چجوری با چیزهایی که دوست ندارید کنار میاید؟

  • شروع کننده موضوع
  • مدیر کل
  • #1

Admin2

لنگر انداخته
عضو کادر مدیریت
مدیر کل
ارسال‌ها
7,646
امتیاز
37,420
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1389
خیلی چیزها هستند که مطلوب ما نیستند. مثلا اجبارهایی که از طرف جامعه وجود داره. درسی که مجبوری بخونی. کاری که بهش اعتقاد نداری. لباسی که مجبوری بپوشی و ... کلا همه ما یک نوعی زورگویی میشنویم. چجوری با این چیزها کنار میاید؟
 
ارسال‌ها
21
امتیاز
855
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بجنورد
سال فارغ التحصیلی
1402
دانشگاه
علوم پزشکی
رشته دانشگاه
پزشکی
یه اخلاقی دارم که دوست دارم کاری که خیلی واسم سخته و پر استرسه رو زودتر انجام بدم تا سریع تر اسوده شم
این کمک میکنه بدون فکر کردن به سختیش به اسودگی بعدش فکر کنم...
 

Maryam2024

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
7
امتیاز
198
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اهواز
سال فارغ التحصیلی
1399
سوال این هست که اگر مربوط به رشته هست چرا تغییر رشته ندهیم
اگر مربوط به کار هست چرا تغییر کار ندهیم ؟
ایا فکر میکنید دیر شده یا توانشو نداره
چون بودن با چیزی که دوست نداری یک شکنجه هست
 

Retr026

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
کنکوری 1404
ارسال‌ها
1,741
امتیاز
8,075
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
مدال المپیاد
کامپیوتری بودم
تلگرام
عادت، عادت، عادت!
دردی که خیلی تحملش کنی دیگه بی حس میشه و حسش نمیکنی
 

Bay Harbor butcher

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
907
امتیاز
10,132
نام مرکز سمپاد
'
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
0
بعضی وقتا سعی میکنم زاویه دیدمو عوض کنم.
مثلا کنکور. من حالم از کنکور و تک تک تست های شیمی و قلم چی و... بهم میخوره. ولی میدونم که با این نفرت نمیتونم ادامه بدم پس سعی میکنم اینجوری بهش نگاه کنم که مثل یه چالش جدید و سخت میمونه و حس انجام دادنش چقدر جالبه و تو این راه ادم یه جورایی آبدیده میشه. و همچنین سعی میکنم نیمه پر لیوان هم ببینم. مثلا من مدرسه مو دوست دارم واقعا. معلما باحالن کلاسا حال میده دوستام هستن و اینکه 7 ماه اینا بیشتر نیست و سریع تموم میشه.
البته بعضی چیزا هستن که خب... به این راحتی نیست واقعا. راه حل مشخصی براشون نیست. فقط میشه به درد کشیدنش عادت کرد. که خوب نیست اصلا. ولی خود ادمم بعضی وقتا نمیدونه چیکارشون کنه.
 

~HADIS~

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
220
امتیاز
1,323
نام مرکز سمپاد
:)
شهر
...
سال فارغ التحصیلی
1401
رشته دانشگاه
پزشکی
سعی می‌کنم به خودم بقبولونم فلان چیز خیلی خوبه
مشکلی نداره
وگرنه به هیچ وجه نمی‌تونم باهاش کنار بیام
مثلا اون درس و نمی‌خونم کلا اگر نتونم به خودم تلقین کنم که خوبه
 

hypnos

کاربر فوق‌حرفه‌ای
کنکوری 1404
ارسال‌ها
835
امتیاز
15,694
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1404
مدال المپیاد
نقره‌ی ادبی
چونکه الان با بزرگترین چالش عمرم رو به رو هستم و این مشکل عاطفی اجتماعی رو نمی‌تونم حلش کنم.
براش سوگواری می‌کنم، اجازه می‌دم غم تمام وجودم رو بگیره.اما بعد چند روز کم کم از اون حالت رخوت خودم رو اجبارا خارج می‌کنم.
چون من یک اورثینکر هستم، راه گریزی‌ از فکر‌های بیخود و جان فرسا ندارم.
فقط سعی می‌کنم حال خودم رو بهتر کنم.
یه چیزی که هست اینه که هیچ مشکلی صد در صد حل نمی‌شه، بالاخره بعد مدتی باز خودشو نشون می‌ده و این گره‌های پیچ در پیچ مشکلات رو به طنابی بلند بدل می‌کنه.
فقط کاری که می‌شه کرد اینه که مراقب سلامت روان شخصی بود. زاویه دید رو تغییر داد و ....
من تو دوران ابتدایی چالش زیاد داشتم.
همون چالش‌ها باعث شد من تنها کسی باشم از اون مدرسه که دوره اولش رو سمپاد قبول شد.
به هر مشکلی سعی می‌کنم یه جور دیگه نگاه کنم و مثل دوران ابتدایی‌م فکر کنم که بالاخره این ماجرا منو به یک فاطمه بهتر و قوی‌تر تبدیل می‌کنه
 
