طرحواره درمانی

  • شروع کننده موضوع
  • #1

الهه ن

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,082
امتیاز
33,185
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مياندوآب
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
پزشکی
سلام.

ماها در نتیجه تربیت و تجارب و خاطرات کودکی تا بزرگسالی با شرایطی رو به رو می‌شیم و وقایعی رو می‌بینیم که روی دیدگاه‌هامون اثر می‌ذارن. یعنی در گذر زمان و با این تجارب افکار و دیدگاه‌هامون با حالت conditioning شکل می‌گیرن و این دیدگاه‌های شکل گرفته باعث می‌شن بزرگتر که شدیم به طور ناخودآگاه با همون دیدگاه‌ها دنیا رو ببینیم و قضاوت کنیم. درواقع ما با تجارب کودکی عینکی رو به چشممون می‌زنیم و دنیا رو به رنگ عینکی که به چشم داریم می‌بینیم. به این عینک‌هامون طرحواره می‌گن. این طرحواره‌ها (Schema) که در گذر زمان شکل گرفتند حالت ناخودآگاهی رو در ذهنمون ایجاد می‌کنند و باعث می‌شن هر اتفاقی که می‌بینیم، نه الزاماً مطابق واقعیت، بلکه مطابق طرحواره‌هامون تفسیر کنیم. ما از وجود این طرحواره‌ها مطلع نیستیم ولی طرحواره‌ها به ادراک ما، به افکار ما، به قضاوت‌هامون و به رابطه‌هامون شکل می‌دن. و ممکن ه در طول زندگی این طرحواره‌ها زندگی رو برامون تلخ کنند، بهمون آسیب برسونند و ما رو به اختلالات روانی مثل اضطراب و افسردگی بکشونند. طرحواره‌درمانی (Schema therapy) در واقع روشی ه که بیمار در تعامل با روانشناس طرحواره‌هاش رو - روش‌های غلط تفسیر اطلاعاتش رو- می‌شناسه و سعی می‌کنه درستشون کنه! یعنی عینک سیاهی که به چشم زده رو برمی‌داره که ببینه رنگ واقعی دنیا چی ه؟

Heads_v2.png

انواع طرحواره‌ها رو داریم که خب اکثر ماها ممکن ه به چندتاشون مبتلا باشیم، و این طرحواره‌ها باعث بشن انتظاراتمون از دنیا و تفسیرمون از دنیا ما رو مضطرب کنه. اگه بتونیم طرحواره‌هامون رو شناسایی کنیم و دنبال راه‌حل بریم خیلی خیلی حالمون خوب می‌شه! من اول لیست طرحواره‌ها رو می‌ذارم و ان‌شاءالله دوستان روانشناس‌مون کمکمون کنند که درمان‌هاش رو هم پیدا کنیم.


لیست و توضیح طرحواره‌ها اینا هستند که از اینجا کپی کردم:

1- بریدگی و طرد (AB)
فرد احساس بیثباتی میکند و اطمینان ندارد که اطرافیانش بتوانند از او حمایت کنند و با او ارتباط برقرار کنند. طرحواره طرد این حس را در فرد ایجاد میکند که نزدیکانش نمیتوانند به حمایت عاطفی از او ادامه دهند، دیگر به او قدرت نخواهند داد، ارتباطشان را با او قطع میکنند یا از او محافظت سودمندی نخواهند کرد، چون نزدیکانش از نظر عاطفی ناپایدار، غیرقابل اطمینان یا غیرقابل پیشبینی هستند، مثلاً ناگهان دچار حملات طوفانی خشم میشوند، یا این که حضورشان مبتنی بر هیچ اصل و قاعدهای نیست؛ چون مرگ آنها حتمی است یا چون او را به خاطر فرد بهتری رها خواهند کرد.

