کنکور بحران های بهمن ماه کنکوری ها

  • شروع کننده موضوع
  • #1

Cafune

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
486
امتیاز
11,532
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ساوه
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
الزهرا
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
سلام سلام رفقای کنکوری *---*
تاپیکی که زدم مربوط میشه به "آنفولانزای بهمن ماه"
ویروسی که اکثر بچه های کنکوری تو این دوران باهاش مواجه میشن و نحوه ی برخورد شما با این ویروس، تو ادامه ی مسیر کنکورتون به خصوص دوران عید و بازه ی جمع بندی به شدت تاثیر گذاره.
تو این بازه زمانی بعضی از بچه های کنکوری به خاطر اینکه نمیتونن افکار و سطح استرسشون رو کنترل کنن، دچار افت میشن. در ادامه ی این افت ممکنه تو چرخه ناامیدی بیفتن و بهمن و اسفند رو از دست بدن. و تو بازه ی عید و اردیبهشت که یه کنکوری باید تمام تلاشش رو بکنه، به خاطر اینکه دو ماه رو از دست دادن استرس و عذاب وجدان شدیدی میگیرن و بازم اونجوری که باید نمیتونن از تایمشون استفاده کنن. و اینجوری میشه که به نتیجه دلخواهشون نمیرسن.
به خاطر همین تصمیم گرفتم که تو یه تاپیک جدا درباره این موضوع باهم صحبت کنیم.
من سعی میکنم هر شب بخشی از تجربیات خودم و بقیه دوستان کنکوریم رو در اختیارتون بذارم تا این روزای سخت رو در کنار هم بهتر و با آرامش بیشتری بگذرونیم:RedHeart
 
  • شروع کننده موضوع
  • #2

Cafune

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
486
امتیاز
11,532
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ساوه
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
الزهرا
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
اولین چیزی که میخوام در موردش صحبت کنم احساسیه که اکثر کنکوری ها تو این بازه زمانی تجربه اش میکنن. فرقی هم نمیکنه دانش آموز خیلی ضعیف یا خیلی خفنی باشید. در هر صورت ممکنه چنین افکاری گریبان گیر شما هم بشن. و اون احساس اینه:

"حس می کنم دیگه جونی برای درس خوندن ندارم"

خب؛ قبل از هرچیزی اینو بگم که ما در حال حاضر با دو گروه دانش آموز مواجه میشیم.
دسته اول دانش آموزایی ان که از اول تابستون طبق برنامه آزمونی که شرکت میکنن پیش رفتن و بخش قابل توجهی از مباحث رو به سطح مطلوبی رسوندن.(طبیعیه که بعضی روزها هم به خاطر مریضی، خستگی یا چیزای دیگه از دست داده باشن و عقب موندگی هایی هم داشته باشن. اما در حالت کلی تلاششون رو کردن)
دسته دوم هم شامل دانش آموزایی میشه که به هر دلیلی(ترس از کنکور، اضطراب شدید، مشکلات شخصی و...) نتونستن از تایمشون درست استفاده کنن و دروس رو خوب نخوندن.(منظور من از خوب اینجا کسی هستش که اصلا درس نخونده. چون الان همه ی کنکوری ها حتی تک رقمی ها هم فکر میکنن خوب نخوندن و میتونستن بهتر عمل کنن. این دسته رو فاکتور بگیرید:)))