ارسال‌ها
1,210
امتیاز
8,482
نام مرکز سمپاد
علامه حلی ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1403
دانشگاه
امیرکبیر
رشته دانشگاه
مهندسی دریا
تلگرام
اینستاگرام
سعی میکنم بی اهمیت جلوه بدمش در نگاه خودم البته

اونوقت از یک چیز بی اهمیت خوشم نمیاد

بعضی وقت ها به ضررم میشه بعضی وقت ها به سودم
 

مرغابی

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
336
امتیاز
1,495
نام مرکز سمپاد
حلی ۶
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1406
تلگرام
سعی میکنم اهمیت ندم و مهم نباشه برام
ولی خب یسری چیزا که ادمو واقعا میندازه تو استرس و خب بیش از حد غیرمنطقی و چه بسا اثرشون فاجعه بار تر هستن تو زندگی پیش میان بصورت غیرارادی خندم میگیره ( مثلا یه مثال ضایعی که شاید زیاد هم مهم نباشه ورزش ترم اولم ۱۷ شد بابت سه جلسه غیبت - اخه آدم رو فرمی مثل من ۱۷ ؟ :)) - و اون لحظه که دبیر اینو گفت واقعا داشتم میخندیدم از شدت فشار و عجیب بودن موضوع :| )
 

Strangers

کاربر فوق‌حرفه‌ای
عضو مدیران انجمن
ارسال‌ها
1,295
امتیاز
23,203
نام مرکز سمپاد
علامه حلی۱
شهر
همدان
سال فارغ التحصیلی
0000
رشته دانشگاه
علوم تغذیه
تا حد ممکن میپیچونم و انجام دادنش به تعویق میندازم.
سعی میکنم اگر خیلی مسئله مهمیه محیط رو عوض بکنم یا از ابتدا توی اون جمع شرکت نکنم.
چیزایی هم که مجبورم تحمل میکنم!
 

-Lili-

سیسیِ ملی
ارسال‌ها
1,047
امتیاز
7,380
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
1405
اگه چیز خیلی خاصی نباشه بعد از یه مدت عادت میکنم ، مثل اینکه تو هر روز مجبوری مسواک بزنی ، اولش یه چیز سخت و عذاب اوره ولی بعدش عادت می‌کنی
یه چیزای بزرگ تر هم ، باهاش کنار میام ، با این جمله که تو بدنیا اومدی تا سختی و بدبختی بکشی
باهاشون کنار میام و گریه میکنم، روح و روانمو داغون میکنم و باهاشون کنار میام ، هر لحظه ش تک تک سلولام در عذابن ولی باید باهاشون کنار بیام
 

yusef_Y

کاربر جدید
ارسال‌ها
2
امتیاز
1
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
فردوس
سال فارغ التحصیلی
1406
چه دوست داشته باشی چه دوست نداشته باشی، بلاخره باید باهاش کنار بیای.
فقط کافیه باهاش کنار بیای و شروع کنی🙂 (بهتر از اینه که همش حرص بخوری و خودخوری کنی)
 

نرگسیوم

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
643
امتیاز
4,505
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهرِ هرت
سال فارغ التحصیلی
1406
باید عادت کرد.
باید به عادت کردن هم، عادت کرد.
اگه راجع به درس و کسب یه‌ سری مهارت ها باشه، من خودم آدم خوش‌ذوقی‌ام. یا شایدم دارم کلمهٔ درست رو به کار نمی‌برم؛ در هر صورت به این شکله که مامانم می‌گه نرگس رو هر کلاسی بذاری، حس می‌کنی یه چیزی پیدا می‌کنه که ازش لذت ببره.
شما هم باید از اول به دید مثبت نگاهش کنید و سعی کنید یه چیزی برای لذت بردن پیدا کنی.
راه ساده اینه که روی یه کاغذ، صادقانه وجه‌های خوبش رو بنویسید.
گاهی اوقات هم نه، باید بذاری بقیه به تو عادت کنن، و قبول نکنی. این دو تا پیشنهاد، همه‌جا صدق نمی‌کنن.
 
بالا