حماقت و ای کاش ...

  • شروع کننده موضوع
  • #1

Mahdi.m

کاربر جدید
ارسال‌ها
4
امتیاز
36
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
تربت حیدریه
سال فارغ التحصیلی
1400
دوستان سلام.
تقریبا ۸۰ روز دیگه تا کنکور ۱۴۰۰ مونده.
امسال من فارغ التحصیل بودم.
داستان من از ۲ سال پیش دقیقا از اونجایی شروع شد که به همه دروغ گفتم،به پدرم،مادرم،دوستام و حتی خودم.
همیشه بهشون میگفتم دارم درس میخونم،اما بعدش میومدم تو اتاق و میخوابیدم یا با گوشی لای کتابای دکوری روی میزم بازی میکردم.
الان هم که مثل تک تک لحظات این دو سال عصبی و ناراحت و غمگینم و خستم!!!.
حرف هام رو هم به هیچکی نمیتونستم بزنم،اخه کی به یک بچه دبیرستانی ساکن یه شهرستان دور که تنها و تنها تو اتاقش حبس شده دوست داره گوش بده؟!
ای کاش دوستان میتونستم حداقل با یکی از شما ها درد دل کنم.
 

sp.ring

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
296
امتیاز
3,347
نام مرکز سمپاد
FRZ
شهر
Y
سال فارغ التحصیلی
1402
مدال المپیاد
دو مرحله 1 و دیگر هیچ
دانشگاه
لطفا منتظر بمانید
سلام
81 روز تا کنکور مونده
من فارغ تحصیل امسال بودم
یه بچه شهرستانیم و به مدت 4 سال حبس خانگی کشیدم
دوستای زیادی دارم که فقط ظاهر زندگیمو دیدن
از این بابت ممنون خودم و دروغامم
دوستای مجازیمم یه بدبختو زمان توصیف من ترسیم میکنن
که اونم من نیستم پس دیگه نمی خوام باهاشون حرف بزنم
میرسیم به داستان و ای کاش هام
درک نشدم
و منم برای راحت تر شدن زندگیم به دروغ گفتن روی اوردم
درسم اوکی بود
بنابر این نخونده هم 18 الی 19 میاوردم سه سال شایدم بهتره بگم 4 الی 6 سال درس نخوندم و الان نمی دونم دارم چی می خونم
کسی باور نمیکنه نخوندم
چون اجازه ی انجام کار دیگه ای رو هم نداشتم
من وقتمو با نقاشی اهنگ و کتاب و وبتون و فیلم پر کردم و ای کاش اون موقع یه کار بهتر انجام داده بودم
نمی گم درس خوندن میتونست کار بهتری باشه ولی کاش حداقل یه مهارت یاد گرفته بودم
 
  • شروع کننده موضوع
  • #3

Mahdi.m

کاربر جدید
ارسال‌ها
4
امتیاز
36
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
تربت حیدریه
سال فارغ التحصیلی
1400
سلام
81 روز تا کنکور مونده
من فارغ تحصیل امسال بودم
یه بچه شهرستانیم و به مدت 4 سال حبس خانگی کشیدم
دوستای زیادی دارم که فقط ظاهر زندگیمو دیدن
از این بابت ممنون خودم و دروغامم
دوستای مجازیمم یه بدبختو زمان توصیف من ترسیم میکنن
که اونم من نیستم پس دیگه نمی خوام باهاشون حرف بزنم
میرسیم به داستان و ای کاش هام
درک نشدم
و منم برای راحت تر شدن زندگیم به دروغ گفتن روی اوردم
درسم اوکی بود
بنابر این نخونده هم 18 الی 19 میاوردم سه سال شایدم بهتره بگم 4 الی 6 سال درس نخوندم و الان نمی دونم دارم چی می خونم
کسی باور نمیکنه نخوندم
چون اجازه ی انجام کار دیگه ای رو هم نداشتم
من وقتمو با نقاشی اهنگ و کتاب و وبتون و فیلم پر کردم و ای کاش اون موقع یه کار بهتر انجام داده بودم
نمی گم درس خوندن میتونست کار بهتری باشه ولی کاش حداقل یه مهارت یاد گرفته بودم
درسته.اما سوال من اینه اساسا چرا دروغ؟؟؟
چرا من خودمو مجبور میکنم که دروغ بگم و حتی به این دروغ گفتن عادت کنم؟
آخه مگه چه قضیه ای حل میشه با این کار؟
اصلا تا کی؟
شاید باورتون نشه من صبح کنکورم هم داشتم فیلم بازی میکردم که کسی بهم شک نکنه و الکی ادای استرس داشتن در میاوردم.
جالبه منم دقیقا حس مشابه شما رو دارم حتی نمیدونم دارم چی میخونم و اصلا برای چی میخونم.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #4