2- بی اعتمادی/بد رفتاری (MA)
بیمار این انتظار را دارد که دیگران به او آسیب بزنند، از او سوءاستفاده کنند، او را تحقیر کنند، به او خیانت کنند، دروغ بگویند، با احساساتش بازی کنند یا او را فریب بدهند. این طرحواره معمولاً این احساس را در فرد به وجود میآورد که آسیب غیرعمدی یا پیآمد سهلانگاری شدید و غیرمنصفانه است. طرحواره بدرفتاری با این احساس همراه است که در نهایت همواره یک نفر به او خیانت خواهد کرد یا بدترین قرعه به نام او درمیآید و مجبور است که به بدترین شرایط تن بدهد.

3- محرومیت هیجانی (ED)
فرد این انتظار را دارد که دیگران نتوانند نیاز او را برای برخورداری از حد معمولی از حمایت عاطفی به خوبی برآورده کنند. سه گونهی اصلی این محرومیت هیجانی عبارتاند از:1. محرومیت از محبت: فقدان توجه، محبت، صمیمیت یا همراهی.2. محرومیت از همدلی: نبود تفاهم، خودافشائی، نداشتن گوش شنوا یا به اشتراک نگذاشتن متقابل احساسات با دیگران3. محرومیت از حمایت: دریافت نکردن قدرت، راهنمایی و جهتدهی از سوی دیگران

4- نقص/ شرم (DS)
فرد احساس میکند که در جنبههای مهمی از زندگی بد، ناقص، زیادی، پست یا ناتوان است یا عزیزانش و افرادی که برایش مهم هستند، خود واقعیاش را دوست نخواهند داشت. چنین فردی نسبت به انتقاد، جواب منفی و سرزنش حساسیت بیش از حد نشان میدهد؛ در حضور دیگران دستپاچه و عصبی است، دائماً خود را با دیگران مقایسه میکند و احساس ناامنی میکند یا به دلیل عیبها و نقصهایی که به خود نسبت میدهد، احساس شرم و خجالت میکند. این نقصها میتواند خصوصی ـ از قبیل خودخواهی، تکانههای خشم، تمایلات جنسی غیرقابل قبول ـ یا عمومی ـ مانند ظاهر ناخوشایند و خامدستی اجتماعی ـ باشد.

5- انزوای اجتماعی/ بیگانگی (SI)
فرد این احساس را دارد که از بقیهی جهان جدا است، با دیگران تفاوت دارد و یا عضو هیچ گروه یا اجتماعی نیست.

6- وابستگی/ بی‌کفایتی (DI)
فرد این باور را دارد که بدون کمک قابل توجه دیگران نمیتواند مسئولیتهای روزمرهاش را به خوبی انجام دهد، مثلاً از خودش مراقبت کند، مشکلات روزمره را حل کند، قضاوت درستی داشته باشد، وظایف جدیدش را انجام بدهد یا تصمیمهای درستی بگیرد. چنین فردی معمولاً به صورت انسانی درمانده جلوهگر میشود.

7- آسیب‌پذیری نسبت به ضرر و بیماری (VH)
ترس اغراقآمیز از این که هر آن ممکن است فاجعهای قریبالوقوع رخ دهد که نمیتواند از آن جلوگیری کند. این ترس متمرکز بر یک یا چند مورد زیر است:

1- فاجعه های پزشکی مانند حمله قلبی یا ایدز

2- فاجعه های هیجانی مانند دیوانه شدن

3- فاجعههای بیرونی مانند سقوط آسانسور، قربانی جنایت شدن، سقوط هواپیما یا زلزله

8- خود تحول نایافته/ گرفتار (EM)


نزدیکی و درگیری عاطفی شدید با یک یا چند نفر از نزدیکان ـ غالباً والدین ـ به بهای نرسیدن به رشد اجتماعی بهنجار یا تفرد کامل به دست میآید. طرحواره گرفتار غالباً با این باور همراه است که حداقل یکی از افراد درگیر قادر نیست بدون حمایت مداوم دیگری به زندگی خود ادامه دهد یا خوشبخت باشد. این طرحواره با احساس غرق شدن در دیگری یا یکی شدن با دیگری همراه است یا این که فرد هویت فردی بسندهای ندارد. این طرحواره غالباً به صورت احساس پوچی و تقلای بیحاصل و گمگشتگی تجربه میشود و فرد در موارد شدید حتی وجود و هستی خود را زیر سوال میبرد.

