سایه‌ی انسان دیکتاتور

  • شروع کننده موضوع
  • #1

Araam.

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
6
امتیاز
6
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۳
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1403
هفته‌ی پیش دوستی در رابطه با ویژگی‌های ثابت و یکسانِ تعدادی دیکتاتور مشهور (و فقید) صحبت کرد، اختلالات روانی شناخته‌ شده‌ای رو به اونها نسبت داد و نهایتا بدون ذکر هیچ منبعی برای صحبتهاش، به تحلیلش خاتمه داد.
آیا با استناد به صرف چند اختلال روانی و اصطلاح دهن پر کن، می‌شه دیکتاتوری، زوال جوامع و رنج بشریت در طول تاریخ رو به مُشتی مشکل شحصی تنزل داد؟
 

god of teasing

دلقک جدی
کنکوری 1404
ارسال‌ها
1,379
امتیاز
10,772
نام مرکز سمپاد
تیمارستان فارابی
شهر
کلمه
سال فارغ التحصیلی
1404
باید اول از همه بگم که هیچ اطلاعات مشخصی درین باره ندارم نظری که دارم میدم فقط یه بینش شخصیه و هر انتقادی که ازش بشه رو بطور کامل قبول دارم
و همه افراد دیکتاتور اول یه انسان معمولی بودن حالا به دلایل مختلف تصمیم به رهبری گرفتن
خیلی هاشون از سلاح های گرم و سرد برای قرار گرفتن در راس فدرت استفاده نکردن
از حماقت جمعی استفاده کردن
اگه کتاب رستاخیز لئو تولستوی (اسمش درسته؟) رو خونده باشیو موقعی که میخواستن به دهقان ها در جمع کمک کنن نهایتا به این نتیجه رسیدن که دهقان ها تک تک عاقل و در جمع احمقن
همین برای ما صدق نمیکنه؟
باز هم دارم میگم من هیچ اطلاعاتی ندارم شاید اصن دارم بی ربط حرف میزنیم ولی
دیکتاتور کسیه که مردم خودشون بهش غذا میدن و بهش اجازه صدمه زدن میدن
 

پوریا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
4,626
امتیاز
24,492
نام مرکز سمپاد
helli 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
به نظرم در درجه ی اول نباید در دوگانه ی دیکتاتوری/دموکراسی برتری کامل رو بدیم به دموکراسی.بر حسب کلی ویژگی که یکی از مهمترینشون اقلیم و جغرافیای سیاسی هست دیکتاتوری میتونه گزینه ی بهتر باشه.
شما زمانی که یک دیکتاتور رو بر سر کار میگذارین امید دارین خوب رفتار کنه.علت اینکه بشر کم کم به سمت دموکراسی رفت همین بود که این صرف "امید داشتن" معمولا کافی نیست و باید سازوکارهای کارآمدی هم برای قدرت دادن به فردی و هم برای گرفتن قدرت ازش وجود داشته باشه.اما یادمون نره غلبه ی دموکراسی اقلا در زمانی که ما این بحث رو داریم همچنان کامل نیست.
با این مقدمه در مورد سوالی که مطرح کردید یک تفاوت دیگه رو هم بگم.آیا تمام بدبختی های آحاد بشر از ابتدا ناشی از مفهوم دیکتاتوری و وجود دیکتاتورها بوده یا خیر.من به نظرم اینجا سرنخ بیشتر به شر مطلق احتمالا لازم یعنی دولت ها برمیگرده نه صرفا دیکتاتور و دیکتاتوری.
ویژگی های مشخصی که دیکتاتور رو دیکتاتور میکنه به نظرم برای ریشه کن کردن احتمال دیکتاتورپروری یک جامعه ست،درست یا غلط،نه برای از بین بردن احتمال به قدرت رسیدن دیکتاتور.پژوهش هایی که انجام میدن بیشتر برای اینه که بفهمن تو چه حالت هایی افراد در جامعه،جامعه ستیز میشن.این افراد جامعه ستیز حتی اگر به مناسب سیاسی نرسن هم میتونن آسیب های عمیقی به بطن جامعه وارد کنن.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #4

Araam.

