اگه نه تا زندگی داشتم

  • شروع کننده موضوع
  • #1
ارسال‌ها
2,602
امتیاز
39,305
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۲
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1401
مدال المپیاد
Physics
دانشگاه
SUT
رشته دانشگاه
Physics
سلااام

الان داشتم پینترست رو میگشتم
و یه ویدیو بود که یکی داشت شرح میداد که اگه نه بار زندگی میکرد چی کارا میکرد و خوب مدلشم اینطوره که
میگید تو یه کشور/منطقه یه کاره ای میشدید

اگرم بخواین میتونید بهش جزییات اضافه کنید

مثلا من

۱) شاعر پاریس

۲) hip hop dancer نیویورک

۳) فیلسوف انگلیس

۴) هیپی جنوب ایران

۵) نوازنده چلو بلژیک

۶) صاحب یه کافه کتاب تهران

۷) زبان شناس تو یکی از روستاهای نزدیک استراسبورگ

۸) نویسنده استکهلم / لندن

۹) صاحب بیزینس کوچولو آنلاین (احتملا شمع سازی یا از این زلم زینبو ها) کانادا
 

خِیزَران

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,895
امتیاز
39,452
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهر ستاره ها
سال فارغ التحصیلی
2020
۱:یه قاتل بزرگ احتمالا تو ماگدبورگ
۲:پسر جاش مهم نیست صرفا ببینم چه شکلیه
۳:صاحب کافه کتاب تو میدون انقلاب
۴:مادل ، ایتالیا
۵:سازنده گیم ، آمریکا برای Naughty Dog کار میکردم
۶:بازیگر تئاتر ، تهران خانه هنرمندان
۷:یوتیوبر (هدف رکورد فیلم هایی از زندگی م) این تو پاریس و جنوب ایران
۸: تولید و صادر کننده قارچ صدفی ، در ایران
۹:دانشمند اقتصاد ، برلین یا اشتودگارت تلاشمم بردن نوبل اقتصاد بود حتما
 

MRΣZA

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
378
امتیاز
4,374
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
ابهر
سال فارغ التحصیلی
1403
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
مهندسی برق
موضوع جالبیه !
1. ستاره شناس و صاحب یه رصدخونه :))
2. معلم المپیاد نجوم و اختر فیزیک
3. استاد دانشگاه ریاضیات محض
4. مسئول امنیت سایبری در دستگاه های امنیتی
5. برنامه نویس کار آفرین
6. صاحب یه کتابفروشی بزرگ
7. محقق در رشته نوروساینس
8. منتقد فیلم و آثار هنری
9. نویسنده
( نمی دونم این نوعش قبوله یا نه ولی همه این موارد در ایران)
 

s@rah

:-"
ارسال‌ها
529
امتیاز
12,674
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۴
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1405
1- روانشناس
2- نویسنده
3- صاحب یه کتابفروشی خیلی بزرگ*_*
4- یه آدم عادی، تو یه روستای کوهستانی زندگی میکردم
5- پسر!
6- صاحب رستوران
7- فضانورد :-"
8- جهان گرد
9- یه گلخونه کوچولو داشتم^_^
 

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
کنکوری 1404
ارسال‌ها
3,991
امتیاز
44,903
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
۱-یه نویسنده
۲-یه زبانشناس
۳-یه مامان
۴-یه پزشک
۵-یه کبوتر
۷-یه نفر که نزدیک دریا زندگی میکنه
۸یه نفر، ساکن تالش یا دیلمان
۹-ادمین سمپادیا:))
 

Lushato

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,899
امتیاز
22,564
نام مرکز سمپاد
frz 1
شهر
idk
سال فارغ التحصیلی
1403
۱.نوازنده گیتار پاپ ، دانشگاه هنر برلین
۲.مامور مخفی ِ خفن توی آمریکا :‌)
۳.محقق نورو ساینس توی هامبورگ
۳.بازیگری بخونم توی آکادمی جولیارد ، منهتن در نیویورک :_)))
۴.وکالت بخونم سوربن بعد برم موناکو زندگی کنم
۵.دیپلمات باشم توی ایران ولی نه با این رژیم
۶.یه پاتیناژ کار ِ خفننن توی لندن
۷.رقصنده‌ی فلامنکو توی مادرید
۸.مهندس ِ عمران (صرفا ببینم مهندسی چه فازی داره ،جاش مهم نیست)
۹.در آخر...یه هکر ِ خفنننن توی لس آنجلس :‌)))
 