9- شکست (FA)
فرد باور دارد که انسانی شکست خورده است، ناگزیر شکست خواهد خورد یا در مقایسه با همسن و سالان خود نتوانسته است در حوزههای تحصیلی، شغلی و ورزشی به دستاوردهای قابل قبولی برسد. چنین فردی غالباً باور دارد که انسانی احمق، بیعرضه، بدون استعداد، نادان و زیردست است و به اندازهی دیگران موفق نیست.

10- استحقاق/ بزرگ‌منشی (ET)
فرد دارای این طرحواره باور دارد که خود برتر از دیگران است، شایستهی حقوق و مزایای خاص است یا مشمول قانون مقابله به مثل، یعنی قانون حاکم بر تعاملات اجتماعی نرمال نیست. چنین فردی مصرانه و به شیوهای غیرمنطقی باور دارد که باید بتواند هر کاری که میخواهد، انجام دهد و باید هر آنچه که میخواهد، داشته باشد و در این بین به آنچه که به نظر دیگران منطقی و عقلانی است، کمترین توجهی نمیکند و هزینهای که به دیگران تحمیل میکند، کوچکترین اهمیتی برایش ندارد. چنین فردی تمرکز مبالغه آمیزی بر برتری خود دارد تا به این وسیله بتواند به قدرت یا کنترل برسد، مثلاً بر این که جزء موفقترین، مشهورترین و ثروتمندترین افراد است تاکید میکند؛ البته دلیل این رفتارها عمدتاً جلب تایید و توجه دیگران نیست. این طرحواره گاهی با رقابت افراطی با دیگران یا میل به تسلط پیدا کردن بر آنها همراه است: چنین فردی میخواهد قدرت خود را به اثبات برساند، حرف خود را به کرسی بنشاند یا رفتار دیگران را مطابق با خواستههای خود کنترل کند، بدون آن که کمترین همدلی با دیگران داشته باشد یا به نیازها و احساساتشان اهمیت دهد.

11- خویشتن‌داری و خود انضباطی ناکافی (IS)
فرد دارای این طرحواره از اجرا کردن خودکنترلی سرباز میزند یا در پیاده کردن آن به مشکل برمیخورد، تحمل شکست و ناکامی را برای رسیدن به اهداف فردی خود ندارد یا بیان افراطی احساسات و تکانههای خود را مهار نمیکند. بیمار در گونهی ملایمتر این طرحواره تاکید اغراقآمیزی بر اجتناب از ناراحتی دارد: او از درد، تعارض، مواجهه، مسئولیت یا تلاش شدید پرهیز میکند، اما این اجتناب برای او به بهای نرسیدن به رضایت فردی، تعهد یا کمال تمام میشود.

12- اطاعت (SB)
فرد معمولاً برای اجتناب از خشم، تلافی یا رهاشدگی کاملاً در برابر دیگران تسلیم میشود، چون احساس میکند که ناگزیر از اطاعت کردن از دیگران است. اطاعت دارای دو نوع اصلی است:

1- اطاعت از نیازها: فرد ترجیحات، تصمیمها و خواستههای خود را سرکوب میکند.

2- اطاعت از احساسات و هیجانات: فرد بیان احساسات و هیجانات خود، به ویژه خشم را سرکوب میکند.

فرد دارای طرحواره اطاعت معمولاً این تصور را دارد که نظرات، احساسات و خواسته های خودش برای دیگران معتبر یا مهم نیست. چنین فردی تسلیم افراطی را همراه با حساسیت شدید به احساس گیر افتادن به نمایش میگذارد. این اطاعت و انقیاد عموماً منجر به انباشته شدن خشم در درون بیمار میشود که به صورت علائم ناسازگارانهای همچون رفتار منفعل ـ پرخاشگر، حملات غیرقابل کنترل خشم، علائم روانتنی، پنهان کردن مهر و محبت، تخلیهی هیجانی و سوءمصرف مواد بروز مییابد.

