بازار آزاد—ماجرای گیم‌استاپ در وال استریت

  • شروع کننده موضوع Void
  • تاریخ شروع
  • شروع کننده موضوع
  • #1

Void

مهمان
- وقتی ماهی‌ها به شکار نهنگ می‎‌روند -​

وال استریت مرکز بورس آمریکا و نظام سرمایه‌داری در دنیاست. اخیراً رخداد بزرگی شبیه به جنبش وال استریت اتفاق افتاد؛ ماجرا از اون‌جایی شروع شد که در ساب‌ردیت‌های مربوط به بورس و اقتصاد [مخصوصاً وال‌استریت‌بتس]، بحث‌هایی شکل گرفت در این مورد که آیا قیمت مبادله‌ای سهام‌ها در بورس، قیمتی منطقیه یا نه. [در این زمان، قیمت سهام شرکت گیم‌استاپ (GameStop) نزدیک 15 دلار بود] بعد از محاسبه و تحلیل در این فروم و انجمن‌های مربوطه، کاربرها به این نتیجه رسیدن که سهام این شرکت ارزش واقعی بیشتری داره و (با این‌که فروش گیم‌استاپ نسبت به قبل کمتر بود) نشون دادن که قیمت سهم‌هاش باید بیشتر باشه. همین زمان بود که عده‌ی کمی شروع کردن به خریدن این سهام. (چون ایده‌شون این بود که سهام شرکت حداقل تا حدود 30 دلار بالا می‌ره) اما اتفاق اصلی زمانی رخ داد که فردی نشون داد نه تنها ارزش سهام بیشتر از اون مقداریه که داره مبادله می‌شه، بلکه گیم‌استاپ شدیداً درگیر چیزی به اسم [1]Short Selling شده. معمولاً سرمایه‌داران و کمپانی‌هایی که این‌کار رو انجام می‌دن، قدرت و پول خیلی زیادی دارن و Hedge Funds محسوب می‌شن. عموم جامعه از این افراد ضرر می‌بینن؛ چون باعث می‌شن سهام شرکت‌های نه چندان بزرگ و البته مردمی‌تر، هیچ‌وقت رشد نکنن و حتی با ضررهای زیادی مواجه بشن. در نهایت، این شرکت‌های کوچیک سقوط می‌کنن و فرصتی برای پیشرفت نخواهند داشت. اما این بار قضیه فرق می‌کرد. در شبکه‌های اجتماعی و مخصوصاً همین ردیت، تحلیل‌های زیادی دست به دست می‌شد و مردم که نسبت به این قضیه کنجکاو شده بودن، با برنامه‌هایی نظیر Robinhood (که برای تازه‌کاران بورس محیط مناسبی رو فراهم کرده) سعی کردن تا جایی که می‌تونن، سهام گیم‌استاپ رو خریداری کنن؛ به سه دلیل عمده: 1. چون مردم از هج فاندها خوش‌شون نمی‌اومد =‌)))؛ 2. فکر می‌کردن که سود می‌کنن، چون سهام واقعی باید ارزش بیشتری می‌داشت؛ 3. شرکت گیم‌استاپ رو دوست داشتن .---.
این خریدها باعث شد که نه تنها سهام گیم‌استاپ کاهش پیدا نکنه، بلکه ارزش بیشتری هم پیدا کرد: رشد 900 درصدی! با این حال اغلب مردم سهم‌هاشون رو نگه داشتن و چیزی نفروختن که سود بگیرن. ‌در نتیجه، قیمت بالا و بالاتر رفت تا اینکه سرمایه‌دارای بزرگ (که غالباً مقادیر زیادی قرض گرفته بودن) مجبور شدن همین سهم‌های گرون‌ رو بخرن. [Short Squeeze - مثلا سهمی که در آغاز 15 دلار خریده بودن، 350 دلار فروخته می‌شد] می‌شه گفت که سرمایه‌های خیلی کوچیک مردمی جمع شد و تونست با سهم سرمایه‌دارای بزرگ مقابله کنه؛ هج‌فاندها نزدیک به 4 میلیارد دلار ضرر کردن! البته، برنامه‌ی رابین‌هود بعد از مدتی دیگه اجازه نمی‌داد که سهام گیم‌استاپ خریده بشه. (احتمالاً از بالا دستور گرفته یا تهدید شده) اتفافی که باعث شد مردم براش کامنت‌های منفی بذارن، البته گوگل همه‌ی این کامنت‌ها رو در نهایت پاک ‌می‌کنه. خیلی از سرمایه‌داران بزرگ توییت زدن که «این ارزش واقعی گیم‌استاپ نیست» و حتی سعی کردن از طریق دولت، قوانینی رو تعیین کنن که در شبکه‌های اجتماعی مثل ردیت نشه در مورد بازار و بورس اطلاعاتی رد و بدل کرد یا انجمنی رو تشکیل داد. مثلاً برخی‌شون می‌گن چون بازار به اصطلاح «آزاد»ه، استفاده از شبکه‌های اجتماعی مثل دخالت دولت می‌مونه و محکومه. با این‌حال، این قضیه از گیم‌استاپ فراتر رفت و اعضای ردیت و مردم شروع کردن به خرید سهام شرکت‌های دیگه‌ای که حدس می‌زدن قربانی‌های بعدی Short Selling باشن. برای مثال، مشابه همین اتفاق برای Dogecoin افتاد (در حال حاضر ارزش هر dogecoin تقریباً 9 برابر شده)

