چالش معرفی کتاب

  • شروع کننده موضوع
  • توقیف شده
  • #1

خِیزَران

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,895
امتیاز
39,454
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهر ستاره ها
سال فارغ التحصیلی
2020
خب دوستان چالشی داریم به اسم چالش معرفی کتاب اینجا تاثیر گذار ترین کتابی که خواندید برو بگید . این چالش دوتا فرق با معرفی کتاب عادی داره یکیش اینه که باید دلیل تاثیر گذاریش بگید ، و دومی هم اینکه چند نفر رو تگ کنید که کتابشونو بگن . من خودم تاثیر گذار ترین کتابی خوندم کلبه عمو تام از هریت بیچراستو بود به دلیل اینکه کتابش انقلابی بزرگ بر ضد برده داری بود .
 
ارسال‌ها
2,602
امتیاز
39,305
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۲
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1401
مدال المپیاد
Physics
دانشگاه
SUT
رشته دانشگاه
Physics
وقت نویس
از میچ آلبوم

ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد
پائولو کوئولو

جز از کل
استیو تولز

حالا دعوت میکنم از
@M Saleh
 

الهه ن

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,082
امتیاز
33,185
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مياندوآب
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
پزشکی
اینکه تأثیرگذاری چی ه هم مهم ه ولی اینطور:

۱- بهترین تأثیر در مسائل روانی: زندگی خود را دوباره بیافرینید | جفری یانگ

۲- بهترین تأثیر در مسائل عبودی: فیه ما فیه | مولانا

۳- بهترین تأثیر در زندگی ارزشی: کلاً نادر ابراهیمی! [چهل نامه‌ی کوتاه به همسرم/ آرش در قلمرو تردید]

۴- بهترین تأثیر در تنظیم روابط با دیگران: در باب حکمت زندگی | آرتور شوپنهاور

دعوت به چالش:
@Ali.D7
@Amin rouhi
@پرنیان.ک
@Pan
 

پرنیان.ک

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,300
امتیاز
48,924
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
خرم آباد
سال فارغ التحصیلی
94
تهوع(سارتر) باعث شد به چرایی وجودم بیشتر فکر کنم.
عقاید یک دلقک(بل) و تا حدودی بیگانه (کامو) باعث شد بیشتر به بی مصرفی مذاهب و انحطاطی که دچارش هستن (بر خلاف تبلیغاتی که پیروان هر مذهبی برای خوب جلوه دادنش میکنن) فکر کنم.
سال بلوا و سمفونی مردگان (عباس معروفی) باعث میشه به ضعف هایی که جامعه ی خودمون در پذیرش سطحی ترین مسائل داره و باعث عمیق ترین شکل تأثیر توی زندگی افراد میشن فکر کنی و غصه بخوری...
مادام بوواری (فلوبر)پیچیدگی های روانی یک دختر با بیان عینی رفتارش مطرح میکنه (معتقدم همه ی ما دخترا یک مادام بوواری درون داریم هر چند وقتی از خود فلوبر هم پرسیده بودند که اما کی بود؟ گفته بود که مادام بوواری خود منم...)
بخوام ادامه بدم خیلی چیزای بیشتری یادم میاد قطعا...مگه میشه آدم کتابی بخونه ازش تأثیری نگیره؟ولی فک کنم فعلا کافیه...

دعوت : @Leo یادمه قفسه ی پر و پیمونی داشتی...میدونم کم میای ولی سر فرصت رسیدگی کن لطفا.

