اگه من نویسنده هری پاتر بودم ...

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع MmmSampadi
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

MmmSampadi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
630
امتیاز
2,283
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
سنندج
سال فارغ التحصیلی
1405
احتمالا همه شما با مجموعه فیلم و البته کتاب هری پاتر آشنایید ما هنگام دیدن فیلم شاید از بعضی نقاط و یا قسمت های فیلم یا کتاب خوسمون نمیومد و میگفتیم ای کاش این اینطوری میشد شما اگه نویسنده مجموعه کتاب هری پاتر یا کارگردان فیلم بودید کدوم چیز هارو تغییر میدادید
 
اول از همه هرمیون و هری و به هم میرسوندم :D
سیریوس رو نمی کشتم
دامبلدورم نمی کشتم:-??;;)
 
اره اگه خودمم بودم هری و هریمون رو بهم میرسوندم جالبیش اینه خود جی کی رونلینگم اعتراف کرد هری و هرمیون بیشتر بهم میخوردن تا ویزلی و هرمیون:)):)):D
 
اول اینو بگم که جذابترین تاپیک بود بنظرم نمیدونم چرا =))))
اگه جی کی رولینگ بودم ، سعی میکردم یکم ادبی تر بنویسم کتابو که کسی که میخونتش یه چیزی هم یاد بگیره و چار تا چیز بتونه از توی کتابم یادداشت کنه .
و صدالبته یه کار دیگه ای که قطعا میکردم این بود که توی قسمت هری پاتر و محفل ققنوس ،، میگفتم که دادلی لوسِ ننر که تمام عمرش بچه های مردم رو کتک زده و مثلا خوش گذرونده ، وقتی دیوانه ساز میاد دقیقا چی میبینه ... واقعا یکی از سوالات بزرگ زندگیمه و برام عجیبه که خانم رولینگ ما رو تو کفش نگه داشته .
 
اگه من نویسنده‌ی هری‌پاتر بودم اول از همه نمی‌ذاشتم این فیلم ساخته بشه
کم‌کمش باید دو برابر اینی که الان هست زمان فیلمش می‌بود.
چرا باید اینقدر حذفی داشته باشه آخه؟‌

اون چوچانگ بنده خدا رو همینجوری بلاتکلیف ول نمی‌کردم :))
 
آخه کجای کتاب لی لی نشست سر میز به جیمز لبخند زد گفت سلام من لی لی ام~X(
رون رو میکشتم به جای فرد هم پرسی رو میکشتم
 
آخرین ویرایش:
اسپم:به نظرم یه spoiler alert توی پرانتز بغل اسم تاپیک بزارید:)
نمیزاشتم فرزند نفرین شده نوشته بشه.یادگاران مرگ پایان بندی خوبی داشت و فرزند نفرین شده تمام تصوراتمو از هری پاتر عوض کرد:)
 
مردن سیریوس بلک خیلی ظلم بود خیلییییی
یعنی اینقدر که من گریه کردم براش که نگو:/
 
یه چیزیم هست حالا سلیقه ایه ولی من پایان بندی منظورم اخرین قسمتش واقعا حالمو گرفت احساس کردم وقتمو هدر دادم اخه یعنی چی دستشونو گرفت نوزده سال بعد بچه دار شدن واقعا خیلی سوالا تو ذهنمون بود اما خب پایان بنئی جالبی نداشت فیلم
 
اسنیپ و بلک و نمی کشتممممم
لعنتیییی
سیوروس:(((((
 
اون مادام ماکسیم بی احساس رو مرگ خوار می کردم:/
نه کارکاروف بیچاره:(
بلاتریس لسترنج که همش لرد لرد می کرد رو یکی از هورکراکس های ولمورت میکردم نه نجینی...
میدونین که نجینی جانور نما بود و یه داستان خیلی غم انگیز پشتش بود...
به ریونکلاو ها بیشتر بها می دادم.
خاندان بلک رو اینقدر ناجوانمردانه تموم نمیکردم...[-|
 
خود هری رو اول داستان می کشتم داستان رو تموم میکردم.... =)) :)) :D
 
رون ویزلی رو کمی باحالتر نمایش میدادم که اینهمه به شخصیتش کم لطفی نشه~X(
 
هرمیون قطعا به رون نمیرسید خیلی شیپ مزخرفی اند
و هری به طرز دراماتیکی آخر داستان میمرد
تا ثابت شه هیچ کس chosen one نیست
 
اگه جای جی کی رولینگ بودم کتاب فرزند نفرین شده رو نابود می کردم :D

داستان رو واقع گرایانه تر می نوشتم. (منظورم اون جادو و اینا نیستا، احتمالات و شانس و اینا منظورمه)

به دراکو بیشتر بها میدادم... هم تو کتاب هم تو فیلم بهش کم لطفی شد :(

در نهایت هرمیونم می رسوندم به دراکو... خیلی بهم میان :-"
 
بنظرم مرگ سیریوس ظلم بود، برای بخود اومدن هری یا مستقل شدنش (رولینگ گفته بود هدف از مرگ سیریوس این بوده) آسیب دیدن سیریوس کافی بود. یا مثلا چمدونم؟ یه اتفاق کمتر از مرگ.


ولی یه چیزی، بنظرتون اگه سیریوس زنده می موند میذاشت هری در محل و زمان مناسب بره خودشو به مرگ تسلیم کنه؟
اصن از قضیه خبر داشت؟
 
انقدر کل توجهم به هری پاترو گریفیندور نبود
تو کل فیلم تمرکز رو گریفیندور بود واقعا چرا ؟
با اینکه خیلیاتون میگید فلانی نمیمرد موافق نیستم چون که همون مرگ ها واتفاقات بد فیلم رو زیبا تر کرد و یه مفهومی به ما یاد داد مثلا اسنیپ که معنای فداکاری تا اخرین لحظه زندگیش بود
و اینکه ولدمورت رو نمیکشتم :-"
 
انقدر کل توجهم به هری پاترو گریفیندور نبود
تو کل فیلم تمرکز رو گریفیندور بود واقعا چرا ؟
با اینکه خیلیاتون میگید فلانی نمیمرد موافق نیستم چون که همون مرگ ها واتفاقات بد فیلم رو زیبا تر کرد و یه مفهومی به ما یاد داد مثلا اسنیپ که معنای فداکاری تا اخرین لحظه زندگیش بود
و اینکه ولدمورت رو نمیکشتم :-"

چی کار نیکردی ولدمورتو دقیقا؟
 
Back
بالا