Void pbz

[Zahra_a]

خب بیاین یه دادگاه خفن برای @void pbz داشته باشیم

با یه متهم بسیار منظم طرفیم که کار رو سخت میکنه

http://s12.picofile.com/file/8401131134/Windows_Screen.jpg
http://s13.picofile.com/file/8401131150/Android_Screen1.jpg
http://s12.picofile.com/file/8401131176/Android_Screen2.jpg
http://s12.picofile.com/file/8401131342/Desk1.jpg
http://s12.picofile.com/file/8401131568/Desk2.jpg
http://s13.picofile.com/file/8401131768/Cars.jpg
http://s13.picofile.com/file/8401140084/Lyrics.jpg
پ.ن:خلاق فعال و نامهربون باشید...

 

[Lady Macbeth]

خب پیش زمینه کامپیوترش بیانگره این ه که میخوان که جایی رو به آتیش بکشن ، برنامه نقشه های تبهکاری هم روی کتابخونه چسبونده ، ساعتشو برا عملیات کوک کرده ، اسم آهنگش lose your self به معنی خودتو غرق کن ، این یه نماده برا تضعیف روحیه مردم

 

[Ss_Zahra]

خب چه متهم خفنی داریم...
خیلی چیزا رو مخفی کرده اما موندم چرا حواسش به تایم نبوده
اول دوبار از پلی لیستش در 10:28 شات گرفته (چرا دوبار؟ احتمالا 2 یه عدد رمزیه...)
بعد در 10:43 از میزش عکس فرستاده و در 10:47 از لپتاپ اسکرین گرفته
و اما راز این ساعت ها چیه؟ الان میگم.... دقیقا 15 دقیقه بین عکس های اول و دوم فاصله است....
متهم تو این فاصله سریع باقیمانده سرنخ ها و صحنه جرم رو تمیز کرده همچنین ریسایکل لپتاپ رو دیلیت کرده (شاید هم ری استور کرده ... از کجا بدونیم؟ عکس از فایلاش نداده...) شاید بگید نه نمیشه چون لپتاپ رو میز خاموش بوده و بعد روشن شده (خب متهم هم میخاد ما این فکر رو کنیم) به هر حال 2 فرضیه وجود داره:
1: لپتاپ خاموش بوده بعد روشن شده اینجا 4 دقیقه وقت تلف شده 2 دقیقه برا بالا اومدن ویندوز و گرفتن ctrl+A و دیلیت یا ری استور کردن از 10 ثانیه بیشتر نمیشه پس متهم مدارک روی دستکاپ رو هم دستکاری کرده
2: لپتاپ روشن بوده متهم خیلی روش وقت گذاشته تا همه چی طبیعی بشه بعد لپتاپ رو اسلیپ میکنه و از میز تمیز شده عکس میگیره و چند دقیقه بعد عکس لپتاپ رو میگیره که ما رو گول بزنه
در هر صورت قضیه مشکوکه اینا رو گفتم بفهمید با متهم کارکشته ای طرفیم
این برنامه MEmu چیه که هم خودش هست هم مولتیش؟ اونم در 2 جای دور از هم؟
اون همه ماشین؟ خب کم کم قضیه داره روشن میشه یه باند بزرگ قاچاق ( که متهم عضو دسته ماشین و اعضای بدنه )
اعضای بدن چرا؟ ==> جامدادی رو میزیش فقط خط کش و خودکار داره پس مدادهاش کو؟ اگه مداد نیس پس چرا تراش هست؟ تو استریتای قبلی به نکته چسب، مداد جویده شده و منگنه اشاره کردیم و متهم هم خیلی هوشمندانه چسب و مداد های جویده شده اش رو از صحنه دور کرده ولی منگنه و تراشی که مداد ها رو باهاش تیز میکرده رو فراموش کرده ... تازه دستمال کاغذی هم در صحنه جرم مشاهده میشه که متهم برای پاک کردن خون ها و... استفاده میکرده اون آدمک هم ماکت آزمایشیه... اسپیکر هم نقش شادی بخشی بعد از ماموریت رو داره
خب با توجه به اهنگ مای بوی (پسرم ) 2 فرضیه جدید داریم:
1: پسر متهم بخاطر متهم توی این کار کشیده شده و متهم عذاب وجدان داره
2: پسر متهم اول وارد باند شده و کشته شده و متهم عضو باند شده تا انتقام بگیره
چرا پسر متهم ؟ چون متهم دایره المعارف جهان کودک داره یعنی بچه داشته
من خودم دومین فرضیه رو معقول تر میدونم بک گراند دسکاپ رو ببینید قلعه در حال سوختن ... داره به باند طعنه میزنه که قلعه شما به زودی نابود میشه
متهم خیلی سعی کرد تا با چسبوندن حروف بهم اونا رو ناخوانا کنه ولی موفق نبود تیتر :تخریب مغز (خب تسخیر مغز و شستشو مغزی هم انجام میدن آهنگ lose your self هم بیانگر این موضوعه) به جمله آخر نگاه کنید اگه درست یادم باشه این بود من شما رو در نیمه تاریک ماه خواهم دید این یا هشدار برای انتقامه یا رمز شب بانده
خب فعلا همینا رو داشته باشید تا ببینم چیز دیگه ای در میارم یا نه
چه متهم خفنی هاهاهاهاهاهاهاهاهاها
دستم درد گرفت ی ربعی هس دارم تایپ میکنم...

