به خواب مامان و بابام
البته به خواب ابراهیم خدایی که یه زمانی سخنگوی سازمان سنجش بود هم میرم من از دست این انسان کم نکشیدم
از صداش از حرفاش از قیافش میترسیدم اصن
من بعضی وقتا فکر می کنم اگه بمیرم اون کسایی که ارتباط خانوادگی باهاشون ندارم چه جوری می فهمن؟ نکنه فکر کنن دارم ایگنور شون می کنم :/ یعنی نگران این نیستم چرا مُردم نگرانم بقیه ناراحت نشن :/
خلاصه تو خواب اینایی که ممکنه نفهمن من مردم میرم خبر میدم
ميرم به خواب يكى از افراد نزديك به خانه(حالا هركى) و بهش ميگم همه كتابامو اهداء كنه به كتابخونه اى جايى يا حداقل يه كارى كنه براشون. پدر مادرم قدر كتب عتيقمو نميدونن از بين ميبرن
به غير از اين كسى ارزش اينكه از اون دنيا به خوابش برم رو نداره.
میرم به خواب شخص منظور
بهش میگم مرسی که باعث شدی حسی رو تجربه کنم که فکر میکردم مال همسایه ست:?
و فهمیدم چقدر مزخرف و اذیت کننده و رو اعصابه:/
نمیتونستم بهت بگم چون ترسو و بی اعتماد به نفس بودم.
خاک بر سرت خنگت کنن که نفهمیدی ،اگرم که فهمیدی بازم خاک تو سرت که نشون ندادی حداقل من ازین برزخ دربیام...
حسرت نخورم اگه میدونست شاید یه طور دیگه می شد.
ازین به بعد هر شب میام به خوابت از یه جای بلند پرتت میکنم پایین.
شبت بخیر: )