بزرگترین ریسکی ک کردی:|

  • شروع کننده موضوع Zxcv
  • تاریخ شروع
ارسال‌ها
2,602
امتیاز
39,302
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۲
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1401
مدال المپیاد
Physics
دانشگاه
SUT
رشته دانشگاه
Physics
هیستوریه کرومم رو پاک نکردم
و گندش در اومد
 

ememlia

⁦(⊙_◎)⁩
عضو مدیران انجمن
ارسال‌ها
856
امتیاز
19,972
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
1397
واقعا بیشترمون تو سنی نیستم ک فرصت ریسک های بزرگ واسمون پیش اومده باشه
از ریسک های بزرگ خودم فقط میتونم ب
تغیر رشته سال آخر دبیرستان
اشاره کنم :)
 

mahta.e

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
827
امتیاز
8,284
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1399
دانشگاه
امیرکبیر
تلگرام
اینستاگرام
لپتاپو نزدم شارژ چون خسته بودم گفتم انشالله ک شارژش خالی نمیشه :))
 

N.khodadad

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
9
امتیاز
18
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۴
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1400
بزرگترین ریسک... خب اخیرا هیچ ریسکی نکردم ولی بزرگترین ریسک زندگیم مربوط به دو سال پیشه که فکر میکردم از دل برود هر آنکه از دیده رود. ولی خب نرفت... و خب ریسک با شکست مواجه شد
 

Key

کاربر فعال
ارسال‌ها
21
امتیاز
113
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
سمنان
سال فارغ التحصیلی
1400
مدال المپیاد
it will be s.th or not؟
با وحشی ترین آدم دنیا کل به کل شدم :|
 

موازی

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
595
امتیاز
15,409
نام مرکز سمپاد
سمپاد شیراز
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
RWTH
رشته دانشگاه
مهندسی برق
من این تاپیک رو میبینم و هی از خودم میپرسم من چه ریسک هایی تو زندگیم کردم. بعد هیچی یادم نمیاد. یعنی کارایی که تو زندگیم کردم رو نمیتونم اسمش ریسک بذارم.:rolleyes:
 

Rrf

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
108
امتیاز
3,619
نام مرکز سمپاد
اژه ای
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
ارسال‌ها
1,750
امتیاز
23,631
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۱
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
1401
مدال المپیاد
یه مرحله دو ادبی :)
دانشگاه
UMSHA
رشته دانشگاه
ANS
من ریسک مهمی تو زندگیم نکردم
جز نخوندن و شانسی و هر چی اومد جواب دادن ولی ریسک مهمی محسوب نمیشن
الان میبینم چه زندگی بی هیجانی دارم
 

a.khakpour77

گُم‌دَرسَر!!!
ارسال‌ها
1,402
امتیاز
17,212
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 5 تهران
شهر
فرز 1 بندرعباس/فرز 5 تهران
سال فارغ التحصیلی
1396
مدال المپیاد
مدال که نه...اما سه تا مرحله یک دارم...
دو تا ادبی، ی زیست...
دانشگاه
علوم‌پزشکی تهران
رشته دانشگاه
ژنتیک
بزرگترینش ی چند راهی بود بین دانشگاه رفتن (ک خودش شامل چندراهی رشته‌ی مورد علاقه‌ی خودم و رشته‌ی موردعلاقه‌ی خانواده و دانشگاه و شهر و ...!!!) یا جراحی مهمی ک داشتم،
ک جراحی رو انتخاب کردم و باعث شد اندازه‌ی ی لیسانس عقب بیفتم، اما راضیم، چون نقطه‌ی عطف زندگیم بود.
دومیش اسکرین نگرفتن از تمام چتام بود ک باعث شد چتایی ک چند سال از زندگیم رو شامل میشد، بخاطر پاک شدن دوطرفه توسط اونی ک بخش بزرگی از زندگیم بود رو از دست بدم‌...

ریسک اول ب موفقیت ختم شد
ریسک دوم ب شکست...
پس باید خیلی مراقب ریسکای زندگیمون باشیم.
 
ارسال‌ها
1,750
امتیاز
23,631
نام مرکز سمپاد
فرزانگان۱
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
1401
مدال المپیاد
یه مرحله دو ادبی :)
دانشگاه
UMSHA
رشته دانشگاه
ANS
من ریسک مهمی تو زندگیم نکردم
جز نخوندن و شانسی و هر چی اومد جواب دادن ولی ریسک مهمی محسوب نمیشن
الان میبینم چه زندگی بی هیجانی دارم
من خیلی غلط کردم گفتم بی هیجانه و ریسک نکردم

کلا الان در ریسکم :))
 

Nzr.f

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
82
امتیاز
314
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
داراب
سال فارغ التحصیلی
1400
-با گوشی مامانم از چت با یه دوست ناباب اسکرین گرفتم و بلافاصله پاکش کردم اما نمیدونم چرا پاک نشده بود و مامانم تا مدت ها فکر میکرد اونی که از خراب بازی هاش میگفت من بودم (':
-بابام گفت رمز گوشیتو بزن، زدم، و گوشیمو برد (':
-زدن اجباری رمز گوشی برای مدیر و رفتن به گالری(': (هیچوقت فراموشش نمیکنم *******)
-دلسوزی بیجا و بلاک نکردن درجا /:
-گفتن دوستت دارم
-با دوستان ناباب به جاهای دور رفتن/:
-اعتماد، اعتماد، اعتماد!
***
از تغییر مسیر زندگی و ثبات و آرامش هم‌اکنون بسیار خرسندم ‌/ ('_') \
***
از نزدیکترین ریسک‌های درسی هم میتونم به امتحان شیمی یکشنبه اشاره کنم که نخونده دادم/:
***
وِی از شیمی متنفر است T-T
 
آخرین ویرایش:

هـــدا

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
494
امتیاز
10,399
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تربت جام
سال فارغ التحصیلی
1399
دانشگاه
هنر تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
به خاطر یه موضوع خیلی پیچیده ۱۵سالگی فهمیدم از یه سرنگ الوده استفاده کردم
داغم دچار ترس و استرس بودم تا شهریور امسال که رفتم گفتم همه نوع ازمایشای خونی ایدز و هپاتیت و اینارو برام بنویسه
خداروشکر مشکلی نبود....
 

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
کنکوری 1404
ارسال‌ها
3,984
امتیاز
44,522
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
بزرگرین ریسکی که کردم این بود که به دخترداییم گفتم چقد تو چاقی

در حالی که میدونستم عقوبت سخی در انتظارمه.
بهش گفتم:
وای وای عطی چقد چاقی!

عطی در نهایت عشق و محبت
و حسن نیت،

من از پله ها هل داد پایین

مچ پای چپم دوبار شکسته.
اولین بار اونجا شکست.
خیلی ناجور تا خورد و شکست.

عطیه انقد عذاب وجدان رفته بود که گریه کرد.

منم به هیچکی نگفتم اون منو انداخته
 
بالا