- شروع کننده موضوع
- #1
- ارسالها
- 2,081
- امتیاز
- 33,019
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- مياندوآب
- سال فارغ التحصیلی
- 1394
- دانشگاه
- علوم پزشکی تبریز
- رشته دانشگاه
- پزشکی
سلام!
شروع سال تحصیلی جدید در پیش ه و دوستان کمکم شروع میکنند به مطالعه کنکور .. بعضیا که تابستون خوب نخوندن ناامیدند و فکر میکردند خیلی باختند، خیلیا هم بعداً در آبان تا بهمن ماه ناامید میشن. اما چرا ناامیدی؟
من چند تا کلیدواژه بگم که برای بچههای سمپادی صادق ه:
1- کمالگرایی: ماها چون سمپادی بودیم همیشه انتظار داریم در بهترین شرایط و در بهترین موقعیت باشیم. زندگیمون هم تا اینجا -سال کنکور!- سختی و چالش نداشت! صبح میرفتم مدرسه، عصر برمیگشتیم و مهمترین چالش زندگیمون روزهای امتحانمون بود؛ اما سال کنکور یه مقدمهای ه از زندگی بزرگسالی، کمکم باید خودت مدیریت کنی زندگیات رو، برنامههات رو، تو سال کنکور باید بدونی که این سال درست مثل زندگی بزرگسالی ه. زمین میخوری، دیگه شرایط توجهی بهت ندارن که تو امتحان و درس داری، بیماری ممکنه بیاد سراغت، مشکلات دیگه، و باز تو هستی که مثل یه آدم بزرگسال باید یاد بگیری که خودت رو با شرایط وفق بدی! ترازت کم شده؟ فدای سرت، باید اشتباهاتت رو بفهمی و تلاش کنی تکرار نکنی، مریض شدی؟ با همون شرایط ادامه بدی، زیاد میخوابی؟ ایرادی نداره اوقاتی که بیداری بخون، کم بخون، اما حتماً بخون.
2- صفر و صدی بودن: تو این دوران ممکن ه ببینی رتبهی کشوریات توی آزمون بد شده، با مثال توضیح بدم؛ تو دلت میخواد و قصد داری رتبه کشوریات نهایتاً 150 باشه ولی در چند ماه میبینی شدی 1500، ناراحت و ناامید میشی! فکر میکنی باختی! کلاً درس رو کنار میذاری! مثلاً میگی سال بعد میخونم، من همینجا میگم این یه اشتباه بزرگ ه و قرار نیست هیچ وقت روزی که فکرش رو میکنی سال بعد برسه! هیییچ وقت نمیرسه و تو باید همین الان تلاش کنی تا رتبه ات رو بهتر کنی! اگه یاد نگیری امسال استمرار نداشته باشی برای سال بعد هم نخواهی داشت. حالا چه معاملهی بدی میشه! تو، توی آزمونها رتبه کشوریات شده 1500 و کلا درس رو گذاشتی کنار .. میگی من لایق رتبه 150 هستم .. چون 150 نمیشم پس میخوام هیچ چی نشم! از دوستانم یکیشون حتا سر این باور صفر و صدی سر جلسه کنکور تستهای زدهاش رو هم پاک کرده بود! :) این ویژگی صفر و صدی رو باید بیشتر و مفصل تر فکر کنیم و توضیح بدیم ولی باید یاد بگیریم هیچ وقت اینطور رفتار نکنیم! بعداً و بعد کنکور و موقع اعلام نتیجه هست که میفهمی چه اشتباهی کردی وقتی که رتبه کشوریت میتونست 1500 باشه اما 15000 شده! میگی "درصم تو شیمی چیزی که میخوام نمیشه" پس کلا شیمی رو میذاری کنار! غافل از اینکه اگه با همون درصد کم هم بری سر کنکور باز نتیجه بهتر از این ه که با درصد صفر رتبه بیاری! اصلاً تو میخوای سال بعد بخونی؟!من بهت میگم که مطمئن باش اگه الان و امروز نخونی سال بعد هم نمیخونی! اما اگه امسال و امروز و همین لحظه نشستی و خوندی، حتا اگه سال بعد هم باز کنکوری باشی، سیناپسهای عصبی زیادی توی مغزت شکل دادی که بهت بگه «تلاش کن، تو سختی کم نیار، پا پس نکش» و سال بعد هم موفق میشی!
