بدترین مسافرتی که رفتید...

  • شروع کننده موضوع
  • توقیف شده
  • #1

دلآرا

کاربر فعال
ارسال‌ها
30
امتیاز
79
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۲
شهر
کیش
سال فارغ التحصیلی
1405
سلااام 💚 اقا من چند روزه اومدیم کیش و به جرئت میتونم بگم مزخرف‌ترین مسافرتی بود که رفتم😐🤌 مسافرت خانوادگی که کلا جالب نیست ولی این بار دیگه....😂
من به امید تفریحات ابی و پاساژ گردی و خلاصه یه مشت رویاهای صورتی اومدم ( چندییین ساعت تو‌ ماشین موندن ؛ غرغرای‌ پسرخاله کوچیکم ؛ و این ها هم بماند🤧)
اول که ما رسیدیم بابام تا قیمتا رو‌میشنید میگفت نااا اینجا خوب‌نیست بیاین بریم یه جای‌دیگه😂( با ادم خسیس مسافرت نرییید) برای بازار هم داداش من شروع کرد به ونگ‌ونگ که من‌ دایناسور بزرگ میخوام و خلاصهههه
شبا هم به جای گشت‌وگذار تو جزیره ساعت ۱۰‌مثل مرغ میخوابیم:///
شما هم هم از این سفرای ناجالب بگید🥲
 

melina03

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
کنکوری 1404
ارسال‌ها
2,423
امتیاز
19,925
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
مدال المپیاد
زیست
مسافرت های همراه فامیل بعد از 11_12 سالگی..
و البته عید گذشته.. هم دو تا کلاسو نتونستم برم..
هم فندکم گم شد..
هم تحمل دعوای کوفتی اینا سر ارث و میراث در صورتی ک مامان بزرگم هنوز زندس.. عوضیا
 

a×(S+n)

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
316
امتیاز
1,124
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1400
رشته دانشگاه
پزشکی
یه بار تو یه مسافرتی مسموم شدم اون واقعا بد بود اول سفرم بود تا حدود 3-4 روز جامو قشنگ کنار دستشویی پهن کرده بوددم نمک آبرود رفته بودیم هوا هم خیلی خوب بود🥲
 

*100RA*

لنگر انداخته
کنکوری 1404
ارسال‌ها
4,060
امتیاز
21,000
نام مرکز سمپاد
MD
شهر
TBZ/M2B
سال فارغ التحصیلی
1404
یبار با پراید رفتیم اهواز
تو اندیمشک انقدر بارون اومد که سیل اومد
مجبور شدیم تو چادرای حلال احمر بخوابیم
بعد چادر بغلی تا نصف شب دعوا کردن
یکیشون کلا قهر کرد رفت
اصلا یه وضعی بود
 

D3la

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
480
امتیاز
4,003
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1400
مسافرت با فامیل مادری. از بس هی میخوردند بعد دم به دقیقه تو راه نگه میداشتن که برن دستشویی یا استراحت کنن:|
 

daedalus

کاربر فعال
ارسال‌ها
40
امتیاز
553
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1403
همین عید امسال که خودم توی شرایط خوبی نبودم از طرف دیگه کسایی که باهاشون همسفر شده بودیم هم این شرایطو بدتر هم می کردن
 
  • شروع کننده موضوع
  • توقیف شده
  • #8

دلآرا

کاربر فعال
ارسال‌ها
30
امتیاز
79
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۲
شهر
کیش
سال فارغ التحصیلی
1405

