جهانی از شما

  • شروع کننده موضوع
  • #1
ارسال‌ها
1,551
امتیاز
27,016
نام مرکز سمپاد
ضروری
شهر
ضروری
سال فارغ التحصیلی
0
اگر جهان فقط شامل شما می‌بود، چه اتفاقی می‌افتاد؟
سوالم بیشتر از اینکه خلاقیت‌محور باشه فلسفیه ولی چون بار فانتزی زیادی داره، گفتم شاید بهتر باشه همین‌جا بپرسم.

تو انیمه/فیلم دانه‌ی سیب، ریچارد کستنر دیالوگی داره با این مضمون که اساسِ خون‌ریزی‌ها و جنگ‌ها در این دنیا، ناهمسانی‌های فردیه، و اومد به وسیله‌ی دیوایسی به اسم کانکسوس که یه جورایی شبیه ایرپاد بود و مردم ازش برای مکالمه و موسیقی گوش کردن و ... استفاده می‌کردن، مغزشون رو هدف قرار داد و قصدش یکپارچه‌سازی بود. حزب‌های رادیکال و جنایتکار در تاریخ هم خواسته‌شون همچین چیزی بود یعنی همگی یکی باشن و مثل هم فکر کنن.

تصور کنین جهانی رو که فقط شامل «شما» باشه. یعنی ۸ میلیارد انسان که همگی clone شده‌ی شما هستن. برای اینکه کمی balance ایجاد کنم، جنسیت رو هم اضافه می‌کنم و نصفشون جنس مخالفتون باشن (اما همچنان عین شما باشن).
برای اینکه باز هم یه خورده از بارِ unrealistic بودنش کم کنم، میگم همین مردمِ فعلی، اما اندیشه‌ها و سلایق و تفکرات و الگوهای فکری و عادات رفتاری همشون عیناً با شما برابر بود.

چنین دنیایی به نظر شما چطور می‌بود؟ چه چیزاییش بهتر از الان میشد چه چیزاییش بدتر میشد؟ و در کل اصلاً دنیای بدونِ تفاوت‌ها در مقایسه با جهانِ تفاوت‌ها که الان ما توش زندگی می‌کنیم، چه خوبی‌ها و بدی‌هایی داره؟
 

موازی

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
595
امتیاز
15,407
نام مرکز سمپاد
سمپاد شیراز
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
RWTH
رشته دانشگاه
مهندسی برق
خب بستگی داره این «شما»ی نوعی کی باشه.
ولی در کل هر آدم معمولی یه جاهایی ممکنه با خودش هم حتی در صلح نباشه و خواسته ها و اندیشه های متناقض داشته باشه. بعد بستگی داره بقیه ی آدمای کلون شده از فرد اصلی همزمان با هم خواسته های متناقض داشته باشن یا نه. یه مثال خیلی ساده فردی هست که مثلا رژیم غذایی گرفته. یه روزایی میتونه خودش رو کنترل کنه و یه روزایی هم ممکنه نتونه. حالا درمورد بقیه آدمای کلون شده بستگی به این داره که بیشتر به کدوم سمت متمایل شن و کدوم رفتار بچربه که بیشتر به شرایط محیطی شون بستگی داره به نظرم. یعنی همه تصمیم گرفتن رژیم غذایی رو دنبال کنن منتها یکی یه مدت نمیتونه پابند بمونه و اون یکی رعایت میکنه در نتیجه بعد سه ماه اون دو نفر دیگه شبیه هم نیستن.
میخوام بگم حتی الان هم همه آدما خصلت های مشترک دارن و الگوی رفتاری تقریبا یکیه و شاید حتی یکی باشن منتها شرایط محیطی متفاوتشون باعث میشه رفتار های متفاوت یا متضادی رو نشون بدن.
** البته این با فرض یه سری حکم اولیه بود. حالت های مختلف دیگه ای هم میتونه به وجود بیاد.
شاید بعدا درمورد یه الگوی دیگه که همه ی افراد به یک اندازه یک رفتار مشخص رو دنبال میکنن هم بگم. مثلا وقتی همه مردم دنیا به هر دلیلی یک سبک خاص موسیقی رو دنبال میکنن.
یه حالت دیگم اینه که ویژگی های شخصیتی خودمو بیشتر دخیل کنم و بیشتر روی خودم مانور بدم که خب دوست ندارم سوال فلسفی رو خیلی شخصی کنم.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #3
ارسال‌ها
1,551
امتیاز
27,016
نام مرکز سمپاد
ضروری
شهر
ضروری
سال فارغ التحصیلی
0
دوست ندارم سوال فلسفی رو خیلی شخصی کنم.
اصلاً ایرادی نداره اگه هم شخصی‌شده پاسخ بدین، هدفم اتفاقاً این بود که هرکی در اصل دنیای پُر از خودش (یعنی اون شمای نوعی به معنای خودِ پاسخ‌دهنده ست) رو توصیف کنه و واسه همین تو خلاقیت قرار دادم نه تو فلسفه‌.
 