توصیه ای که میتونم به دانش آموزای گروه اول بکنم اینه که: در حال حاضر همههه ی بچه ها خسته و کلافه ان. تاکید میکنم همه ی بچه ها. پس اول از همه حواستون باشه که به خاطر این خستگی خودتونو سرزنش نکنید. دومین چیزی که باید بهش توجه کنید اینه که این خستگی برای همه ی کنکوری ها یه چالشه. و درست همین موقع که همه خسته ان و خیلیا به خاطر خستگی و ناامیدی دارن روزاشونو از دست میدن و جا میزنن، شما باید تمام تلاشتون رو بکنید. من درک میکنم که الان چقدر همگی شما تحت فشارید. اما منطقی باشید و به خودتون قول بدید تو این دوران نهایت تلاشتون رو بکنید(منظور من از نهایت تلاش این نیست که بشینید از فردا روزی 16 ساعت درس بخونید. نه! هرچقدر که میتونید و توانشو دارید باید تلاش کنید. یه روز مریضید و نهایت توانتون 3 ساعت مطالعه ست و یه روزم شاد و شنگولید و راحت 12 ساعت درس میخونید) توصیه میکنم تو این دوران یه کف ساعت مطالعاتی هم حتما برای خودتون تعیین کنید و به هیچ وجه از اون مقدار کمتر درس نخونید. اینطوری پیوستگیتون تو مسیر درس خوندن حفظ میشه.
در رابطه با دانش آموزای گروه دوم: مراقب باشید بچه ها! اولین تله ای که ممکنه شما توش بیفتید افکارتونه. خیلی از شما هایی که تا الان کم کاری کردید، قطعا عذاب وجدان شدیدی دارید. بعضیاتونم که خیلی بدتر از الان نشستید دارید به پشت کنکور موندن فکر می کنید:| این فکرا رو بریزید دور. با خودتون خلوت کنید. خودتونو ببخشید و سعی کنید گذشته رو رها کنید(چقدر کلیشه ای شد این تیکه). حالا که عذاب وجدان و افکار منفیتون رو ریختید دور، بیاید باهم منطقی فکر کنیم؛ اگه بخوام باهاتون رو راست باشم به نظرم برای بچه های تجربی رسیدن به پزشکی، دندون، دارو شهر تهران یه مقدار سخت و نشدنیه(بازم صددرصد حرف نمیرنم و نمیگم قطعا نشدنیه. من در رابطه با عموم و کلیت بچه های کنکوری حرف میزنم. قطعا خیلی ها بودن که از الان شروع کردن و رتبه زیر 100 هم آوردن. اما بپذیرید که تعدادشون کم بوده). اما اگه به خودتون بجنبید و از تایم باقی مونده تا کنکور به خوبی استفاده کنید قطعا به رشته های تاپ شهرستان ها میرسید. برای بچه های ریاضی هم هنوز فرصت رسیدن به دانشگاه های تهران وجود داره. در رابطه با رشته انسانی هم چیز زیادی نمیدونم و نظری نمیدم.
پس بچه ها یادتون باشه که شما تو تایم باقی مونده میتونید حجم خیلی خوبی از مطالب رو به سطح مطلوبی برسونید و حواستون باشه که خودتونو با بقیه رقباتون مقایسه نکنید. کسی که داره برای مثلا پزشکی تهران تلاش می کنه، اصلا رقیب شما به حساب نمیاد که بخواید خودتون رو باهاش مقایسه کنید. درست مثل این میمونه که یه آدم عادی صبح برای ورزش صبحگاهی بره تو پارک و یه قهرمان المپیکم اونجا ببینه. بعد با خودش بگه"اه. من چقدر بدبختم. ببین اون چقدر خوب ورزش میکنه. من که هیچ وقت به اون نمیرسم پس کلا اصلا ورزش نمی کنم:|" دیدید چقدر غیر عقلانیه؟ پس حواستون باشه که خودتون رو فقط با خودتون مقایسه کنید و تمام تمرکزتون رو روی تلاش خودتون بذارید.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #3

Cafune

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
486
امتیاز
11,532
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ساوه
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
الزهرا
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
در ادامه ی تاپیک میخوام در رابطه با 4 رکنی که ممکنه باعث شه شما بهمن ماه و اسفند ماه خوبی نداشته باشید، صحبت کنم. هر روز میام اینجا و باهم در رابطه با یکیشون بحث می کنیم.

اون 4 تا عامل خانمان سوز برای کنکوریا:
1) دی ماه غمگین
2) رفیق بد
3) سرعت بالای پیشروی آزمون در بهمن و اسفند
4) گفتن جمله: آب از سر ما گذشته ((:
 
  • شروع کننده موضوع
  • #4

Cafune

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
486
امتیاز
11,532
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ساوه
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
الزهرا
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
عامل اول: غم بزرگ دی ماه

اول از همه باید بدونید که هیچی کس دی ماه عالی ای نداشته. در واقع امکان نداره تو این فرصت 30 روزه کسی هیچ مشکلی نداشته باشه. مثلا یه نفر با خانوادش بحثش شده و دو روز درس نخونده، یه نفر به خاطر امتحانای مدرسه از برنامش عقب افتاده و... که همه ی اینا ایده آل و طبیعی ان. پس حواستون باشه به خاطر از دست دادن 2,3 روز یا یه عقب افتاگی کوچیک عذاب وجدان الکی نگیرید.
خب! حالا ببینیم چه عواملی باعث میشن که ما دی ماه غمگین و به دنبال اون بهمن ماه غم انگیز تری داشته باشیم. 3 تا عاملن:
1) آزمون تراز نمیده
2) تبلیغات نامردانه کنکوری
3) معلم ها و مشاورای نادان و خودشیفته