13- ایثار (SS)
فرد به طور خودخواسته و ارادی در موقعیتهای روزمره بر روی تامین نیازهای دیگران متمرکز میشود و خواستهها و نیازهای خود را قربانی جلب رضایت دیگران میکند. رایجترین دلایل شکلگیری طرحواره ایثار عبارت است از: پیشگیری از ایجاد درد و رنج برای دیگران، اجتناب از احساس گناه به دلیل خودخواه بودن یا حفظ ارتباط با اشخاصی که فرد آنها را محتاج و نیازمند تصور میکند. طرحواره ایثار غالباً پیآمد حساسیت حاد به درد دیگران است. طرحواره ایثار گاهی به این احساس میانجامد که نیازهای خود فرد به خوبی تامین نمیشود، در نتیجه بیمار دچار نفرت از اشخاصی میشود که از آنها مراقبت میکند. این طرحواره با مفهوم هموابستگی همپوشی دارد.

14- پذیرش جویی /جلب توجه (AS)
بیمار تاکید بیش از حد بر جلب تایید، توجه یا تصدیق دیگران یا سازگار شدن با آنها دارد، حتی اگر این تلاشها به قیمت از دست دادن حس خود واقعی و امنیت تمام شود. حس عزت نفس یک انسان، بیشتر از امیال فردی و طبیعی وی، به واکنشهای دیگران بستگی دارد. فرد دارای طرحواره پذیرشجویی گاهی اوقات رفتارها و احساساتی مانند تاکید افراطی بر جایگاه اجتماعی، ظاهر، پذیرش اجتماعی، ثروت یا دستاوردها را از خود بروز میدهد و سعی میکند با این رفتارها تایید، توجه یا تحسین دیگران را به دست بیاورد؛ البته دلیل این رفتارها عمدتاً به دست آوردن قدرت یا کنترل نیست. تصمیمهای مهمی که بیمار تحت تاثیر این طرحواره در زندگیاش میگیرد، رضایتبخش یا قابل اعتماد نیست. همچنین این فرد حساسیت شدیدی به جواب منفی شنیدن و طرد شدن نشان میدهد.

15- منفی گرایی/بدبینی (NP)
بیمار در تمام طول عمر خود بر جنبههای منفی زندگی، مانند درد، مرگ، شکست، ناامیدی، گناه، ناسازگاری، نفرت، مشکلات لاینحل، اشتباههای احتمالی، خیانت، مسائلی که ممکن است به بیراهه برود و … ، متمرکز میشود و از طرف دیگر جنبههای مثبت یا خوشبینانهی زندگی را نادیده میگیرد یا به حداقل میرساند. چنین فردی معمولاً انتظاری مبالغهآمیز در گسترهی وسیعی از موقعیت های شغلی، اقتصادی یا میانفردی دارد که همه چیز در نهایت با مشکل مواجه خواهد شد یا این که تصور میکند تمام جنبههای مثبت و روشن فعلی زندگیاش در نهایت از بین خواهد رفت. بیمار دارای طرحواره‎ی بدبینی دچار ترس افراطی از اشتباههایی است که میتواند به ورشکستگی، شکست، تحقیر یا گیر افتادن در یک موقعیت ناخوشایند بیانجامد. چون این فرد در نتایج منفی احتمالی اغراق میکند، عموماً به عنوان فردی شناخته میشود که همیشه نگران است، از همه چیز و همه کس شکایت دارد، دائماً گوش به زنگ است و همواره مردد و دودل است.

16- بازداری هیجانی (EI)
فرد به شدت مانع از ایجاد ارتباط، بروز احساسات یا کنش خودانگیخته میشود؛ این بازداری شدید معمولاً به دلیل اجتناب از عدم رضایت دیگران، احساس شرم یا از دست دادن کنترل تکانههای خود انجام میشود. رایجترین ناحیههای بازداری عبارت است از:

