزی که من مقایسه می‌کنم خشونت پنهان در پشت یک اسم ه! در واقع به خاطر تروریسم دینی اسلامی اسم اسلام به عنوان دینی خشونت طلب مطرح می‌شه و حتا خودمونم ممکنه این مسئله رو قبول کنیم اما بروز خشونت در متن زندگی بیشتر مشخص میشه؛ یعنی خشونت اگه مربوط به خودِ دین باشه اصولاً در بطن زندگی باید رایج‌تر از ترور باشه؛ هرچند در واقع هدف منم این بود که تک‌عاملی به وقایع نگاه نکنیم، اما درباره خشونت ایدئولوژیک... این هم منحصر به اسلام نیست.. قربانیان تفتیش عقاید در قرون وسطا و یا شمار کشته شدگان جنگ جهانی دوم و به طور خاص، تعداد افرادی که توسط نازی‌ها کشته شدند... اینها همه‌شون "ایدئولوژیک" بودند ولی نه الزاماً دینی.. و اسلامی هم نبودند.. آیا در خود مسیحیت قدرت اون قتلها بوده یا نگرانی "کلیسا" از باب قدرت اون قتل‌های فجیع رو رقم می‌زده؟ و ...

اتفاقا اینکه خشونت در بطن زندگی چجوری بروز کنه خیلی به عوامل بیشتری بستگی داره تا ترور ایدئولوژیک. شاید در ترور عوامل مختلفی باعث پیدا شدن بستر در مسیر قرار گرفتن اون افراد بشن ولی در نهایت اون هدفی که به اسمش این کارو انجام میدن رو اسم اسلام روش میذارن حالا وارد اینکه واقعا برداشتتشون از اسلام درسته و این حرفا نمیخوام بشم. قتلا به اسم دین معمولا انجام نمیگیرن خیلی چیزهای دیگه منجر بهشون میشه و خود فلسفه اکثر دینا معمولا گناه حسابش میکنن. مگر اینکه معتقد باشین به جز نوشته‌ها و قوانین دین یه قدرت ماورایی هم در روحیات معتقدان بهش تأثیر داره!

و اینکه خشونت فقط قتل نیست میتونیم خشونت‌های جنسی و جرم‌های دیگه هم بررسی کنیم که البته کلا آمار در کشورهای اسلامی خیلی کمتره از همه چیز و حتی مجازات‌های این جرم‌هارو هم میتونیم بررسی کنیم. و البته فکر نکنین من سعی در دفاع از مسیحیت دارم اونم به اندازه‌ خودش پر از مشکله (حالا به خاطر دین یا همون "کلیسا" که خودتون گفتین) ولی مسیحیت در گذر زمان خیلی به روزتر شده و بیشتر از اسلام رشد کرده ولی اسلام نتونسته خودشو با نیازها و باورهای زمانه وقف بده. هرچند اونم احتمالا اون چند صد سالی که دیرتر از مسیحیت اومده رو بگذرونه مطمئنا تغییرات زیادی میکنه فقط چون در عصر اطلاعاتیم و اینکه با پیشرفت تکنولوژی در این چند صد سال چجوری انجام بشه این تغییرات واقعا برای من نامشخصه.

و البته منم جایی ادعا نکردم همه ترورهای ایدئولوژیک دینی یا اسلامین و فقط گفتم در حال حاضر بیشترین ترورها متعلق بهشه. و اینکه فکر میکنم چیزهایی مثل جنگ خیلی فرق میکنند با ترور. صحبت فقط از ترور بود نه خشونت ایدئولوژیک وگرنه که میشد جنگ‌های پیامبرم شاملش بشه و خیلی از جنگ‌های خاورمیانه. اون مثال‌هایی که زدین هیچکدوم تروریسم حساب نمیشن. تروریسم‌های ایدئولوژیک دیگه‌ای که این روزا بعضا خبراشو میشنوم راجع به ناسیونالیسم سفیدپوستی (البته مطمئن نیستم فارسیش همین بشه: -" ) هست.