f.h.f

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
91
امتیاز
262
نام مرکز سمپاد
شهید سلطانی
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
Kntu
۱.سیاستمدار توی آمریکا
۲.سرمایه گذار تو وال استریت
۳.استاد دانشگاه تو کالیفرنیا
۴.مزرعه دار توی آلبرتا کانادا
۴.مشاور املاک توی لس آنجلس
۵.صاحب استارتاپ تو سیلیکون ولی
۶.پورن استار توی آمریکا
۷.راننده فرمول یک توی آلمان
۸.صاحب نمایشگاه ماشین تو دبی
۹.بازیکن هاکی تو کانادا
 

Nathanael

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
9
امتیاز
50
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
دانشگاه
?
رشته دانشگاه
?
1- معلم
2- دانشمند توی انگلستان
3- هکر ( معمولا جای خاصی ندارن همه جا هستن:slightly_smile_face:)
4- خواننده
5- دختر
6-روانشناس
7- موسیقیدان
8- مهندس
9- همون چیزی که از اول بودم:D:sunglasses:
( در همه گزینه ها بجز 3 و 2 و 9 فرقی نداره کجا باشه.)
 

melina03

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
کنکوری 1404
ارسال‌ها
2,419
امتیاز
19,773
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
مدال المپیاد
زیست
1- کاراگاه پلیس(جاش فرق نداره فقط قاتلاش زیاد باشه)
2- قاتل(جایی ک پلیساش باهوش باشن)
3-هکرم خوبه
4-رییس یا حالا یکی از اعضای مهم ی باند
5-ی ادم گوشه گیر ک روی ی کوه سرسبز با فاصله از ی روستا زندگی میکنه
6-ی بوکسور حرفه ای
7-بادیگارد ی ادم معروف(ن ک ی بازیگر و ... مثلا ی رییس پلیس یا ی مقام بالای نظامی یا مقام خیلی بالای سیاسی)
8-ی پزشک جاشم نمیدونم
9-ی نوازنده پیانو


پ.ن. زیادی روانیم ن؟
 

Naghmeh08

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
454
امتیاز
5,859
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1405
1.بازیگر تو انگلیس یا آمریکا
2.دکتر
3.خواننده تو ایران(ترکیه ام خوبه ولی ایرانی باشم فقط اونجا زندگی کنم):joy::slightly_smile_face:
4.نویسنده و شاعر
5.نوازنده گیتار و پیانو
6.برنامه نویس
7.معلم
8.یه هنرمند(معمار،نقاش اصن هرچی)
9.ترجیح می دادم از زندگی اخرم لذت ببرم و حتما شغل خاصی نداشته باشم.هرکاری ک میخوام انجام بدم.یه دوست خوب باشم:)
به جز اولی و سومی مکان بقیش مهم نیس:upside_down_face:
 
ارسال‌ها
1,551
امتیاز
27,020
نام مرکز سمپاد
ضروری
شهر
ضروری
سال فارغ التحصیلی
0
داشتم به پرسش مشابهی فکر می‌کردم، یادم اومد که چنین چیزی این‌جا شبیهش وجود داره، اما نه دقیقاً.

می‌خوام به سوال این تاپیک به شیوه‌ی دیگه‌ای پاسخ بدم. اینکه نونوا و نویسنده و ورزشکار و تاجر و ... باشی، بیشتر به جوابِ سوالِ «دوست داشتی چیکاره بودی؟» می‌خوره.

من می‌خوام ۹ نفر رو در تاریخ نام ببرم که دلم می‌خواست جهان رو از منظر اون‌ها برای بازه‌ی محدودی که در اوج فعالیتشون قرار داشتن ببینم. به نظرم این پرسش چالشی‌تریه؛ وگرنه خب به‌طور کلی دلم می‌خواست ریاضیدان، کتاب‌دار، گیمر، gambler، منتقد موسیقی/غذا و آهنگساز باشم که باز همگیش معطوف میشه به من، نه چیز جدیدی که نگرش متفاوت‌تری رو بهم نشون بده.