1) اینکه آزمون تراز نمیده یعنی چی؟
خیلی از شما احتمالا بعد از دیدن نتایج آزمون 24 دی قلم چی یه همچین مکالمه ای با خودتون داشتید: "بابا من درسا رو شخم زده بودم. مثلا دینی آزمونو 100 زدم بعد تراز داده 6500:| خب پس من دیگه با این وضعم باید برم بمیرم(دور از جون)"
خب حالا بذارید بهتون بگم که چرا تو چنین آزمونی قلم چی انقدر تراز بدی میده.
علت اولش عدم شرکت بچه های ضعیف توی آزمونه. خیلی از بچه هایی که کنکور براشون مهم نیست با خودشون میگن"ما تازه از امتحانای ترم اول راحت شدیم. بذار یکم استراحت کنیم" و این میشه که یه دفعه تعداد زیادی از جمعیت ضعیف آزمون حذف میشن و اوضاع ترازا به شدت به هم میریزه.
علت بعدیشم خودتون بهتر از من میدونید؛ تقلب. تقلب کردن نه به این معنی که الان بگیم همه بچه ها سوالا رو خریدن یا دارن از رو کلید جواب میدن. نه! اینکه خیلیا فرضا ده دقیقه بیشتر وقت اضافه تو آزمون به خودشون میدن هم تقلب به حساب میاد. میدونید اگه تو کنکورم یهو ده دقیقه به تایم آزمون اضافه کنن چی میشه؟ کلی رتبه ها جا به جا میشه. شاید ده دقیقه تایم کمی به نظر بیاد ولی اگه تو این تایم مثلا 4 تا سوال بیشتر از شیمی حل کنی، کلی تراز و رتبه ها جا به جا میشه.
پس بدانید و آگاه باشید که تراز برای این آزمون اهمیت چندانی نداره. به جای غصه خوردن برای تراز و رتبه تون، تا میتونید رفع اشکال و تحلیل کنید و سعی کنید تمام نکات آزمونو بکشید بیرون.

2) تبلیغات نامردانه کنکوری چی هستن اصلا؟
ببینید بچه ها. شما الان اکثرتون یا استرس دارید، یا ترسیدید یا دائما دارید به اینکه آخرش قراره چی بشه فکر میکنید که تو پستای قبلیم گفتن اینا همشون طبیعی ان. مشاورا و موسسه های کنکوی هم متاسفانه اینو قشنننگ درباره شما میدونن و بعضیاشون از همین موقعیت سواستفاده می کنن. ماهیت این تبلیغات، استرس و به هم ریختگی روانیه. چرا؟ بذارید با یه مثال جالب که چند روز پیش برای خودم پیش اومد بهتون توضیح بدم.
چند روز پیش داشتم تلویزیون نگاه میکردم و کانالا رو جا به جا میکردم که دیدم تو یه شبکه ای یه مشاور کنکور اومده و داره صحبت میکنه. منم از رو بیکاری نشستم به حرفاش گوش دادم. یه دانشجوی پزشکی محمد نامی که فامیلی هم نداشت:)) همراه این آقا بود. بعد این پسره داشت میگفت که من سال اول کنکورم رتبم 94 هزار شد اما سال بعدش با کمک پکیج ها و دی وی دی های این موسسه رتبم سه رقمی شد و به پزشکی رسیدم. بعدشم مشاوره برگشت گفت از ابتدای برنامه تا الان 1100 نفر این پکیج ها رو خریداری کردن. اگر شما هم دوست دارید سال بعد دانشجوی رشته مورد علاقتون باشید، وقتو تلف نکنید و عدد فلانو به فلان شماره ارسال کنید:|
در طول برنامه، این آقای به ظاهر مشاور جوری حرف میزد که حتی منی که کنکور ندارمم باز استرس افتاده بود به جونم و باورم شده بود اگه کسی این پکیجا رو نخره عمرا بتونه جایی قبول شه:)):|
نمونه ی دیگه این تبلیغاتم همین برنامه های مزخرف "پزشکی تهران در 6 ماه" و امثال این هستن.
پس بچه ها لطفا لطفا لطفا گول این تبلیغات بیخود رو نخورید. منطقی فکر کنید. ببینید بهترین کاری که میتونید از الان تا کنکورتون انجام بدید چیه و بر اساس همون برنامه پیش برید. هر چیزی تاکید میکنم هرچیزی تو این دوران استرس شما رو تشدید میکنه یا بار روانی منفی براتون داره، با بی رحمی تمام حذفش کنید و با تمرکز درستون رو بخونید.

