روز اول مدرسه چطور گذشت!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع SaIeh
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
SaIeh

SaIeh

Saleh
فارغ‌التحصیل
ارسال‌ها
33
امتیاز
153
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
جیرفت، قم
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
سلام بکس. روز اول به هر دردی بود گذشت(البته وقتی معلما بودن خوب بود) و من موندم و کلی چیز میز که توی کلاس وقتی همه داشتن باهم حرف میزدن اون گوشه نشسته بودم و نوشتم، خیلی دوست داشتم شیرشون کنم :D
شمام اگه خاطره ای از امروز -یا فردا- دارین خوشحال میشم بفرستین.
راستی بخاطر اینکه کسی نتونه بفمه چی نوشتم با انگلیسی دست و پا کشستم و دست خط داغونم نوشتم و خوب واسه همین جمله هارو ترجمه میکنم.
.
.
+بدجوری به کلاس مجازی نیاز دارم. تدریس معلم ریاضیمون رو فقط با سرعت 2X میشه دید.
+دور هم جمع شدن و تمام مدت دارن حرف میزنن. تنیجش هم همونطور که میشه حدس زد اینه که نصف بیشتر حرفاشون مزخرفن. بعضا فیلمایی که دیدن رو تعریف میکنن.
پ.ن: این وسط من که یه گوشه تنها نشستم و دارم مینویسم weirdم یا اونا(جوابو بعد از خوندن تمام تاپیک بدین)؟
+بدجوری نیاز دارم از این به بعد برم فرزانگان :( - متاسفانه عاقل ترینا این شهر توی تیزهوشانن(اینو بعد از رفتن به بهترین مدرسه غیر از نمونه و تیزهوشان فهمیدم) و خوب تجربه نشون داده دخترا خیلی عاقل ترن :(
پ.ن: سیمپم خودتونین.
پ.ن 2: واقعا نیاز دارم بیشتر بنویسم، نوشتن تنها چیزیه باعث میشه یکم اروم شم.
+تنها کسی که داخل جمعشون نیست، یه گوشه نشسته و داره یه چیزایی به زبان باستانی مینویسه.
پ.ن: از دور شبیه دیوونه هام :)).
+الان که دارم اینو مینویسم دارن درمورد پورنوگرافی حرف میزنن~X(- سکشوال سکشوال اِوری وِر.
پ.ن:پسرا اعدامم میکنن اگه این تایپیکو ببینن :))
+سابجکتاشون: تتلو، سکشوال، پورن، تمسخر معلما... فک کنم حق داشتم تو این سالا توی مدرسه دیوونه شم!
پ.ن: فک کنم دفتر ریاضیم داره تموم میشه :))
+کاش واسه امروز یه کتاب میوردم میخوندم. از دوشنبه حتما میبرم.
پ.ن: من خیلی ادم پرحرفیم اینجا فقط بخاطر اینکه ادم حسابی نیست ساکتم.
+تازه اینا خیلی خیلی عاقل تر از راهنمایین، تو راهنمایی بخاطر حرف نزدن باهاشون و گوشه نشینی همش مسخرم میکردن :(
پ.ن:فقط سال هفتم و نصف هشتم اینجا بودم.
+باتوجه به جفنگاشون، فک کنم تمام تابستون داشتن پورنوگرافی نگاه میکردن. حتی عملای جراحی پورن استارارو میدونن!
پ.ن: آیا میدونستید هر دقیقه یه پورن ساخته میشه؟
 
من نرفتم مدرسه
 
خخخ
مطمئنی رفتی مدرسه؟معلماتون پورن استار نیستن احیانا؟
اصفهان که گفتن این هفته رو فعلا مجازی باشه؛البته ما دهم بودیم امروز برای معارفه رفتیم
یه معلم ریاضی داریم همسن خودمون
معلم شیمی هم داریم با ۳ کیلو سیبیل و ریش ولی این قدر پر فیس و افاده
معلم عربی هم جو گیر شده بود اومد پشت تریبون عربی حرف می زد
مدیرمون هم تریبون رو نمی داد به روحانی مدرسه،میگفت اگه بهشون رو بدی کل مدرسه رو از دستت در میارن
کار دیگه ای هم نکرده،اونا هی از خودشون تعریف کردن و ما گوش کردیم بعد هم اومدیم خونه
 
