شما هم؟

  • شروع کننده موضوع
  • #1

Mobina :)

کاربر فعال
ارسال‌ها
37
امتیاز
298
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
یه شهری
سال فارغ التحصیلی
1406
من دیگه واقعا تحملش برام سخت شده.
تا بخوام کاری کنم غیر مجاز میشه واسم
بخوام تو حیاطمون بخندم دعوا میشم چون دخترم و باید آبروی خونه رو حفظ کنم.(تنها تو خونه من دخترم)
تا بخوام کتاب بخونم میگن دختر فلانه علانه
تا بخوام بزم بیرون میگن نباید بری بیرون
تا بخوام یه چیز بگیرم میگن نباید بگیری دخترا باید با شرایط بسازن(میخواستم کتاب بگیرم)
تا بخوام یه چیزی رو انتخاب کنم من نظری واسه دادن نباید داشته باشم چون هر چی بگیرم باید صورتی و... باشه
وقتی ۲ ثانیه بیکار میشینم میگن دختر باید آشپزی کنه و خونه رو تر و تمیز کنه و منو با بقیه مقایسه میکنن
وقتی میخوام درمورد المپیاد حرف بزنم میگن دختر نمیتونه بره المپیاد چون ذهنش علانه فلانه
حتی نمیتونم توی تابستون علاقه مو دنبال کنم نمیتونم مهارت های مورد علاقه ام رو یاد بگیرم نمیتونم پیانو یاد بگیرم یا به خاطر مرتب نبودن کتابامم تحقیر میشم و فقط به خاطر دختر بودنمه حتی اجازه ندارم درمورد اهدافم صحبت کنم نمیتونم بگم میخوام فلان دانشگاه قبول بشم چون دخترم و ظرفیت ذهنیم کمه و واسه هر کدوم از اینا وقتی دلیل منطقی میخوام جوابم فقط کتک خوردنه.
قبلا وقتی کوچیک بودم میخواستم زود تر بزرگ بشم اما اگه میدونستم قراره اینطور پیش بره هرگز چنین فکری نکردم ولی در هر صورت زمان رو نمیشه نگه داشت و این فقط منم که میتونم به اهدافم برسم و بهشون ثابت کنم که واقعا اینطور نیست.در کل ببخشید اگه وقت تون رو گرفتم این تاپیک صرفا برای درد و دل خودم با خودم بود. 🙏🙏🙏
 

Black_Rose

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
279
امتیاز
3,331
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهرِ دور
سال فارغ التحصیلی
1403
من نمیدونم جای زدن این حرف هست یا نه ولی میگم

تو، زمانی که باید، به نتیجه ای که باید، میرسی.
تو، جایی که باید، راهی که بایدو، پیدا میکنی.
چون تو ااز مشکلی که برات وجود داره آگاهی و برای هر مشکلی که بهش اگاه باشی راه حلی پیدا میکنی.
تو تنها نیستی. تو قوی ای


غیر ازین چنتا جمله، هیچ موجودی که جای تو اون مشکلو (تجربه نه!) زندگی نکرده باشه نمیتونه چیز درست و منطقی دیگه ای بگه.
ولی از صحت همین چنتا جمله مطمئنم.
تو راهتو از کسی نپرسیدی و منم میگم که اصلا نمیتونی بپرسی، ولی بهت اطمینان میدم راهشو پیدا میکنی.
نسبت به خودت صبور باش. خوب فکر کن و از قوی تر شدنی که با درد برات اتفاق میوفته اگاه باش.
 

Black_Rose

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
279
امتیاز
3,331
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهرِ دور
سال فارغ التحصیلی
1403
اینا حرفای انگیزه بخشانه نیست. اینا واقعیتایی راجع به زندگیته که سه سال اینده با لبخندی که به سادگی بدست نیوردی بهشون فکر میکنی.
من نمیدونم چرا هر ادمی سر یه موضوعی باید تایم سختیو تو زندگیش تجربه، راجب همچین چیزی هییچ اگاهی ندارم.
ولی میدونم من و تو و خیلیای دیگه قراره که از پسش بر بیایم.
این حرف و مسیری که برات گفتم یه راه پلست که ما وقتی مشکلی داریم حتی ازینکه این راه پله واقعی باشه مطمئن نیستیم. ولی وقتی چندتا پله رو رفتی بالا خودت به وجودش ایمان میاری. قدم به قدم با هر سختی باشه (نمیگم تسلیم نمیشی چون تصمیمش با توعه باوجود هرچیزی که روش تاثیر بزاره!) میتونی ادامه بدی.