1- بازداری خشم و پرخاشگری

2- بازداری تکانه های مثبت مانند لذت، مهربانی، هیجان جنسی و بازی

3- دشواری در بیان کردن آسیبپذیری یا منتقل کردن احساسات و نیازهای خود

4- تاکید بیش از حد بر عقلانیت و نادیده گرفتن احساسات و هیجانات

17- معیارهای سرسختانه/عیب جویی افراطی (US)
باوری اساسی و زیربنایی در فرد شکل گرفته است که رفتار و عملکرد وی باید مطابق با استانداردهای درونی بسیار بالا باشد؛ این معیارهای سختگیرانه معمولاً به منظور پرهیز از نقد شکل میگیرد. باور به این معیارها معمولاً به احساس فشار منجر میشود و فرد نمیتواند زندگی را برای خود آسان بگیرد؛ همچنین چنین فردی نسبت به خود و دیگران بیش از حد عیبجو و ایرادگیر میشود. این گروه از بیماران اختلالهای قابل توجهی را در ارتباط با لذت، آرامش، سلامت، عزت نفس، اعتماد به نفس، حس موفقیت یا روابط رضایتبخش تجربه میکنند. معیارهای سختگیرانه عموماً به اشکال زیر نمود مییابد:

• کمالگرایی، توجه افراطی به جزئیات یا دستکم گرفتن عملکرد خود در مقایسه با عملکرد معیار

• وضع “بایدها” و قوانین سخت در بسیاری از حوزههای زندگی از جمله مقررات مذهبی، فرهنگی، اخلاقی یا معنوی عجیب و غیرمنطقی

• دلمشغولی مداوم درباره زمان و کارآمدی به منظور رسیدن به موفقیتهای بیشتر

18- تنبیه (PU)
فرد این باور را دارد که دیگران را باید برای اشتباههایشان به سختی تنبیه کرد. چنین فردی با اشخاصی که در حد استانداردها و توقعات او نیستند، از جمله خودش با خشم و بدون صبر، گذشت و تحمل رفتار میکند و تمایل به تنبیه کردن آنها دارد. افراد دارای طرحواره تنبیه معمولاً نمیتوانند خطاهای خود یا دیگران را به راحتی ببخشند، چون رغبتی به در نظر گرفتن شرایط مخففه ندارند، کامل نبودن انسان را قبول ندارند و با دیگران همدلی نمیکنند.
 
آخرین ویرایش:

Mooni

کاربر فعال
ارسال‌ها
57
امتیاز
618
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1397
مدال المپیاد
شیمی
رشته دانشگاه
داروسازی
میشه من تجربه شخصی خودم از این طرحواره ها رو بگم؟
به عنوان یه تک فرزند زمانی که در محیط خانواده سه نفره بودم بیشترین توجه و واکنش مثبت رو میگرفتم اما زمانی که در کنار بقیه بچه های فامیل یا حتی دوستای دوران کودکیم بودم معمولا اخرین نفری بودم که کسی درباره اش حرف میزد یا فیدبک مثبتی بهش میداد. همین موضوع باعث شد که این مسئله تو ذهن من شکل بگیره که من تنها در صورتی میتونم پیشرفت کنم و توجه مثبت اطرافیانم رو بگیرم که تنها باشم و در یک گروه شانسی ندارم و این موضوع تا الان که دانشجو ام و فعالیت های گروهی یه فاکتور مهم به حساب میاد ادامه داره و معمولا کسی هستم که میره با استاد صحبت میکنه تا بتونه تنهایی روی پروژه X کار کنه.
 
ارسال‌ها
2,126
امتیاز
23,690
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
97
در این راستا کتاب «زندگی خود را دوباره بیافرینید» از جفری ای یانگ رو معرفی کنم که تراپیست ‍‍م دو سال پیش بهم معرفی کرد و واقعا شفاست!
 
  • شروع کننده موضوع
  • #4

الهه ن

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,082
امتیاز
33,185
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مياندوآب
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
پزشکی
اتفاقاً می‌خواستم بنویسم تجربه‌هامون رو بنویسیم!
خیلی مهم ه که به تجربه‌های کودکی‌مون مراجعه کنیم و ببینیم چی شده اینطور بزرگ شدیم تا عیبمون رو پیدا کنیم. هر طرحواره رو تو گوگل سرچ کنید علت شکل‌گیری و راه‌های درمانش رو میاره. البته که قرار نیست صد در صد توصیفات طرحواره درباره‌ی ما صادق باشه، یعنی الزاماً قرار نیست افراطی باشه، ولی بالاخره هست و آسیب می‌ٰرسونه بهمون!

