تاثیر هنرمند بر قضاوت اثر هنری

  • شروع کننده موضوع
  • #1
ارسال‌ها
638
امتیاز
7,440
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اشباح
سال فارغ التحصیلی
1405
چقدر زندگی شخصی هنرمند و اینکه در دنیای خارج از هنر چجور آدمیه رو قضاوت ما از اثر هنری تاثیرگذاره؟ و چقدر این تاثیر درسته؟ مثلا اینکه بگن فلان هنرمند همچون خطایی مرتکب شده پس دیگه طرفدار هنرش نباشیم؟
اصلا خودِ هنرمند چقدر اهمیت داره؟ و چقدر اثر میذاره رو قضاوت ما؟ اینجا حتی میتونه تاثیر مثبت بذاره که چون صرفاً اثرِ فلانیه خوب بدونیمش
 

Déjà vu

کاربر فوق‌حرفه‌ای
عضو مدیران انجمن
ارسال‌ها
1,324
امتیاز
23,683
نام مرکز سمپاد
علامه حلی۱
شهر
همدان
سال فارغ التحصیلی
0000
رشته دانشگاه
علوم تغذیه
یه سری بحث ها هست که نمیشه بهش گفت خوانوادگی و شخصی و نحوه و طرز برخورد ادما به طور مستقیم با جایگاه اجتماعی و شهرت و فرد تنظیم میشه.معمولا افرادی که محبوبیت بیشتری در بین اعضای جامعه دارند؛خیلی روشن فکرانه و با دیده اغماض بهشون نگاه میشه و معمولا با چنین دیدگاه هایی هم قضاوت میشن و اغلب فراموش میشن و روال قبلی و تقریبا عادی خودشون رو حفظ میکنن درصورتی که,اگر چنین اتفاقاتی برای یک فرد با محبوبیت و شهرت کمتر اتفاق بیوفته(مثلا توسط یه روحانی؛اینقدرا هم راحت و شیک و مجلسی ازش رد نمیشن و ضمن بولد کردن و ربط دادن به تمام اون گروه سعی بر تخریب همه جانبه میشه و دیگه علناا از قیودی مثل شخصی,خوانوادگی و.... استفاده نمیشه) خب طبیعتا مثل حالت اول پیش نمیره.
نظر شخصی من اینه که تا جایی که فرد از شهرتی که بر اساس محبوبیت اش بین مردم و برای اون ها کسب کرده بر علیه اون ها استفاده نکنه خب مشکلی پیش نمیاد و اصلا به کسی هم ربطی داره زندگی و حریم شخصی خودشه هرکاری میکنه اونه و قانون و عوامل مربوطه اما اگه بخواد از اون شهرت برای اسیب زدن و... به همون مردم استفاده کنه خب چیز واقعا کریه است.
این اتفاق هم که برای اقای نامجو رخ داده خب طبیعتا اثر خودش رو میزاره بعد یه مدت هم فراموش میشه و درصد اثر گذاریش خیلی کم میشه مثل بقیه چیزا و...
 
ارسال‌ها
2,602
امتیاز
39,305
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۲
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1401
مدال المپیاد
Physics
دانشگاه
SUT
رشته دانشگاه
Physics
نکته ای که هست اینکه گاهی هنر زبان بیان اعقاید هنرمنده
تو یه همچین سبک هایی خود هنرمند و نحوه ی حضورش تو جامعه میتونه میزان صداقت اثر رو نشون بده
کسی که مثلا میاد تو شعراش از سادزیستی میگه یا از تجملات یکی دیگه انتقاد میکنه طبیعتا تو اجتماع به سبب عقیده ای که تو اثرش بروز داده ازش انتظار میره که آدم ساده زیستی باشه
و اگر خلافش ثابت شه یه جورایی میتونه صداقت اثر و گاهی زیباییش و از بین ببره
...
یه بخش دیگه ای از هنر هست که توش احساسات بیان میشه
تو اون بخش به نظرم بیشتر از هنرمند اثرش مهمه و خوصصیات هنرمند تاثییر خاصی رو زیبایی اثر نداره
...
یه بخشی هم هستند
که به سبب هنر مشهور شدن و انسان های پر مدعایی هستند و تو یه چیزایی ادعای فضل میکنن اونجا اگه ناراستی اتفاق بیوفته و فرد خلاف ادعاش عمل کنه
هنر شخص نیست که زیر سوال میره جنبه هاش به عنوان یه انسانی که خودشو تو دید اجتماع گذاشته زیر سوال میره
که اونم زیاد به هنرش ربط نداده ولی خوب...
 