ممنون از دعوتت @NEURAE
 
ارسال‌ها
919
امتیاز
4,443
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
تهران
وقت نویس
از میچ آلبوم

ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد
پائولو کوئولو

جز از کل
استیو تولز

حالا دعوت میکنم از
@M Saleh

این معرفی کتاب و تاپیک های دیگه شبیه این، خیلی‌هاش تبدیل میشه به مکانی برای کسانی که لافِ دانایی میزنن. خداوندا مارا از اینان نگردان:‌)) در ضمن اینکه یک نفر زیاد کتاب خونده یا حتی کتاب‌های خیلی خفنی خونده به معنی اینکه فکرش درسته یا خوش‌فکره نیست. البته ممکنه نظرم بعد از یه مدت عوض بشه. :-" با تمام این اوصاف:


تأملات - مارکوس اورلیوس
متفکران بزرگ - آلن دوباتن
در باب حکمت زندگی - شوپنهاور

با تمام حرف‌های این کتاب ها موافق نیستم. مخصوصا سومی. :-"

نفر بعدی: @مار
پ.ن: تحلیل رفتار متقابل هم خیلی خوبه یادم نبود، میتونین برای شروع کتاب "وضعیت آخر" و بعدش "ماندن در وضعیت آخر" رو بخونین.
 
آخرین ویرایش:
ارسال‌ها
252
امتیاز
7,594
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد ۳
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1399
دانشگاه
فردوسی
رشته دانشگاه
روان‌شناسی
تاثیر اگه چیزی باشه که تغییر ایجاد کرده باشه خب تاثیر و تغییر آشکار که همه اطرافیانم هم متوجه شدن برای من با خوندنِ باهم دو کتاب تئوری انتخاب و وقتی نیچه گریست پدید اومد. البته به نظرم که کلا این تاثیر تا حد نه چندان کمی به حال و هوای خودم و شرایط اون زمانم مربوط بود.

ولی تاثیری که صرفا باعث شده تامل کنم:
در مورد عشق و ایران رمان یک جای خوب برای مردن از جیمز بوچن
انسان طاغی کامو تاثیر گذار بود در مورد سیر افکار غرب و در کنارش لوح سپید از استیون پینکر در مورد انسان مدرن واقعا تامل برانگیز بود.
و سه کتاب فروید که در مورد دین و مذهب و جامعه تاثیرگذار بودن: تمدن و ملالت های آن، آینده یک پندار و موسی و یکتاپرستی

ممنونم @NEURAE
و دعوت از @marone و @Sepehr :D
 
آخرین ویرایش:

حلزون

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,498
امتیاز
71,071
نام مرکز سمپاد
فرزانگان زینب:)
شهر
تهر
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
پادوا
رشته دانشگاه
روان شناسی
این معرفی کتاب و تاپیک های دیگه شبیه این، خیلی‌هاش تبدیل میشه به مکانی برای کسانی که لافِ دانایی میزنن. خداوندا مارا از اینان نگردان:‌)) در ضمن اینکه یک نفر زیاد کتاب خونده یا حتی کتاب‌های خیلی خفنی خونده به معنی اینکه فکرش درسته یا خوش‌فکره نیست. البته ممکنه نظرم بعد از یه مدت عوض بشه. :-" با تمام این اوصاف:


تأملات - مارکوس اورلیوس
متفکران بزرگ - آلن دوباتن
در باب حکمت زندگی - شوپنهاور

با تمام حرف‌های این کتاب ها موافق نیستم. مخصوصا سومی. :-"

نفر بعدی: @مار
دلیل تاثیرگذاری‌شون رو نگفتی که.

۱) تاثیرگذارترین کتاب‌ها روی من کتابای کوندرا بودن کلهم اجمعین : )) از اون آغازش با بارهستی گرفته تا جاودانگی و جشن بی معنایی و جاودانگی و زندگی جای دیگری‌ست. بخاطر اینکه از مردادماه دیگه نخوندم نمی‌تونم درست توضیح بدم که چرا. حتی شاید خیلی یادم نیست که چرا :)) ولی به من اعتماد کنید تاثیرگذارن :))

