- شروع کننده موضوع
- #1
a.khakpour77
گُمدَرسَر!!!
- ارسالها
- 1,402
- امتیاز
- 17,212
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان 5 تهران
- شهر
- فرز 1 بندرعباس/فرز 5 تهران
- سال فارغ التحصیلی
- 1396
- مدال المپیاد
-
مدال که نه...اما سه تا مرحله یک دارم...
دو تا ادبی، ی زیست...
- دانشگاه
- علومپزشکی تهران
- رشته دانشگاه
- ژنتیک
سلام سلام*_*
به مناسبت روز شعر و ادب پارسی و بزرگداشت شاعر بزرگ معاصر، استاد شهریار، تصمیم گرفتم یک مسابقهی شعرخوانی برگزار کنم تا بتونیم این روز ارزشمند رو گرامی بداریم...
دوستان عزیزم، تا یکم مهر فرصت دارید شعر حالا چرا ی جناب شهریار رو بخونید، صداتونو ضبط کنید و در این تاپیک قرار بدید،
کسانی ک بیشترین لایک رو دریافت کنن میرن مرحلهی نظرسنجی و درنهایت برنده مشخص میشه،
جایزه هم بستگی به نظر مدیران داخلی و کل داره ولی از طرف شخص بنده یک عدد دعای مشکلگشا تقدیم میشه(جریان دعارو میدونید ک؟!)
به مناسبت روز شعر و ادب پارسی و بزرگداشت شاعر بزرگ معاصر، استاد شهریار، تصمیم گرفتم یک مسابقهی شعرخوانی برگزار کنم تا بتونیم این روز ارزشمند رو گرامی بداریم...
دوستان عزیزم، تا یکم مهر فرصت دارید شعر حالا چرا ی جناب شهریار رو بخونید، صداتونو ضبط کنید و در این تاپیک قرار بدید،
کسانی ک بیشترین لایک رو دریافت کنن میرن مرحلهی نظرسنجی و درنهایت برنده مشخص میشه،
جایزه هم بستگی به نظر مدیران داخلی و کل داره ولی از طرف شخص بنده یک عدد دعای مشکلگشا تقدیم میشه(جریان دعارو میدونید ک؟!)
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا
وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار
این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا
شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود
ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا
ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند
در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا
در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین
خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا
شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر
این سفر راه قیامت میروی تنها چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا
وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار
این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا
شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود
ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا
ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند
در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا
در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین
خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا
شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر
این سفر راه قیامت میروی تنها چرا
امیدوارم استقبال کنید تا بتونیم برای بزرگداشت حضرت مولانا و شمس و حضرت حافظ ک در مهرماه هست، مسابقه برگزار کنیم...
برای بزرگداشت این بزرگواران، شعری ک دوست دارید در مسابقه باشه رو لطفاً ب من پ.خ کنید، سپاس
برای بزرگداشت این بزرگواران، شعری ک دوست دارید در مسابقه باشه رو لطفاً ب من پ.خ کنید، سپاس
آخرین ویرایش: