آخ آخ
یه دوست داشتیم شماره سلبریتی هارو حمع میکرد،گفتم به چه درد میخورن ؟ تو که زنگ نمیزنی
اصلا اینا همشون خاموشه و اینا
بالاخره اومدیم زنگ بزنیم که ثابت شه براش
نفر اول بر نداشت
نفر دوم خاموش
نفر سوم (که اقای ر.ر بودند) برداشت یهو گفت بله؟
من که نمی دونستم چی بگم(توقع نداشتم برداره) گفتم ببخشید رومینا هستش؟
گفت: ها؟
- این شماره رومینا دوست منه. شما برادرش هستین؟
+آهان بله بله (من:

ops:)
_خب گوشیو میدین بهش؟
+نیستش
_عه کجا رفته؟ قرار بود بهم زنگ بزنه
+نمیدونم به ما نگفته
_اهان
+شما اسمتون؟
_(من ضایع و دستپاچه )گند زدم و گفتم: اسممو میخوای چیکار؟ شماره مون افتاده. خودش میشناسه
+باشه نگو حالا (با خنده)
_رویا هستم
+رویا کاری نداری؟
_نه خدافظ
+به سلامت
و قطع کردم ...
تا چند دقیقه همینجور مونده بودیم. با تلفن خونه زنگ زده بودیم اصلا تصور اینکه جواب بده هم نداشتیم

حالا نفهمیدیم خودش بود داشت باهامون راه میومد یا یکی دیگه
حالا الان دوست من: کاش جای این فلانی جواب میداد

(وی وقتی ر.ر برداشت و گوشی رو گرفتم سمتش، فرار کرد اون سمت اتاق

)
دوران جاهلیت رو قشنگ با پوست و خون حس کردم
پ.ن: الان دارم فکر میکنم چرا نگفت : با رومینا کار داری چرا زنگ زدی به من؟
