- شروع کننده موضوع
- #1
sim sim
کاربر نیمهحرفهای
- ارسالها
- 206
- امتیاز
- 22
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان
- شهر
- مشهد
- دانشگاه
- انشالله شریف
من هم می میرم، اما نه مثل غلامعلي
كه از درخت به زير افتاد،پس گاوان از گرسنگي ماغ كشيدند
و با غيظ ساقه هاي خشك را جويدند
چه كسي براي گاوها علوفه ميريزد؟
من هم مي ميرم،اما نه مثل گل بانو
كه سر زايمان مرد،پس صغرا مادر برادر كوچكش شد
و مدرسه نرفت
و چه كسي جاجيم مي بافد؟
من هم مي ميرم،اما نه مثل حيدر
كه از كوه پرت شد،پس گرگ ها جش گرفتند
و خديجه بقچه هاي گلدوزي شده را در ته صندوقها پنهان كرد
چه كسي اسب ها ي وحشي را رام مي كند؟
من هم مي ميرم،اما نه مثل غلام حسين
از مار گزيدگي،پس پدرش به دره ها و رودخانه هاي بي پل
نگاه كرد و گريست
چه كسي آغل گوسفندان را پاك ميكند؟
من هم مي ميرم،اما در خياباني شلوغ
در برابر بي تفاوتي چشم هاي تماشا
زير چرخ ها بي رحم ماشين
ماشين يك دكتر عصباني
وقتي از بيمارستان دولتي بر مي گردد، پس دو روز بعد
در ستون تسليت روزنامه،زير يك عكس ۶در ۴خواهند نوشت
اي آن كه رفته اي....
چه كسي سطلهاي زباله را پر مي كند؟
(سلمان هراتي)
كه از درخت به زير افتاد،پس گاوان از گرسنگي ماغ كشيدند
و با غيظ ساقه هاي خشك را جويدند
چه كسي براي گاوها علوفه ميريزد؟
من هم مي ميرم،اما نه مثل گل بانو
كه سر زايمان مرد،پس صغرا مادر برادر كوچكش شد
و مدرسه نرفت
و چه كسي جاجيم مي بافد؟
من هم مي ميرم،اما نه مثل حيدر
كه از كوه پرت شد،پس گرگ ها جش گرفتند
و خديجه بقچه هاي گلدوزي شده را در ته صندوقها پنهان كرد
چه كسي اسب ها ي وحشي را رام مي كند؟
من هم مي ميرم،اما نه مثل غلام حسين
از مار گزيدگي،پس پدرش به دره ها و رودخانه هاي بي پل
نگاه كرد و گريست
چه كسي آغل گوسفندان را پاك ميكند؟
من هم مي ميرم،اما در خياباني شلوغ
در برابر بي تفاوتي چشم هاي تماشا
زير چرخ ها بي رحم ماشين
ماشين يك دكتر عصباني
وقتي از بيمارستان دولتي بر مي گردد، پس دو روز بعد
در ستون تسليت روزنامه،زير يك عكس ۶در ۴خواهند نوشت
اي آن كه رفته اي....
چه كسي سطلهاي زباله را پر مي كند؟
(سلمان هراتي)