Mahdi.m

کاربر جدید
ارسال‌ها
4
امتیاز
36
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
تربت حیدریه
سال فارغ التحصیلی
1400
همانا که هیچ ای کاشی وجود نداره.معتقدم اگه بازم برگردیم به اون زمان تو اون حال روحی و شرابطش بازم همون کار رو انجام میدیم.همانا شل کنید .اینام واسه خودش تجربه س.کنکوره دیگه حالا امسال نشد سال دیگه.سال دیگه نشد سال بعدش.کلا نشد میریم سر میدون وایمیستیم کارگری میکنیم.ولی میشه نگران نباشین.
دوست عزیز منطق شمارو برای اینکه میگید همانا هیچ ای کاشی وجود ندارد درک نکردم.
قطعا یکسری نقاط تاریک در گذشته هر کسی هست که خودش هم درش نقش داشته اما با منکر شدنش کاری نمیشه حل کرد.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #5

Mahdi.m

کاربر جدید
ارسال‌ها
4
امتیاز
36
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
تربت حیدریه
سال فارغ التحصیلی
1400
نگا کن.رفتار ما حاصل یه سری شرایط روحی رواتی اجتماعی خانوادگی و کلی چیز دیگه س.یعنی کوچک ترین حق انتخابی در زندگی میشه گفت تقریبا نداریم.هرکاری که تو زندگیت انجام دادی یه چرا اول و اخر و وسطش بزاری میفهمی که توهم حق انتخاب داری نه خودشو:)
خوب معلومه که شما افکار فروید رو قبول دارید.
با احترام کامل اما من این نظر شما رو قبول ندارم.
معتقدم همه ما دستمون تو بازی زندگی هست حالا کم یا زیاد،که اینم انتخاب خودمونه که چطور باشه،چقدش با انتخابای خودمون باشه.
هر چند من خیلی موافق و اهل بحث راجع به اینطور چیز ها در فضای چت و پیام نیستم چون فضای لازم برای یک بحث رو نداره.
در نهایت امیدوارم همه مون بتونیم به سوالاتمون جواب های مناسب و راضی کننده بدیم.
 

..Mehrab..

استــاد بـــزرگ
ارسال‌ها
578
امتیاز
9,668
نام مرکز سمپاد
شهید اژه ای 2
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
دانشگاه اصفهان
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
همانا که هیچ ای کاشی وجود نداره.معتقدم اگه بازم برگردیم به اون زمان تو اون حال روحی و شرابطش بازم همون کار رو انجام میدیم.همانا شل کنید .اینام واسه خودش تجربه س.کنکوره دیگه حالا امسال نشد سال دیگه.سال دیگه نشد سال بعدش.کلا نشد میریم سر میدون وایمیستیم کارگری میکنیم.ولی میشه نگران نباشین.
حق گفتی...
ولی پسرا دوبار بیشتر نمیتونن کنکور بدن و اگ قبول نشن باید برن سربازی و دوسال از بهترین سالای زندگیشون حروم کنن..
پس یکم واسه ما استرسش بیشتره و نمیتونیم اینقدر راحت درموردش حرف بزنیم :)
 

Nabat

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
488
امتیاز
12,745
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
=)
سال فارغ التحصیلی
00
دوستان سلام.
تقریبا ۸۰ روز دیگه تا کنکور ۱۴۰۰ مونده.
امسال من فارغ التحصیل بودم.
داستان من از ۲ سال پیش دقیقا از اونجایی شروع شد که به همه دروغ گفتم،به پدرم،مادرم،دوستام و حتی خودم.
همیشه بهشون میگفتم دارم درس میخونم،اما بعدش میومدم تو اتاق و میخوابیدم یا با گوشی لای کتابای دکوری روی میزم بازی میکردم.
الان هم که مثل تک تک لحظات این دو سال عصبی و ناراحت و غمگینم و خستم!!!.
حرف هام رو هم به هیچکی نمیتونستم بزنم،اخه کی به یک بچه دبیرستانی ساکن یه شهرستان دور که تنها و تنها تو اتاقش حبس شده دوست داره گوش بده؟!
ای کاش دوستان میتونستم حداقل با یکی از شما ها درد دل کنم.
هنوز هم میشه به هدفت رسید
از الان به بعدو بخون
 