3) معلم ها و مشاورای نادان و خودشیفته چه کسایی ان؟
معلما و مشاورایی که بیخود و بی جهت شما رو امیدوار می کنن یا انگیزتون رو میگیرن. مثلا من خودم تو مدرسه ادبیاتم به شدت ضعیف و هندسم به شدت قوی بود. یه بار که معلم ادبیاتمون ازمون امتحان گرفته بود و من طبق معمول گند زده بودم، موقع تحویل برگه بهم گفت "با این وضع تو هیچی نمیشیا. ادبیات مهم ترین درس عمومی کنکوره. همینطوری بخوای تنبلی کنی و نخونی سال بعدم در خدمت کنکوری:|" و من دو روز تماممم داشتم سر این حرفش گریه می کردم. از اونطرفم یه بار دبیر هندسه مون نزدیکای کنکور یه آزمون تستی ازمون گرفت و من نمرم کامل شد. بعد برگشت بهم گفت "آفرین زهرا. تو قطعا امسال زیر 100 میشی"
و من دوباره تا دو روز بعد این حرفش بندری میزدم واسه خودم:))
ولی آیا حرف یکیشون درست از آب در اومد؟ نه! من نه اونقدر گند زدم که پشت بمونم و نه اونقدر ترکوندم که دو رقمی شم.
فکر کنم خودتونم الان فهمیدید چرا نباید به حرف اینجور آدما توجه کرد. صرف اینکه من ادبیاتم ضعیفه قرار نیست کنکورو گند بزنم و همینطور چون هندسه ام قویه هم قرار نیست کنکورو عالی بدم. اما چنین معلمایی که فقط بر اساس درس خودشون نظر میدن و بهت میگن "میتونی" یا "نمیتونی" و مشاورایی که بدون هیچ تحلیل درستی از وضعیت تحصیلیتون بهتون امید کاذب میدن یا روحیه تون رو نابود میکنن، آدمایی هستن که هیچ شناخت و درکی از کنکور ندارن. و حالا وظیفه شما در برابر چنین آدمایی چیه؟! درگیر حواشی نظر دیگران در مورد خودتون نشید. تا روز کنکور حتی نظر خودتونم درباره خودتون مهم نیست. وظیفه شما فقط و فقط تلاش کردنه. وقتتون رو سر این حرفای غیر منطقی تلف نکنید و با آرامش مسیر خودتون رو پیش برید.

حالا شما ممکنه به من بگید: "اوکی آقا. تو درست میگی. ولی من الان یه خروار کتاب رو دستم جمع شده که نخوندم، کلی آدم ترازشون بالای هفت هزاره و از من جلو ترن. من چجوری خودمو برسونم؟"
این دقیقا نکته کلیدی ماجراست که بازی اصلی کنکور دقیقا از همین زمان شروع میشه جایی که یه تراز بالای هفت هزار ممکنه درگیر این حواشی بشه و از مسیر اوت شه و جایی که یه آدمی با تراز 5500 سرشو میندازه پایین و تمام تمرکزشو میذاره رو خودش و روز به روز فرآیند درس خوندنشو بهتر پیش میبره و میشه یکی از همون کسایی که ترازشون پایین بود ولی در آخر به هدفش رسید (:

میدونم پستم زیادی طولانی شد ولی حیفم اومد همه ی این حرفا رو بهتون نزنم. به نظرم ارزش وقت گذاشتن و یه بار خوندنو داره ~. ~
 
  • شروع کننده موضوع
  • #5

Cafune

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
486
امتیاز
11,532
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ساوه
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
الزهرا
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
عامل دوم: رفیق بد

مراحل به فنا رفتن در کنار رفیق بد چه شکلیه؟
1) مرحله ای که شما احساس شکست می کنید.
به عنوان مثال شما امروز یه آزمون بد دادید و حالتون بده و چون میخواید این حال بد و انرژی منفی رو تخلیه کنید، تصمیم میگیرید به دوستتون زنگ بزنید و بهش میگید"ببین! من حالم خیلی بده. ترازم افتضاح شده. اصلا نمیدونم قبول میشم یا نه و... "
2) مرحله ی من از تو بدترم.
تو این مرحله احتمالا با چنین واکنش هایی از طرف دوستتون مواجه میشید. "تو حالت بده؟! هه! بذااار بهت بگم تو جیگر سوخته من چی میگذره. ما تو خونه فلان مشکلو داریم، من و تو دیگه تماشاچی کنکوریم و..."
3) مرحله ای که شما حال بدتون تشدید شده و تلاش می کنید به دوستتون ثابت کنید "تو بدبختی؟! من از تو بد تر تر ترم" و این مکالمه همینطوری ادامه پیدا می کنه تا جایی که برسید به اینکه "اصلا چرا ما باید کنکور بدیم، خیر سرمون بهترین دوران زندگیمونه، کاش اون لک لک هایی که ما رو آوردن یکم بیشتر بال میزدن میفتادیم تو یه کشور دیگه:)) و از این دست حرفا" که واقعا چیزی رو تو اون لحظه حل نمیکنه. بلکه فقط احساس خشم و حسرت آدم رو تشدید میکنه.

این مراحلی که براتون نوشتم، بدترین، بدترین و بدترین آسیب رو به یه دانش آموز کنکوری میزنه.

