چرا اجتماع گریز؟

  • شروع کننده موضوع
  • توقیف شده
  • #1

Maryam0

غم بامن زاده شده دیگه رهام نمیکنه...
ارسال‌ها
51
امتیاز
232
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ضروری
سال فارغ التحصیلی
9999
افرادی هستن تو زندگیشون هیچ دوستی ندارن.
میگن ما تنهایی رو ترجیح میدیم و نیازی به شخص دوم نداریم
چرا این افکار رو دارن؟؟؟؟
میگن تنهایی پس خودمون برمیاییم و روابط خوبی با اجتماعی ندارن تو خودشونن
مگه انسان موجودی اجتماعی نیست؟؟
دوست میتونه یه همدرد باشه کسی که تو ناراحتی ها کنارتون باشه مگه نه؟
ترجیح میدن تنها باشن تا اینکه دوستی داشته باشن و بهش وابسته شن
راجب این موضوع میتونین حرف بزنین و نظراتتون رو با ما درمیان بزارین
این افراد افکار پارانوئیدی و اختلالات آگورافوبیا دارن؟


چرا این افراد اجتماع گریز هستن؟
 

*100RA*

از بچه های بیتوین تو واتر
کنکوری 1404
ارسال‌ها
4,013
امتیاز
20,260
نام مرکز سمپاد
شهید مدنی
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1404
شرمنده چون فونت رو مشکی کردی متنت خونده نمیشه و نمیدونم دقیقا موضوع چیه وگرنه نظری میدادم
 
  • شروع کننده موضوع
  • توقیف شده
  • #3

Maryam0

غم بامن زاده شده دیگه رهام نمیکنه...
ارسال‌ها
51
امتیاز
232
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ضروری
سال فارغ التحصیلی
9999

*100RA*

از بچه های بیتوین تو واتر
کنکوری 1404
ارسال‌ها
4,013
امتیاز
20,260
نام مرکز سمپاد
شهید مدنی
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1404
افرادی هستن تو زندگیشون هیچ دوستی ندارن.
میگن ما تنهایی رو ترجیح میدیم و نیازی به شخص دوم نداریم
چرا این افکار رو دارن؟؟؟؟
میگن تنهایی پس خودمون برمیاییم و روابط خوبی با اجتماعی ندارن تو خودشونن
مگه انسان موجودی اجتماعی نیست؟؟
دوست میتونه یه همدرد باشه کسی که تو ناراحتی ها کنارتون باشه مگه نه؟
ترجیح میدن تنها باشن تا اینکه دوستی داشته باشن و بهش وابسته شن
راجب این موضوع میتونین حرف بزنین و نظراتتون رو با ما درمیان بزارین
این افراد افکار پارانوئیدی و اختلالات آگورافوبیا دارن؟
چرااجتماع گریز هستن؟
ببین من بچه که بودم شدیدا اجتماع گریز بودم
چرا؟
چون همه هم سن و سالام تو کوچه و خیابون مسخرم میکردن بعدها که رفتم مدرسه باز اونجا هم منو مسخره میکردن
اینا باعث شده بود که من از بیرون رفتن و معاشرت کردن با آدما نفرت داشته باشم و یجورایی میشه گفت افسرده شده بودم و صبح تا شب از خونه بیرون نمیرفتم

ولی بعد ها که یکم بزرگتر شدم و عقلم به حدی رسید که با کسی که مسخرم میکنه چطور رفتار کنم دیگه قضیه یجورایی تغییر کرد
درسته که الان دیگه مثل قدیما از بیرون نفرت ندارم و میتونم با آدمای مختلف معاشرت کنم و باهاشون دوستی کنم ولی چون اون‌زمان اذیت شدم و ضربه خوردم هنوز یه مقدار اجتماع گریزی رو دارم و دوست هایی که دارم همشون در حد سلام و احوال پرسیه دوست صمیمی نداشتم و ندارم و احتمالا نخواهم داشت
 
  • شروع کننده موضوع
  • توقیف شده
  • #5

Maryam0

غم بامن زاده شده دیگه رهام نمیکنه...
ارسال‌ها
51
امتیاز
232
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ضروری
سال فارغ التحصیلی
9999
ببین من بچه که بودم شدیدا اجتماع گریز بودم
چرا؟
چون همه هم سن و سالام تو کوچه و خیابون مسخرم میکردن بعدها که رفتم مدرسه باز اونجا هم منو مسخره میکردن
اینا باعث شده بود که من از بیرون رفتن و معاشرت کردن با آدما نفرت داشته باشم و یجورایی میشه گفت افسرده شده بودم و صبح تا شب از خونه بیرون نمیرفتم