[1] برای توضیح یک مثال می‌زنم: فرض کنیم من یه سرمایه‌دار هستم و حدس می‌زنم ارزش سهام یک شرکت در آینده کم می‌شه. [ارزش کنونی: مثلا هر سهم 10 دلار] می‌رم سراغ یکی که این حدس رو نمی‌زنه و می‌خواد سهامش رو نگه داره؛ به‌ش پیشنهاد می‌دم که سهامش رو برای این مدتی که می‌خواست نگه داره (یا حتی مدتی کمتر) به من قرض بده تا بعدا دوباره همون مقدار رو به‌ش برگردونم. [مثلا 1000 تا سهم قرض می‌گیرم: مجموعاً 10000 دلار] البته در عوض، باید مبلغی [مثلا 100 دلار] رو به خاطر این قرض گرفتن به‌ش بدم. با این حال چون از قبل حدس می‌زدم که ارزش سهام کم می‌شه، بلافاصله هر اونچه که قرض گرفتم رو می‌فروشم. [10000 دلار نقد دارم] کمی بعد، ارزش سهام پایین میاد. [مثلا هر سهم می‌شه 5 دلار] حالا که باید قرضم رو پس بدم، دوباره می‌رم به همون تعداد سهم رو می‌خرم. [1000 تا سهم 5 دلاری: 5000 دلار] در نهایت، این 5000 دلار رو همراه با 100 دلار به طرف برمی‌گردونم و خودم این وسط 4900 دلار سود می‌کنم. به این سود کردن از ضرر سهام‌دارای دیگه، Short Selling می‌گن. در واقع، سرمایه‌دارها به نحوی دارن شرط‌بندی می‌کنن روی این‌که سهام یک شرکت قراره پایین بیاد تا بتونن از سقوطش سود ببرن.

مشخصه که تخصصی در این زمینه [اقتصاد و مدیریت] ندارم؛ اما شاید بشه برای ادامۀ تاپیک این سوال‌ها رو مطرح کرد:
- آیا حمایت مردم [طبقۀ متوسط و خرده‌فروشان] از یک شرکت، از نظر اقتصادی/سیاسی محکومه؟
- آیا هنوز می‌شه سرمایه‌داری رو با نظریه‌های مرتبط با بازار آزاد [مثل آدام اسمیت] توجیه کرد؟ [آیا بازار آزاد، واقعاً «آزاد»ه؟] آیا رقابت ایجاد شده در این‌چنین نظام‌ها سالمه؟ [مثلاً اگه رقابت سالم رو با مفهومی مثل عدالت تعریف کنیم، آیا بازاری که باعث توزیع و پخش سرمایه/پول به شکلی ناعادلانه می‌شه، بازار سالمیه؟]
- نظرتون راجع به مالکیت خصوصی چیه؟ آیا لزوماً آزادی رو به همراه میاره یا می‌تونه اون رو نقض کنه؟ [شاید خیلی مرتبط نباشه، اما نسبت به نئولیبرالیسم چه‌جور دیدی دارین؟]
- آیا نقش فضای مجازی برای رخدادهای مشابه، می‌تونه غالباً مثبت باشه؟
+ [در صورت ادامۀ بحث - هر سوال یا موضوع مرتبط دیگه‌‌ای]
 
