رفتارهای نادرست

  • شروع کننده موضوع
  • #1
ارسال‌ها
859
امتیاز
8,142
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1395
خیلی از ماها در دوران کودکی و نوجوانی؛از بعضی رفتارهای والدین واقعا ناراحت میشدیم
اینجا رفتارهایی رو بگین که دوست نداشتین و باعث ناراحتی و دورشدن از خانواده شده
 
  • شروع کننده موضوع
  • #2
ارسال‌ها
859
امتیاز
8,142
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1395
سختگیری های بی جا پدرم در مورد رنگ لباس هایی که دوران نوجوانی میپوشیدم(فقط مشکی یا سرمه ای) که فقط از من یه عقده ای ساخت که الان هررچی رنگ شاد میپوشم اما بازهم دلم آروم نمیگیره....
در حدی که تو دانشگاه یه مدت به من اسمارتیز میگفتن:-"بسس که رنگ های روشن میپوشیدم:-"تو کل دانشکده تنها کسی که مانتو شلوار کِرم روشن میپوشید من بودم:-"نمیدونم‌چرا ولی اکثر بچه های ما خاکستری میپوشیدن و من زیادی تو چشم بودم:-"[شده بود کل کلاس یه دست مشکی پوشیدن؛من با مانتو سرخابی و کفشای جیغ صورتی فسفری وارد میشدم:-"؛توییتی هم صدام میکردن بخاطرکفش های آل استار زردم با کوله ستش و ساعت جیغ زرد]
 
آخرین ویرایش:

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
کنکوری 1404
ارسال‌ها
3,983
امتیاز
44,458
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
من یه بار از جهالت کودکی دامنم و تو خیابون بالا گرفتم
بابام دیگه نزاشت دامن بپوشم
این شد که کل بچگیم تیپ اسپرت و بلوز شلوار بود.
من یدونه دامن هم نداشتم
الان هر دامنی می بینم میپوشم!
 

sp.ring

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
296
امتیاز
3,347
نام مرکز سمپاد
FRZ
شهر
Y
سال فارغ التحصیلی
1402
مدال المپیاد
دو مرحله 1 و دیگر هیچ
دانشگاه
لطفا منتظر بمانید
قبلا معمولا ادم بزرگا دوست داشتن با بچه ها هم کلام بشن
(بر عکس الان خودم )
قبلا واسه اینکه اخمامو باز کنم یا به یه سری بگم عمو و.....بهم رشوه میدادن
منم یک سو استفاده گر تمام عیار بودم و هر چی مامان بابام نمی خریدن برامو به اونا میگفتم و اونا هم چون بچگیم خیلی بامزه تر از الانم بودم واسم میخریدن
سر این موضوع یه صب تا شب به کارای زشتم تو دستشویی فک کردم
هنوزم که هنوزه از اون دسشویی خونه قدیمیمون که الان خونه ی مامان بزرگم ایناس میترسم
خونشون بمیرم دستشویی نمیرم
 
بالا