الهه ن

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,082
امتیاز
33,185
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مياندوآب
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
پزشکی
به جهان‌بینی‌ها شاید مرتبط باشه.. کسی که معتقده هنر وسیله‌ای برای ارتقای بشریت ه در جنبه‌های اخلاقی و معنوی، براش زندگی شخصی هنرمند هم می‌تونه بااهمیت باشه. مثلاً هنرمندی که در آثارش از آزادی می‌گه و خودش آزادی و اختیار انسان‌ها رو سلب می‌کنه.. و یا کارهایی می‌کنه که از نظر اخلاقی قابل پذیرش نیست، این فرد چون نمی‌خواد هنر لوث بشه، هرز بشه، شاید نخواد دیگه به سخنان یه عالم بی‌عمل توجه کنه.. اما اگه کسی اثر هنری رو جدا از هنرمند ببینه، براش این مسائل شاید مطرح نشه.
الان باید دید که معتقدیم هنر تقدس داره و باید طهارتش حفظ بشه و هنرمند رسالت داره، و یا نه، هنر صرفاً برامون وسیله‌ای برای کسب لذت ه؟

معادل همین برای رشته‌ی پزشکی هم هست.. اگه معتقد باشیم پزشکی قداست داره باید بگیم باید به سوگند بقراط پایبند بود و بیمار رو به خود اولویت داد، اما اگه پزشکی رو صرفاً شغل ببینیم میشه یه بیزینس ..

دنیای امروز ما، دنیای تهی شدن از معنا و جدا شدن از رسالت‌هاست.. و همه چی رو به عنوان یه دست‌آورد، بدون معنا، درنظر می‌گیریم.

~ ولی مثلاً یه روحانی/ کشیش/ قاری قرآن بیاد یه چیزی بگه و خودش برخلافش رو انجام بده فحش‌کشش می‌کنیم و کلا قشر و دینش رو زیر سوال می‌بریم. ((:
 
  • شروع کننده موضوع
  • #5
ارسال‌ها
638
امتیاز
7,440
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اشباح
سال فارغ التحصیلی
1405
تا جایی که فرد از شهرتی که بر اساس محبوبیت اش بین مردم و برای اون ها کسب کرده بر علیه اون ها استفاده نکنه خب مشکلی پیش نمیاد و اصلا به کسی هم ربطی داره زندگی و حریم شخصی خودشه هرکاری میکنه اونه و قانون و عوامل مربوطه اما اگه بخواد از اون شهرت برای اسیب زدن و... به همون مردم استفاده کنه خب چیز واقعا کریه است.
خب اینکه کسی جرمی انجام بده در هر صورت کریه‌ست. اصلا کاری نداریم از شهرت جهت انجام جرم استفاده کرده یا نه، در هر صورت محکومه. سوال اینه که این محکوم بودن هنرمند، باید باعث شه هنرش رو ندیده بگیریم؟

ضمناً من اشاره‌ای به نامجو/آزار جنسی نکردم، که نخوام صرفا به اون بپردازم. هدف یه سوال کلیه و جواب کلی

نکته ای که هست اینکه گاهی هنر زبان بیان اعقاید هنرمنده
تو یه همچین سبک هایی خود هنرمند و نحوه ی حضورش تو جامعه میتونه میزان صداقت اثر رو نشون بده
کسی که مثلا میاد تو شعراش از سادزیستی میگه یا از تجملات یکی دیگه انتقاد میکنه طبیعتا تو اجتماع به سبب عقیده ای که تو اثرش بروز داده ازش انتظار میره که آدم ساده زیستی باشه
و اگر خلافش ثابت شه یه جورایی میتونه صداقت اثر و گاهی زیباییش و از بین ببره
خب همین مورد که هنر یک مفهوم و عقیده‌ای رو میرسونه، اون عقیده جدای از فرده. پس چرا منطبق نبودن فرد باهاش باعث شه هنری که اون رو بروز داده نبینیم؟ ما یه اثر هنری داریم که فلان عقیده/مفهوم رو به خوبی میرسونه، زیباست، هنرمندانه‌ست و صرفا چون خالق اثر توی زندگیش به اون مفهوم پایبند نبوده ارزشش رو از دست میده؟
اگه هنرمند رو اصلا نشناسیم و از زندگیش هیچی ندونیم چی میشه؟ داریم بدون در نظر گرفتن هر پایبندی و عدم پایبندی هنرمنده میسنجیم و میگیم اثرِ ارزشمندیه. حالا چه فرقی میکنه؟ واقعا چقدر مهمه که حتما هنرمند به مفهومی که رسونده پایبند باشه؟
یه بخش دیگه ای از هنر هست که توش احساسات بیان میشه
تو اون بخش به نظرم بیشتر از هنرمند اثرش مهمه و خوصصیات هنرمند تاثییر خاصی رو زیبایی اثر نداره
این فرقش با اون چیه؟ اتفاقا احساسات شخصی تر نیست؟ و عقیده بیشتر جدای از فرد؟

