اساسی‌ترین سوال‌ها به نظرم مربوط به بحث تست‌زنی و تحلیل تست و آزمون میشه. اینکه چطوری این فرایند باید انجام شه و سلسله مراتبش به چه شکل هست.
:)))))
سرعت تست زدن زمانی به دست میاد که شما به اون مبحث تسلط پیدا کنی و تقریبا با تیپ تست‌های مختلفش آشنا باشی و نمونه‌هایی ازشون رو کار کرده باشی تا بدونی که به ترتیب چه مراحلی رو باید پیاده کنی. این آشنا بودن با تیپ تست‌های مختلف این نکته رو هم داره که باعث میشه بدونی که کدوم تست‌ها وقت‌گیرتر هستن و در روبرو شدن با یک مجموعه از سوالات (مثل سوالات آزمون)، کدوم سوالات از اولویت کمتری برای حل برخوردار هستن. در کل بعد از یک مدت تست یک مبحث رو زدن به صورت آموزشی، نیاز هست خودت کم کم سعی کنی سریع‌تر عمل کنی و از طرف دیگه وقتت رو کم کم (بسته به تایمی که اون موقع به طور میانگین به هر تست میدی. مثلا اگر هر تست فیزیک رو تقریبا توی ۴ دقیقه حل می‌کنی و این زمان باید به ۱ دقیقه و ۲۰ ثانیه برسه، کم کم با محدود کردن زمان حل کردن هر تست، باید بهش برسی.) محدودتر کنی تا به اون تایم استاندار کنکور (و حتی چند ثانیه کمتر!) برسی. چاره‌ی کار، در کل تست زدن زیاد و تسلط خوب به مباحثه. بعد یک مدت خود انسان عادت میکنه به اینکه به فرض این تعداد تست فیزیک باید تو این مقدار زمان زده بشه. تو این مسئله هم سعی کن تعداد تست‌هایی که تو هر بازه می‌زنی، مشابه آزمونت و مشابه کنکورت باشه. اینطوری خیلی بهتر عادت می‌کنی. عملا یک شبیه‌سازی همیشگی شرایط کنکوره.
من الگوی خیلی مناسبی نیستم ولی خب در کل بخوام بگم، چیزی که خیلی کمک میکنه اینه که شما در درجه‌ی اول تست کافی از هر مبحث بزنید و فکر نکنید اگر آموزش خیلی خوبی از یک مبحث دیدین و آخر همون هفته، درصدی فوق‌العاده بالا زدید، این به این معنیه که شما کاملا به اون مبحث تسلط دارید و این قراره تا آخر سال کنکور باهاتون بمونه. از مبحثی اگر تست نزنید، هر چقدر هم اون رو خوب اون موقع یاد گرفته باشید، بعد یکی دو ماه فراموش میشه و واستون ماندگار نیست. شما حتی اگر تست هم بزنین از یک مبحثی به مقدار خوب و مناسب، بعد چند ماه تسلطتون توش بازم افت میکنه و این ایجاب میکنه شما توی بازه‌های مرورتون، تعدادی تست از مباحثی که در گذشته خوندید بزنید. لذا تست‌زنی رو جدی بگیرید. خیلی زیاد. مورد دومی که خیلی کمک میکنه، آزمون خوب و تحلیل آزمون خوبه. آزمون خوب، شرایط کنکور سراسری رو برای شما شبیه‌سازی میکنه و ذهن شما رو عادت میده به یه ترتیب خاص و چینش و امثالهم و این باعث تسلط شما روی دفترچه‌های کنکور و در نتیجه مدیریت درست اون‌ها میشه. علاوه بر این، زمانی که آزمونی رو خوب تحلیل کنید، هم به هر حال نکاتی رو متوجه می‌شید که شاید بهشون دقت نکرده بودید و هم اینکه تسلطتون تو قسمت‌های مختلف یه سری فصول و مباحث خاص دستتون میاد و می‌فهمید کجاها باید بیشتر کار کنید و کجاها توجه بیشتری لازم دارن.