خب! حالا که فهمیدید رفیق بد کیه وظیفه شما در برابرش چیه؟
(اول از همه اینو داخل پرانتز بگم که این رفیق بد فقط شامل دوست و رفیقای مدرسه تون نمیشه. گاهی شما این احساس منفی رو از طرف یکی از اعضای خانواده تون دریافت می کنید که خیلی عذاب آور تره. در هر دو صورت بهتون میگم که چه کاری باید انجام بدید)

1) اگه در حال حاضر با خوندن این متن متوجه شدید که با رفیق بدی در ارتباطید، بدون هیچ تعارف و رودروایسی ای باهاش قطع ارتباط کنید. خیلی رک با دوستتون صحبت کنید و بهش بگید "من تمایلی ندارم در رابطه با مسائل کنکورم با کسی حرف بزنم. خودم به اندازه کافی ذهنم مشغوله و دوست ندارم بیشتر از این خودمو اذیت کنم" اگر دوستتون پذیرفت که خیلی عالی! دوستیتون رو ادامه بدید اما اگه باز هم احساس کردید اون فرد باعث ایجاد تنش و استرس در شما میشه، بذاریدش کنار و تا کنکور ارتباطتون با اون فرد رو به حداقل برسونید.
(یه نکته ی مهم هم داخل پرانتز بهتون بگم. بعضی وقتا ما آدما ممکنه خودمون رفیق بد خودمون باشیم. چطوری؟! مثلا شما در حال حاضر داخل یه گروهی تو تلگرام عضوید یا پیجی رو دنبال می کنید که دائما بهتون احساس منفی میده. مثلا پیج هایی که از استرس شما برای درآمدزایی خودشون استفاده میکنن که تو پست قبل مفصل دربارش حرف زدیم. یا به عنوان مثال گروه های گزارش کار تلگرامی. خیلی از گزارش های درسی که تو این کانالا گذاشته میشن فیکن. مثلا ممکنه شما یهو با گزارشی مواجه شید که طرف روزانه داره 17 ساعت درس میخونه:| بعد دچار مقایسه بشید و حس کنید تلاش های شما در مقایسه با رقباتون خیلی کمه و...
پس لطفا اگر چنین چیزهایی رو ناآگاهانه تا الان دنبال میکردید، حذفشون کنید و خودتون رو راحت کنید)

2) اما اگر اصلا راهی برای قطع ارتباط کردن نبود باید چی کار کنیم؟ در این صورت شما باید مشکلات و چالش هاتونو مدیریت کنید. مثال میزنم. مثلا شما از مادرتون احساسات منفی ای دریافت می کنید. خب نمیشه که مادرتون رو از زندگی حذف کنید. اما به جاش هرموقع که مامانتون خواست بحث کنکور و درس خوندنو باهاتون باز کنه، یه سری جواب کلی و سر بالا بدید و سریع بحث رو منحرف کنید یه سمت دیگه. مثلا اگه یه وقت اومد راجع به نتیجه آزمونتون سرزنشتون کنه بهش بگید "راستی مامان حالِ دل خودت چطوره؟ خیلی وقته از خاله اینا خبر نداریم؛ اونا خوبن؟ چقدر خوب میشه بعد کنکور باهم یه مسافرت بریم و خوش بگذرونیم" و از این دست حرفا که گفت و گوی شما رو در جهت مثبت پیش میبره و حال جفتتون هم خوب میکنه. در نتیجه تنش هاتون با خانواده تون هم کمتر میشه و بهتر میتونید درس بخونید.

در آخر اگه بخوام حرفای امروزم رو جمع بندی کنم باید بگم که رفقا زندگی ما آدما مثل یه کشتی ای هستش که داره تو آب حرکت میکنه. اون کشتی ماییم و آب افکار و احساسات منفی زندگیه. بعضی مواقع این احساسات منفی مثل یه موج محکم کوبیده میشن به کشتی ما. اما اگه کشتی ما سوراخ نباشه مشکلی براش ایجاد میشه؟ نه! پس شما هم حواستون به سوراخای کشتی تون باشه. هر بار که احساسات بد کنکوری اومد سراغتون، بهشون پا ندید و نذارید مسیر کشتی تون رو منحرف کنن. هنر شما باید این باشه که بین این همه موج منفی کنکوری که اطرافتونه، کشتی رو تو مسیر درستش هدایت کنید و برسونید به همون مقصدی که دوستش دارید ((:

راستی اینم بگم؛ اگه با خوندن حرفام متوجه شدید شما هم گاهی رفیق بد دیگرانید، سعی کنید درستش کنید و دیگه اینجوری نباشید. آفرین """-:
 
  • شروع کننده موضوع
  • #6

Cafune

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
486
امتیاز
11,532
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ساوه
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
الزهرا
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
عامل سوم: سرعت بالای پیشروی آزمون در بهمن و اسفند