۲)دومین تاثیرگذار تو دسته‌ی آلن دوباتنی‌هاست. دو تا کتاب سیر عشق(جستارهایی در بای عشق نه:-") و معنای زندگی که یکی از کتابای مدرسه‌ی زندگیه. سیر عشق نگاه بالغانه‌تری به مسئله‌ی عشق داره و اینکه شخصیت‌هاش دوست دختر دوست پسر نیستن (تو کتاب، دختره ۲۱ سالش بود) بلکه زن و شوهرن و سی چهل ساله‌. اون قبلیه رو خودمون تا یه جایی بلدیم می‌دونیم : )) ولی سیر عشق به من ذهنیت داد راجع به ازدواج(هر کی ازم بپرسه نظرت راجع به رابطه چیه از اون تقلب می‌کنم مثلا :))) یا اینکه نظرت راجع به رابطه جنسی چیه، بازم توصیفی که تو این کتاب شده چسبیده تهِ ذهنم و نظر خودم شده.
معنای زندگی هم خوبه واقعا. حیطه‌هایی از زندگی رو نشونتون میده که واقعا جلوی چشممونن و سال‌هاست که باهاشون درگیریم اما شاید توجهی نکرده باشیم که از چه طریقی می‌تونن لحظات معنادار رو در زندگی رقم بزنند. مثلا خانواده، مهمونیِ فامیلی، تامل و تفکر در باب یه چیزی، حیوونا، اتاق و خونه‌ت. خب اینم نگاهمو عوض کرد و مثلا الان ترکیب "اتاق من" خیلی کانسپت بامعنایی برام شده.

۳) اون رکسانا و اینای مودب پور هم برام در کودکی تاثیرگذار بودن :)) از این نظر که خیلی تاکید داشتن رو اینکه یه سری مسائل دخترا به کسی مربوط نیست و بابا و داداش اشتباه کردن به آرایش و حجاب گیر بدن یا پارتنر اشتباه کرده به باکره بودن و نبودنت گیر بده و اینجور داستانا. لذا برعکس ملت که خودشونو پاره می‌کنن که شرم بر ما که راهنمایی بودیم مودب پور می‌خوندیم، به نظرم خوبه : ))

خب @شکیبـآ رو دعوت می‌کنم.
 
آخرین ویرایش:

Amin rouhi

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
562
امتیاز
15,967
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی 1
شهر
ساری
سال فارغ التحصیلی
1400
حقیقتا سوال سختیه :‌)) شاید این ترکیب خوب باشه :
۱) مثنوی :‌))
قبلا در مورد مثنوی در اینجا و اینجا گفتم .
خالصانه دوست دارم که همه ما ( به ویژه خودم ) از این گنج بی پایان بهره مند بشیم .
من همیشه فکر می‌کنم که ، کاش‌ هایدگر ـ یا حداقل سارتر ـ مولانا رو می‌شناخت.
اگر می‌شناخت ، هم مولانا از این غربت و ذلتِ " در دست ما بودنش " نجات پیدا کرده بود
و هم‌ هایدگر - که من احساس می‌ کنم مثل پرنده‌ای مضطرب و ملتهب در اطراف این قلعه مرموزی ( شرق ، عرفان‌ ) دائماً پرواز می‌کنه تا از حفره ای داخل بیاد - بی نصیب نمی موند .
خلاصه این که به این بیت از اکتفا می کنم :
[ عهد ما با لب شیرین دهنان بست خدا / ما همه بنده و این قوم خداوندانند ! - حافظ ]