الان باید دید که معتقدیم هنر تقدس داره و باید طهارتش حفظ بشه و هنرمند رسالت داره، و یا نه، هنر صرفاً برامون وسیله‌ای برای کسب لذت ه؟
لزوما هم لذت نیست. همون هنری که مفهوم و عقیده‌ای رو داره، اگه اثر هنری تونسته جدای از هنرمند مفهوم رو برسونه و عالیه، هنرمند چه اهمیتی داره؟
یکی میگفت: "من نمیتونم منکر احساس خوبی بشم که با آثار اونا گرفتم. منکر الگوهایی بشم که از نوشته‌هاشون، سبک بازیشون، یا تلاشهای هنری و علمیشون برای زندگی خودم گرفتم. شاید اگه اونها خودشون هم از شخصیت های خوب داستانهاشون الهام بگیرن آدمای بهتری بشن... الهام گیری نباید از شخصیت واقعی اونها باشه، بلکه باید از آثار خوبشون باشه"
در واقع یک اثر خوب از خالقش جدا نمیشه؟
 

الهه ن

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,082
امتیاز
33,185
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مياندوآب
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
پزشکی
لزوما هم لذت نیست. همون هنری که مفهوم و عقیده‌ای رو داره، اگه اثر هنری تونسته جدای از هنرمند مفهوم رو برسونه و عالیه، هنرمند چه اهمیتی داره؟
یکی میگفت: "من نمیتونم منکر احساس خوبی بشم که با آثار اونا گرفتم. منکر الگوهایی بشم که از نوشته‌هاشون، سبک بازیشون، یا تلاشهای هنری و علمیشون برای زندگی خودم گرفتم. شاید اگه اونها خودشون هم از شخصیت های خوب داستانهاشون الهام بگیرن آدمای بهتری بشن... الهام گیری نباید از شخصیت واقعی اونها باشه، بلکه باید از آثار خوبشون باشه"
در واقع یک اثر خوب از خالقش جدا نمیشه؟
مطلق نیست بالأخره، یکی معتقده باید دنبال مطالب خوب گشت و یاد گرفت، حالا گوینده هرکی باشه! یکی هم فرضا به خاطر مواضع شهاب حسینی معتقدند باید تحریمش کرد! یکی هم می‌گه حالا نامجو به چندتا زن تجاوز هم کرده نوش جونش، آهنگهاش بهم حال می‌دن! ممکنه یکی هر دوی این جمله‌ها رو هم بگه..
ولی چیزی که نامجو رو به سطحی رسونده که با تحقیر به زنان نگاه کنه و خودش رو بالاتر از قربانیانش ببینه که حتا موقع عذرخواهی هم به اجبار این کار رو انجام بده، همین پشتوانه‌ی اجتماعی و محبوبیتش ه که با آثارش به دست آورده...

حالا من خودمم در این مواقع به‌خوبی و اخلاقی پایبند نیستم، ولی خب..
 