sp.ring

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
296
امتیاز
3,347
نام مرکز سمپاد
FRZ
شهر
Y
سال فارغ التحصیلی
1402
مدال المپیاد
دو مرحله 1 و دیگر هیچ
دانشگاه
لطفا منتظر بمانید
درباره ی اینکه ما توهم حق انتخاب داریم شاید اگه توی زمان بر گردیم مثل درباره ی زمان متوجه بشیم هر کاری هم میکردیم در بعضی زمان ها باز خورد و نتیجه ی یکسانی داشت ولی توی همون فیلم هم نشون میده که انجام یه کار به روشای مختلف پیامد های مختلفی داره
و اینکه محراب میگه حق گفتی به مولا رو قبول ندارم اینکه شما به خاطر سربازی استرسشو میکشین دخترا هم به خاطر یه سری عقاید خاک خورده مجبورا استرس شدید تری رو بکشن
که خب جاش اینجا نیست پس بیان نمیکنم
به هر حال استرس کشیدن یا نکشیدن و انتخاب داشتن یا نداشتن ....بحث سر حماقتا و ایکاش هاست
شاید واسه ی خیلیا ای کاشی نباشه ولی من هر لحظه رو که میگذرونم از این 79 روز باقی مانده یه ای کاش اضافه میشه
میتونستم بهتر از این عمل کنم
شاید اون زمانم نتیجه ی کارم همین میشد ولی حداقل دیگه جمله ی منم اگه می خوندم میتونستمو استفاده نمیکردم و اینجوری مابقی عمرمو برای درس خوندن تلف نمی کردم
 

sp.ring

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
296
امتیاز
3,347
نام مرکز سمپاد
FRZ
شهر
Y
سال فارغ التحصیلی
1402
مدال المپیاد
دو مرحله 1 و دیگر هیچ
دانشگاه
لطفا منتظر بمانید
درسته.اما سوال من اینه اساسا چرا دروغ؟؟؟
چرا من خودمو مجبور میکنم که دروغ بگم و حتی به این دروغ گفتن عادت کنم؟
آخه مگه چه قضیه ای حل میشه با این کار؟
اصلا تا کی؟
شاید باورتون نشه من صبح کنکورم هم داشتم فیلم بازی میکردم که کسی بهم شک نکنه و الکی ادای استرس داشتن در میاوردم.
جالبه منم دقیقا حس مشابه شما رو دارم حتی نمیدونم دارم چی میخونم و اصلا برای چی میخونم.
دلایل اینکه ادما به دروغ روی میارن متفاوته ولی همشون یه هدف کلی دارن فرار یا پوشوندن واقعیت
من برای راحت تر شدن شرایط دروغ گفتم و معتقد بودم کنکور اینهمه هم تلاش نمی خواد ولی خب به مرور متوجه شدم
تلاش باید نسبت به اطرافیانت باشه و اطرافیان منم واسه ی مخفی کردن یا خراب نکردن دوستی یا قاطی نکردن درس و دوستی بهم دروغ گفتن
اون زمان وقتی من به خودم اومدم تو مسابقه ای بیدار شدم که هر کس بسته به تایم بیداریش شروع به دویدن کرده بود و من حتی کفش مناسبم نگرفته بودم بنابر این بازم تظاهر به خواب بودن کردم
خیلی سخته به یکی که یه سال برنامه نوشته و فک میکرده داری انجام میدی بگی شرمندتم ولی باید از اول بنویسی
چون بنده نخوندم
مسلما طرف دیگه نه اون امید قبلیو بهت داره نه اون اعتماد قبلو
و اینکه وقت قبلیو واست نمیزاره و باعث میشه تو دلسرد تر بشی
من نمی دونستم قراره وضعیت اینجوری بشه
زندگی و کنکورم اهمیت چندانی نداشت برام فقط هدفم انتخاب یه دانشگاه خیلی خیلی دور بود
و خب بعد از مدتی متوجه شدم چون دخترم فقط یه سری انتخاب محدود دارم و...
قضیه حل نمیشد با دروغ گفتن من ...ولی بعد از مدتی جمع کردنش ...کار بسی سختی بود برای همین ادامه پیدا کرد
الان با این میزان تظاهر من توقع پزشکی ازم میره ولی من نمیارم احتمالا میگن از استرس بوده ولی فقط من و خودم و یه سری از دوستای غریبم میدونیم من تو این سه سال چی کار کردم که نباید میکردم
 

k1a

None
ارسال‌ها
49
امتیاز
186
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1402
ا
سلام
81 روز تا کنکور مونده
من فارغ تحصیل امسال بودم
یه بچه شهرستانیم و به مدت 4 سال حبس خانگی کشیدم
دوستای زیادی دارم که فقط ظاهر زندگیمو دیدن
از این بابت ممنون خودم و دروغامم
دوستای مجازیمم یه بدبختو زمان توصیف من ترسیم میکنن
که اونم من نیستم پس دیگه نمی خوام باهاشون حرف بزنم
میرسیم به داستان و ای کاش هام
درک نشدم
و منم برای راحت تر شدن زندگیم به دروغ گفتن روی اوردم
درسم اوکی بود
بنابر این نخونده هم 18 الی 19 میاوردم سه سال شایدم بهتره بگم 4 الی 6 سال درس نخوندم و الان نمی دونم دارم چی می خونم
کسی باور نمیکنه نخوندم
چون اجازه ی انجام کار دیگه ای رو هم نداشتم
من وقتمو با نقاشی اهنگ و کتاب و وبتون و فیلم پر کردم و ای کاش اون موقع یه کار بهتر انجام داده بودم
نمی گم درس خوندن میتونست کار بهتری باشه ولی کاش حداقل یه مهارت یاد گرفته بودم
اگه چن سال نقاشی کشیدی باید نقاشیت خوب باشه دیگه
 

