شعر انتقادی - اجتماعی

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع الهه ن
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

الهه ن

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,101
امتیاز
33,692
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مياندوآب
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
پزشکی
سلام.

گفتم اینجا از این شعرها بذاریم. :)

نشان لکّۀ می مانده بر عبای تو هستم
مرا قبول کن ای شیخ! من خطای تو هستم​

به سختی آمده‌ای خانه دیشب از سرِ مستی،
نهان چه می‌کنی از من، که ردپای تو هستم!

اگر سکوت کنم لال می‌شوی، مَپَسَندی،
بگو رها کُنَدَم پاسبان، صدای تو هستم!

به ردِ حرفِ من انکار خویشتن مکن ای شیخ
درست یا غلطم، عینِ ادعای تو هستم

« جهان تجسم رفتار ماست » خود تو نگفتی؟
مرنج از من و خوش باش، من ریای تو هستم!

تو خود گشایش کار از خدا نخواسته بودی؟
مبند پنجره را ، پاسخ دعای تو هستم!

اگرچه تلخم و دشوار، روی کن به صبوری
به گوش، شعرِ مرا سربکش! دوای تو هستم

| حسین جنتی |​
 
هست شب ، یک شبِ دم کرده و خاک
رنگِ رخ باخته است.
باد، نو باوه ی ابر، از بر کوه
سوی من تاخته است.
*
هست شب، همچو ورم کرده تنی گرم در استاده هوا،
هم ازین روست نمی بیند اگر گمشده ای راهش را.
*
با تنش گرم، بیابان دراز
مرده را ماند در گورش تنگ
به دل سوخته ی من ماند
به تنم خسته که می سوزد از هیبت تب!
هست شب. آری، شب.
شعر از نیماست .
این شعر رو شجریان توی آلبوم قاصدک با مشکاتیان خونده .
 
من از شبهای تاریک بدون ماه میترسم
نه از شیر و پلنگ ،از این همه روباه میترسم

مرا از جنگ رو در روی در میدان گریزی نیست
ولی از دوستان آب زیر کاه میترسم

من از صد دشمن دانای لامذهب نمیترسم
ولی از زاهد بی عقل ناآگاه میترسم

من از تهدید های ضمنی ظالم نمیترسم
من از نفرین یک مظلوم، از یک آه میترسم

من از عمامه و تسبیح و تاج و مسند شاهی
اگر افتد به دست آدم خودخواه میترسم

نمیترسم ز درگاه خدای مهربان اما
ز برخی از طرفداران این درگاه میترسم

کیوان هاشمی

(شاعر،منتقد هنری،روزنامه نگار،فعال سیاسی،عضو حزب توده ایران
وی پس از کودتای 28مرداد،در حالی که سه تن از نظامیان فراری سازمان نظامی حزب توده را در خانه خود پنهان کرده بود،دستگیر و به جرم "خیانت" در 27مهر 1333 در زندان قصر تیرباران شد.)
 
Back
بالا