۲) هبوط در کویر ، شریعتی
انتخاب کردن " تاثیر گذار ترین کتاب " از بین آثار شریعتی ، حقیقتا دشوار بود :‌)
من زیاد از شریعتی گفتم .
بذاریم بقیه حرف بزنند :
این برادر شهید راه حق و عدل و فضیلت و این اندیشه پرتوان زمان‌ مان درمیان ما زنده است (شهید بهشتی است)
و شهید دکتر شریعتی هویت تاریخی خویش را بازیافت و به عجب و کبر ملازم با روشنفکری پشت کرد (شهید آوینی)
شریعتی برای انقلاب حکم یک پرچم را داشت، همیشه است. چشم و دل مردم (و نه خواص) از او پر است (آقای خامنه‌ای)
او منادی بازگشت به قرآن و سنت و عترت در میان جوانان و روشنفکران است (مهندس موسوی)
ما عاشقانه دوستش داریم (زنده یاد قیصر امین پور)
او در همه نمازهای مخلصانه ما حضور دارد (شهید چمران)
و ما بی‌خواندن کتاب حج او به میعادگاه ابراهیم نخواهیم رفت (علامه محمد تقی جعفری)
[ نه من بر آن گل عارض غزل سرایم و بس / که عندلیب تو از هر طرف هزارانند ! - حافظ ]
اما قطعا فراموش نمی کنم که حین تماشای آسمان بی کران و پرشکوه " فهم " ، بر دوش های چه کسی ایستاده ام . . .
[ تار ما از زخمه اش لرزان هنوز / تازه از تکبير او ايمان هنوز
اي صبا‌ ! اي پيک دور افتادگان ! / اشک ما بر خاک پاک او رسان - اقبال لاهوری ]

۳) اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر ، سارتر
نمی تونم ازش بگم ، نمی دونم چرا . . .
[ شرح تو غبن است با اهل جهان / هم‌چو راز عشق دارم در نهان ! - مولانا ]

۴) فرمانده مسعود ( ژیلا بنی یعقوب )
احمدشاه مسعود به روایت همسرش ( صدیقه مسعود )
این دو کتاب حاوی زیباترین تصاویر از زیست انسان مسلمان آزادی خواه و عدالت طلب هست که در اوج دشواری ها و قساوت های جنگ که هر روحی رو می خراشه ، با کتاب مانوسه ، مطالعه کویر شریعتی رو فراموش نمی کنه و اغلب غزلهای سیمین بهبهانی رو برای همسرش زمزمه می کنه .
همون کسی که که سحرگاهان در پهنای بی کران کوهستانها ، بر فراز زمان و مکان ، سر سجود بر درگاه الهی فرود میاره و روزها به سرکشی از ایتام می پردازه و...
از اونجایی که :
[ خامان ره نرفته ، چه دانند ذوق عشق ؟ / دریا دلی بجوی ، دلیری ، سرآمدی ! _ حافظ ]
آرزو میکنم که " یا لیتنی کنا معکم " . . .

از دعوت @NEURAE قدردانی و سپاس گزاری می کنم .
@maleck :) نوبت شماست :‌)
 

maleck :)

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,442
امتیاز
31,699
نام مرکز سمپاد
شهید بابایی
شهر
قزوین
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
دانشگاه گیلان
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
حقیقتا سوال سختیه :‌)) شاید این ترکیب خوب باشه :
یه زمان تحت تاثیر کتابای شریعتی بودم :D

ولی بیشترین تاثیر رو تا سالها نی نامه مثنوی برام داشت.

با کتاب انسان در جست و جوی معنی ویکتور فرانکل بود که دیدم نسبت به رابطه من و زندگی و مرگ عوض شد.
بعد از اون اروین یالوم بیشترین تاثیر رو روم داشت. کلا تغییر تو نگاهم به زندگی و مرگ و خوشبختی و فکر و رفتار با کتابای وقتی نیچه گریست، مسئله اسپینوزا، انسان موجودی یک روزه، خیره به خورشید نگریستن شروع شد.
کتابای یالوم منو با آقا شوپنهاور، نیچه، سیدنا و مولانا فروید، مارکوس اورلیوس و سیدنا و مولانا اسپینوزا آشنا کرد. هر کتاب و مقاله ای از فروید انگار دنیای جدیدی به روم باز کرد حقیقتا! از آقا فروید غافل نشید. اسپینوزا نگاهم رو نسبت به دین و مذهب تغییر داد و با کمک آقا فروید یه شخم عظیمی در عقاید و تعصباتم زدن.
الانم سر ظهره آفتاب حسابی به سرم زده و کله م خرابه مجال بیشتر گفتن نیست.
بعدا میام تکمیل میکنم.
 