میشه من تجربه شخصی خودم از این طرحواره ها رو بگم؟
به عنوان یه تک فرزند زمانی که در محیط خانواده سه نفره بودم بیشترین توجه و واکنش مثبت رو میگرفتم اما زمانی که در کنار بقیه بچه های فامیل یا حتی دوستای دوران کودکیم بودم معمولا اخرین نفری بودم که کسی درباره اش حرف میزد یا فیدبک مثبتی بهش میداد. همین موضوع باعث شد که این مسئله تو ذهن من شکل بگیره که من تنها در صورتی میتونم پیشرفت کنم و توجه مثبت اطرافیانم رو بگیرم که تنها باشم و در یک گروه شانسی ندارم و این موضوع تا الان که دانشجو ام و فعالیت های گروهی یه فاکتور مهم به حساب میاد ادامه داره و معمولا کسی هستم که میره با استاد صحبت میکنه تا بتونه تنهایی روی پروژه X کار کنه.
منم طرحواره‌ی استحقاق / بزرگ‌منشی، بی اعتمادی/بد رفتاری، معیارهای سرسختانه/عیب جویی افراطی و چندتای دیگه داشتم و دارم.
و دقیقاً به بچگیم بر می‌گردند، بچگیام خیلی سر و زبون داشتم، طوری که همیشه توجه بقیه رو جلب می‌کردم و کانون توجه می‌شدم، از طرفی به همین دلیل و یه سری دلیل دلیل همیشه محل توجه کادر مدرسه بودم و دوران دبستان خودم رو خیلی بالاتر و متفاوت‌تر از بقیه می‌دونستم. آدمی بودم که همیشه همه ازم تعریف می‌کردند و انتظارات دیگران از من خیلی زیاد بودم، بعد اینکه وارد سمپاد شدم دیگه انتظار خودمم از خودم رفت بالا! از اونا که من نقطه‌ی مرکزی جهانم! :)) حالم بعد اینکه چندتا از اینا رفع شد خیلی بهتر شد، ولی خب، با اینحال الان خویشتن‌داری و خود انضباطی ناکافی مهم‌ترین طرحواره‌ای هست که درگیرش هستم و اگه اینم رفع کنم کلی پیشرفت می‌کنم! :D خیلی لوس بزرگ شدم و اطرافیانم هم من رو لوس کردند! -ــ-

در این راستا کتاب «زندگی خود را دوباره بیافرینید» از جفری ای یانگ رو معرفی کنم که تراپیست ‍‍م دو سال پیش بهم معرفی کرد و واقعا شفاست!

خود جفری یانگ پایه‌گذار طرحواره درمانی ه و کتاب دیگه‌اش منبع طرحواره درمانی برای متخصصین ه.
 
ارسال‌ها
559
امتیاز
14,564
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1397
رشته دانشگاه
پزشکی
طرحواره هایی که در ظاهر مخالف هم هستن( مثلا شکست و استحقاق) میتونن همزمان در یک فرد باشن؟(فردی که فکر میکنه برای موفقیت ساخته شده در صورت شکست خوردن هم فکر میکنه با اینکه لیاقتش رو داره ولی محکوم به شکسته)
 
  • شروع کننده موضوع
  • #6

الهه ن

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,082
امتیاز
33,185
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مياندوآب
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
پزشکی
طرحواره هایی که در ظاهر مخالف هم هستن( مثلا شکست و استحقاق) میتونن همزمان در یک فرد باشن؟(فردی که فکر میکنه برای موفقیت ساخته شده در صورت شکست خوردن هم فکر میکنه با اینکه لیاقتش رو داره ولی محکوم به شکسته)
آره!
 

maleck :)