۱- هیتلر، ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵:
شاید همه دلشون نخواد جای هیتلر باشن، اما من دلم می‌خواد از زاویه‌ی دید هیتلر به تموم قضایا نگاه کنم. هیتلر علاوه بر یک رهبر کاریزماتیک و یک نظامی، یک گیاه‌خوار و یک نقاش هم بود. خیلی تجربه‌ی جالبیه ببینی چه حسی داشت وقتی به عنوان «پیشوا»ی یکی از قدرتمندترین آلمان‌ها و نیروهای جنگی در تاریخ، همه برات به‌صف می‌شدن و این انرژی و نطق برّا از کجای وجودت مترشح میشد، چه حسی داشت لحظه‌ای که از آکادمی هنر اتریش مردود شدی یا لحظه‌ای که بهت میگن نیروهات توسط شوروی نابود شدن و عقب‌نشینی و شکستت حتمیه.

۲- یکی از دانشمندان ریاضی یا فیزیک در تاریخ:
نگرش فردی که آی‌کیوی ماورایی داره به جهان با نگرش امثال من یا بقیه‌ی انسان‌های معمولی تفاوت داره. اون‌ها از یک زاویه‌ای به مسائل و اتفاقات نگاه می‌کنن و اون‌ها رو آنالیز می‌کنن که ما حتی تو خواب هم نمی‌تونیم ببینیم. کیه که دلش نخواد حتی برای یک لحظه هم که شده، از مغز و دوربینِ نگاهِ هاوکینگ یا انیشتین یا ترنس تائو یا ... بیرون رو نظاره و تحلیل کنه. وقتی تقرییاً مسئله‌ای در دنیای فیزیک و ریاضی وجود نداره که نتونی حلش کنی یا دست کم با تفکر براش پاسخی پیدا نکنی. حتی آسون‌ترین سوالات المپیادهای ریاضی برای ماها مشکله حلش، ولی تو کسی هستی که سنگین‌ترین سوالات المپیاد نه تنها برات پیش پا افتاده‌ست بلکه با استفاده از یکی از تئوری‌های خودِ تو طرح میشن! اگه این فکت تورو به وجد نمیاره پس چی میاره؟

۳- آنتوان لاوازیه، ۱۷۷۸ تا ۱۷۹۴:
پیرو مورد قبل، اما نه به خاطر شیمی‌دان‌بودن، بلکه به خاطر اعدامش به وسیله‌ی گیوتین. می‌خوام بدونم وقتی سرت قطع میشه، آیا چشمت هنوز کار می‌کنه تا به بدنت نگاه کنی یا بلافاصله می‌میری؟ اگر اشتباه نکنم خود لاوازیه هم در این مورد کنجکاو بود و سپرد به زیردستاش که اگر سرش رو زدن و تونست این رو بفهمه، بهشون بگه و اون‌ها دقت کنن چقدر زمان می‌بره تا بمیره.

۴- میخائیل بوتوینیک، ۱۹۴۸ تا ۱۹۶۳:
نه تنها یک نخبه در شطرنج به حساب میومد، بلکه مهندس برق و علوم کامپیوتر هم بود و از پایه‌گذاران آنالیز شطرنج به وسیله‌ی کامپیوتر بود. تقریباً اولین کسی که با مفهومی به اسم chess engine آشنا شد و خودش هم یه پا انجین بود :‌)) زندگی جالبی داشت و سبک و استایل زندگیش مورد پسند منه و بین تموم شطرنج‌بازان تاریخ، بوتوینیک از معدود و شاید تنها کسانیه که سواد و تحصیلات بسیار خفنی هم داشت. معمولاً شطرنج‌بازای حرفه‌ای، با همون شطرنج و بردن تورنمنت‌ها ارتزاق می‌کنن و اگر هم سراغ تحصیلات برن، جدیش نمی‌گیرن یا دست کم ربطی به خود شطرنج نخواهد داشت.