سختیای زیادی تو دنیا وجود داره و ای کاااش که میشد با نگاه کردن بصورت ادما عمق راهی که با تلاش رفتنو فهمید(هرچند بعضی چشما خوب نشونش میدن)
ولی تهش تویی که انجامش میدی. چرا مطمئنم؟ چون یدونه خدا هست، بقیه ادمیم. همه ی مایی که اینجا رو این کره ی خاکی با یه زلزله ممکنه بمیریم با یه معجزه ایمان بیاریم با یه اتفاق دلسرد شیم، با یه لبخند از دنیا خوشمون بیاد و با هرچییییز کوچیکی احساس قدرت کنیم(هرچند که بینهایت غیر منطقی باشه، مثل حس قدرت و قلدری والدین نسبت به فرزند یا ... مثل چیزایی که توی حیات وحش هم هست، کرگدنی که شاخش تیز تره (درحالی که هیچ کرگدنی توی شاخش نقشی نداشته) میشه رئییس و احساس قدرت میکنه و...)؛ همه ی همه ی هممون ادممیم. بعضیا زندگی رو برای بقیه سخت میکنن و حتی با چیزایی که هست بعضیا فکر میکنن میتونن یا واقعا میتونن زندگی رو از دیگران بگیرن، اما چیزی که مسلمه اینه که هیچ انسانی نمیتونه زندگی رو بدون گرفتن جان یه انسان ازش بگیره. میدونی چی میگم؟ من دیدم، من خیلی چیزا از همه نوع تجربه کردم و با اطمینان بهت میگم، میتونی انتخاب کنی جوری زندگی کنی که زندگی ای که میخوای بکنی(مسیری ک میخوای بری و...) رو فقط در صورتی ازت بگیرن که جونتو بگیرن. الان ممکنه بگی غیر ممکنه، اذیت میکنن، ادمایی که درصد زیادی از زندگیت مستقیما تحت تاثیرشونه جلوتو میگیرن و... برا همین میگم نسبت به خودت صبور باش. وقتی زمانش برسه متوجه میشی که ذهنی که توی سرته و روحت تنها چیزای ارزشمند زندگیتن چون هیچ انسانی نمیتونه ازت بگیرشون. ولی اروم اروم پیش برو. باید بجنگی ولی باید یاد بگیری چجوری بجنگی.
بهت اطمینان میدم اسون نیست ولی خیلیا انجامش دادن و تو هم قراره یکی از درخشنده ترین اون خیلیا باشی.
ببین بینهایت بار حد نهایت فشاری که میتونی تحمل کنی و تحمل کردی بالاتر میره.
 

_Hani_

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
718
امتیاز
11,341
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
اسلامشهر
سال فارغ التحصیلی
1405
مگه دخترا چیشون کمه؟
تو یه دختری مهمتر از همه یه آدمی! حق انتخاب داری شاید الان شرایط برات سخت باشه ولی دیر یا زود خودت مستقل میشی
توی زندگی همه ی دخترا بعضی از این موضوع ها هست البته بستگی به عقاید و اصول خانواده هم داره خودتو ناراحت نکن
 

Hami J

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
157
امتیاز
599
نام مرکز سمپاد
علامه حلی یک
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1403
مدال المپیاد
برنز نجوم
اگه کمک میکنه حالت بهتر شه ... بدون فقط دخترا نیستن که همچین مشکلاتی دارن
اکثر نوجوون ها با این مسائل دست و چنجه نرم میکنن ... چه دختر و چه پسر
حالا هرکدوم بسته به جنسیتشون و عقاید مزخرف جامعه که مربوط به اون جنس باشه محدود میشن از چندین جهت
منم از این حرفا هرروز میشنوم. هروقت میخوام یه نظری درباره ی چیزای شخصی (مثل نوع لباس ، بیرون رفتن با دوستا ، و از این دست چیزا ) با این جمله مواجه میشم : "تا وقتی تو این خونه هستی هر کاری ما میگیم باید بکنی ... هروقت رفتی میتونی هر غلطی میخوای بکنی "🙂
فقط یاد گرفتم گوش بدم و در ظاهر قبول کنم. بهترین کاری که میشه کرد همینه
تو هم خودت رو نباز چون همه ی این مشکل ها تا وقتیه که مستقل بشی ... بعدش میتونی هرکاری خواستی بکنی. میتونی هر چقدر دلت خواست بلند بخندی و هیچکس هم نمیتونه بگه "نکن" ... میتونی هر کتابی بخوای بخونی و هیچکس نمیتونه بهت بگه "نکن" ... میتونی هر رنگی و هر لباسی بخوای بپوشی و هیچکس نمیتونه بگه "نکن"
فقط باید صبر کنی و تحملت رو بالا ببری. این روزا هم بالاخره تموم میشه.
امیدوار باش به روز های بهتر ... ولی یادت نره برای رسیدن به اون روزا باید بجنگی
 