بیشتر چی؟
شروع سال تحصیلی جدید در پیش ه و دوستان کمکم شروع میکنند به مطالعه کنکور .. بعضیا که تابستون خوب نخوندن ناامیدند و فکر میکردند خیلی باختند، خیلیا هم بعداً در آبان تا بهمن ماه ناامید میشن. اما چرا ناامیدی؟
من چند تا کلیدواژه بگم که برای بچههای سمپادی صادق ه:
1- کمالگرایی: ماها چون سمپادی بودیم همیشه انتظار داریم در بهترین شرایط و در بهترین موقعیت باشیم. زندگیمون هم تا اینجا -سال کنکور!- سختی و چالش نداشت! صبح میرفتم مدرسه، عصر برمیگشتیم و مهمترین چالش زندگیمون روزهای امتحانمون بود؛ اما سال کنکور یه مقدمهای ه از زندگی بزرگسالی، کمکم باید خودت مدیریت کنی زندگیات رو، برنامههات رو، تو سال کنکور باید بدونی که این سال درست مثل زندگی بزرگسالی ه. زمین میخوری، دیگه شرایط توجهی بهت ندارن که تو امتحان و درس داری، بیماری ممکنه بیاد سراغت، مشکلات دیگه، و باز تو هستی که مثل یه آدم بزرگسال باید یاد بگیری که خودت رو با شرایط وفق بدی! ترازت کم شده؟ فدای سرت، باید اشتباهاتت رو بفهمی و تلاش کنی تکرار نکنی، مریض شدی؟ با همون شرایط ادامه بدی، زیاد میخوابی؟ ایرادی نداره اوقاتی که بیداری بخون، کم بخون، اما حتماً بخون.
2- صفر و صدی بودن: تو این دوران ممکن ه ببینی رتبهی کشوریات توی آزمون بد شده، با مثال توضیح بدم؛ تو دلت میخواد و قصد داری رتبه کشوریات نهایتاً 150 باشه ولی در چند ماه میبینی شدی 1500، ناراحت و ناامید میشی! فکر میکنی باختی! کلاً درس رو کنار میذاری! مثلاً میگی سال بعد میخونم، من همینجا میگم این یه اشتباه بزرگ ه و قرار نیست هیچ وقت روزی که فکرش رو میکنی سال بعد برسه! هیییچ وقت نمیرسه و تو باید همین الان تلاش کنی تا رتبه ات رو بهتر کنی! اگه یاد نگیری امسال استمرار نداشته باشی برای سال بعد هم نخواهی داشت. حالا چه معاملهی بدی میشه! تو، توی آزمونها رتبه کشوریات شده 1500 و کلا درس رو گذاشتی کنار .. میگی من لایق رتبه 150 هستم .. چون 150 نمیشم پس میخوام هیچ چی نشم! از دوستانم یکیشون حتا سر این باور صفر و صدی سر جلسه کنکور تستهای زدهاش رو هم پاک کرده بود! :) این ویژگی صفر و صدی رو باید بیشتر و مفصل تر فکر کنیم و توضیح بدیم ولی باید یاد بگیریم هیچ وقت اینطور رفتار نکنیم! بعداً و بعد کنکور و موقع اعلام نتیجه هست که میفهمی چه اشتباهی کردی وقتی که رتبه کشوریت میتونست 1500 باشه اما 15000 شده! میگی "درصم تو شیمی چیزی که میخوام نمیشه" پس کلا شیمی رو میذاری کنار! غافل از اینکه اگه با همون درصد کم هم بری سر کنکور باز نتیجه بهتر از این ه که با درصد صفر رتبه بیاری! اصلاً تو میخوای سال بعد بخونی؟!من بهت میگم که مطمئن باش اگه الان و امروز نخونی سال بعد هم نمیخونی! اما اگه امسال و امروز و همین لحظه نشستی و خوندی، حتا اگه سال بعد هم باز کنکوری باشی، سیناپسهای عصبی زیادی توی مغزت شکل دادی که بهت بگه «تلاش کن، تو سختی کم نیار، پا پس نکش» و سال بعد هم موفق میشی!
بیشتر چی؟