بیاید اول از همه به صورت منطقی و نه احساسی و همینجوری الکی، برنامه آزمون قلم چی رو به صورت کلی و جزئی تو دو ماهه پایانی بررسی کنیم.
نگاه کلی به وضعیت آزمون ها: خلاصه مختصر مفید باید بگم سرعت پیشروی آزمون تو این دو ماه مثل میگ میگه. یعنی یهو میبینی که قلم چی کل یازدهم رو تو سه تا آزمون جمع می کنه:|یجورایی انگار سنگ پرتاب کردن گفتن هرجا افتاد باید بچه ها تا همونجا بخونن و آزمون بدن.
نگاه جزئی تر(برای اینکه بفهمیم چه روزایی سرعت آزمون کمتر و چه روزایی سرعت آزمون بیشتره) : خب متاسفانه باید بگم سرعت پیشروی تو سه هفته پایانی بهمن(بعد از آزمون 8 دی) و تمام اسفند ماه بازم مثل میگ میگه. یعنی هیچ دو هفته ای تو این دوران نیست که بخوایم بگیم یه مقدار کارمون سبک تره. این یعنی چی؟! یعنی شما باید تو این دوران ساعت مطالعه تون رو ببرید بالا. اگر شما به فرض مثال در حال حاضر داری 5 ساعت درس میخونی، خب طبیعیه که تو این دو ماه به برنامه آزمون نرسی. پس متناسب با سطحتون و هدفی که دارید ساعت مطالعه تون رو افزایش بدید.

یه نکته ای رو همین جا بهتون بگم بچه ها؛ هدف من از گفتن این حرفا این نیست که ترس و اضطراب به جونتون بندازم و الان شما با خودتون بگید"وای من دیگه بدبخت شدم؛ دیگه خودمو بکشمم قبول نمیشم"
نه! من تا آخر حرفای امروزم بهتون میگم که چجوری با هر سطحی که دارید بهترین استفاده رو از این تایم بکنید و خودتونو بندازید جلو. ببینید بچه ها اضطراب و نگرانی از نادانی و عدم توانایی کنترل شرایط میان. این آگاهی و داناییه که به آدم قدرت تمرکز و کنترل اوضاع رو میده.
در واقع حالا که من فهمیدم سرعت پیشروی آزمون و تدریس معلمام تو بهمن و اسفند زیاده، باید انرژی بذارم و تمام دغدغه های ذهنی و فکریم رو مدیریت کنم تا بتونم عالی درس بخونم

یه نکته ای رو هم اینجا میخوام بهش اشاره کنم که احتمالا الان با خودتون میگید خیلی و شعاری و مسخره ست. ولی به هرحال من میگمش چون شما هم باید حواستون بهش باشه:-"
*تو زمان چالش میشه ستاره شد*
یه مسابقه ی رانندگی رو فرض کنید؛ تا زمانی که جاده صافه همه گاز میدن. هرچقدر شما پاتونو بذارید رو گاز، خب منم گاز میدم و بهتون میرسم. چالش اصلی مسابقات رانندگی موقع پیچه. جایی که خیلیا ترمز میکنن و خیلیا میرن تو دیوار، یکی مثل شوماخر با دقت و تمرکز میره جلو و تو هر پیچ 20 نفر آدمو پشت سر خودش جا میذاره. در واقع همین پیچ ها باعث میشن که شوماخر بتونه از کلی آدم جلو بیفته و قهرمان بشه.
دوران کنکورم سه تا بازه چالشی مهم داره. 1) بهمن و اسفند. 2) اردیبهشت که دوران جمع بندیه. 3) ده روز آخر که صرف مرور و تورق سریع میشه.
دانش آموز آگاه و زرنگ کسی هستش که توی هرکدوم از این چالش ها، 400،300 نفر رو پشت سرش جا میذاره و تا حد توان خودشو جلو میندازه.
با یه مثال براتون توضیح میدم. یه صفی رو تصور کنید که توش 600 هزار نفر ایستادن.حدود 70 درصد این جمعیت آدمایی ان که منفی هم میزنن و به قول خودمون فقط سیاهی لشکرن. به فرض مثال جایگاه من الان تو این صف اینطوریه که هشت هزار نفر جلو تر از منن. به طور متوسط تا اردیبهشت ماه، چیزی حدود 60 درصد از نفرات خوشبختانه یا متاسفانه از ماجرا پرت میشن بیرون. یعنی اگه من هیچ پیشرفتی نکنم و فقط سعی کنم جایگاه خودم رو حفظ کنم، چیزی حدود 4800 نفر رو پشت سر خودم جا میذارم! همینجوری میشه که مثلا شما میبینید پارسال تو مدرسه تون کسایی رتبه آوردن که فکرشم نمیکردید. این افراد درسته که از ابتدای راه وضعیت درسی خفنی نداشتن؛ اما تو هرکدوم از این پیچ ها با تمام سختی هایی که براشون وجود داشته، خودشونو تو مسیر نگه داشتن و در آخر به چیزی که میخواستن رسیدن.
پس یادتون باشه. درسته که الان تو بحرانید و بعضیاتون فشار روانی زیادی روتونه. اما اگه مسیر درست رو ادامه بدید، کلی پیشرفت میکنید و دنباله ی این دو ماهی که خوب درس خوندید، یه اردو عید خفنم خواهید داشت.

