• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

کلماتی که شما عوضشون کردین چین؟

  • شروع کننده موضوع
  • #1

Arman~

interesting...
ارسال‌ها
23
امتیاز
457
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1402
سلامی دوباره "-:
خب برای درک بهتر چند تا مثال میزنم :
من به اینترنت میگم اینترتر :/
به گوگل هم میگم گاگول :/
شما چطور؟
چ کلمات دیگه ای رو تغییر دادین؟(:
 

!..Saman

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
248
امتیاز
1,267
نام مرکز سمپاد
Helli 1
شهر
Arak
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
علوم پزشکی آزاد تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
خواهرم ب فیلم (تِنِت) میگه( تِنت )
پ.ن: کسره دوم رو تلفظ نمیکنه :))

توی اشناهام هم ی نفر هست کلا شوخه بعد به سمپاد میگه سمپاش:|
یعنی مثلا بعضی وقتا منو میبینه میگه چطوری سمپاشh-:
من: خوبم:rolleyes::-s
 

Hera

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
7
امتیاز
89
نام مرکز سمپاد
Paradise
شهر
Heaven
سال فارغ التحصیلی
1400
علاقه دارم ه رو بگم خ
خوا، خمیشه و ..
همیشه به من ربطی نداره رو میگم به من رفطی نداره :D
 

Nzr.f

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
82
امتیاز
313
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
داراب
سال فارغ التحصیلی
1400
به ذرت میگیم زِرت :/
به تشییع جنازه میگیم تشویق جنازه :D
 
آخرین ویرایش:

Chillax

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
260
امتیاز
2,091
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 3
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1405
مادربزرگم به پنیر میگه پندیر:/
به پرندمون کاکل میگه شاکیل(با تشدید بالای ک:/)
به من میگه مانی مامانی:/
دیگه چی بگم:/
 

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
ارسال‌ها
3,759
امتیاز
40,676
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
مامانبزرگم به سبحان الله میگه اشبان الله

همچنین

به کرونا هم میگه گرونا
به کیک هم میگه کیس
به مای بیبی هم مِی بِی!
 
ارسال‌ها
826
امتیاز
10,343
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین ۱
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1397
رشته دانشگاه
بیوتکنولوژی
بابام به فیلمو میگه فیلمیون :))
مامانم کلا مارو به اسم صدا نمیزنه مثلا میگه کوفت ها میگه نیپلاس یا...
به سبحان هم میگه صبحانه

داداشمم عادت داشت یه مدت به همه میگف خاررر (همون خواهر)
 

f.hn

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
191
امتیاز
4,239
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بیرجند
سال فارغ التحصیلی
1399
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
زمین شناسی
• من و آبجیم و دختر عمم به مامانبزرگمون میگفتیم جَدْجون(همون جده جون)
• یه پروانه هایی هستن که وقتی چیزی کرم میفته درست میشن، نمیدونم تو گویش ما بهش میگن پروک (یا پروسک)،من از بچگی میگفتم پرپروسک
• تا همین یه سال پیش به پتی بور میگفتم بتی پور:×
 

اِفنوزتری

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
144
امتیاز
1,623
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
داراب
سال فارغ التحصیلی
1400
کلماتی که توسط خواهر کوچیکم تغییر یافتن :))
بشقاب : بُشْباک
رژلب : ژُبَده
سیب زمینی: سیمْ بَم بین
روشن : شوشَن
گارسون : قارْس کُن
کیمیا : گیلدا
سارینا : ناسا
پارسا : پودْکی
هاجر : هوءَ
پخش و پَلا : پَشْت و پَلیغ
مزمن : موزمی

باز هم یادم اومد میگم :))
 

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
ارسال‌ها
3,759
امتیاز
40,676
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
بچگیم به
هواپیما میگفتم همانا
به
بادکنک میگفتم بادخانی
به
ماست میگفتم بست:)
 

رعـنـا

منم آن درخت پیری، که نداشت برگ و باری.
ارسال‌ها
710
امتیاز
15,538
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
به خودکار میگفتم دوده (هنوزم نمیدونم از کجا اومده):-"
به نولار(خواهش کردن) میگفتم نونه:-"
به یرآلما(سیب زمینی)میگفتم نِمانّا:-"
به بخاری میگفتم خاری:-"
 

مجهولツ

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
506
امتیاز
4,848
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
یه جای دور ...!
سال فارغ التحصیلی
1401
به زِرتُ پِرت نکن میگم ذُرَت پَرت نکن :sunglasses::)):-"
+برگرفته از یه فیلمی که اسمشو یادم نیست:D<D=
#غبار_روبی_تاپیک_ها
 
بالا