- شروع کننده موضوع
- #1
- ارسالها
- 468
- امتیاز
- 5,178
- نام مرکز سمپاد
- .
- شهر
- .
- سال فارغ التحصیلی
- 0
چهره هم زیرمجموعه بادی درنظر بگیریم.خب سوژهی تاپیک بعدی سایت هم جور شد.
مرتبطترین انجمن همینه دیگه نه؟
از اولین باری که من راجعبه body neutrality شنیدم وقت زیادی نمیگذره. اول که متوجه شدم یجورایی مقابل body positivity قرار میگیره آماده سخنرانی توی کامنت سکشن بودم، ولی بعد جرقهای زده شد و مجبور به تفحص بیشتر شدم!
بادی پازتیویتی و self love روی کاغذ عالی بهنظر میان. "چی بهتر از اینکه هرجوری که هستیم خودمونو دوست داشته باشیم و دهن هرچی معیار زیبایی هست رو سرویس کنیم؟ یاعلی بگید و عکس و فیلم از "ایراد" هاتون به اشتراک بذارید تا به همه و خودتون بگید اون babe ای که اول ویدیو نشون داده شد الکیه و واقعیت اینه و هنوزم دوست داشتنیه." said کل اینترنت. و به خیلیها کمک شد. خیلیها با دیدن بدن واقعی و چهره بدون آرایش اینفلوئنسرها حس بهتری نسبت به خودشون پیدا کردن. ولی خیلیها هم نه. مشخص شد این جنبش اونقدر که قرار بود باشه inclusive نیست!
- دیدن شکم فلان تیکتاکر از چند زاویه مختلف باعث نشد حس بعضیها نسبت به شکم خودشون تغییری بکنه. دیدن کلی از این ویدیوها باعث شد خود من از هیچوقت تماس تصویری نگرفتن برسم به عکسهای رندوم و کاملا imperfect برای دوستام فرستادن، ولی هنوزم حس دوستداشتنی و زیبا بودن در من نبود و صرفا کمتر به این فکر که "الان اینا دیدن که من زیبا نیستم" اهمیت دادم.
- دوست داشتن بی قید و شرط بدن برای خیلیها غیرواقعی و زیادیه. مثلا کسی که سابقه body shame شدن داره، کسی که معلولیت داره و بدنش روزانه انجام دادن یسری کارهارو براش سخت میکنه، کسی که ترنسجندره، کسی که از eating disorderای رنج میبره. حتی قرار نیست حتما مشکل خاصی وجود داشته باشه، بدن انسان میتونه حتی روزانه تغییر کنه. مسئله اینه که نمیشه احساسیو زوری ایجاد کرد و برای خیلیها الان علاوه بر اینسکیوریتیهای گذشته، حس شرم و عذاب وجدان اینکه نمیتونن بدنشونو دوست داشته باشن هم اضافه شده.
- طبیعتاً وقتی اساس بادی پازتیویتی اینه که من درهر صورت زیبا هستم، دوباره روی اهمیت ظاهر تاکید میشه. اینکه health is self love و تو زیبایی درنتیجه باارزشی و میتونی حس خوبی راجع به خودت داشته باشی.
در مقابل body neutrality میگه wouldn't it be great not to think about your body؟ اینکه بشینیم و به جای درگیر کردن ذهنمون با "اینکه شکم من الان صاف نیست نرماله و من دوستش دارم" کلا بهش فکر نکنیم. اینکه پوسته بیرونی ما معیاری برای سنجیدن ارزش ما نیست و حسی که به خودمون داریم نباید ربطی به ظاهر زیبا/نازیبامون (از نظر خودمون) داشته باشه. و بجای تلاش برای دوست داشتن کارهایی که بدنمون نمیتونه انجام بده، بابت کارهای بی نظیری که انجام میده براش احترام قائل باشیم. ولی مجبور نیستیم لزوما دوستش داشته باشیم.
میون اینهمه عقیده که راجع به appearance آدما وجود داره نظر شما چیه؟ چقدر معتقدید ظاهر یه آدم ارتباط مستقیم با سلامتش داره؟ آیا جنبشهایی مثل fat acceptence با سالم زندگی کردن در تضادن؟
داستان صلح شما با بدنتون چیه؟ با کدوم یکی از دو تفکر neutral یا positive بودن راحت ترید؟
اگه معتقدید یکیشون از اون یکی بهتره، دلیلش چیه؟ غیر از اینه که در هر صورت استیگمایی برای مبارزه کردن وجود داره و باور کردن هیچکدوم از اون یکی راحتتر بهنظر نمیاد؟
به نظرتون عوض کردن معنای زیبایی توی جامعه قابل اجراتر و مفید تره، یا تغییر دادن میزان ارزش زیبایی؟