 

[A M I N]

خب قبل از خوندن نظر باقی کارشناسا نظر شخصیم رو شروع می کنم بعد برم سراغ بقیه ببینم ترکیبی چی در میاد:"

همین اول بگم که متهم سیاسی و تحت تعقیب نیروهای امنیتی آلمانه و برسه اون جا ابد می خوره! چرا؟ چون این متهم یک نازیست ایرانی - آمریکاییه و خیلی درنده خو و بی رحمه! باز میگین چرا؟ الان شواهدم میارم:
متهم متولد ایران و تو یه خونواده معمولیه اما نکته ش اینه که بعد از علاقه به بازیای جنگی داستانی متعلق به زمان جنگ جهانی و پیش‌تر از اون، به هیتلر علاقه‌مند میشه. همه چیز از کتاب "نبرد من" شروع شد. اون بعد از خوندن کتاب، به خاطر توهم توطئه ای که اون زمان (اول فعالیتش که کسیم نمی شناختش) داشت، کتابو سوزوند و به همین علته که تو کتابخونه‌ش نمی بینیم‌ش. [راجب کتابخونه بازم حرف دارم]. بعدش چون انگلیسیش خوب بود، مخفیانه به سفارت سوییس تو تهران مییره و تمایل خودشو به دولت آمریکا اعلام می کنه. اونام بعد از قدری فعالیت سرّی، بهش تابعیت میدن. آهنگاش یادآور دوران خوش انتظار برای دریافت گذرنامه ی آمریکاییشه برای سفرای بعدیش [با چه هویتی گذرنامه گرفت؟ بماند فعلا!] بعد از اون روز مهم، تمام تلاش و وقتش رو برای یادگیری آلمانی، کار با اسلحه ی جنگی و روش های تولید سم گذروند. میگین چرا؟ آلمانی رو از روی دسکتاپ میشه دید، اسلحه که معلومه و سما رو توی اون عروسک خوشگله می ریزه تا جا بیفتن! ماشینا هم ترکیبات اولیه رو حمل می کنن. حالا چرا انقد تو چش؟ چون هیشکی نمیاد اسباب بازی رو باز کنه! اینو داشته باشین بریم فصل بعد.
کتابخونه ی متهم هیچ مورد مشکوکی نداره چون اتفاقا داره! ینی چی؟ ینی اون که هم طرفدار هیتلره هم نژاد پرست هم دشمن انگلیس، فرانسه و اسپانیا-پرتغال، بالای کتابخونه ش عکس یه سیاه پوست و یه بریتانیایی رو گذاشته، و توش کتابای ایرانی و اروپایی. چیزی که توی دسکتاپ‌شم دیده میشه. یه قلعه ی اروپایی متعلق به دوران گوتیک که در حال سوختنه و ناظر که داره از توی قایق تو یه شب آروم، صحنه رو می بینه. به نشان این که [جزیره‌ی] انگلیس زمان هیتلرو پیش از ایجاد باید نابود کرد یا همون "مادر نزاییده".

انتهای بخش اول. (حکم تو ایران و آلمان: ابد.)

 

[Zahra_a]

دوستان متهم نباید الان دفاع کنه که
باید اخر اخرش که حکمش صادر شد دفاع کنه
واسه اینکه خُنُک نشه پاک کردم
بعدا ان دیلیت میکنم