ولی بعد ها که یکم بزرگتر شدم و عقلم به حدی رسید که با کسی که مسخرم میکنه چطور رفتار کنم دیگه قضیه یجورایی تغییر کرد
درسته که الان دیگه مثل قدیما از بیرون نفرت ندارم و میتونم با آدمای مختلف معاشرت کنم و باهاشون دوستی کنم ولی چون اون‌زمان اذیت شدم و ضربه خوردم هنوز یه مقدار اجتماع گریزی رو دارم و دوست هایی که دارم همشون در حد سلام و احوال پرسیه دوست صمیمی نداشتم و ندارم و احتمالا نخواهم داشت
میتونم بپرسم چرا مورد تمسخر قرار میگرفتی؟
اینکه میگی دوست صمیمی نداری و نخواهی داشت شاید بخاطراین باشه از اصول اخلاقی و همدلی کمی برخورد دار باشی.
 

*100RA*

از بچه های بیتوین تو واتر
کنکوری 1404
ارسال‌ها
4,013
امتیاز
20,260
نام مرکز سمپاد
شهید مدنی
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1404

pomegranate

netherrack
ارسال‌ها
104
امتیاز
631
نام مرکز سمپاد
بهشتی
شهر
سبزوار
سال فارغ التحصیلی
1405
افرادی هستن تو زندگیشون هیچ دوستی ندارن.
میگن ما تنهایی رو ترجیح میدیم و نیازی به شخص دوم نداریم
چرا این افکار رو دارن؟؟؟؟
میگن تنهایی پس خودمون برمیاییم و روابط خوبی با اجتماعی ندارن تو خودشونن
مگه انسان موجودی اجتماعی نیست؟؟
دوست میتونه یه همدرد باشه کسی که تو ناراحتی ها کنارتون باشه مگه نه؟
ترجیح میدن تنها باشن تا اینکه دوستی داشته باشن و بهش وابسته شن
راجب این موضوع میتونین حرف بزنین و نظراتتون رو با ما درمیان بزارین
این افراد افکار پارانوئیدی و اختلالات آگورافوبیا دارن؟


چرا این افراد اجتماع گریز هستن؟
میتونین اطلاعاتتون رو راجب سندروم فرید بیان کنین،متشکر
چون حرف جالبی نمی زنن
 

Amélie

کاربر فعال
ارسال‌ها
23
امتیاز
188
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهریار
سال فارغ التحصیلی
1404
خیلی از ادما در واقع اجتماع گریز نبودن بلکه با برخورد با آدمای نادرست و قضاوت هاشون به یک اجتماع گریز تبدیل شدن...و بعضی از این آدما آنقدر در روابط پیچیده خانوادگي شون غرق شدن که فرصت بهتر شدن و ارتباط برقرار کردن با جامعه رو نداشتن
 

pomegranate

netherrack
ارسال‌ها
104
امتیاز
631
نام مرکز سمپاد
بهشتی
شهر
سبزوار
سال فارغ التحصیلی
1405
چون حرف جالبی نمی زنن
مثلا توی جمع وقتی همسنام درباره اینکه دوستشون با موتور خفتشون کرد صحبت می کنن و روی دستشون که با چاقو حط انداخته شده رو با افتخار نشون میدن من برم چی بگم؟ ازشون تعریف کنم؟
 

Zetsubou Shinji

Evangelion Fan
ارسال‌ها
792
امتیاز
4,709
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1000
من بیشتر از این تعجب میکنم که چطور یکی ممکنه اجتماع و میزان باورنکردنی افتضاح و غیرقابل تحمل بودنشو ببینه، اما همچنان ازش گریزان نباشه. صادقانه بگم که به افراد "غیر جامعه گریز"، که هیچ مشکل خاصی با اجتماع ندارن و راحت میتونن باهاش بسازن، حتی نمیتونم اعتماد کنم و فاقد توانایی شایسته برای قضاوت اخلاقی میدونمشون؛ انگار که مثل دوستی خاله خرسه، هر لحظه میتونن بهم آسیب برسونن و عین همون آدمای تیپیکال جامعن.
 

pomegranate

netherrack
ارسال‌ها
104
امتیاز
631
نام مرکز سمپاد
بهشتی
شهر
سبزوار
سال فارغ التحصیلی
1405
شاید یکی از دلایل دوری از اجتماع کرونا و دوران قرنطینه باشه، از اون موقع سبک زندگی خیلی از تفراد ناخواسته تغییر کرده.
 
