خاطرات خانواده سمپادیا

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع پرواز
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
ارسال‌ها
964
امتیاز
12,600
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین ۱
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1397
رشته دانشگاه
بیوتکنولوژی
خاطراتتون از خانواده سمپادیا بگین.8->
چندبار شرکت کردین؟
از کیا نه شنیدین؟>)
بعدش با کیا دوست صمیمی شدین ؟;)
 
همین یه بار.
خب، با @..Mehrab.. و @D.S.P و @phoenix_s9 آشنا شدم که باب دوستی ای بود، و فکر کنم خیلی بیشتر از بقیه بازیمون طول کشید و هنوز هم ادامه داره... در حدی که محراب رو بابا و @D.S.P رو مامان صدا میکنم:)
 
خودم اولین بار بابام هی یادش میرفت من بچشم هی میومد توی گروها میگفت ببخشید تو کی بودی؟:))
دفعه بعدش اون موقع ها سپهر یه عکس پرویز گذاشت پروف یه نفرم بود عکسش پونه بود من شدم بچشون بعد پونه عکسش عوض کرد من به آیدی نمیشناختم رفتم گفتم میشه زن داداشم بشی گفت چش سفید من مامانتم.
 
یه بار شرکت کردم چند سال پیش و خب خیلیا الان نمیان سایت دیگه.تجربه باحالی بود. فضا یه جوری بود که بعضیا قشنگ رویالتی بودن و فقط با کیس مورد تایید خانواده ازدواج میکردن:)) بعد این که یادمه @Mindy یه نسبتی باهام داشت. امروز کلی گشتم گراف اون دفعه رو پیدا کنم نتونستم. همین الان یادم اومد که اولین کسی که ازش خواستگاری کردم آخر سر عمه ای چیزیم شد:)):))
 
بارزترینش رفاقت با @زهرا بود:RedHeart
یکی هم اینکه توی اولین تجربه ام یکی از بچه ها که اسمش مرتضی بود(نمیدونم کدوم مرتضی) من رو بچه و خرد خطاب کرد(صحبت دقیقش یادم نیس)
تیریپ خانواده واسه بزرگاست برداشته بود:)):-"
 
Back
بالا