آخرین بار توسط مدیر ویرایش شد:

....!...

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
755
امتیاز
2,971
نام مرکز سمپاد
........
شهر
.........
سال فارغ التحصیلی
0000
- وقتی ماهی‌ها به شکار نهنگ می‎‌روند -​
وال استریت مرکز بورس آمریکا و نظام سرمایه‌داری در دنیاست. اخیراً رخداد بزرگی شبیه به «جنبش وال استریت»[1] اتفاق افتاد؛ ماجرا از اون‌جایی شروع شد که در انجمن[SubReddit]‌های مربوط به بورس و اقتصاد در فروم ردیت [Reddit] [مخصوصاً وال‌استریت‌بتس]، بحث‌هایی شکل گرفت در این مورد که آیا قیمت مبادله‌ای سهام‌ها در بورس، قیمتی منطقی هست یا نه. [در این موقع، قیمت سهام شرکت گیم‌استاپ (GameStop[2]) نزدیک 15 دلار بود] در هر حال، بعد از محاسبه و تحلیل در این فروم و انجمن‌های مربوطه، کاربرا به این نتیجه رسیدن که سهام این شرکت، ارزش واقعیِ بیشتری داره و [با این‌که فروش گیم‌استاپ نسبت به قبل کمتر بود] نشون دادن که قیمت سهم‌هاش باید بیشتر باشه. همین زمان بود که عده‌ی کمی شروع کردن به خریدن این سهام. [چرا که ایده‌شون این بود که سهام شرکت حداقل تا حدود 30 دلار بالا می‌ره] اما اتفاق اصلی زمانی رخ داد که فردی نشون داد نه تنها ارزش سهام بیشتر از اون مقداریه که داره مبادله می‌شه، بلکه گیم‌استاپ شدیداً درگیر چیزی به اسم [3]Short Selling شده. معمولاً سرمایه‌داران و کمپانی‌هایی که این‌کار را رو انجام می‌دن، قدرت و پول خیلی زیادی دارن و Hedge Funds محسوب می‌شن. عموم جامعه از این افراد ضرر می‌بینن؛ چرا که باعث می‌شن سهام شرکت‌های نه چندان بزرگ و البته مردمی‌تر، هیچ‌وقت رشد نکنن و حتی با ضررهای زیادی مواجه بشن. در نهایت، این شرکت‌های کوچیک سقوط می‌کنن و فرصتی برای پیشرفت نخواهند داشت. اما این بار قضیه فرق می‌کرد. در شبکه‌های اجتماعی و مخصوصاً Reddit، این تحلیل‌ها دست به دست می‌شد و مردم که نسبت به این قضیه کنجکاو شده بودن، با برنامه‌هایی نظیر Robinhood [که برای تازه‌کاران بورس محیط مناسبی رو فراهم کرده] سعی کردن تا جایی که می‌تونن، سهام گیم‌استاپ رو خریداری کنن. [به سه دلیل عمده: 1. چون مردم از هج فاندها خوشِ‌شون نمی‌اومد / 2. فکر می‌کردن که سود می‌کنن، چون سهام واقعی باید ارزش بیشتری می‌داشت / 3. شرکت گیم‌استاپ رو دوست داشتن] این خریدها باعث شد که نه تنها سهام گیم‌استاپ کاهش پیدا نکنه، بلکه ارزش بیشتری هم پیدا کرد. [رشد 900 درصدی] با این‌‌حال، اغلب مردم سهم‌هاشون رو نفروختن (تا سود بگیرن) و نگه داشتن. ‌در نتیجه، قیمت بالا و بالاتر رفت تا سرمایه‌دارای بزرگ [که عموماً مقادیر زیادی قرض گرفته بودن] مجبور شدن این سهم‌های گرون‌ رو بخرن. [Short Squeeze - مثلا سهمی که در آغاز 15 دلار خریده بودن، 350 دلار فروخته می‌شد] می‌شه گفت که سرمایه‌های خیلی کوچیک مردمی جمع شد و تونست با سرمایه‌دارای بزرگ مقابله کنه. [هج فاندها نزدیک به 4 میلیارد دلار ضرر کردن =)] البته، اپِ رابین‌هود بعد از مدتی دیگه اجازه نمی‌داد که سهام گیم‌استاپ خریده بشه.[احتمالاً از بالا دستور گرفته یا تهدید شده .---.] مردم هم شروع کردن برای رابین‌هود کامنت‌های منفی گذاشتن که البته گوگل، همه‌‌شون رو پاک ‌کرد .--. خیلی از سرمایه‌داران بزرگ هم توییت زدن که «این ارزش واقعی گیم‌استاپ نیست» و حتی سعی کردن از طریق دولت، قوانینی رو تعیین کنن که در شبکه‌های اجتماعی مثل ردیت، نشه در مورد بازار و بورس اطلاعاتی رد و بدل کرد یا انجمنی رو تشکیل داد. مثلاً برخی‌شون می‌گن چون بازار به اصطلاح «آزاد»ه، استفاده از شبکه‌های اجتماعی مثل دخالت دولت می‌مونه و محکومه. با این‌حال، این قضیه از گیم‌استاپ فراتر رفت و اعضای ردیت و مردم شروع کردن به خرید سهام شرکت‌های دیگه‌ای که حدس می‌زدن قربانی‌های بعدی Short Selling باشن. برای مثال، مشابهِ همین اتفاق برای Dogecoin افتاد [ارزش هر dogecoin تقریباً 9 برابر شد]