  • شروع کننده موضوع
  • توقیف شده
  • #13

Maryam0

غم بامن زاده شده دیگه رهام نمیکنه...
ارسال‌ها
51
امتیاز
232
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ضروری
سال فارغ التحصیلی
9999
یکی از دلایل اجتماع گریزی این باشه که این افراد از بقیه ضربه خوردن حالا به هر طریقی
و آدما وقتی بهت نیاز دارن نزدیکت میشن و کنارت هستن.
 

melina03

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
کنکوری 1404
ارسال‌ها
2,414
امتیاز
19,463
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
مدال المپیاد
زیست
چون ادما مزخرفن... حوصله ی تحمل مسخره بازیاشونو ندارم...
از ی حد بیشتر ب ادما نزدیک بشی حال ب هم زن میشن.. من واقعا دایره ی رفیقامو ی مواقعی تحمل نمیکنم.. ول میکنم میرم.. عادت کردن طفلیا
 

uranuscelona

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
820
امتیاز
10,009
نام مرکز سمپاد
فرز2
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
94
دلایل متفاوتی میتونه داشته باشه. یا این مسئله مربوط به شخصیت اون فرده، که مثلا درونگراست یا اعتماد به نفس پایینی داره، یا مربوط به تجربیاتشه.
به عنوان یه فرد درونگرا با اعتماد به نفس پایین، معمولا توی جمع ها بیشتر شنونده بودم چون یا حس میکردم موضوعاتی که میتونم درموردشون صحبت کنم از نظر بقیه جالب نیستند، یا تجربه ی این رو داشتم که بدلیل صدای ارومم یا شاید هم جالب نبودن حرفم بارها وسط صحبتم بقیه میپریدن و حرفمو قطع میکردند. کم کم هم از جمع ها فاصله گرفتم چون احساس اضافی بودن داشتم.
یا اینکه ممکنه علایق متفاوتی نسبت به جمع های اطرافت داشته باشی و قرار گرفتن توی اون جمع ها حوصلت رو سر ببره یا اتفاقایی که بالا گفتم تکرار بشه که گاها میتونه باعث ایجاد شرم بشه.
اسیب دیدن از ادم ها هم دلیلی هست که تجربیه و باعث میشه به مرور فاصله بگیری و نتونی اعتماد کنی. گاها ادما از حرفات یا رفتارات علیه خودت استفاده می کنن. یا میشنوی که درمورد شخص دیگه ای قضاوت میکنند که قابل تعمیم به خودت هم هست.

شخصا شکست هایی که داشتم هم باعث شد از تمام دوستام فاصله بگیرم چون خجالت میکشیدم در مقابل موفقیت های اون ها (فرضا در کنکور) از شکست های خودم بگم و دیگه احساس تعلقی به اون جمع دوستانه نداشتم. بعدا هم افسردگی این فاصله رو تشدید کرد.

به نظرم با این روندی که در دنیا حاکمه و بعد از کرونا بیشتر هم شد، شاید نشه انسان رو به شدت قبل اجتماعی دونست. چون اجتماع حریم خصوصیش رو زیر سوال میبره، ازش توضیح درمورد خودش میخواد. سبک زندگیش رو ممکنه زیر سوال ببره! با ادم هایی که از دیدگاه شخص مزخرفن دمخور میکنه و ...
 

MohamaD.Z

یک عدد INTP هستم :)
ارسال‌ها
187
امتیاز
1,183
نام مرکز سمپاد
شهید سلطانی ۵
شهر
شهرجدیدهشتگرد
سال فارغ التحصیلی
1401
مدال المپیاد
متاسفانه ندارم :)
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
مهندسی برق
میخوام به سبک احمدی نژاد جواب بدم 🤣

ببینین این چیز مطلقی نیست یعنی شما یکیو بندازین تو انفرادی چه درونگرا چه برونگرا هرچی باشه باز دهنش سرویس میشه اونجا

این کسی که اکثریت بهش میگن اجتماع گریز بر اساس تجربه خودم بیشتر به کسایی گفته میشه که تو محیط های همه شمول مثل مدرسه یا اداره های خاص یا یکسری شبکه های اجتماعی راحت نیستن

یا اینکه بنا به هزار دلیل با یک جای خاص عمومی "مثلا میگم وسایل حمل و نقل عمومی" مشکل دارن چونکه شاید در کودکی یک تصادف بدی کردن یا چیز بدی دیدن و وقتی مثلا همه اکیپ دارن میرن سوار بشن این میگه شما برین من خودم پیاده میام و ائنجا به طرف برچسب اجتماع گریز بودن میزنن

نکته حرفم اینه که اجتماع گریزی چیز مطلقی نیست که ربطی به این گنده گوزی های خودشاخ پندار ها که "اوه مای گاد من از کون فیل افتادم و خیلی خاصم و الان نمیتونم با بقیه مخلوقات ارتباط بگیرم" داشته باشه
یعنی قطعا هرکسی حداقل دو سه تا جای امن و خوب داره که با بقیه بگذرونه
 
بالا