الان فکر میکنم خیلی دولت‌های کشور‌های آمریکای جنوبی و مرکزی ناپایدار و در هرج و مرجه حالا من زیاد اخبار دنبال کن نیستم ولی بعضا شورش‌هایی که هست و مافیاهایی که قدرت دارن و دسترسی راحت به اسلحه و البته ایالات متحده هم اونجا کلا زیاد کرم میریزه میتونه عواملی باشه که به هرج و مرج و بالا رفتن آمار قتلا کمک کنه.

+ البته من برام همچنان نامشخصه که این مثال رو برای یه جور نقض استفاده کردین که بگین مثلا ترورهای اسلامی هم از خشونت اسلام نیست (که البته به نظرم مثال خوبی نیست به همون دلایلی که ازش صحبت شد و چیزی رو ثابت نمیکنه) یا واقعا فکر میکنین این قتل بالا در "بعضی" کشورهای مسیحی از خشونت بطنی مسیحیته؟!

 

[Radikal]

باور بفرمایید اگر فروش اسلحه در ایران مجاز بود شخصا توکلی رو میکشتم!

#موقت

 

[الهه ن]

سوال:

به نظر شما چرا در آمریکای مرکزی و شمال آمریکای جنوبی بیشترین قتلها اتفاق افتاده و میوفته؟

خب من که صاحب نظر نیستم در این زمینه و مطالعه‌ی پژوهشی نداشتم که نظر خودم رو بگم، ولی مطالعات و پژوهشگران مربوطه عوامل مختلفی رو می‌گن:
اختلاف طبقاتی گسترده
جنگ‌های داخلی
رشد اقتصادی کم
نرخ بیکاری بالا
و ... ؛ عوامل بیشتر و با توضیحات مفصل‌تر رو میشه با مطالعه مقالات مربوطه دونست!

اتفاقا اینکه خشونت در بطن زندگی چجوری بروز کنه خیلی به عوامل بیشتری بستگی داره تا ترور ایدئولوژیک. شاید در ترور عوامل مختلفی باعث پیدا شدن بستر در مسیر قرار گرفتن اون افراد بشن ولی در نهایت اون هدفی که به اسمش این کارو انجام میدن رو اسم اسلام روش میذارن حالا وارد اینکه واقعا برداشتتشون از اسلام درسته و این حرفا نمیخوام بشم. قتلا به اسم دین معمولا انجام نمیگیرن خیلی چیزهای دیگه منجر بهشون میشه و خود فلسفه اکثر دینا معمولا گناه حسابش میکنن. مگر اینکه معتقد باشین به جز نوشته‌ها و قوانین دین یه قدرت ماورایی هم در روحیات معتقدان بهش تأثیر داره!

و اینکه خشونت فقط قتل نیست میتونیم خشونت‌های جنسی و جرم‌های دیگه هم بررسی کنیم که البته کلا آمار در کشورهای اسلامی خیلی کمتره از همه چیز و حتی مجازات‌های این جرم‌هارو هم میتونیم بررسی کنیم. و البته فکر نکنین من سعی در دفاع از مسیحیت دارم اونم به اندازه‌ خودش پر از مشکله (حالا به خاطر دین یا همون "کلیسا" که خودتون گفتین) ولی مسیحیت در گذر زمان خیلی به روزتر شده و بیشتر از اسلام رشد کرده ولی اسلام نتونسته خودشو با نیازها و باورهای زمانه وقف بده. هرچند اونم احتمالا اون چند صد سالی که دیرتر از مسیحیت اومده رو بگذرونه مطمئنا تغییرات زیادی میکنه فقط چون در عصر اطلاعاتیم و اینکه با پیشرفت تکنولوژی در این چند صد سال چجوری انجام بشه این تغییرات واقعا برای من نامشخصه.