[1] در سپتامبر سال 2011 جنبشی به نام «اشغال وال استریت» شکل گرفت که تا مارس 2012 ادامه داشت. برخی از مردم در اعتراض به وضع وخیم اقتصادی و اختلاف شدید طبقاتی دست به تظاهرات زدند. اغلب اون‌ها از نظر سیاسی جزو گروه‌های چپ [سوسیالیست - مارکسیست و ...] و گروه‌های مخالف، آلترناتیو و اپوزیسیون یا گروه‌های متفاوت دیگه‌ای که به دنبال جامعه‌ای بهتر بودن، محسوب می‌شدن.
[2] فروشگاه‌های زنجیره‌ای بازی‌های ویدیوی که در دوران کرونا و به خاطر قرنطینه، با مشکلات زیادی روبرو شد. از طرفی، خرید و فروش بازی‌ها به طور آنلاین و غیرفیزیکی در این روزها، این ضررها رو بیشتر هم کرد.
[3] برای توضیح یک مثال می‌زنم: فرض کنیم من یه سرمایه‌دار هستم و حدس می‌زنم ارزش سهام یک شرکت در آینده کم می‌شه. [ارزش کنونی: مثلا هر سهم 10 دلار] می‌رم سراغ یکی که این حدس رو نمی‌زنه و می‌خواد سهام‌ِش رو نگه داره؛ بهِ‌ش پیشنهاد می‌دم که سهام‌ِش رو برای این مدتی که می‌خواست نگه داره (یا حتی مدتی کمتر) به من قرض بده تا بعدا دوباره همون مقدار رو بهِ‌ش برگردونم. [مثلا 1000 تا سهم قرض می‌گیرم: مجموعاً 10000 دلار] البته در عوض، باید مبلغی [مثلا 100 دلار] رو به خاطر این قرض گرفتن بهِ‌ش بدم. سپس، چون از قبل حدس می‌زدم که ارزش سهام کم می‌شه، بلافاصله هر آن‌چه که قرض گرفتم رو می‌فروشم. [10000 دلار نقد دارم] کمی بعد، ارزش سهام پایین میاد. [مثلا هر سهم می‌شه 5 دلار] حالا که باید قرض‌م رو پس بدم، دوباره می‌رم به همون تعداد سهم رو می‌خرم. [1000 تا سهم 5 دلاری: 5000 دلار] در نهایت، این 5000 دلار رو همراه با 100 دلار به طرف برمی‌گردونم و خودم این وسط 4900 دلار سود می‌کنم. به این سود کردن از ضرر سهام‌دارای دیگه، Short Selling می‌گن. در واقع، سرمایه‌داران به نوعی شرط‌بندی می‌کنن رو این‌که سهام یک شرکت قراره پایین پیاد و از این پایین اومدن (سقوط شرکت و سهام‌داران عموم جامعه و طبقۀ متوسط)، سود می‌کنن.

