چرا از تخت میاین بیرون؟

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Atena khoshkam
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
ارسال‌ها
17
امتیاز
31
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سدوم
سال فارغ التحصیلی
1400
خودم هنوز مطمئن نیستم، ولی بیاید بگین چرا از تختتون/رخت خوابتون میاین بیرون.(با فرض اینکه شما قبلا زنده ماندن رو پذیرفتید)
 
کار و زندگی داریم حاجی
بعدشم نیای بیرون که زخم بستر میگیری:))))
 
بمونیم اونجا که چی بشه؟ :-"
کلی کار داریم خب...
 
آخرین ویرایش:
البته من تخت ندارم :‌D
توی کتابی، در مورد آدمایی که هیچ کاری نمی‌کنن نوشته بود "تنها هنرشون مُردنه" ازون موقع دیگه خجالت می‌کشم به این فکر کنم که از رخت خواب نیام بیرون
البته من فکر می‌کنم اگه حرکتی هم بکنم، ضررم بیشتر از منفعتمه، ولی بازم به همون دلیل یاد شده یه تلاشی می‌کنم
کتابی که گفتم "انسان در جست و جوی معنا" نوشته "ویکتور فرانکل"عه
 
●تو رخت خواب افتادن یعنی مردن* البته بعضی وقتا فقط بخاطر خوابیدنه!
"سه‌شنبه‌ها با موری |میچ‌آلبوم"
* و خب؛ امید هیچ معجزی ز مرده نیست…!
 
حس میکنم
1. نیازه قبل از کشته شدن توسط مامانم بیام بیرون
2. باید برم سر کلاسام
 
ما به دنیا نیومدیم که توانایی های خودمونو تلف کنیم.....خدا ما رو برای کار هایی با ارزش بالا تر آفریده
 
گشنه امون میشه
تشنه امون میشه
دستشویی داریم
بعد حوصله مون سر میره :-"
 
فکر میکنم عشق دلیل خوبی باشه
 
Back
بالا