یه مسئله‌ی مهمی رو نباید فراموش کرد! دین تنها یک اعتقاد در «یک» بخش از زندگی نیست! دین تمامی ابعاد زندگی معتقدانش رو در برمی‌گیره، در خیلی از کشورها تا 90 درصد و در ایلات متحده 53 درصد مردم معتقدند دین خیلی مهم ه! [1] حتماً معتقدان روزانه یا هفتگی عبادات دارند و دستورالعمل‌های خاصی رو هر روز در زندگی روزمره به کار می‌برن! ولی نکته مهم‌تر: دین‌ها در هر جامعه‌ای شکل ویژه‌ای به خودشون می‌گیرند! یعنی علارغم اینکه اعمال مذهبی در تمامی معتقدان در سراسر دنیا یکی ه، در هر جامعه‌ای قرائت متفاوتی از یک دین واحد وجود داره. آیا این تنها منحصر به دین ه ؟ نه! حتا در مسايل ساده‌ای مثل دیدن یک تصویر ذهن‌ها می‌تونند قرائت مخصوص خودشون رو داشته باشند (یا حتا نابینایی ادراکی یا perceptual/inattentional blindness در نوروساینس که بیشتر می‌تونید تو گوگل بخونید)؛ یا در مورد یک واقعه‌ای - علوم انسانی!- هر دانشمند و صاحب نظری یک ایده و نظری داره درباره یک اتفاق واحد!
درباره‌ی پروپاگاندای داعش و یا علل تروریسم اسلامی (causes/reasons of islamic terrorism) هم باز خودتون بیشتر مطالعه کنید! :)

و البته منم جایی ادعا نکردم همه ترورهای ایدئولوژیک دینی یا اسلامین و فقط گفتم در حال حاضر بیشترین ترورها متعلق بهشه. و اینکه فکر میکنم چیزهایی مثل جنگ خیلی فرق میکنند با ترور. صحبت فقط از ترور بود نه خشونت ایدئولوژیک وگرنه که میشد جنگ‌های پیامبرم شاملش بشه و خیلی از جنگ‌های خاورمیانه. اون مثال‌هایی که زدین هیچکدوم تروریسم حساب نمیشن. تروریسم‌های ایدئولوژیک دیگه‌ای که این روزا بعضا خبراشو میشنوم راجع به ناسیونالیسم سفیدپوستی (البته مطمئن نیستم فارسیش همین بشه: -" ) هست.

الان فکر میکنم خیلی دولت‌های کشور‌های آمریکای جنوبی و مرکزی ناپایدار و در هرج و مرجه حالا من زیاد اخبار دنبال کن نیستم ولی بعضا شورش‌هایی که هست و مافیاهایی که قدرت دارن و دسترسی راحت به اسلحه و البته ایالات متحده هم اونجا کلا زیاد کرم میریزه میتونه عواملی باشه که به هرج و مرج و بالا رفتن آمار قتلا کمک کنه.

جنگ‌های پیامبر هم در «عصر» خودش بدیع نبود؛ اینکه می‌گم نگاه کلی داشته باشیم همین ه، آیا جنگ‌های صدر اسلام تنها در منطقه حجاز وجود داشت یا در اون عصر در کل دنیا جنگ‌های اون شکلی و یا کشورگشایی رایج بود؟ آیا با شروع اسلام جنگ‌ در منطقه حجاز شکل گرفت و یا قبل از اسلام هم جنگ‌هایی با اون شکل و فرمت وجود داشت و تنها بهانه جنگ‌ها تغییر کرده بود؟ اینکه می‌گم دین‌ها در هر منطقه‌ای شکل فرهنگ همون ناحیه رو می‌گیرن همین ه! مثلاً مغول‌ها بعداً مسلمان شده بودند، کشورگشایی می‌کردند به اسم اسلام در حالی که در اسلام حرام ه! حالا اسلام باعث شده بود مغول‌ها کشورگشایی کنند یا خودشون کشورگشا و خشونت طلب بودند اما بعداً اسم مسلمانی رو هم داشتند؟! :)

+ البته من برام همچنان نامشخصه که این مثال رو برای یه جور نقض استفاده کردین که بگین مثلا ترورهای اسلامی هم از خشونت اسلام نیست (که البته به نظرم مثال خوبی نیست به همون دلایلی که ازش صحبت شد و چیزی رو ثابت نمیکنه) یا واقعا فکر میکنین این قتل بالا در "بعضی" کشورهای مسیحی از خشونت بطنی مسیحیته؟!

برداشت آزاد! :)

[1] https://www.pewforum.org/2018/06/13...t-varies-by-country-among-people-of-all-ages/