خب! احتمالا بعضیاتون الان میگید بسه دیگه. چقدر حرف میزنی. یک کلام بگو ما چی کار کنیم که بتونیم از بقیه سبقت بگیریم. الان میگم بهتون (-;

1) تمرکزت رو گم نکن.
تو این زمان اصلا و ابدا از برنامه آزمونتون جدا نشید(البته بعضی از شما حالا یا مشاور دارید که اون بهتون برنامه میده یا چون دیرتر شروع کردید و عقب موندگی دارین، خودتون یه برنامه درست و اصولی دیگه ای دارید که یه مقدار ممکنه متفاوت از برنامه آزمون باشه. اگه اینجوریه شما هم موظفید کامل برنامه خودتونو اجرا کنید و به هیچ وجه ازش جدا نشید) مثلا اگه 8 بهمن آزمون جمع بندی دهم دادید و دیدید فصل دما و گرما فیزیکتون داغونه یا چند درس آخر دینی دهم رو فراموش کردید، حق ندارید برگردید عقب و دوباره برید سراغ اونا و از اول بخونیدشون. هرچی هست رها کنید و بچسبید به برنامه آزمون. دوران عید و دوران جمع بندی وقت هست که به این مباحث برگردید و مجددا بخونیدشون.

2) رو درس های نقطه قوتتون سرمایه گذاری کنید و از این به بعد با ریزبینی و جزئیات بیشتری اونا رو بخونید. نقاط قوت شما درس هایی ان که در حال حاضر 60 تا 70 درصد میزنید و پتانسیل اینو دارید که تا 90 و یا حتی 100 بِکشیدشون بالا. مثلا اگه میبینی دینیت رو الان راحت 70 میزنی، بچسب بهش و براش وقت بذار که نو کنکور راحت 90 بزنیش. این درسا وحشتناک تراز میدن و کلی رتبه تون رو بهتر میکنن.

3) مراقب درسایی که خیلی توشون ضعیفید هم باشید. این درس ها اونایی ان که شما به طور کلی قدرت زیادی توشون ندارید و زیر 30 درصد میزنید. وظیفه شما اینه که شجاع باشید و با کله برید تو دل این درسا. اگه لازمه براشون کلاس برید، منبعتون رو عوض کنید یا تایم بیشتری بهشون اختصاص بدید. اگر هم تا الان درسی بوده که چون دوسِش نداشتید نخوندینش، باید خودتونو مجبور کنید و بخونیدش. چون همونطور که یه درصد بالا تو یه درس کلی رتبه تون رو بهتر میکنه، یه درصد خیلی پایین هم واقعا شما رو می کشه پایین و تمام زحماتتون به هدر میره. لازم نیست این درسا رو به 80،90 درصد برسونید. همین که به یه درصد معقولی برسونیدشون که تراز خیلی کمی نگیرید، کافیه.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #7

Cafune

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
486
امتیاز
11,532
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ساوه
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
الزهرا
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
عامل چهارم: دیگه آب از سر ما گذشته

با وجود اینکه من تو پستای قبلیم هم اشاره کردم که هنوز برای نتیجه گرفتن و موفق شدن دیر نیست، ممکنه بعضی از شما هنوزم با خودتون فکر کنید برای رسیدن به هدفتون دیر شده و اصطلاحا خیال کنید آب از سرتون گذشته.
چنین تفکری نه 99 درصد بلکه 100 درصد اشتباهه! و من الان با دلیل این موضوع رو بهتون اثبات می کنم.

1) بیاید یه نگاهی بکنیم به نحوه ی طراحی سوالات کنکور.
60 درصد سوالات کنکور سوالات تیپ بندی شده و تیپیکال هستن. یعنی اگه دانش آموزی خوب درس خونده باشه و در آخر جمع بندی درستی داشته باشه، به راحتی میتونه به این سوالا جواب بده. این سوالات در واقع همون سوالایی ان که معمولا تو همه کنکور ها ثابتن و هرسال هم به یه شکلی دوباره تو کنکور تکرار میشن.
25 درصد سوالات کنکور رو سوالات مفهمومی شامل میشن. این سوالات گاهی سختن و گاهی آسون. در واقع سخت یا آسون بودن یه کنکور کاملا به این سوالا بستگی داره. مثلا وقتی میگیم شیمی کنکور 99 خیلی سخت بوده، منظور اینه که اون 25 درصد سوالات به شدت مفهومی طرح شده بودن و خیلی از بچه ها نمیتونستن تو تایم استاندارد به جواب برسن.
15 درصد سوالات کنکور هم سوالای شبه المپیادی هستن. این سوالا به شدت سختن و هرسال هم تو کنکور تکرار میشن. این سوالا همونایی ان که شما باید سر جلسه ازشون بگذرید و تو دامشون نیفتید.