behnaz81

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
642
امتیاز
9,024
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
شهید رجایی
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
توی این چند روزی که مونده به کنکور تنها چیزی که یه کنکوری بهش نیاز نداره این جور تاپیک هاست
اگه به گذشته فکر کنید و غصه بخورید حالتون هم تبدیل به یک گذشته ی از دست رفته میشه
من خودم هم هنوز باورم نمیشه داریم می رسیم به دوران جمع بندی و من این قدر ضعیفم توی درسها و حتی دارم به پشت کنکور موندن فکر می کنم
ولی لطفا این افکار رو بزارید کنار و از همین لحظه از همین ثانیه شروع کنید و با قدرت بیشتری پیش برید مطمئنا درس خوندن الان چیزی نیست که بعد از کنکور از انجامش پشیمون بشین این حرف ها رو زدن و افسردگی بی خودیه که باعث پشیمونی میشه
اگه در گذشته کاری کردین که باعث پشیمونی بوده دیگه تکرارش نکنید
می دونم فشار امسال واقعا زیاد بود با وجود آموزش و آزمون آنلاین و بیرون نرفتن از خونه سال کنکور از همه برای ما سخت تر بود ولی یادتون باشه دریای آروم از شما یه ناخدای قهرمان نمی سازه
تا الان شروع نکردی؟ الان شروع کن!
 

الماس خانم

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
98
امتیاز
151
نام مرکز سمپاد
تیزهوشان جیرفت
شهر
جیرفت
سال فارغ التحصیلی
1391
دوستان سلام.
تقریبا ۸۰ روز دیگه تا کنکور ۱۴۰۰ مونده.
امسال من فارغ التحصیل بودم.
داستان من از ۲ سال پیش دقیقا از اونجایی شروع شد که به همه دروغ گفتم،به پدرم،مادرم،دوستام و حتی خودم.
همیشه بهشون میگفتم دارم درس میخونم،اما بعدش میومدم تو اتاق و میخوابیدم یا با گوشی لای کتابای دکوری روی میزم بازی میکردم.
الان هم که مثل تک تک لحظات این دو سال عصبی و ناراحت و غمگینم و خستم!!!.
حرف هام رو هم به هیچکی نمیتونستم بزنم،اخه کی به یک بچه دبیرستانی ساکن یه شهرستان دور که تنها و تنها تو اتاقش حبس شده دوست داره گوش بده؟!
ای کاش دوستان میتونستم حداقل با یکی از شما ها درد دل کنم.
سلام...چی شد الان چ کردی؟ب کجا رسید مطالعه ات؟
 

الماس خانم

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
98
امتیاز
151
نام مرکز سمپاد
تیزهوشان جیرفت
شهر
جیرفت
سال فارغ التحصیلی
1391
سلام
81 روز تا کنکور مونده
من فارغ تحصیل امسال بودم
یه بچه شهرستانیم و به مدت 4 سال حبس خانگی کشیدم
دوستای زیادی دارم که فقط ظاهر زندگیمو دیدن
از این بابت ممنون خودم و دروغامم
دوستای مجازیمم یه بدبختو زمان توصیف من ترسیم میکنن
که اونم من نیستم پس دیگه نمی خوام باهاشون حرف بزنم
میرسیم به داستان و ای کاش هام
درک نشدم
و منم برای راحت تر شدن زندگیم به دروغ گفتن روی اوردم
درسم اوکی بود
بنابر این نخونده هم 18 الی 19 میاوردم سه سال شایدم بهتره بگم 4 الی 6 سال درس نخوندم و الان نمی دونم دارم چی می خونم
کسی باور نمیکنه نخوندم
چون اجازه ی انجام کار دیگه ای رو هم نداشتم
من وقتمو با نقاشی اهنگ و کتاب و وبتون و فیلم پر کردم و ای کاش اون موقع یه کار بهتر انجام داده بودم
نمی گم درس خوندن میتونست کار بهتری باشه ولی کاش حداقل یه مهارت یاد گرفته بودم
سلام ..من چجوری میتونم تاپیک بزنم؟
 

MarMari

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
669
امتیاز
15,891
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهسوار
سال فارغ التحصیلی
1402
مدال المپیاد
زهی خیال باطل
دانشگاه
البرز
رشته دانشگاه
داروسازی
بالا