رتبه کشوریم ۴۰۲۲ بود و تاثیر نهایی، ذره‌ای قابل چشم‌پوشی نبوده و نیست! نهایی چیزی هست که باید با جدیت بهش تو طول سال توجه بشه و بهش پرداخته بشه و ارزشش دست کمی از کنکور نداشت. (با اینکه ما خیلی در طول سال کنکور گذشته شاهد این بودیم که خیلی‌ها آمدن و گفتن که مثلا تاثیرش اونقدر زیاد نیست و از این حرف‌ها. ولی خب با مقایسه‌ی کارنامه‌ها متوجه میشیم این تاثیر خیلی زیاده و باید کسب بشه. از طرفی در کشور ما، شرایط طوری هست که امکان کسب این تاثیر تا حد بالا، برای بچه‌هایی که از حق تحصیل توی مدارس خوب کشور برخوردار هستن، خیلی زیادتر از بچه‌های دیگه‌ست. لذا فکر می‌کنم طور دیگه‌ای می‌تونید روی خودتون حساب کنید! :)
زیست‌شناسی در کل یک چم و خم خاصی داره که مدتی طول می‌کشه انسان باهاشون آشنا بشه و بهشون تسلط پیدا کنه. لذا خیلی نمیشه از ابتدا انتظارات بالایی داشت توی زیست‌شناسی. باید خیلی تست زد و خیلی سوالات مختلف دید تا کم کم پیشرفت حاصل بشه. ولی خب پیشرفتیه که یک جایی به بعد واقعا مشهود و حتی سریعه! به متن کتاب درسی خیلی توجه کنین و در کنارش تست‌های خوب کار کنین و حتما تحلیلشون کنید. (حتی اگر درست بودن کامل پاسخش رو مطالعه کنید)
من به جرئت می‌تونم بگم سختی کنکور دقیقا همون یک سال حفظ روحیه و استمراره‌ست و این چیزی بود که من نداشتمش متاسفانه و خب نمی‌دونم چطوری میشه بهش جواب داد. فقط می‌تونم بگم موقتی و گذراست و زودتر از اون چیزی که فکر کنین تموم میشه. یعنی کنکور یک چیز همیشگی نیست پس طاقت بیارین.
سلام.
من این رو با ماشین حساب زدم و متاسفانه به عدد ۳ ساعت و ۱۳ دقیقه رسیدم. لذا بیاین درباره‌ش صحبت نکنیم. :)))))
فکر می‌کنم درصد بالایی بود و وقتم خیلی صرف بحث آموزش نمی‌شد (مگر در مدرسه)
من نظرم این هست که دانش آموز باید با انواع طرز فکر طراح‌های مختلف آشنا باشه و این، ایجاب میکنه که خودش رو محدود به سوالات یک آزمون آزمایشی خاص نکنه. آزمون‌های خوب هم کم نیستن و ضمن اینکه تاثیرگذاریشون از خیلی کتاب‌ها بالاتر هست. از آزمون‌های خوب من می‌تونم ماز، زیستاز، خیلی سبز و قلم‌چی رو نام ببرم.
من زیاد پایبند به تراز و امثالهم نبودم و تراز هم نداشتم. (چون ثبت نامی نبودم. مگر اینکه خودم حسابش می‌کردم)
به هیچ وجه!
از کلاس موسسه‌ای استفاده نکردم.
نهایی‌ها رو تقریبا از همون مهر با مدرسه پیش بردم و خب خرداد هم بخش زیادی از زمانم رو بهشون اختصاص دادم و با کتاب‌هایی مثل فرمول بیست و پر سوال جمعشون کردم.
فکر می‌کنم زیست‌شناسی.
از پست بالاترم نقل قول می‌کنم:
قطعا مرور با تست.
نتایج خیلی بهتر از انتظارم بود و این خب خیلی مسیر زندگی من رو از اون چیزی که میخواستم برگردوند.
درود بر شما
این خب یک فرایند تدریجیه که باید به مرور و با یه برنامه‌ای اصلاح بشه. شما باید زمان خواب و بیداری متناسب از نظر خودتون رو مد نظر قرار بدید و حالا بسته به فاصله‌ای که ازش دارید، هر شبانه روز یا هر دو شبانه روز، یه تایم معینی بهش نزدیک‌تر بشید. مثلا اگر می‌خواید ۱۱ بخوابید ولی ۱ می‌خوابید، هر شب یک ربع زودتر بخوابید و از اون‌ور هم یک ربع زودتر بیدار شید و این رو کم کم به اون چیزی که می‌خواید نزدیک کنید. اگر کسی هم باشه که صبح چکتون کنه که بیدار باشید و نخوابید خیلی خوبه که این یک مورد رو من مدیون یکی از دوستان خیلی عزیزم بودم. :)
باسلام و تبریک شما دانشگاه سراسری اوردین؟ نمیدونید اخرین رتبه قبولی دارو چه ازاد چه سراسری امسال چند بوده؟
سلام. متشکرم. بله.