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
6
امتیاز
6
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۳
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1403
به نظرم در درجه ی اول نباید در دوگانه ی دیکتاتوری/دموکراسی برتری کامل رو بدیم به دموکراسی.بر حسب کلی ویژگی که یکی از مهمترینشون اقلیم و جغرافیای سیاسی هست دیکتاتوری میتونه گزینه ی بهتر باشه.
شما زمانی که یک دیکتاتور رو بر سر کار میگذارین امید دارین خوب رفتار کنه.علت اینکه بشر کم کم به سمت دموکراسی رفت همین بود که این صرف "امید داشتن" معمولا کافی نیست و باید سازوکارهای کارآمدی هم برای قدرت دادن به فردی و هم برای گرفتن قدرت ازش وجود داشته باشه.اما یادمون نره غلبه ی دموکراسی اقلا در زمانی که ما این بحث رو داریم همچنان کامل نیست.
با این مقدمه در مورد سوالی که مطرح کردید یک تفاوت دیگه رو هم بگم.آیا تمام بدبختی های آحاد بشر از ابتدا ناشی از مفهوم دیکتاتوری و وجود دیکتاتورها بوده یا خیر.من به نظرم اینجا سرنخ بیشتر به شر مطلق احتمالا لازم یعنی دولت ها برمیگرده نه صرفا دیکتاتور و دیکتاتوری.
ویژگی های مشخصی که دیکتاتور رو دیکتاتور میکنه به نظرم برای ریشه کن کردن احتمال دیکتاتورپروری یک جامعه ست،درست یا غلط،نه برای از بین بردن احتمال به قدرت رسیدن دیکتاتور.پژوهش هایی که انجام میدن بیشتر برای اینه که بفهمن تو چه حالت هایی افراد در جامعه،جامعه ستیز میشن.این افراد جامعه ستیز حتی اگر به مناسب سیاسی نرسن هم میتونن آسیب های عمیقی به بطن جامعه وارد کنن.
درود بر شما.
در ابتدا کاملا بیزاری خودم از مفهوم صفر و صدی دیکتاتور و دموکرات رو اعلام می‌کنم و در ادامه، با نظر شما در رابطه با مسئله‌ی دولت و قدرت مرکزی کاملا موافقم.
قصدی هم که از شروع این تاپیک داشتم، نگاه به همین تفکر صفر و صد بود البته از زاویه‌ی دیگه. اینکه آیا فقط یک عامل روانیِ درونی منجر به تولد دیکتاتور می‌شه یا نه (تولد نه به معنای یکباره دیکتاتور شدن، به معنای شروع سیر دیکتاتوری).
سپاسگزارم از اشتراک نظرتون🙏
 
  • شروع کننده موضوع
  • #5

Araam.

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
6
امتیاز
6
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۳
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
1403
باید اول از همه بگم که هیچ اطلاعات مشخصی درین باره ندارم نظری که دارم میدم فقط یه بینش شخصیه و هر انتقادی که ازش بشه رو بطور کامل قبول دارم
و همه افراد دیکتاتور اول یه انسان معمولی بودن حالا به دلایل مختلف تصمیم به رهبری گرفتن
خیلی هاشون از سلاح های گرم و سرد برای قرار گرفتن در راس فدرت استفاده نکردن
از حماقت جمعی استفاده کردن
اگه کتاب رستاخیز لئو تولستوی (اسمش درسته؟) رو خونده باشیو موقعی که میخواستن به دهقان ها در جمع کمک کنن نهایتا به این نتیجه رسیدن که دهقان ها تک تک عاقل و در جمع احمقن
همین برای ما صدق نمیکنه؟
باز هم دارم میگم من هیچ اطلاعاتی ندارم شاید اصن دارم بی ربط حرف میزنیم ولی
دیکتاتور کسیه که مردم خودشون بهش غذا میدن و بهش اجازه صدمه زدن میدن
سلام دوست عزیز.
ضمن‌ تشکر بابت اشتراک نقطه نظرتون، عبارت "تک تک عاقل و جمعا احمق" رو بسیار درک می‌کنم و پاراگراف نهایی، وقتی می‌گیم مردم از راهبرشون (!) دیکتاتور می‌سازند مقصود یحتمل چنین چیزیه. با اینحال فکر می‌کنم تمامی این نکات، دلایل محکمی برای رد این نظریه باشند که یک روانشناس (که از دیدگاه امروز بنظر می‌رسه دارای آرا التقاطی فراوانی بوده) در یک نشست ده دقیقه‌ای بدون هیچ گفتگو و مکالمه‌ای، بتونه به دلایل واضح و شفافِ دیکتاتور شدن یک مرد که امروزه مایه‌ی سرافکندگی ملتشه، پی ببره.
*دوباره پست شد، عذر می‌خوام.
 
بالا