به نظرم اگه بخوایم جذابیتِ فیلم و گیم برای مخاطب رو بررسی کنیم، گیم پتانسیلهای خیلی بیشتری داره!
بازیهای ویدئویی قابلیتِ تعامل(interaction) و ارتباط با محتوا رو به مخاطب میدن. یعنی گیمر حقِ انتخاب داره و میتونه تصمیم بگیره چه کارهایی انجام بده و قطعاً محتوا واسش خیلی ملموستر به نظر میاد. درحالیکه فیلمها ذاتاً مخاطب رو منفعل قرار میدن و فقط محتوایی از پیش تعیینشده رو بهش القا میکنن! البته نمیگم گیم آزادیِ کامل داره و همهچیز رو خود گیمر تعیین میکنه. چون واقعاً مخاطبِ گیم هم تا حدودی منفعله! ولی انگار تو یه محدودهی خیلی گستردهتری قرار داده شده. و خب واضحه که این تعامل و تصمیمگیریهای هرچند محدود تو گیم، یه مزیتِ بزرگ نسبت به فیلمها محسوب میشه. واقعاً نمیتونیم جذابیتِ بازیهای open worldی مثل witcher و farcry و skyrim و gta رو انکار کنیم! یا فراتر از این، بازیهای استراتژیکی مثل dota. یا حتی گیمهای آنلاین!
یه گروهی اعتقاد دارن که گیم هیچوقت نمیتونه به اندازهی فیلمها واقعی(real) باشه. یعنی بازیها بیشتر یه چیز مصنوعی و گرافیکی هستن که مخاطب نمیتونه باورش کنه! خب این قضیه تا چند سال پیش درست بود، ولی با وجود موتورای بازیسازیِ قدرتمندی که تو این چندساله وارد صنعت گیم شدن، قطعاً خیلی از بازیها به مراتب واقعیتر از فیلما میتونن باشن! خصوصاً در زمینهی اکشن و جلوههای ویژه. اگه یه نگاهی به گیمپلی بازیایی مثل last of us و assassin's creed valhalla بندازید، به وضوح حس میکنید که صنعتِ گیم چقدر از لحاظ بصری به واقعی بودن نزدیک شده! و خب اگه این پیشرفتای گرافیکی ادامه داشته باشه، که به نظر میاد داره، قطعاً میتونه حتی این مزیتِ "واقعی بودن" رو هم از سینما بدزده! (تا جایی که من خبر دارم، شرکتایی مثل sony و ubisoft و activision تو این چندسال در همین راستا سرمایهگذاریِ زیادی رو سختافزارِ موتورای بازیسازی کردن.)(و البته کسی شرکت croteam رو فراموش نکرده که 20 سال پیش اومد یه موتورِ نسبتاً قوی مثل serious engine رو مختصِ بازی serious sam ارائه داد! و خب این نشون میده که تلاش برای بهبودِ موتورها و قدرتِ بازیها، خیلی وقته که جدی گرفته شده.)
یه مسئلهی دیگهای هم که وجود داره، جنبهی هنری و پختگیِ روایته. که خیلیها اعتقاد دارن محتوایی که سینما به مخاطب میده عمیقتر و کارشدهتر از بازیهاست! خب اگه کلیّتِ قضیه رو نگاه کنیم، احتمالاً در این مورد حق دارن
کمپانیهای بازیسازی مخصوصاً تو چند سالِ اخیر، بیشتر سعی میکنن رو قدرتِ تعامل و جنبههای بصری و اکشن و این مسائل کار کنن و متاسفانه یه مقدار از کیفیتِ روایت و گیمپلی غافل میشن! هرچند هنوز هم بازیسازهایی هستن که به اندازهی یه فیلمِ قوی، به محتوای روایی بها میدن و آثارِ ارزشمندی میسازن. (مثالِ بارزش هم کمپانی playdead میتونه باشه که limbo و inside رو ساخت و با موفقیتی که هم از نظر مخاطبِ عام و هم از نظر منتقدین به دست آورد، یه تلنگری به بازیسازهای دیگه زد که آقا اکشن و گرافیک رو ول کنید، بیاید محتوای عمیق بسازید!)(حتی به نظرم خیلی از کمپانیها مثل ubisoft در کنارِ اکشن و گرافیکِ قوی، واقعاً محتوای قوی و خوبی هم تو بازیها پیاده میکنن و ایدههای خفنی تو داستانِ بازی دارن. مثال معروفش هم child of light و نسخههای ابتداییِ assassin's creed.)(به علاوهی اینکه کلاً بازیای پلتفرم رو این جنبه تمرکزِ زیادی دارن معمولاً. مثل owlboy و ori که تو چند سالِ اخیر ساخته شدن و از لحاظ روایت واقعاً قوی ظاهر شدن!)
