- شروع کننده موضوع
- #1
Mahdi.m
کاربر جدید
- ارسالها
- 4
- امتیاز
- 36
- نام مرکز سمپاد
- شهید بهشتی
- شهر
- تربت حیدریه
- سال فارغ التحصیلی
- 1400
دوستان سلام.
تقریبا ۸۰ روز دیگه تا کنکور ۱۴۰۰ مونده.
امسال من فارغ التحصیل بودم.
داستان من از ۲ سال پیش دقیقا از اونجایی شروع شد که به همه دروغ گفتم،به پدرم،مادرم،دوستام و حتی خودم.
همیشه بهشون میگفتم دارم درس میخونم،اما بعدش میومدم تو اتاق و میخوابیدم یا با گوشی لای کتابای دکوری روی میزم بازی میکردم.
الان هم که مثل تک تک لحظات این دو سال عصبی و ناراحت و غمگینم و خستم!!!.
حرف هام رو هم به هیچکی نمیتونستم بزنم،اخه کی به یک بچه دبیرستانی ساکن یه شهرستان دور که تنها و تنها تو اتاقش حبس شده دوست داره گوش بده؟!
ای کاش دوستان میتونستم حداقل با یکی از شما ها درد دل کنم.
تقریبا ۸۰ روز دیگه تا کنکور ۱۴۰۰ مونده.
امسال من فارغ التحصیل بودم.
داستان من از ۲ سال پیش دقیقا از اونجایی شروع شد که به همه دروغ گفتم،به پدرم،مادرم،دوستام و حتی خودم.
همیشه بهشون میگفتم دارم درس میخونم،اما بعدش میومدم تو اتاق و میخوابیدم یا با گوشی لای کتابای دکوری روی میزم بازی میکردم.
الان هم که مثل تک تک لحظات این دو سال عصبی و ناراحت و غمگینم و خستم!!!.
حرف هام رو هم به هیچکی نمیتونستم بزنم،اخه کی به یک بچه دبیرستانی ساکن یه شهرستان دور که تنها و تنها تو اتاقش حبس شده دوست داره گوش بده؟!
ای کاش دوستان میتونستم حداقل با یکی از شما ها درد دل کنم.