AUT (Tehran Polytechninc) + University of Naples Federico II
رشته دانشگاه
Industrial Bioengineering
مسیر زندگیم به کل تغییر کرد ،اتفاقات هیجان انگیز زیادی افتاد و کنار همه پستی و بلندی هایی که داشت یه سال عجیب رو واسم رقم زد.
قطعا یه روز بخوام داستان زندگیمو واسه بچه هام تعریف کنم ۹۸ نقش زیادی داره..
و خب قشنگ ترین و مهمترین بخش این ۹۸ مزدوج شدن با آرش عزیز بود ^^
بهترین سال زندگیم با گپ.
مهمترین اتفاقش آشنایی و دوستی با آدم های جدید و فوق العاده بود. که مهمترینِ این آشنایی ها هم با "ش" و "ک" و " ف" عزیز بود.
سالی که واقعا فهمیدم عزیزان و دوستام چقدر بامعرفت و خوبن و از طرفی ناخالصی های زندگیم رو هم خیلی خوب شناختم.
اتفاق مهم بعدی هم فرصت های کاری و ایونت های تحصیلی و رشته ای که دوست داشتم و اینا بود.
بهترین بازه ی زمانی ش هم کمپ المپ تابستون بود
به طور کل طرز نگاهم به زندگی و دوستی خیلی بهتر از قبل شد.
در کل خیلی خوش گذشت. اشکها و لبخندای خیلی زیادی داشت که با گپ ، لبخنداش خیلی بیشتر بود.
من فقط اتفاقای خوب رو میگم :
هفده ساله شدنم
خودم رو تا حد زیادی پیدا کردم
خوب شدن رابطه با خونواده
بزرگ شدم بیشتر از یک سال
آشنا شدن با ج .م
نوشتنم خیلی بهتر شده
من امسال خیلی ولخرجی الکی کردم، خیلی زیاد.
هر کاری هم دوس داشتم انجام دادم.
کلی تجربه و دانش کاری هم پیدا کردم.
پ.ن: ۶ تا کتاب مفید هم خوندم که خیلی موثر بود.
دردست احدااااث ؛) المپیاد دانشجویی میرویم ان شا الله
دانشگاه
کاشان
رشته دانشگاه
پزشکی
تقریبا هرچیز بدی رخ داد
یه چیز خوبی داشت
اعتمادم به خیلی آدما از بین رفت
باعث شد دوستای واقعیمو پیدا کنم...
خودم رو گم کردم
و فهمیدم هرگز خودمو نشناخته بودم و الان در تلاشم بشناسم....
و یاد گرفتم خودم بودن الزاما این نیست که همه منو بشناسن و اینکه نشناسنم اتفاقا لذت بخش تره
تو درس یکم یکی دوماه آخر سال بد بود و خب جمع شده کارام ولی امشب میخوام برنامه بنویسم و آره دیگه
البته اتفاقای خوب هم بودن که چیزای بدی داشتن
گواهینامه گرفتم که باعث شد حداقل ۴ بار تاجایی که یادمه تصادف کنم(کسی نمرد خسارت ندید هیچی حالااا یکم ماشین خودمون :/ )
و در نهایت کرونا یادم داد که قدر بدونم
قدر همه چیزو
قدر مامانم که سرفه نکنه ی وخ قدر اینکه الان یکی دوروزه سرفه نمیکنه ولی سکته کردم
قدر سردرد نداشتنو یادم اومد بس که این اسفند سردرد داشتم
و یاد گرفتم هرچقدر بیشتر به خدا اعتماد کنم و بیخیال دنیا و مادیات بشم همه چیز بهتر میشه
خلاصه که سال بدی نبود برای من ولی خوبتر میتونست باشه اگر به خدا اعتماد میکردم
سال دیگه فرمون دست تو
خب در کل امسال سال خوبی نبود ....با سیل شروع شد و حالا با بیماری تموم میشه
اتفاق های بد من: شکستن پای ملوس(گربم)
قهر کردن با یکی از دوست هام
از دست دادن آرش نازنین در پرواز اوکراین (یادت گرامی بهترین مشاور دنیا)
اتفاق های خوب: به دنیا اومدن دختر خالم
نوازنده ی گروه سمفونیک شدم
تغییر دکوراسیون اتاقم
خیلی از اتفاقاتشو فراموش کردم چه خوبا چه بدا
ولی من اهمیت نمیدم چطور گذشته
تنها چیزی که مهم ه اینه که حس میکنم خوب داره تموم میشه
( نیاید بگید کجای کرونا خوبه منظورم اون نیست )
اتفاقای قشنگ:
رفتن به دانشگاه خوب
آشنایی با آدمای جدید
کتاب غیردرسی بیشتر خوندم
خودشناسیم بیشتر شد
اعتماد به نفسم بالاتر رفت
رو بعد احساسیم بیشتر کار کردم
چیزای جدید یاد گرفتم که قبلاً صرفا یه علاقه بود
معدلم عالی شد با اینکه اصلا درس نخوندم ترم یک
مثل چی فقط تو گشت و گذار بودم
بهش پیام دادم
آشنایی با لانا دل ری
اتفاقای بد:
بدترین مریضی که گرفته بودم : یه جاییم شدیدا عفونت کرد :/
رتبه کنکورم
ول خرجی ایم
مشکلات رفت و آمد دانشگاهم
رابطه فرسایشیم با خانواده و دور شدن ازشون
وقت تلف کردنم تو گوشی (اعتیاد شده)
خاله زنک بازی و هول بودن
درگیر شوآف شدن
استرس و اضطراب برای چیزای بیخود
خلاصه:
سال قشنگی بود برام
چیزایی رو تجربه کردم که قبلش نکرده بودم
تونستم علاوه بر اون موسسهای که توش درس میدادم، ۳ تا آموزشگاه ِ دیگه هم تدریس کنم. همین شد که کلی رفیق ِ خوب پیدا کردم ازشون ^_^
کارگاهمو افتتاح کردم و کلی وابستهش شدم. برنامهی سال بعدم اینه که اگه بتونم گسترشش بدم.
و خب، یه سری اتفاقا که نمیدونم خوبن یا بد.
در هر حال، شکر. کاش ۹۹ بیشتر باهام راه بیاد. سال فرد، سال ِ خوبی میشه.
خداحافظ ۹۸ با همه بدیات
خداحافظ ۹۸ قاتل ننه بابای دو تا از رفیقام
خداحافظ ۹۸ با قبولی تیزهوشانی که آخرش معلوم شد هیچ *** خاصی نیست
خداحافظ با همه استرس و بیخوابیایی که واسم آوردی
خداحافظ با افسردگی بابام و تصادفاش
خداحافظ با چاق شدنم بخاطر افسردگی و استرس
خداحافظ عذاب دهنده ی بابابزرگم و لب گور کشوندش
خداحافظ قاتل کلی آدم بیگناه بخاطر بی وجدانی یه عده
خداحافظ دور کننده من از همه دوستام
خداحافظ له کننده همه دلخوشیام