Leo

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,579
امتیاز
21,916
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1399
دعوت : @Leo یادمه قفسه ی پر و پیمونی داشتی...میدونم کم میای ولی سر فرصت رسیدگی کن لطفا.
یک اینکه نه بابا کجاش پر و پیمونه :)) و دوماً خیلی ممنونم که دعوت کردی!

1- زوربای یونانی/ نیکوس کازانتزاکیس:
احتمالاً تا حالا هیچ شخصیتی به اندازه‌ی زوربا روی افکارِ من تاثیر نذاشته. ولی خب واقعاً نمیتونم چگونگی‌ش رو کامل توضیح بدم!
این دو تا بیت از مولانا رو در نظر بگیرید:
"بمیرید، بمیرید، وزین نفس ببرّید/ که این نفس چو بند است و شما همچو اسیرید
یکی تیشه بگیرید پیِ حفره‌ی زندان/ چو زندان بشکستید، همه شاه و امیرید"
در واقع زوربا برای من نمادِ این مفاهیم‌ه. یعنی شکستنِ زندان و رها شدن از بندِ نفس! و قصد ندارم توضیحِ بیشتری بدم چون واقعاً جایز نیست. شعر خودش گویاست دیگه ((: زوربای یونانی این مسائل رو برای من از قالبِ یه سری شعارِ کلیشه‌ای و ساده خارج کرد و بهش "معنی" و عمق داد.

2- کتاب‌دزد/ مارکوس زوساک:
لغتِ sensitive رو شنیدید؟ در واقع sensitive یعنی کسی که قادره احساسات و عواطفِ انسان‌های دیگه رو درک کنه! خب من از وقتی که یادم میاد یه مقدار در این زمینه مشکل داشتم و اون قضیه‌ی "درکِ متقابلِ انسانی"م نقص داشته. این کتاب رو اخیراً خوندم و خب حس میکنم نوعِ تراژدی و هیجاناتی که داشت، میشه گفت به نوعی وجدانم رو تا حدِ زیادی بیدار کرد. یعنی احساس میکنم حالا نسبت به قبل بهتر میتونم دردها و مشکلاتِ آدم‌های دیگه رو درک کنم و باهاشون همزادپنداری کنم. چون این کتاب باعث شد بالاخره به این مسائل "اهمیت" بدم!

3- راز فال ورق/ یاستین گوردر:
من این کتاب رو چند سال قبل خوندم و چندان درباره‌ی جزئیاتِ محتواش چیزی یادم نیست. ولی خب تاثیری که روی افکارم داشت رو خیلی خوب یادمه.
راستش من همیشه با خوندنِ کتاب‌های فلسفی مشکل داشتم! چون برای من چندان "جالب" نیست که بشینم فکرها و عقایدِ آدم‌های بزرگِ گذشته رو بخونم. حتی اگه افکارشون پربار و غنی هم باشه، بازم یه جورایی حسِ طوطی بودن بهم دست میده. دوست دارم سوال‌های فلاسفه‌ی تاریخ رو بدونم، ولی چندان تمایلی به دونستنِ جواب‌هاشون ندارم. درسته که شاید تو مسائلِ اجتماعی و سیاسی و این نوع زمینه‌ها نیاز به دونستنِ "جواب"‌های فیلسوف‌های دیگه داشته باشیم، ولی خب درباره‌ی مسائلِ جهان‌بینی و معنویِ شخصی، ترجیح میدم مسیرِ خودم رو برم. به هر حال فلسفه یعنی پرسیدن و فکر کردن! طبیعتاً دوست دارم که اگه در زمینه‌ی فلسفه میخوام افکارم رو حرکت بدم، تو ذهنم کلی سوال داشته باشم و راجع بهش فکر کنم تا اینکه بخوام درباره‌ی "جواب"‌های بقیه فکر کنم. و خب "راز فال ورق" دقیقاً همین روند رو داره. حالا چرا میگم روی من تاثیر گذاشت؟ چون تعدادِ زیادی "سوال" توی ذهنم ایجاد کرد. تعدادِ زیادی "حفره"! به نظرم چند سال قبل، همین کتاب بود که جرقه‌ی همه‌ی مسیرهای فکریِ فلسفی [و البته نوجوانانه‌ی] من رو زد.