طبق تخمین رتبه قلمچی، اگه یه نفر تو کنکور ریاضی 98 50 درصد از اون 60 سوالات روتین رو تو اختصاصی ها جواب بده و عمومی ها هم به طور میانگین 70 درصد بزنه، رتبه کشوریش زیر 3000 میشه(البته کنکور 98 به شدت ساده بود و خیلی از شما قطعا توانایی کسب درصدای خیلی بالاتری هم دارید) و هم چنین اگه یه نفر تو کنکور ریاضی 99 هم به همین شکل عمل کنه با این تفاوت که اون شیمی سخت رو چیزی حدود 30 درصد جواب بده(که کسب درصد 30 برای شیمی 99 برای کسی که مطالعه داشته کاملا منطقیه) رتبه کشوریش قطعا زیر 1000 میشه! خب به نظر شما از الان رسیدن به چنین درصدهایی سخته؟! کسی چه میدونه؛ شاید اگه از الان خیلی جدی تر مطالعه کنید به درصدای بالاتر از این ها هم برسید.
(من تخمین رتبه رو برای کنکور ریاضی بررسی کردم چون رشته خودم ریاضی بوده و تمام سوالات کنکور های قبلی رو بررسی کردم و از سطحشون خبر دارم. اما در رابطه با کنکور های تجربی سال های قبل اطلاعاتم خیلی دقیق نیستن و نمیتونم نظر بدم که رسیدن به چه درصدی تو هر درس میتونه معقول باشه)

2)بررسی ارزش هر پایه تو کنکور.
میخوایم ببینیم هر پایه چه سهمی از سوالات کنکور رو تشکیل میده.
دهم: 20 درصد
یازدهم: 25 درصد
دوازدهم: ترم اول 29 درصد و ترم دوم 26 درصد

اینجا ارزش نیمسال دوم رو متوجه میشید. ترم دو دوازدهم 26 درصد سوال مستقیم تو کنکور داره. از طرفی ترم دو دوازدهم نسبت به ترم اولش خیییلی خیییلی راحت تره. مثلا شما تو شیمی دیگه با مسائلی مثل اسید و باز یا الکتروشیمی سر و کله نمیزنید و مطالب بیشتر جنبه حفظی پیدا میکنن. یا تو فیزیک دیگه خبری از حرکت شناسی و دینامیک نیست و درسای آخر به شدت راحتن و محاسبات ساده ای دارن.
از اونور شما تو نیمسال دوم باید پایه یازدهم رو بخونید که باز هم به نفعتونه. چرا؟! چون مثلا فیزیک یازدهم نسبت به فیزیک دهم خیلی راحت تره. مبحثی مثل مغناطیس به شدت راحته و محاسبات پیچیده ای هم نداره اما از مباحثی مثل فشار یا دما و گرما سوالات سخت با محاسبات طولانی تری طرح میشه. یا تا اونجایی که میدونم زیست یازدهم ساده تر از زیست دهمه و فقط فصل تولید مثل خیلی چالش برانگیزه. ولی فصلی مثل گوارش تو زیست دهم چیزی نیست که با یه بار خوندن و تو زمان کم جمع بشه و باید حسابی براش وقت بذارید. یعنی شما تو نیمسال دوم فرصت دارید که 51 درصد از مطالب کنکور رو عالی مطالعه کنید و تو تایم های جبرانی مثل عید یا جمع بندی، پایه دهم و نیمسال اول دوازدهمتون هم زنده کنید. واقعا فرصت فوق العاده ای در اختیارتونه اگه ازش عالی استفاده کنید.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #8

Cafune

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
486
امتیاز
11,532
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ساوه
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
الزهرا
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
بچه ها من سعی کردم در مورد همه چیزایی که ممکنه باعث شه تو این دوران حس و حال بدی پیدا کنید صحبت کنم.
اگر با قسمتی از حرفام مخالفید یا اعتراض و شورشی دارید:))همینجا بگید تا دربارش باهم حرف بزنیم.
اگر هم سوالی دارید، همینجا بپرسید تا جایی که بلد باشم حتما بهشون جواب میدم.

امیدوارم این پنج ماه باقی مونده رو به بهترین شکل ممکن بگذرونید و روز کنکور بهترین آزمون زندگیتونو بدید *---*
قدر خودتون رو بدونید و مطمئن باشید لیاقتتون بهترین هاست. لحظه ای به اهدافتون شک نکنید و تا لحظه آخر با قدرت ادامه بدید:BlueHeart
 
بالا