-Lili-

سیسیِ ملی
ارسال‌ها
1,082
امتیاز
8,052
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
1405
هیچی مثل مسافرتم با دوتا از دوستام و مدیر مدرسه نمیشه
خیلی بد بووووود خیلیییییی
رفته بودیم اصفهان برای مسابقه
یعنی شب که میخواستم بخوابم داشتم به کشتنشون فکر میکردم{ازین فکرای چرتو پرت که الان چاقو رو برمیدارم سریع همشون رو خلاص میکنم و فرار میکنم}
یعنی تو کل 4 روز هر لحظه اش عذاب بود
4 نفر ادم بود یکی از یکی دیوونه تر و وسواسی ترو استرسی تر
مدیرمون پدرمون رو در اورد از بس عکس گرفت.یعنی تو بیشتر عکسا من اخم کردم
من اینطوریم که اگه اعصابم بهم بریزه به روی خودم نمیارمو بعدش گریه میکنم{خیلی چرته}
شب اول که رسیدیم تو اتاق رفتم نشستم یه پاره زااااار زدم
یعنی از زندگی سیر شده بودم
خدا براتون نیاره 🥺 😂
 

Xpac

Physics Fucker
ارسال‌ها
260
امتیاز
609
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
ایذه
سال فارغ التحصیلی
1405
مدال المپیاد
المپیاد کاشتن خیار
منه تهران ندیده رو بردن تهران
نمیدونم چم شد مثل سگ مرده افتاده بودم رو مبل اونم کجا
یه جای دیگه تو کرج
بد ترین موقع زندگیم بود
فقط برج میلاد رو دیدم و توش گشت زدم
دیگه هیچی از تهران ندیدم
 
ارسال‌ها
962
امتیاز
4,957
نام مرکز سمپاد
شهیداژه ای
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1402
دانشگاه
IUT
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
افتضاح ترین مسافرتی که رفتیم، حدودا ۱۱ سال پیش بود رفتیم خرم آباد. اینقد این مهمونسراش گرم و مزخرف بود که اصن نمیشد بمونی توش. کلا خیلی داغون بود
 
ارسال‌ها
1,246
امتیاز
9,076
نام مرکز سمپاد
علامه حلی ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1403
دانشگاه
امیرکبیر
رشته دانشگاه
مهندسی دریا
تلگرام
اینستاگرام
عید 1400 تازه خونمون تو شمال حاضر شده بود
طوری که 28 اسفند کلید رو تحویل گرفتیم و خونه خالی بود و 1 فروردین(حالا اون سال کبیسه بود) مهمون داشتیم!
اینطوری بگم که 30 اسفند که سال تحویل شد هر 5 تامون تی و دستمال بدست بودیم تلویزیون هم برای سال تحویل راه ننداخته بودیم از این سایت های اینترنتی سر ظهر سال رو تحویل کردیم و افتادیم به جون خونه مجددا
حالا این دردسر هاشو و اینکه خونه چون هنوز وسیله ها تکمیل نبود تقریبا خالی بودو و از سرما داشتیم یخ میزدیم به کنار
یک هو چشم بابا تصمیم گرفت به تار دیدن شدید
جوری که قرار بود تا 15 16 فروردین بمونیم شبانه خیلی سریع جمع کردیم 9 ام برگشتیم
و مشخص شد شبکیه بابام اسیب جدی دیده(احتمالا بخاطر فشار هایی که موقع اثاث کشی وارد شده بهش)
و خب اون مسافرت به کل کوفتمون شد و به قولی اون خونه برامون اومد نداشت
عیدی که بعدشم برای همه فاجعه شد با شیوع خیلی سنگین کرونا
 

Rozhee

کاربر جدید
ارسال‌ها
3
امتیاز
2
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نیشابور
سال فارغ التحصیلی
1406
عید امسال رفتیم تهران برج میلاد یعنی واسه هر چیزیش باید تو صف وایمیستادی اولش صف بلیط بود بعد صف آسانسور یعنی هر طبقه که میرسیدیم یکیمون میرفت تو صف وایمیستاد بقیه میرفتن نگاه میکردن بعد باز برمیگشتن اون یارو میرفت نگاه میکرد پاهامون شکست و فکر کنم پنج شیش ساعتی اونجا بودیم فکر کنم این اولین و اخرین باری باشه که بریم برج میلاد 🫤
 
بالا