دعوت:
@Iman Rage
@Pan
 

Iman Rage

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
609
امتیاز
17,783
نام مرکز سمپاد
نه اینور نه اونور
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
1394
یک اینکه نه بابا کجاش پر و پیمونه :)) و دوماً خیلی ممنونم که دعوت کردی!

1- زوربای یونانی/ نیکوس کازانتزاکیس:
احتمالاً تا حالا هیچ شخصیتی به اندازه‌ی زوربا روی افکارِ من تاثیر نذاشته. ولی خب واقعاً نمیتونم چگونگی‌ش رو کامل توضیح بدم!
این دو تا بیت از مولانا رو در نظر بگیرید:
"بمیرید، بمیرید، وزین نفس ببرّید/ که این نفس چو بند است و شما همچو اسیرید
یکی تیشه بگیرید پیِ حفره‌ی زندان/ چو زندان بشکستید، همه شاه و امیرید"
در واقع زوربا برای من نمادِ این مفاهیم‌ه. یعنی شکستنِ زندان و رها شدن از بندِ نفس! و قصد ندارم توضیحِ بیشتری بدم چون واقعاً جایز نیست. شعر خودش گویاست دیگه ((: زوربای یونانی این مسائل رو برای من از قالبِ یه سری شعارِ کلیشه‌ای و ساده خارج کرد و بهش "معنی" و عمق داد.

2- کتاب‌دزد/ مارکوس زوساک:
لغتِ sensitive رو شنیدید؟ در واقع sensitive یعنی کسی که قادره احساسات و عواطفِ انسان‌های دیگه رو درک کنه! خب من از وقتی که یادم میاد یه مقدار در این زمینه مشکل داشتم و اون قضیه‌ی "درکِ متقابلِ انسانی"م نقص داشته. این کتاب رو اخیراً خوندم و خب حس میکنم نوعِ تراژدی و هیجاناتی که داشت، میشه گفت به نوعی وجدانم رو تا حدِ زیادی بیدار کرد. یعنی احساس میکنم حالا نسبت به قبل بهتر میتونم دردها و مشکلاتِ آدم‌های دیگه رو درک کنم و باهاشون همزادپنداری کنم. چون این کتاب باعث شد بالاخره به این مسائل "اهمیت" بدم!

3- راز فال ورق/ یاستین گوردر:
من این کتاب رو چند سال قبل خوندم و چندان درباره‌ی جزئیاتِ محتواش چیزی یادم نیست. ولی خب تاثیری که روی افکارم داشت رو خیلی خوب یادمه.
راستش من همیشه با خوندنِ کتاب‌های فلسفی مشکل داشتم! چون برای من چندان "جالب" نیست که بشینم فکرها و عقایدِ آدم‌های بزرگِ گذشته رو بخونم. حتی اگه افکارشون پربار و غنی هم باشه، بازم یه جورایی حسِ طوطی بودن بهم دست میده. دوست دارم سوال‌های فلاسفه‌ی تاریخ رو بدونم، ولی چندان تمایلی به دونستنِ جواب‌هاشون ندارم. درسته که شاید تو مسائلِ اجتماعی و سیاسی و این نوع زمینه‌ها نیاز به دونستنِ "جواب"‌های فیلسوف‌های دیگه داشته باشیم، ولی خب درباره‌ی مسائلِ جهان‌بینی و معنویِ شخصی، ترجیح میدم مسیرِ خودم رو برم. به هر حال فلسفه یعنی پرسیدن و فکر کردن! طبیعتاً دوست دارم که اگه در زمینه‌ی فلسفه میخوام افکارم رو حرکت بدم، تو ذهنم کلی سوال داشته باشم و راجع بهش فکر کنم تا اینکه بخوام درباره‌ی "جواب"‌های بقیه فکر کنم. و خب "راز فال ورق" دقیقاً همین روند رو داره. حالا چرا میگم روی من تاثیر گذاشت؟ چون تعدادِ زیادی "سوال" توی ذهنم ایجاد کرد. تعدادِ زیادی "حفره"! به نظرم چند سال قبل، همین کتاب بود که جرقه‌ی همه‌ی مسیرهای فکریِ فلسفی [و البته نوجوانانه‌ی] من رو زد.