به نقل از Arminium :
خخخ
مطمئنی رفتی مدرسه؟معلماتون پورن استار نیستن احیانا؟
اصفهان که گفتن این هفته رو فعلا مجازی باشه؛البته ما دهم بودیم امروز برای معارفه رفتیم
یه معلم ریاضی داریم همسن خودمون
معلم شیمی هم داریم با ۳ کیلو سیبیل و ریش ولی این قدر پر فیس و افاده
معلم عربی هم جو گیر شده بود اومد پشت تریبون عربی حرف می زد
مدیرمون هم تریبون رو نمی داد به روحانی مدرسه،میگفت اگه بهشون رو بدی کل مدرسه رو از دستت در میارن
کار دیگه ای هم نکرده،اونا هی از خودشون تعریف کردن و ما گوش کردیم بعد هم اومدیم خونه
کلیک کنید تا باز شود...
معلما تنها پارت خوب مدرسن. دبیرستان خوش بگذره مرد =)
 
تا سه شنبه کلاس ندارم سه شنبه ائلینروز ندرسمه
میگم این شاد لعنتی چرا انقد گیر دارع لعنت بهش
 
  • لایک
امتیازات: SaIeh
امروز رفتم مدرسه
به زور صبح بیدار شدم:))
زنگها ۳۵ دقیقه ای بودن :))
در ابتدا دوست عزیزم جیغ کشید و فحش گویان گفت چرا کلاسمو عوض کردم :))
زنگ اول کسی نیومد:| گفتن دبیر عربی نرسیده و اینا
فارسی نیایش کار کردیم دبیرمون عوض شده بود ولی عین هم بود تدریسشون :|
شیمی : سلام بچه ها نامگذاری اسیدها... دیرین دیرین زنگ خورد:| :)) ولی خوب بود من به همین آموزش نیمه حضوری راضیم

خوشحال بودیم عربی عوض شده و همین الان فهمیدم معلم دوستم عوض شده و دبیر ما کما فی السابق باقیست :|
 
امروز اولین روز مدرسه بود:)
کل خاطراتشو تعریف کنم:)
اول که سر صف وایساده بودن بچه ها بعد که رفتن سر کلاس من جهت غافلگیری دو دیقه بعد رفتم سر کلاس همه ذوق کرده بودن:))
چقد این میز و نیمکتمو دوست دارم میخام بیارم خونه:))(الان 2 ساله میخام بیارم قسمت نشده:)))
زنگ اولم این دبیر شل و ول ادبیات اومد:))
لعنتی تو ی زنگ فقط 1بیت تحمیدیه که از سنایی بودو گفت:))
زبانمونم عالی بود:))
مثل همیشه فعال کلاس بودم:))
ی زنگ دبیر مطالعات نیومد گوشی در آوردن بچه ها:))منم هی میترسوندمشون:))کم مونده بود سکته کنن:))
الکل مدرسه رو ب همه جا مالیدیم تموم شد اصن:))
چقد یکی از بچه هامون وسواس بود کلاااا الکل دستش بود:))
دفتر نمره ی دبیرا رو هم نوشتم:))(خوش خط کی بودم من:)))
زنگ چهارمم فیزیک:)
معرکه بود دبیرش هر چی میگف زل زده بود ب من مقال میزد همش منو میگفت(چ خوش ذوقم:|)
______________________________________
کلا اسمم که میگفتم باید20بار تکرار میکردم:))
والا اصن سخت نیست خوبه4حرفه:))
+خانم عین نداره:))
+خانم دال نداره نون داره:))
قشنگ باید اسپل میکردم:))
اوه چقد نوشتم:))
زنگ تفریحم که میرفتم پیش معاونا و مدیرمون باهاشون حرف میزدم^^
در کل عالی بود امروز
دیگه بسه پیر شدم انقد تایپ کردم:)):))
 
من که فعلا در برزخ پسا کنکور ! بسر میبرم
مدرسه خواهرم ( دبستان )غیرحضوری، بصورت وبینار شده
که قربونش بشم در طول تایم مدرسه سایت باز نمیشه و مشکل داره !
یه سری از مدارس ابتدایی هم گفتن باید حضوری بیاین !
من !
پروتکل ها !
رعایت پروتکل ها توسط کودکان !
 