Sety

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
733
امتیاز
17,704
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اسلامشهر
سال فارغ التحصیلی
1405
آرتیستای خانم خیلی زیادی و میشناسم و میشناسیم که همچین محدودیتایی داشتن ولی الان یه آرتیست خیلی موفق توی داخل یا حتی شاید خارج کشورن
میخوام بگم یکسری سختی ها هستن حالا با توجه به اصول و عقاید خانواده مقدارش فرق داره
ولی یه چیزی واضحه اونم این که تو قرار نیست تا ابد با خانوادت زندگی کنی بالاخره یه روزی مستقل میشی و ازشون جدا میشی
و قطعا هیچ استقلالی بدون تلاش به وجود نمیاد
فقط میتونم بگم"اجازه نده این محدودیت ها به روح و روان تو صدمه بزنه"
 

Black_Rose

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
279
امتیاز
3,331
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهرِ دور
سال فارغ التحصیلی
1403
به نام خدا
همه این ادمایی ک واست کسشرای انگیزشی گذاشتن دارن گوه میخورن.گوه خالص.تقصیر خودشونم نیستا چون حتی تو وضعیت یه اپسیلون مشابه توعم نبودن.برو یکیو پیدا کن ک وضعیتش شبیه تو باشه حرفاتو بفهمه.برو با اون حرف بزن.اینجا ایرانه کسی کمکت نمیکنه.حتی خودتم به زور و به احتمال خیلی کم بتونی خیلی کم شرایطتتو تغییر بدی.زیاد به اینو و اون دل نبند.فک نکن میتونن واست معجزه کنن.چون نمیتونن و نمیکنن
چه با اطمینان. اصلا تا حالا ندیده بودم کسی حتی راجب مسائل علمی اینقد مطمین باشه🤣
درست میفرمایید من (البته ما) حتمننننن تو شرایط مشابه نبودم که میدونم چی میکشه و چی قراره سرش بیاد و به چی برسه. کااامللن درسته. همینطور به مطمئن بودن و حرف زدن بجای (و درمورد) چیزی که ازش اگاهی ندارید ادامه بدید😂
دوست نداشتم چیزی بگم ولی کار بیهوده متاسفانه زیاد انجام میدم.
 
ارسال‌ها
283
امتیاز
2,909
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1403
رشته دانشگاه
مکانیک
تو یه دوره از زندگی آدم همینجوری میشه همه چیز یه جوریه براش اما کم کم عادت میکنی من که عادت کردم با اینکه خوب نیست
سعی کن به محدودیت ها اهمیت ندی فقط راهی که میخوای بری رو ببین
 

*100RA*

لنگر انداخته
کنکوری 1404
ارسال‌ها
4,061
امتیاز
21,031
نام مرکز سمپاد
MD
شهر
TBZ/M2B
سال فارغ التحصیلی
1404
متاسفانه تو جامعه ما با خانم ها خیلی بد رفتار میشه
خب مثلا چه اشکالی داره یه خانم دوچرخه برونه؟
مگه خانوما انسان نیستن؟
 

Bk_201

کاربر فوق‌حرفه‌ای
کنکوری 1404
ارسال‌ها
714
امتیاز
9,778
نام مرکز سمپاد
دیگه سمپاد نیستم
شهر
به شما ربطی نداره
سال فارغ التحصیلی
1404

melina03

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
کنکوری 1404
ارسال‌ها
2,423
امتیاز
19,925
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
مدال المپیاد
زیست
فعلا بساز...
بعدا ب تخمت بگیر کاری ک دوس داریو بکن...
 
بالا