دعوت:
@Iman Rage
@Pan
من فعلا خیلی چیزی نخوندم بعدا میزارم
 
  • شروع کننده موضوع
  • توقیف شده
  • #12

خِیزَران

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,895
امتیاز
39,454
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهر ستاره ها
سال فارغ التحصیلی
2020
اخ اخ شازده کوچولو از انتوان دوسنت اگزوپریرو یادم اومد که خیلی تاثیر گذار بود ، دلیلش م این بود که به بعضی از رفتارای زشت آدم بزرگا اشاره داشت و شهریار کوچولو ازونا در عجب بود . این روم تاثیر گذاشت که بعضی عادتهارو ترک کنم . دعوتی به چالش عزیزم. @moonshine
 

moonshine

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
206
امتیاز
8,580
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بندرعباس
سال فارغ التحصیلی
1402
دانشگاه
SUT
رشته دانشگاه
EE
کتاب بیرون ذهن من
چون باعث شد بفهمم که رفتارای ما چقدر روی افراد تاثیر میزاره و اینکه هیچ‌وقت رفتارهای کسی رو قضاوت نکنیم
@MMMY
@JASima
@dark shadow
 
ارسال‌ها
1,082
امتیاز
15,600
نام مرکز سمپاد
-
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1397
تاثیر اگه چیزی باشه که تغییر ایجاد کرده باشه خب تاثیر و تغییر آشکار که همه اطرافیانم هم متوجه شدن برای من با خوندنِ باهم دو کتاب تئوری انتخاب و وقتی نیچه گریست پدید اومد. البته به نظرم که کلا این تاثیر تا حد نه چندان کمی به حال و هوای خودم و شرایط اون زمانم مربوط بود.

ولی تاثیری که صرفا باعث شده تامل کنم:
در مورد عشق و ایران رمان یک جای خوب برای مردن از جیمز بوچن
انسان طاغی کامو تاثیر گذار بود در مورد سیر افکار غرب و در کنارش لوح سپید از استیون پینکر در مورد انسان مدرن واقعا تامل برانگیز بود.
و سه کتاب فروید که در مورد دین و مذهب و جامعه تاثیرگذار بودن: تمدن و ملالت های آن، آینده یک پندار و موسی و یکتاپرستی

ممنونم @NEURAE
و دعوت از @marone و @Sepehr :D
ممنونم بابت دعوت. من فعلا دارم یه کتاب خیلی خوب میخونم ولی چون اوایلش هستم نمیتونم توصیه‌ش کنم :-" هر وقت تموم شد درباره‌ش مینویسم.
 