به نقل از SARA.MA :
امروز اولین روز مدرسه بود:)
کل خاطراتشو تعریف کنم:)
اول که سر صف وایساده بودن بچه ها بعد که رفتن سر کلاس من جهت غافلگیری دو دیقه بعد رفتم سر کلاس همه ذوق کرده بودن:))
چقد این میز و نیمکتمو دوست دارم میخام بیارم خونه:))(الان 2 ساله میخام بیارم قسمت نشده:)))
زنگ اولم این دبیر شل و ول ادبیات اومد:))
لعنتی تو ی زنگ فقط 1بیت تحمیدیه که از سنایی بودو گفت:))
زبانمونم عالی بود:))
مثل همیشه فعال کلاس بودم:))
ی زنگ دبیر مطالعات نیومد گوشی در آوردن بچه ها:))منم هی میترسوندمشون:))کم مونده بود سکته کنن:))
الکل مدرسه رو ب همه جا مالیدیم تموم شد اصن:))
چقد یکی از بچه هامون وسواس بود کلاااا الکل دستش بود:))
دفتر نمره ی دبیرا رو هم نوشتم:))(خوش خط کی بودم من:)))
زنگ چهارمم فیزیک:)
معرکه بود دبیرش هر چی میگف زل زده بود ب من مقال میزد همش منو میگفت(چ خوش ذوقم:|)
______________________________________
کلا اسمم که میگفتم باید20بار تکرار میکردم:))
والا اصن سخت نیست خوبه4حرفه:))
+خانم عین نداره:))
+خانم دال نداره نون داره:))
قشنگ باید اسپل میکردم:))
اوه چقد نوشتم:))
زنگ تفریحم که میرفتم پیش معاونا و مدیرمون باهاشون حرف میزدم^^
در کل عالی بود امروز
دیگه بسه پیر شدم انقد تایپ کردم:)):))
کلیک کنید تا باز شود...
اتفاقا منم معلم فیزیکمون همش بهم نیگا میکرد ذوق میکردم، واسه همین هروقت نیگام میکرد یه ری اکشنی نشون میدادم حال کنه همش نیگام کنه =)
واسه معلم ریاضیم البته همینکارو کردم :/
معلما و معاونا و مدیر تنها دوستامن =)
پ.ن: وقتی متنتو میخوندم این ایموجیای خندت که همشون همزمان دارن تکون میخورن مغزمو میجویید!
 
پر از فلش بک ...
کلا ۳۰ نفرم نمیشدیم تو کل مدرسه
از یازدهمم ۸ نفر بود
که ما ریاضیا ۲ نفر بودیم
من و یکی از دوستام
 
خیلی جالب بود تو مدرسه کلا شاید سی نفر بودیم هنو تا معلم میومد درس بده می گفتن استراحت کنید برگردید متشکرم کرونا از هر یک ساعت و نیم نیم ساعت بیرون بودیم :D
 
خب من یه چکیده ای از کل هفته اول رو می گم :-"

هیچکدوم مدرسه نرفتیم همه خونه موندیم
روز اول فیزیک و دینی و زبان آنلاین درس دادن تازه برای جلسه بعد پرسش هم گذاشتن :/
مطالعات و ورزش و چند تای دیگه بهمون گفتن که دوربین و میکروفون تون رو فعال کنید یه ذره شما رو ببینم
ولی دوربین های همه به طرز عجیبی مشکل داشت ! :-"
معلم ریاضی مون هم که نصف صورتش اصلا تو کادر دوربین نبود :))
کلا زنگ ها 35 دقیقه ست
درس دادن معلم ها تو این 35 دقیقه منو یاد میگ میگ میندازه:))
آمادگی دفاعی با حدود یه ربع تاخیر در عرض 15 دقیقه (5 دقیقه کلاس رو زودتر تعطیل کرد) یه درس کامل تموم کرد به همراه توضیحات اضافه و تکلیف جلسه بعد!
زیست هم که دو زنگ تو این هفته باهاش داشتیم هیچکدوم رو نیومد :|
 
انقدر تایمای کلاس کمه که معلما رغبت ندارن با بچه ها اشنا بشن ! زرت میان تو کلاسو و خودشونو معرفی میکنن و درس میدن :))
دبیر عربیمون از بس هول کرده بود که وقت کم نیاره واسه معرفی درسای امسال که خودشو معرفی نکرد بعد ما یادش انداختیم! =))
فک کنم اگه بچه های ورودی جدیدو بدون ماسک ببینم بجا نیارم! والا از اولین دیدارامون با ماسک بودن دیگه ...
خداروشکر همین اموزش حضوریا هس ...درسته کمه ولی به بودنش میارزه.
 
به نقل از Gh_jam :
سریعا مدرستو عوض کن تا شریک اعمال کثیفشون نشدی
کلیک کنید تا باز شود...
متاسفانه بهترین مدرسه شهره =(
بقیه مدارس خیلی مریض ترن!
حواسم هست، اصلا باهاشون حرفم نمیزنم.
 
You must log in or register to reply here.
Back
بالا