داد میزد که نگاهم کن
کشیدنم اشباح از پشت
سمت پنجره که گفت: "بازم کن"
یه سیاره ی زرد، در حال نظاره ی من
نزدیک تر از هر سایه به من
من خیره به این سیاه چاله ی رنگ
-پلکیان،سورنا
So tell me everything is not about me
?But what if it is
Then say they didn't do it to hurt me
?But what if they did
I wanna snarl and show you just how disturbed this has made me
I'm always drunk on my own tears...
?isn't that what they all said
راتو برو مسافر برگشتنت عذابه
من تشنه لب تکیدم آب این طرف گِل آبه
از دورها چه زیباست امواج آبی عشق
اما دریغ و افسوس چون میرسی سرابه
هر یار اهل نیرنگ هر دوست اهل حیله
با پشت خورده خنجر موندم تو این قبیله
جاده دروغ نمیگه ، فریادی از رهایی است
برای پای خسته ، پیغام آشنایی است
کنار خط جاده ، هر سایه بون یه طاقه
یه سرپناه امنه ، تصویری از اتاقه
نشنیده ام من از تو ، یک حرف از صداقت
افسانه های دل را بردم به سوی ظلمت
زهر است در دل جام ، ریزی چو باده در کام
گویند نوش و در دل ، صدها هزار دشنام
آن بهاران کو آن روزگاران کو
زیر باران آن حال پریشان کو
باز آن من آسیمه سر
بی بال و بی پر مانده
جای تنهایی در سینه ها مانده
رفته مجنون و لیلا به جا مانده
از مستی و مینا و می
اشکی به ساغر مانده
گفتم این آغاز پایان ندارد
عشق اگر عشق است آسان ندارد