اتانازی

ارسال‌ها
1,143
امتیاز
28,135
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1402
مدال المپیاد
Used to Bio
رشته دانشگاه
CS
نظرتون درمورد این شیوه از مرگ چیه؟ چقدر اخلاقی می‌بینیدش؟ آیا همچنان خودخواهانه‌ست؟ یا به قدر کافی اخلاقی به‌نظر می‌رسه؟

به نقل از ویکی‌پدیا:
مرگ آسان، مرگ اختیاری یا هومرگی یا یوتانازی (به فرانسوی: Euthanasie، به انگلیسی: Euthanasia) که از زبان یونانی (εὐθανασία) به‌معنی «مرگِ خوب» است، در اصطلاح، شرایطی است که در آن بیمار بنا به درخواست خودش به صورت طبیعی و آرام بمیرد.
کسانی که در شرایط این نوع از مرگ قرار دارند، بیشتر افراد دارای ویژگیهای بیماران لاعلاج یا افرادی که از یک بیماری سخت روانی (اختلال افسردگی اساسی و…) رنج می‌برند و با رضایت خود، از افرادی مثل پزشکان معالج یا پرستاران یا افراد خانوادهٔ خود بخواهند که به آن‌ها در مردن کمک کنند. در زبان فارسی به آن «مرگ شیرین»، «مرگ باوقار»، «مرگ خودخواسته»، «مرگ موقّرانه» یا «مرگ بدون بی‌حرمتی» نیز گفته شده است.
 
به نظر من کاملا به شخص ربط داره ، اگر کسی واقعا میبینه دیگه نمیخواد توی دنیا باشه نمیشه طرف رو به زور نگه داشت
 
بنطر من دلیلی نداره وقتی یه بیماری واقعا علاجی نداره و مرگ باهاش یه پروسه دردناکه امید به _نجات ناگهانی_ داشته باشیم، اگه این قضیه _ناامیدی از خالق_ معنی بشه، استفاده نکردن از روشی با درد کمتر برای همون اتفاق _ناشکری از خالق برای نعمت عقل_ نیست؟
 
من برای جواب به این سوال یه قدم میام عقبتر و تصویر کلی تر رو میبینم.
به طور کلی به نظر من آدم های زیادی نیستن که زندگی فعلی خودشون رو دوست داشته باشن. حتی عموما نسبت به اتفاق افتادن یا ایجاد یک تغییر هم چندان امیدوار نیستن. بابت همینه که عموما افراد یا دارن حرف گذشته و جایی که همه چیز خراب شد رو میزنن یا خودشونو پاس میدن به آینده ای دور که انشاالله همه چیز تو اون خوبه. این موضوع رو هم محدود به جهان مدرن نمیبینم، به نظرم مدرنیته قضیه رو نه بهتر کرده نه بدتر.
حالا در این شرایط، اگر با فرض من موافق بوده باشید البته، بدترین چیزی که میتونه تبدیل به یک فرهنگ در جامعه بشه چیه؟ قطعا تفکر خودکشی.
جامعه برای منافع خودش از ابتدا تا الان گفتمان خودکشی رو غیراخلاقی جلوه داده و در مواجهه با انواع و اقسام اون هم همیشه گاردهای جدی داشته. نباید خودکشی و تفکر تسلیم شدن و پایان دادن جا بیفته چون اگه بیفته جمع نمیشه.
این در حالیه که من اصلا با این محکومیت قاطع خودکشی موافق نیستم، چرا که علی رغم شوق شدید امروزم به زندگی کاملا میتونم حالتی رو در نظر بگیرم که با یکسری تغییرات جدی، زندگی برای من دیگه خواستنی نباشه. زندگی موضوع مطلقا خوبی نیست و ما نمیتونیم از همه انتظار داشته باشیم زندگی هاشون رو به هر قیمتی حفظ کنن. بنابراین من خودکشی نمیکنم و کسی هم بخواد این کارو کنه و بام مشورت کنه بش گزینه های موجود دیگه برای ادامه رو نشون میدم، اما میتونم درک کنم در حالتی بهترین کار خودکشی باشه.
یوتانازی هم به نظرم مشمول همین نتیجه گیریه. با این تفاوت که گارد نسبت به یوتانازی یه مقدار کمتره چون بشر درد جسمانی رو راحتتر میتونه لمس کنه و ممکنه حق بده به فرد.
 
اگه مشکلی که داره غیرقابل حل و لاعلاجه(مثلا یه بیماری سخت جسمی که درمانی براش نیست) موافقم ... بهتره دیگه زجر نکشه.
 
زندگی یک انسان کاملا به خودش مربوطه؛ تنها زمانی که انسان به اراده خودش کاری رو انجام نداده موقعی بوده که متولد شده یا به طور غیرارادی مرده. اراده انسان اینه که زندگیش رو چطوری انجام بده، و این موضوع درمورد مرگش هم صدق میکنه.
توی خیلی از دولت ها اتانازی ممنوع اعلام شده، از باز ترینشون تا بسته‌ترینشون. ولی چیزی که مشخصه اینه که مرگ مردم اصلا برای یک دولت مهم نیست. چیزی که برای دولت‌ها مهمه آمار خودکشی هستش که در سطح جامعه بین المللی میتونه براشون آبروریزی باشه، و بخاطر همین هم هست که اتانازی رو ممنوع میکنن.
 
Back
بالا