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
کنکوری 1404
ارسال‌ها
3,983
امتیاز
44,451
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
روانی میشدیم بابا
 

Bay Harbor butcher

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
907
امتیاز
10,133
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
0
فکر کنم تنها خوبی ای که داره اینه که به دلیل عدم وجود اختلاف، جنگی به وجود نمیومد. (البته اگه شخصیت شما علاقه ای به جنگ و کشتار نداره!)
ولی فکر میکنم بدی هاش خیلی بیشتر از خوبی هاشه
اخه ما که همه عادت هامون درست نیست. ممکنه با همون عادت غلطمون که کل جامعه هم گرفتارشه، جهان نابود شه
وجود اختلاف باعث رشد ادم ها میشه
 
  • شروع کننده موضوع
  • #6
ارسال‌ها
1,551
امتیاز
27,016
نام مرکز سمپاد
ضروری
شهر
ضروری
سال فارغ التحصیلی
0
دوستان کمی شرح و بسط بدید خب.
ببینید من چطور توصیف می‌کنم؛ این‌جوری:

یک. سناریوی اول - من و کلون‌های من:
در این شرایط، به نظر می‌رسه همگی گرایش به تخصص‌های انتزاعی پیدا کنن و دیگه مشاغلی که نیازمند مهارت‌های یدی و فیزیکی عه به درستی انجام نمیشن چون مردم خودشون رو وقف مطالعه و سرگرمی و تفکر و نوشتن و صحبت و در کل خوش گذروندن می‌کنن و دیگه کسی نمیره ورزش کنه و علاقه‌ای به این کار نداره. یه سری شغل‌ها یا فعالیت‌ها ممکنه به کل معنای خودشون رو از دست بدن، مثل مربی ژیمناستیک، کوهنورد، همچنین مشاغل قضایی، چون جرم و جنایت تقریباً به صفر میل می‌کنه و همگی اتفاقاً اصرار دارن همه چیز بر اساس fairness انجام بشه. تنبلی ممکنه بر کارها غالب شه و کارها به کندی پیش برن و واسه همین تکنولوژی به سرعت سعی می‌کنه به سمتی پیش بره که روبات‌ها اساس کارها رو در دست بگیرن چون انسان حال نداره خیلی حرکت کنه :‌)) نِرد بودنِ نوعِ بشر خیلی بهش کمک می‌کنه تا سریعاً اکتشافات و اختراعات متنوعی رو انجام بده به ویژه اینکه تئوریسین ممکنه تعدادش از عملگراها بیشتر بشه و خب اینم بده چون باید عده‌ای هم باشن تا اون‌ها رو به فعل دربیارن.

دو. سناریوی دوم - من و مردم هم‌فکر من:
قطعاً بهتر از حالت قبله، چون تفاوت‌های فیزیکی وجود داره و البته اگر گرایش به فیلدها و مشاغل رو هم استثنائاً متنوع لحاظ کنم، باعث میشه هرکسی بسته به چیزی که براش ساخته شده کار کنه و این خیلی خوبه، هرکی سر جای خودشه و در جایی قرار داره که باید باشه. مثل الان همه انقدر پخش و پلا و بی‌ربط کار نمی‌کنن و این efficiency رو به شدت بالا می‌بره.