Amin rouhi

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
562
امتیاز
15,967
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی 1
شهر
ساری
سال فارغ التحصیلی
1400
حقیقتا سوال سختیه :‌)) شاید این ترکیب خوب باشه :
۱) مثنوی :‌))
قبلا در مورد مثنوی در اینجا و اینجا گفتم .
خالصانه دوست دارم که همه ما ( به ویژه خودم ) از این گنج بی پایان بهره مند بشیم .
من همیشه فکر می‌کنم که ، کاش‌ هایدگر ـ یا حداقل سارتر ـ مولانا رو می‌شناخت.
اگر می‌شناخت ، هم مولانا از این غربت و ذلتِ " در دست ما بودنش " نجات پیدا کرده بود
و هم‌ هایدگر - که من احساس می‌ کنم مثل پرنده‌ای مضطرب و ملتهب در اطراف این قلعه مرموزی ( شرق ، عرفان‌ ) دائماً پرواز می‌کنه تا از حفره ای داخل بیاد - بی نصیب نمی موند .
خلاصه این که به این بیت از اکتفا می کنم :
[ عهد ما با لب شیرین دهنان بست خدا / ما همه بنده و این قوم خداوندانند ! - حافظ ]

۲) هبوط در کویر ، شریعتی
انتخاب کردن " تاثیر گذار ترین کتاب " از بین آثار شریعتی ، حقیقتا دشوار بود :‌)
من زیاد از شریعتی گفتم .
بذاریم بقیه حرف بزنند :
این برادر شهید راه حق و عدل و فضیلت و این اندیشه پرتوان زمان‌ مان درمیان ما زنده است (شهید بهشتی است)
و شهید دکتر شریعتی هویت تاریخی خویش را بازیافت و به عجب و کبر ملازم با روشنفکری پشت کرد (شهید آوینی)
شریعتی برای انقلاب حکم یک پرچم را داشت، همیشه است. چشم و دل مردم (و نه خواص) از او پر است (آقای خامنه‌ای)
او منادی بازگشت به قرآن و سنت و عترت در میان جوانان و روشنفکران است (مهندس موسوی)
ما عاشقانه دوستش داریم (زنده یاد قیصر امین پور)
او در همه نمازهای مخلصانه ما حضور دارد (شهید چمران)
و ما بی‌خواندن کتاب حج او به میعادگاه ابراهیم نخواهیم رفت (علامه محمد تقی جعفری)
[ نه من بر آن گل عارض غزل سرایم و بس / که عندلیب تو از هر طرف هزارانند ! - حافظ ]
اما قطعا فراموش نمی کنم که حین تماشای آسمان بی کران و پرشکوه " فهم " ، بر دوش های چه کسی ایستاده ام . . .
[ تار ما از زخمه اش لرزان هنوز / تازه از تکبير او ايمان هنوز
اي صبا‌ ! اي پيک دور افتادگان ! / اشک ما بر خاک پاک او رسان - اقبال لاهوری ]

۳) اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر ، سارتر
نمی تونم ازش بگم ، نمی دونم چرا . . .
[ شرح تو غبن است با اهل جهان / هم‌چو راز عشق دارم در نهان ! - مولانا ]

۴) فرمانده مسعود ( ژیلا بنی یعقوب )
احمدشاه مسعود به روایت همسرش ( صدیقه مسعود )
این دو کتاب حاوی زیباترین تصاویر از زیست انسان مسلمان آزادی خواه و عدالت طلب هست که در اوج دشواری ها و قساوت های جنگ که هر روحی رو می خراشه ، با کتاب مانوسه ، مطالعه کویر شریعتی رو فراموش نمی کنه و اغلب غزلهای سیمین بهبهانی رو برای همسرش زمزمه می کنه .
همون کسی که که سحرگاهان در پهنای بی کران کوهستانها ، بر فراز زمان و مکان ، سر سجود بر درگاه الهی فرود میاره و روزها به سرکشی از ایتام می پردازه و...
از اونجایی که :
[ خامان ره نرفته ، چه دانند ذوق عشق ؟ / دریا دلی بجوی ، دلیری ، سرآمدی ! _ حافظ ]
آرزو میکنم که " یا لیتنی کنا معکم " . . .

از دعوت @NEURAE قدردانی و سپاس گزاری می کنم .
@maleck :) نوبت شماست :‌)
من باز هم دعوت می کنم . این بار از : @Sara.kh @hastikhanoom @Sepehr :D
@maleck :) بقیه ش . . . ؟
 
بالا