- ارسال‌ها
- 963
- امتیاز
- 5,050
- نام مرکز سمپاد
- شهیداژه ای
- شهر
- اصفهان
- سال فارغ التحصیلی
- 1402
- دانشگاه
- IUT
- رشته دانشگاه
- مهندسی مکانیک
اینجا قراره درباره اتفاقا و آدمایی که تو ذهنم حک شدن بنویسم...
آینه
- شروع کننده موضوع Mohammad05
- تاریخ شروع
- ارسال‌ها
- 963
- امتیاز
- 5,050
- نام مرکز سمپاد
- شهیداژه ای
- شهر
- اصفهان
- سال فارغ التحصیلی
- 1402
- دانشگاه
- IUT
- رشته دانشگاه
- مهندسی مکانیک
فقط یکسری از این آدما ممکنه از بچه های سایت باشن و فعالیت کنن پس سعی میکنم اسمی برده نشه
- ارسال‌ها
- 963
- امتیاز
- 5,050
- نام مرکز سمپاد
- شهیداژه ای
- شهر
- اصفهان
- سال فارغ التحصیلی
- 1402
- دانشگاه
- IUT
- رشته دانشگاه
- مهندسی مکانیک
P حدود ۱۰ سال پیش اگر جونمو نجات نمی‌داد تا الان زیر خروار ها خاک ۷ تا کفن پوسونده بودم
A:ریدم تو اون اسمت که عین قیافت داغون بود. عین خیالتم نبود و ما و کل کلاسو ول میکردی به حال خودمون
I:پیرسگ بدرد نخوری بود که علاقه و ذوق منو نسبت به درس خوندن و خصوصا ریاضی خوندن ازم گرفت. منو جلوی پدرم و مامانای خایه مال ضایع کرد و به کلی منو از درس توی اون برهه زده کرد.
B:یادته آرش بهترین شاگردت بود و دائم میکوبیدیش تو سر من و بقیه بچه ها؟ یادته ازت سوال می‌پرسیدم بلد نبودی جواب بدی ولی به جاش تو نمره دادن انتقام میگرفتی؟ آرشتم هیچ گوهی نشد پیرزن پول پرست
R:واقعا هم صبور بود، هم خوشگل بود و هم مهربون. هرجا که هستی واقعا ایولا داری
F: کصکش نظر تنگ. به قدری حسود بود که تا یکی یه جایی می‌رسید یا درسش بهتر از اون بود، کونش میسوخت. ریخت گوهشو ۶ سال پیش تو سالن والیبال دیدم که بعدش از کمر مصدوم شدم. بس که چشات شور بود
K:بچه پولدار بود ولی پسر خیلی بامعرفت و با جنبه ای بود. آخرین بار ۶ سال پیش با باباش دیدمش. هرجا هستی بدون خیلی گلی
ادامه دارد...
A:ریدم تو اون اسمت که عین قیافت داغون بود. عین خیالتم نبود و ما و کل کلاسو ول میکردی به حال خودمون
I:پیرسگ بدرد نخوری بود که علاقه و ذوق منو نسبت به درس خوندن و خصوصا ریاضی خوندن ازم گرفت. منو جلوی پدرم و مامانای خایه مال ضایع کرد و به کلی منو از درس توی اون برهه زده کرد.
B:یادته آرش بهترین شاگردت بود و دائم میکوبیدیش تو سر من و بقیه بچه ها؟ یادته ازت سوال می‌پرسیدم بلد نبودی جواب بدی ولی به جاش تو نمره دادن انتقام میگرفتی؟ آرشتم هیچ گوهی نشد پیرزن پول پرست
R:واقعا هم صبور بود، هم خوشگل بود و هم مهربون. هرجا که هستی واقعا ایولا داری
F: کصکش نظر تنگ. به قدری حسود بود که تا یکی یه جایی می‌رسید یا درسش بهتر از اون بود، کونش میسوخت. ریخت گوهشو ۶ سال پیش تو سالن والیبال دیدم که بعدش از کمر مصدوم شدم. بس که چشات شور بود
K:بچه پولدار بود ولی پسر خیلی بامعرفت و با جنبه ای بود. آخرین بار ۶ سال پیش با باباش دیدمش. هرجا هستی بدون خیلی گلی
ادامه دارد...
- ارسال‌ها
- 963
- امتیاز
- 5,050
- نام مرکز سمپاد
- شهیداژه ای
- شهر
- اصفهان
- سال فارغ التحصیلی
- 1402
- دانشگاه
- IUT
- رشته دانشگاه
- مهندسی مکانیک
M:اولین دوستی که دوره راهنمایی پیدا کردم و ۳ سال باهاش رفاقت کردم. آدم خوبی بود اما یه عیب بزرگی که داشت این بود که نمیتونست روی یه هدف تمرکز کنه. هوامو زیاد داشت قدرشو ندونستم
S:اولین خیانت عمرم رو از این شخص دیدم. همیشه دنبال جایگزین کردن بود حتی توی آدما
P بسیار آدم دغل بازی بودی و الان میفهمم که وقتمو تلف میکردم
R:داخل سایت باهاش آشنا شدم. یادمه آشناییمون با یه دعوا شروع شد ولی دوبار جلوی جمع آبرومو خرید و هوام رو داشت. دمت گرم که این مدت کنارم بودی.دلم برای اون موقع تنگ شده.
@Lushato
R:نزدیک به ۵ سال پیش باهاش تو سایت آشنا شدم. الان متوجه شدم تمام وعده هایی که بهم داده بود دروغ بودن. بهم گفت تا شهریور صبر میکنه ولی نکرد. اون موقع حتی وقتی بهش پیام دادم گفت دیگه حرفی نداره. اونجا بود که به ذاتش پی بردم.
S:اولین خیانت عمرم رو از این شخص دیدم. همیشه دنبال جایگزین کردن بود حتی توی آدما
P بسیار آدم دغل بازی بودی و الان میفهمم که وقتمو تلف میکردم
R:داخل سایت باهاش آشنا شدم. یادمه آشناییمون با یه دعوا شروع شد ولی دوبار جلوی جمع آبرومو خرید و هوام رو داشت. دمت گرم که این مدت کنارم بودی.دلم برای اون موقع تنگ شده.
@Lushato
R:نزدیک به ۵ سال پیش باهاش تو سایت آشنا شدم. الان متوجه شدم تمام وعده هایی که بهم داده بود دروغ بودن. بهم گفت تا شهریور صبر میکنه ولی نکرد. اون موقع حتی وقتی بهش پیام دادم گفت دیگه حرفی نداره. اونجا بود که به ذاتش پی بردم.