+ [1] گویا مردم دیگه کم‌کم دارن سهم‌هاشون رو می‌فروشن :-‌"
0h4l_untitled.jpg
+ [2] یه چندتا میمِ مرتبط هم بود که واقعاً باید می‌ذاشتم .--.
d9tbu7umtle61.png

o9vrzjt4afe61.jpg

aiwcrqdpf4e61.png

9oze9rn0rof61.jpg

pwvami93m4e61.jpg

ql6vew01e2e61.jpg

kpmnn6tqr6e61.jpg

hd24n9tja5e61.jpg

3hfwfsgmvbe61.jpg

22dj8v18fme61.jpg

qngzyov9yoe61.jpg
==========
مشخصه که تخصصی در این زمینه [اقتصاد و مدیریت] ندارم .---. اما شاید بشه برای ادامۀ تاپیک این سوال‌ها رو مطرح کرد:
- آیا حمایت مردم [طبقۀ متوسط و خرده‌فروشان] از یک شرکت، از نظر اقتصادی یا حتی سیاسی محکومه؟
- آیا هنوز می‌توان «کاپیتالیسم» رو با نظریه‌های مرتبط با «بازار آزاد» [مثل آدام اسمیت] توجیه کرد؟ [آیا بازار آزاد، واقعاً «آزاد»ه؟] آیا رقابت ایجاد شده در این‌چنین نظام‌ها، سالمه؟ [مثلاً اگه «رقابت سالم» رو با مفاهیمی مثل «عدالت» و «آزادی» تعریف کنیم، آیا بازاری که باعث توزیع و پخش سرمایه و پول به شکلی ناعادلانه بشه، بازار سالمی هست؟]
- نظرِتون راجع به «مالکیت خصوصی» چیه؟ آیا لزوماً «آزادی» رو به همراه میاره یا می‌تونه اون رو نقض کنه؟ [شاید خیلی مرتبط نباشه، اما نسبت به «نئولیبرالیسم» چه‌جور دیدی دارین؟]
- آیا نقش فضای مجازی برای رخدادهای مشابه، می‌تونه غالباً مثبت باشه؟
+ [در صورت ادامۀ بحث - هر سوال یا موضوع مرتبط دیگه‌]
زیر دیپلم لطفا(در مورد اصطلاح ها)
این یه جنگ داخلی اقتصادیه...مردم دربرابر پولدار ها......
یه جورایی کار مردم درسته.......از نظر من....منم اگه بودم از حرکت مردم حمایت می کردم........
- آیا حمایت مردم [طبقۀ متوسط و خرده‌فروشان] از یک شرکت، از نظر اقتصادی یا حتی سیاسی محکومه؟
نه فکر نکنم محکوم باشه
فقط بلایی که سرمایه دارا یه عمر سر مردم میاوردن؛الان مردم دارن سر اونها میارن
من رو یاد خانه کاغذی می اندازه....(هرچند که خیلی مرتبط نیستن این دوتا قضیه)
 