و نکتهی بعد اینکه به نظرم رقابتی که الان تو صنعتِ گیم هست، به مراتب مشهودتر از سینماست. کمپانیهای بازیسازی واقعاً نیاز دارن که تکنولوژی و سختافزارِ موتورهای بازیسازیشون رو ارتقا بدن تا بتونن تو بازار باقی بمونن. و در کنارش مجبورن محتوای خوبی تو بازی داشته باشن تا محبوبیت بین مخاطبها رو حفظ کنن! آیا این رقابت واقعاً تو سینما هم به همین شدت وجود داره؟ من فکر نمیکنم اینطور باشه.
یهنکتهی مهمِ دیگه، باز هم همون ملموس بودنِ گیمه. خب ببینید طبیعتاً منِ مخاطب وقتی میتونم یه موقعیت رو کامل درک کنم که توش قرار بگیرم!(حتی اگر مجازی باشه.) از این جهت، بازی میتونه هیجانِ بیشتری برای من داشته باشه.
و علاوه بر همهی اینها، گیم میتونه یه ابزاری باشه برای "تجربه کردنِ" خیلی چیزهای جدید. حالا این میتونه تجربهی یه دنیای فانتزی و تخیّلی باشه، میتونه یه بُرههی دیگری از تاریخ باشه، یا تجربهی هر فعالیتی که شاید در واقعیت امکانِ تجربه کردنشون رو نداشته باشیم! مثلاً من ترجیح میدم خودم یه آواتار تو بازی باشم تا اینکه بخوام یه آواتار رو تو فیلمِ جیمز کامرون نگاه کنم. چرا؟ چون برام ملموستره و میتونم "حضور" داشته باشم.
هرچند فیلم هم جذابیتهای خودش رو داره و نمیشه این رو انکار کرد. من واقعاً نمیتونم تصور کنم چطور یه گیم با مضمونی مشابهِ فیلم 1917 میتونه وجود داشته باشه. یعنی اصلاً فکر نمیکنم که بشه با CoD و Battlefield تجربهای مثلِ تماشای این فیلم رو به مخاطب داد! چون طبیعیه که فیلم قطعاً فراتر از اکشن و محیطِ اتفاق افتادن، عناصرِ دیگری هم داره و درست نیست اینقدر کلی مقایسه کنیم اینها رو. یا مثلاً من فکر میکنم که درمورد مسائلی مثل نمایش دادنِ هیجانات و عواطفِ انسانی، سینما هنوز خیلی قویتر و جلوتر از بازیها میتونه اینکار رو انجام بده. چون تکنولوژیِ گیم هنوز راهِ زیادی رو داره تا بتونه اکتهای انسانیِ رو اینقدر واقعی مثل بازیگرهای سینما شبیهسازی کنه!
در کل، من فکر میکنم گیم تو خیلی از زمینهها رسانهی جذابتری از سینماست. و اگر جریان همینطور ادامه پیدا کنه، شاید یه روز "قدرت و کیفیتِ محتوا"ی گیم هم از فیلمها بیشتر بشه.
+البته شاید هم نباید یه رسانهای با مخاطبِ منفعل مثل سینما رو با رسانهی تعاملمحوری مثل گیم مقایسه کنیم. نمیدانم.