۵- آدری هپ‌بورن، ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰:
اینکه از زیباترین زنان تاریخ باشی، تا حدی که تورو به عنوان یک متر و معیار واسه زیبایی درنظر بگیرن و ۹۵٪ مردم هم روی این اتفاق نظر داشته باشن و اون ۵٪ هم احتمالاً یا به دلیل حسادت با این فکت مخالفن یا نابینا هستن، حسیه که کمتر انسانی در این دنیا ممکنه تجربه‌ش کنه. اگرچه که خودم هم کنجکاوم در قالب مونث هم به جهان نگاه کنم و ببینم چه حسی داره و با مذکری که خودم هستم چه تفاوت‌هایی داره، و چه مونثی بهتر از آدری!

۶- یک گی در قرن فعلی به مدت یک روز:
وقتی به مورد قبلی فکر می‌کردم، این یکی هم به ذهنم اومد، که یک مرد چه فعل و انفعالاتی درش ایجاد میشه که نسبت به یک مردِ دیگه گرایش جنسی پیدا می‌کنه و نه تنها این، بلکه نسبت به زن‌ها هم بی‌گرایش میشه. خیلی کنجکاوم بدونم این تمایل و عدم تمایل از کجا میاد و چرا این‌جوریه و داشتنِ چنین حس کاملاً برعکسی چه تأثیراتی می‌گذاره.

۷- نیل آرمسترانگ، ۱۹۶۹:
فضا و فضانوردی، آرزوی هر انسانیه و همه دلشون می‌خواد دست کم یک بار برن به outer space و ببینن چه خبره. شگفت‌انگیزترین چیز ممکن در این جهان، خود جهانه، غیر اینه؟ زمانی که به عنوان اولین انسان، پا رو کره‌ی ماه گذاشتی، چه حسی داشتی؟ وصفش فقط برای نیل آرمسترانگ قابل درکه و بس.

۸- محمد بن عبدالله، ۶۰۹ تا ۶۳۲:
از پیامبر بودن خوشم نمیاد، ولی سوالات زیادی دارم کلاً و دلم می‌خواد ببینم پاسخشون چیه. وحی، جنگ‌های صدر اسلام، زنان پیامبر، وحی (دوباره تأکیدم روی وحیه) و کلاً هر چیزی که ممکنه برای شنونده سوال‌برانگیز باشه رو اگر به‌جای خودِ پیامبر قرار بگیری پاسخش روشن میشه که چی بوده داستان.

۹- برای شماره‌ی نُه کسی به ذهنم نرسید. احتمالاً یکی که تجربه‌ای رو پشت سر گذاشته که خیلی خاص بوده و دیگران قادر به تجربه‌کردنش نیستن یا برای تجربه‌ش باید بهای سنگینی بپردازن. جالب میشه اگر از چشمان این افراد هم به زندگی نگاه کرد.

کلاً به نظرم این حقیقت که آدم تمام طول عمرش فقط با ۲ چشم که اونم مربوط به خودش میشه زندگی رو می‌بینه خیلی بده. شاید اصلاً یکی چشمی برای دیدن نداشته باشه! اون چطور زندگی می‌کنه؟ تصورش از چیزها چیه؟ انسان براش چه ریختیه؟ مفاهیم براش چطور تصویرسازی شدن؟ همون‌طور که نابینا زندگی رو کاملاً متفاوت لمس کرده/دیده، بینایان هم بسته به احساسات و عواطف و میزان فهم و قدرت تحلیل و عقاید و ... شون زندگی رو متفاوت دیدن.
 

هویج🥕

ح. شفاه
ارسال‌ها
43
امتیاز
73
نام مرکز سمپاد
فرزانگان هفت
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1405
خیلی جذابه موضوع
اتفاقا خودم خیلی دلم میخواست چند تا زندگی داشتم چون تقریبا به همه چی علاقه دارم:)
ولی کشورش مهم نیست هر جا باشه=)
۱- زیست شناس ( درمان یه مریضی مهم رو کشف کنم)
۲- ریاضی دان
۳- صخره نورد
۴- سیاستمدار
۵- معلم دبستان
۶- بیکار :))))
۷-طراح لباس ( شهر این یکی لطفا پاریس باشه:) )
۸- شاید جاسوس
۹- نویسنده (اینیکیم نیویورک :))) )
 
بالا