ارسال‌ها
2,602
امتیاز
39,305
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۲
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1401
مدال المپیاد
Physics
دانشگاه
SUT
رشته دانشگاه
Physics
خب همین مورد که هنر یک مفهوم و عقیده‌ای رو میرسونه، اون عقیده جدای از فرده. پس چرا منطبق نبودن فرد باهاش باعث شه هنری که اون رو بروز داده نبینیم؟ ما یه اثر هنری داریم که فلان عقیده/مفهوم رو به خوبی میرسونه، زیباست، هنرمندانه‌ست و صرفا چون خالق اثر توی زندگیش به اون مفهوم پایبند نبوده ارزشش رو از دست میده؟
اگه هنرمند رو اصلا نشناسیم و از زندگیش هیچی ندونیم چی میشه؟ داریم بدون در نظر گرفتن هر پایبندی و عدم پایبندی هنرمنده میسنجیم و میگیم اثرِ ارزشمندیه. حالا چه فرقی میکنه؟ واقعا چقدر مهمه که حتما هنرمند به مفهومی که
۱.هنر جوهره ی وجودی هنرمنده
یعنی رودیه که یا از ذهن یا از قلب یک هنرمند جاری میشه
نمیشه از هم جداشون کرد
۲. اون عمل غیر مطابق هنرمند اثر رو عموما زیر سوال نمیبره نا ۱ادقش میکنه خلوصش رو ازش میگیره امیدوارم درست بیانش کرده باشم
۳.بدون در نظر گرفتن هنرمند اثر فقط یه رود جاریه که خوب زیبا و پر مفهوم میتونه باشه رو این اصلا حرفی نیست
ولی هنر بدون شناخت هنرمند برا من مثل فلسفه ی بدون تاریخ میمونه
تو میدونی چیه درون مایه شو میفهمی ولی نمیدونی چرا و چطور اینطوریه
(بازم حس میکنم نا واضحم)
۴. وفتی خلوص اثر زیر سوال بره خلوص عقیده هم میتونه زیر سوال بره مثلا هنرمند پست مدرنی که چه میدونم یه رفتار سنتی برخلاف شعراش انجام میده کل پست مدرن رو زیر سوال نمیبره ولی جلوه ی پست مدرن رو به عنوان عضوی ازش نا صادق و دو رو میکنه
پست مدرن ممکنه همچنان قشنگ و درست باشه این هست عقیده سر جاشه اثر هنرمند ولی میشه یه جورایی وصله ناجور پست مدرن چون این رود از چشمه ی آلوده ای سرچشمه گرفته هرچقدرم که وقتی به دست ما رسیده باشه خالص باشه
(بازم میگم میشه همچنان از اثرش لذت برد ولی یه بدبینی خاصی توش ایجاد میشه دیگه)
۵. آثار احساسی داری برداشت های شخصی ان برای همین هنرمند توشون نقش کمتری داره یعنی مثلا شعر عاشقانه
تو میخونی وقتی شکست عشقی خوردی یه جوری کلمات رو میفهمی
اونیکی وقتی عاشقع مبخونه و یه جور دیگه کلمات رو میفهمه
حالا اینجا فرق نداره هنرمند عاشف بوده یا فارغ چون از یه عقیده بحث نیس که خلوصش زیر سوال بره از حسش بحثه که هبچوقت عین احساسات هنرمند نمیتونه به مخاطب برسه پس در هر حال احساسات شخصیه و عین هنرمند نیست
 

هـــدا

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
496
امتیاز
10,403
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تربت جام
سال فارغ التحصیلی
1399
دانشگاه
هنر تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
این که یه شخص مرتکب خطایی بشه اصن چیز عجیبی نیست و خب هیچکس از ما مطلقا از خطا مصون نیستیم
اما بحث اونجاست شخص در دفاع از خودش پای شهرت و هنرش رو وسط میکشه و میگه«یک ساعت نفس کشیدن من ارزشش بیشتر از شش ماه زندگی اوناست» و یا اینکه زنان عرصه خودش (موسیقی) رو کم ارزش و بی احترام میخونه
ببخشید اقای نامجو که ما به جای میدان دادن و حمایت از زنان کشورمون روی استیج از حیوان پلیدی مثل شما حمایت کردیم و باعث شد تا امروز شما مقام و جایگاه یه زن هنرمند رو اینقد حقیرانه ببینید که به صراحت میگویید دختری که کلاس نقاشی میره معلومه دنبال چیه....
و در متن روخوانی به ظاهر عذرخواهیش جوری صحبت میکنه که انگار شخصی که بهش تجاوز شده بدهکار هم شده...
 

صوراسرافيل

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,425
امتیاز
8,553
نام مرکز سمپاد
علامه حلى
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0000
نكات رو بقيه گفتن اما يه چيزى:
گاهى هنرمند قصد داره از اثرش مفهومى به خصوص رو به مخاطب القا كنه و طبعا اينكه مخاطب بدونه كه محيط زندگى و فكر هنرمند چى بوده راحتتر به سمت اون مفهوم مورد نظر هنرمند حركت مى كنه.به طور مثال نقاشى هاى گويا كه در مورد وضع اون زمان اسپانيا بود رو در نظر بگيريد.يا حتى نقاشى هايى كه در اون موجودات به خصوص رو به تصوير كشيده بود.همگى با اگاهى از زمان و محيط زندگى هنرمند مفهومى كاملا جدا از اون مفهومى ميگيرن كه اگر مخاطب از هنرمند اگاهى چندانى نداشت.
بنابراين محيط زندگى هنرمند در مفهوم القا شده از اثرش كاملا موثره.
 