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,442
امتیاز
31,699
نام مرکز سمپاد
شهید بابایی
شهر
قزوین
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
دانشگاه گیلان
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
خیلی تاپیک خوبیه، کاش اگه میشه کتاب و مقاله به درد بخور هم در این زمینه معرفی کنید ^_^
 
  • شروع کننده موضوع
  • #8

الهه ن

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,082
امتیاز
33,185
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مياندوآب
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
پزشکی
طرحواره هایی که در ظاهر مخالف هم هستن( مثلا شکست و استحقاق) میتونن همزمان در یک فرد باشن؟(فردی که فکر میکنه برای موفقیت ساخته شده در صورت شکست خوردن هم فکر میکنه با اینکه لیاقتش رو داره ولی محکوم به شکسته)
بله، می‌تونند. و این دوتا با طرحواره‌ی معیارهای پرتوقعانه (کمال‌گرایی) کنار هم جمع می‌شن! ~ بنا به تجربه‌ی شخصی
خیلی تاپیک خوبیه، کاش اگه میشه کتاب و مقاله به درد بخور هم در این زمینه معرفی کنید ^_^
همین کتاب «زندگی خود را دوباره بیافرینید» برای شروع و خودیاری خیلی کتاب خوبی ه! برای هر طرحواره تو منابع فارسی هم با سرچ اسم فارسی‌اش مطالب خوبی می‌شه پیدا کرد.
 

insatiable

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
10
امتیاز
29
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شاید شهری که درآن زندگی میکنم مرا از خود براند
سال فارغ التحصیلی
1400
خود درمانی در این زمینه کارسازه؟
یعنی همین که تشخیص بدیم و بعد سعی نکنیم مثل قبل فکر کنیم؟
 
  • شروع کننده موضوع
  • #10

الهه ن

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,082
امتیاز
33,185
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مياندوآب
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
پزشکی

maleck :)

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,442
امتیاز
31,699
نام مرکز سمپاد
شهید بابایی
شهر
قزوین
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
دانشگاه گیلان
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
اینجا هم آزمون تله های زندگی رو داره. با انجام آزمون میشه متوجه شد گرفتار چه تله هایی هستیم.
 

صوراسرافيل

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,425
امتیاز
8,553
نام مرکز سمپاد
علامه حلى
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0000
من خودم سالها فكر ميكردم دچار طرحواره انزوام،اما بعدا فهميدم واقعا منزوى شدم(نمى دونم تاثير اين فكر بود يا خودم ،به نظرم دليلش خودم بودم) و گاها دچار اين طرحواره بدبينى هم ميشم و بودم.بد بينى فلسفى درد بديه كه به زندگى ادم هم نفوذ ميكنه.مشكل اصلى موقع درمان اين طرحواره ها اينه كه از اونجايى كه عميق ترين و ريشه اى ترين تفكرات ادمن سخت ميشه از بين بردشون امابراى از بين بردن اونا فقط يه اراده قوى (خيلى قوى)ميتونه كارساز باشه.
 

ili

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
556
امتیاز
9,255
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
حوزه علمیه قم
رشته دانشگاه
شیطان پرستیِ آنتوان لاوی(ص)
خود درمانی در این زمینه کارسازه؟
یعنی همین که تشخیص بدیم و بعد سعی نکنیم مثل قبل فکر کنیم؟
تا یه حدی بینابینی اره منتهی برای بعضی تله های که احساسات ما شدیدا انسداد پیدا کردن تراپیست خوب باید پیدا کرد مثلا برای بی اعتمادی/بدرفتاری تراپیست باید باشه سلف هلپ فقط جلوگیری می کنه از ضرر بیش تر .......همیشه از خودم می پرسیدم نیچه بر چه اساسی گفته هر کسی رو که دوست دارم براش ارزو می کنم که بی اعتمادی و شک و شبه خود خواری رو حس کنه در حالی که درمانش اینقدر سخته حتی اعتقادش به مقوله رنج-لذت هم تا حدی قبول دارم ولی بیماری های روحی روانی که منتال هلث ادم رو به خطر جدی دچار می کنه خیلی سخته مقابله باهاش
 
بالا