در کل اون‌قدر هم بد نمیشد؛ اگرچه که دیگه مثل الان که تفاوت‌ها به ایجادِ جذابیت‌ها کمک می‌کنن نمی‌بود اما به هر حال رسیدن به هر مطلوبی بهایی داره و اگه بخوایم به همسان شدن برسیم (با تأکید مجدد روی «اگه» ) باید یه چیزایی رو هم حذف کنیم.

به نظرم فکر کردن روی موضوع این تاپیک خیلی به شناخت درونی یه نفر از خودش کمک می‌کنه. اینکه در چه جایگاهی از لحاظ قابلیت‌های فکری فیزیکی اجتماعی قرار داره و نقشی که می‌تونه در همین دنیا ایفا کنه چیه.

+ زیاد هم این تاپیک رو جدی نگیرید؛ جنبه‌ی فان داره بیشتر. D‌:
 

dorincii

ز همه خلق رمیده
کنکوری 1404
ارسال‌ها
349
امتیاز
14,800
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
بَلْدَةً مَیْتاً
سال فارغ التحصیلی
1404
اگه جدی باشیم، به نظرم همه اعتقادات ما با بقیه معنا پیدا میکنه. یعنی اگه همه‌ی جهان به یه چیزی معتقد باشن دیگه اعتقادی وجود نداره، داره؟
مثلا من میام میگم که من به برابری جنسیتی معتقدم، ولی اگه من همه‌ی جهانیان باشم این دیگه یه چیز بدیهیه.

تا حدی دیگه هویت بی معنا میشه.
+
احتمالا کلا کار کردن در زمستون منسوخ می شد و همه به خواب زمستانی فرو میرفتن :))
 
ارسال‌ها
637
امتیاز
7,434
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اشباح
سال فارغ التحصیلی
1405
در مورد کلون‌ها؛ از اونجا که انگار محیط باعث شکل گرفتن یه سری ویژگی‌ها شده، مثل رنگ پوست که تو شرایط آفتابی بخاطر ملانین زیاد تیره می‌شه، حتی اگه همه‌ی جهان یک نفر باشن بازم تغییرات ظاهری و باطنیی به وجود میاد و امکان یکی بودن رو نداریم. نظام اقتصادیی خواهد بود که طبقات مختلف جامعه رو می‌سازه و فرهنگ‌ها و افکار مختلفی بوجود میاره. نهایتا می‌تونه شبیه به چیزی بشه که بین والد و فرزند هست. رفتار مشابه و افکار متفاوت. متفاوت فکر می‌کنیم ولی به یک شیوه.
تازه محیط که هیچ، بعد که با خودمون ازدواج می‌کنیم هر از گاهی تغییرات ژنتیکی پیش میاد و بچه‌مون با ما یکی نمی‌مونه و دوباره تنوع ایجاد می‌شه به مرور قرن‌ها :-"

در صورتی که فقط افکار یکی باشن؛ خب این بدتره ((: در مورد اول تنوع افکاری که لحاظ کردم جهان رو در جهت درست‌تری پیش می‌برد. اینجا قراره همه بر اساس افکار یک فرد نابالغ پیش برن؟ هرج و مرج جهانی رو پیش‌بینی می‌کنم :))
افزایش دزدی، بی‌اعتمادی، دعواهای خیابانی، ناامنی، قوانین سختگیرانه و مجازات‌های غیرمنصفانه، اعتراض سراسری و انقلاب‌های همیشگی‌ و تضادهای پابرجا :-"
ولی خب باز ما هم طبق تجربیات متفاوتمون تغییر می‌کنیم و عوض می‌شیم .--.
--------
ولی اگه دنیا مثل من باشه از لحاظ تنوع علایق چیزی کم نمیاریم فقط اینکه خیلی تنبلیم و هیچ‌کاری پیش نمی‌بریم ((((:
 
بالا