Farnaaaz

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
624
امتیاز
21,009
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
داراب
سال فارغ التحصیلی
1398
دانشگاه
بندرعباس
رشته دانشگاه
پزشکی
من دوست دارم اینطور فکر کنم که هنرمند از اثرش جداست ولی وقتی کارِ xای که مغایر با اون بخش از اخلاقیاتِ منه که بهش یقیناً معتقدم، به یک هنرمند نسبت داده می‌شه، خیلی ناخودآگاه اون [حس خوبی که با آثار شون می‌گیرم]‌ خدشه‌دار می‌شه. اینطور نیست که تصمیم بگیری از این به بعد باز هم آثارش رو دوست داشته باشی یا دوست نداشته باشی، وقتی یک هنرمند کاری انجام داده باشه که در نظرت بی‌اخلاقی باشه، حسِ منفی‌ای نسبت به اون شخص در ذهنت شکل می‌گیره و این حس آثارش رو هم تحت تاثیر قرار می‌ده. در اینجا، اون کار نمایندهٔ طرز فکر اون شخصه در نظرت.
فرهاد می‌گفت من چیزی رو که نتونم بفهمم و حسش کنم، نمی‌تونم بخونم. یک هنرمند در نظرم، آثارش رو با تمامِ درک و احساسی که داشته، کشیده/خونده و وقتی چیزی از یک شخص منتشر می‌شه که نمایندهٔ تفکراتِ نامطلوب و تحت تاثیر قرار دهندهٔ اون شخصه، منِ مخاطب شخصیت و طرز فکر کلی اون هنرمند رو در ذهنم قضاوت می‌کنم و عمق و ارزشی برای اون فرد قائل نمی‌شم. مثل تمامِ اشخاص دیگری که در دنیای بیرون با یک اتفاق، اعتمادمون نسبت بهشون خدشه‌دار می‌شه و در ارتباط گرفتن باهاشون دچار مشکل می‌شیم. من هم تو ارتباط گرفتن با خالق اثر، دچار مشکل می‌شم، اینجا خالق اثر روبه‌روم نیست، تنها فرضیاته که ازش دارم و وقتی اون فرضیات، منفی و منفور می‌شن، آثارش رو ناخودآگاه تحت تاثیر قرار می‌گیره، نه برای قضاوتِ من. بلکه تنها برای حسی که ازش می‌گیرم. اگر در جایگاه قضاوت باشی اصلا یکی از ملزومات اینه که کاری نداشته باشی به خالق اون اثر.
چیزی که میخواستم بگم رو گفتی *:
...........
دلم میخواد هنر رو از هنرمند جدا بدونم، اما نمیتونم. فکر میکنم درک و دریافتی که ما از شخصیت و وجهه ی اجتماعی یک هنرمند داریم به ناچار بر قضاوتمون از اثرش تاثیر میذاره. به شدت به هنجار/نابه هنجار بودن رفتار فرد هم بستگی داره. و حتی به میزان پیگیری ما از اون هنر/هنرمند و اینکه اثرهنری فرد چقدر یونیک و متعلق به خودشه. مثلا جریان نامجو بیشتر از آیدین آغداشلو روی من و قضاوتم تاثیر داشته چون پیگیر هنر و آثار آغداشلو نبودم.
یا مثلا ماجرای نامجو به همین حدت و شدت اگر برای یک خواننده ی پاپ اتفاق افتاده بود، هیچوقت انقدر احساسات عمومی جریحه دار نمیشد.

البته تا یه محدوده ای میشه قضاوت اثر رو از به وجود آورندش جدا کرد. مثلا اگر یه خواننده ی با استعداد و کاربلد اما تازه کار مبتلا به الکلیسم باشه، خیلی برای من تفاوتی ایجاد نمیکنه ولی مثلا اگر شجریان الکلیسم داشته باشه واقعا ناراحت میشم و حسم از گوش دادن اثرش تحت تاثیر قرار میگیره.
انگار از یه جایی به بعد که فرد تبدیل به یک چهره ی اجتماعی میشه، علاوه بر مسوولیت کاری و هنری به ناگاه مسوولیت اجتماعی رو هم باید بپذیره.
 

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
کنکوری 1404
ارسال‌ها
3,995
امتیاز
44,947
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
خب آره تاثیر داره...
مثلا من شخصا با خندوانه حال میکردم بعد فهمیدم رامبد جوان رفته کانادا که بچش ملیت کانادایی بگیره و بعد هی میاد تو این برنامه داد میزنه
مردم ایران ما شما رو خیییلییی دوس داریم
شما خیییلیییی خوبیییین



خب حال آدم بهم میخوره دیگه. وجودش پر از نفرت میشه.
 
بالا