  • شروع کننده موضوع
  • #3

کاربر حذف شده 8031

مهمان
بذارید همین اول بحث اعتراف بکنم که هیچ تخصصی توی اقتصاد و مباحث مالی ندارم. صرفا علاقمند هستم و یک‌سری از مباحث رو پی‌گیری می‌کنم. در نتیجه، حرف‌هایی که می‌زنم غالبا برداشتم از حرف‌های دیگران هست و شما هم باید با تشکیک فراوان جمله به جملۀ پست من رو بخونید.
من بحث ابتدایی تاپیک رو به دو بخش تقسیم بکنم تا یکم بحث کردن راحت‌تر بشه. یکی مثال موردیِ GameStop و دیگری مباحث تئوری‌تر راجع به بازار آزاد.

اول، GameStop؛

۱: اولین چیزی که واقعۀ GameStop به ما یاد داد کارآیی بازار آزاد بود. حالا چرا اصرار دارم این موضوع منجر به اثبات کارآیی بازار آزاد شده رو یکم بیشتر بسطش میدم. ببینید این واقعه -یعنی مورد قبول نبودن یک سری از مفروضات توسط اقلیتی (اقلیت سرمایه‌ای و یا قدرتی منظورم هست و نه تعداد افراد)- هر جای دیگه‌ای رخ می‌داد چی می‌شد؟ احتمالا سرکوب. ولی، بازار آزاد به خوبی این قضیۀ «دیوانه‌وار» رو در خودش حل کرد. بازار رو به خریداران میگه اگر مفروضات فعلی رو قبول ندارید، خب بیاید بخرید. منِ بازار هم بعدا به خاطر این تصمیم شجاعانه‌تون -البته اگر درست باشه- به شماها پاداش میدم. زیبا نیست؟ امّا احتمالا می‌گید که توی همۀ موارد اقلیت این قدر پشت هم نیستن و یا منابع ندارن. خب دیگه، بازار آزاد بستری هست برای جنگ ذهنی افراد. کسی برنده هست که بتونه افراد بیشتری رو با نظر خودش هم‌سو بکنه. کما این‌که توی این مثال خاص اون اقلیت سرمایه‌ای تونستن بزنن زیر سهام و قیمت رو ببرن تا جایی‌که تصورش هم برای کسی ممکن نبود. حالا این قیمت، منعکس‌کنندۀ ارزش واقعی سهام هست؟ بعیده ولی خب بازار هم به خاطر ذاتش جلوی هر فعلی، حتّی اشتباه، رو نگرفت.
۲: Hedge Funds غول‌ بی‌شاخ و دمی نیستن. از همین مردم هستن. غالبا این سرمایه‌های درشت شرکت‌های سرمایه‌گذاری هستن که با پول مردم دارن روی سهام شرکت‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنن. پس اینکه این‌ها رو از مردم جدا کنیم زیاد درست نیست. از طرفی بیاید اصلا فکر کنیم این غول‌ها دارن کنترل و یا سرکوب قیمتی انجام میدن. طبق نظریۀ بازی‌ها قاعدتا یه غول باهوش‌تری این‌جور مواقع می‌تونه وارد بازی بشه و بازار رو به دست بگیره. حرفم نمی‌دونم چقدر واضح بود ولی خب بازار آزاد یکی از نتایج نظریه بازی‌ها هست. یعنی اگر یه غولی سرکوب قیمتی کرد، غول دیگه می‌تونه اون رفتار رو سرکوب بکنه و خودش قیمت رو ببره بالا. می‌خوام این رو بگم که من قبول دارم سرمایه‌گذار خرد توانایی مقابله با Hedge Funds رو ندارن ولی خب خود Hedge Funds دنبال سود بیشترن و خودشون با خودشون رقابت دارن.
البتّه تجربۀ کم من توی بازار بورس ایران میگه که سرمایه‌گذاران خرد چندان موافق سرمایه‌گذاران حقوقی نیستن، چون بیشتر اهل ریسکن. و خب اونی که بیشتر ریسک می‌کنه، بازده انتظاریش هم بیشتر میشه. ولی شرکت‌های حقوقی به خاطر ملاحظاتی نمی‌تونن زیاد ریسک بکنن. در نتیجه چی میشه؟ سرمایه‌گذار خرد فکر می‌کنه که حقوقیِ سهام داره سرکوب قیمتی می‌کنه!
[یه پیشنهاد: برای اینکه بتونیم این بحث رو دقیق‌تر بکنیم. اگر بشه به اطلاعات سهام‌داران عمدۀ GameStop، در بازۀ مذکور، دسترسی پیدا بکنیم شاید بتونیم یه محاسبۀ سرانگشتی از سود و زیاد دو طرف ماجرا داشته باشیم. من چیزی چنین اطلاعاتی رو در بازۀ مذکور نتونستم پیدا بکنم. شما پیدا کردید به اشتراک بذارید.]
۳: بازی جمع صفر. بیاید فکر کنیم توی روند صعودی قیمت‌ها تماما Hedge Funds ضرر کردن و هیچ سرمایه‌گذار خردی هم ضرر نکرد. خب الان سهام اون شرکت قطعا «بیش از ارزش» شده و هیچ کسی دوست نداره سهام این شرکت رو توی این قیمت‌ها داشته باشه. Hedge Funds که قیمت‌هایی به مراتب پایین‌تر رو برای سهم قبول نداشتن به نظرتون الان فروشندۀ بالقوۀ سهام هستن یا سرمایه‌گذاران خرد که تحت تأثیر عوامل گمراه‌کننده‌ای هستن؟ یه اصلی هست که میگه قیمت سهام در بلند مدت به سمت قیمت تعادلی‌اش پیش میره و با این حساب قیمت سهام این شرکت با ریسک نزول مواجه هست. با فرض نزول، Hedge Funds به سرعت موقعیت Short Selling می‌گیرن و این بار سرمایه‌گذاران خرد هستن که دچار ضرر میشن؛ چون می‌تونن تحت تأثیر اطلاعات غلط بگیرن. بازارهای ثانویه جمع صفر هستن و از ضرر فرد دیگه‌ای هست که دیگری می‌تونه سود بکنه.

دوم، بازار آزاد؛

اول از همه. من یه پادکستی راجع به بازار گوش دادم که بد نیست شماها هم گوش بدید: پادکستِ سکه راجع به بازار آزاد با حضور امیرحسین خالقی. بیشتر سوالات تئوری که اینجا پرسیده شده، توی این پادکست هم کم‌وبیش به‌شون اشاره میشه.
این بخش برای منِ کم‌سواد توی این زمینه واقعا سخته و طبعا حرف چندانی هم ندارم ولی این چکیدۀ نظرم هست:
بازار آزاد که یکی از بزرگ‌ترین ابداعات بشر هست به شرط عدم دخالت دولت‌ها قطعا کارآمد هست ولی اینکه ازش انتظار عدالت و یا برابری داشته باشیم، انتظار بیهوده‌ای هست. اصلا چرا باید این‌چنین انتظاراتی داشته باشیم؟ بازار آزاد فرضا به یک آدم مسلط به قوانین و اصول سرمایه‌گذاری یک‌جوری بازده میده و به یک فرد ناآشنا یک‌جور دیگه. یا مثلا بیاید یه جور دیگه به قضیه نگاه بکنیم. یه کسی مثل ایلان ماسک به واسطۀ بازار آزاد سال به سال ثروتمندتر شده و فرضا منِ نوعی، نه. خب عیبش چی هست دقیقا؟ اون فردِ صاحب ایده هست و با استفاده از حق مالکیت تونسته سرمایه‌اش رو به طرز خیره کننده‌ای افزایش بده. هر چند که این افزایش سرمایه ماسک در نهایت منجر به ایجاد شغل‌های بیشتر شده و به نوعی ثروتی که توسط اون انباشت شده به عموم هم نفع رسونده.
 
آخرین بار توسط مدیر ویرایش شد:
بالا