واژه‌نامه نجومی

  • شروع کننده موضوع
  • #1

trustme

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,810
امتیاز
900
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
کاشان
سال فارغ التحصیلی
1387
دانشگاه
دانشگاه خواجه نصیر طوسی
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
قطبين زمين : بالاترين و پايين ترين نقاط زمين نسبت به استوا كه به قطب شمال و قطب جنوب موسوم هستند.

طول جغرافيايي و نصف النهار :به هر كماني كه از قطب شمال زمين به قطب جنوب وصل كنيم طول جغرافيايي يا نصف انهار می گویند.در اين تقسيم بندي سراسر كره ي زمين را ۳۶۰ نصف انهار پوشش داده است.

نصف النهار مبدا : به نصف انهار ي كه از گرينويچ (ناحيه اي نزديك شهر لندن در انگلستان ) مي گذرد نصف انهار مبدا گويند.لازم به توضيح است كه در زمان هاي بسيار دور اين مكان مبدا ناحيه اي از كشور عزيزمان ، ايران بوده است كه طي يك قرارداد با حاكمان بي خرد آن زمان به گرينويچ انگلستان انتقال يافت !

عرض جغرافيايي: به هر دايره ي فرضي كه موازي با استوا بر روي زمين رسم شود عرض جغرافيايي ميگويند كه بر حسب درجه مي باشد.بر اين اساس استوا عرض جغرافيايي صفر درجه و قطب شمال و جنوب به ترتيب ۹۰ + و ۹۰ - مي باشند.

استوا : دايره اي است فرضي كه كره ي زمين را به دو قسمت مساوي كه نيم كره ي شمالي و نيم كره ي جنوبي نام دارند ، تقسيم مي كند.

كره ي آسمان : از امتداد كره ي زمين تا بي نهايت كره ي بزرگي به دست مي آيد كه به آن كره ي سماوي يا كره ي آسمان گويند كه ظاهرا ستارگان بر روي آن قرار دارند.

استواي سماوي : از امتداد كمربند استوايي زمين تا بي نهايت و ترسيم آن بر روي كره ي آسمان داير ه ي بزرگي بدست مي آيد كه به آن استواي سماوي يا معدل النهار مي گويند و كره ي آسمان را به دو قسمت مساوي تقسيم مي كند.

ميل : به دوايري موازي استواي آسمان كه بر روي كره ي آسمان در نظر گرفته ميشود ميل (declination) مي گويند و آن را با "Dec" نشان مي دهند. ميل بر حسب درجه ميباشد.در اين سيستم استواي سماوي "صفر" و قطبين سماوي ۹۰+ و ۹۰- در نظر گرفته ميشوند.


6f7s42b.jpg


بعد : كمان هايي كه قطب شمال سماوي را به قطب جنوب سماوي متصل مي كنند را بعد (right Assension) مي گويند و آن را با "R.A" نشان مي دهند.در اين سيستم بعد از صفر تا ۲۳ ساعت (در مجموع ۲۴ ساعت) تقسيم بندي شده است.

6bkv04z.jpg


دايرة البروج : از ترسيم مدار چرخش زمين به دور خورشيد دايره ي بزرگي بر كره ي آسمان پديد مي آيد كه به آن دايرة البروج مي گوييم.

منطقة البروج : نواري است به پهناي ۱۸ درجه كه دايرةالبروج در مركز آن قرار دارد.در واقع به امتداد ۹ درجه بالاتر و ۹ درجه پايين تر از دايرةالبروج ، منطقةالبروج گويند.

نقاط اعتدالين : به نقاط تقاطع دايرة البروج و استواي سماوي گره (عقده - Nod - جوزهر - گوزهر) مي گويند.اين دو گره تحت عنوان اعتدال بهاري و اعتدال پاييزي شناخته مي شود و اصطلاحا به اين نقاط اعتدالين مي گويند.

نصف انهار مبدا آسماني : به كماني كه از شمال كره ي آسمان به جنوب كره ي آسمان امتداد مي يابد به نحوي كه از نقطه ي اعتدال بهاري مي گذرد را نصف انهار مبدا آسماني مي گويند.

دوره نجومي : به چرخش كامل يك سياره به دور خورشيد نسبت به يك ستاره ي ثابت را دوره ي نجومي گويند.

دوره هلالي: ‌به چرخش كامل يك سياره به دور خورشيد نسبت به زمين دوره ي هلالي گويند.

مقارنه : هرگاه زمين و خورشيد و يك سياره در يك راستا قرار گيرند به طوري كه خورشيد بين آن دو باشد مقارنه رخ مي دهد.

مقابله : هرگاه زمين و خورشيد و يك سياره در يك راستا قرار گيرند به طوري كه زمين بين آن دو باشد مقابله رخ مي دهد.

واحد نجومي : به ميانگين فاصله ي زمين تا خورشيد( ۱۵۰۰۰۰۰۰۰ كيلوتر) يك واحد نجومي گويند.

قدر ظاهري : واحد سنجش درخشندگي اجرام سماوی است. هرچه قدر جسمی کمتر باشد درخشندگی ظاهری ‌اش بیشتر می‌شود. چشم انسان قادر به ديدن اجرام تا قدر ظاهري 6+ مي باشد . قدر ظاهري خورشيد ۵/۲۶ – است.
 

pariya

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
689
امتیاز
971
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
شیراز
مدال المپیاد
یه حماقتی کردیم یه زمانی :|
پاسخ : اصطلاحات اولیه نجوم

تکینگی: منطقه ای است که تغییر شکال فضا و زمان در آن ، آنقدر شدید است.(برای مثال در سیاهچاله ها ) که معادله ی نسبیت عام ناکار آمد میشود

گرانش کوانتومی: نتیجه تلفیق نسبیت عام با نظریه کوانتوم. انتظار میرود این نظریه بتواند حتی در تکینگی هایی همانند انفجار بزرگ کیهانی، گرانش را توصیف کند

حد نظریه : نظریه نسبیت عام در مقیاس کوچک تر از 100 میلیارد میلیارد بار کوچک تر از پروتون،کم کم کارایی خود را از دست میدهد.
 

el nino

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
469
امتیاز
1,653
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان یک
دانشگاه
امیرکبیر
رشته دانشگاه
هوافضا
پاسخ : واژه نامه نجومی

اهله ی زهره : حالات ظاهری زهره بین 2 مقارنه ی داخلی و خارجی با زمین .

پالسار ( تپ اختر ) : ستارگان نوترونی باقیمانده از انفجار های ابرنواختری که امواج رادیویی با دوره ی منظم گسیل میکنند .

حدّ روچ : اگر شعاع سیاره ای برابر با R باشد ، در فاصله ی 1.44R تا 2.44R از سطح آن هیچ قمری نمیتواند وجود داشته باشد .
 

hassan_m

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
141
امتیاز
246
نام مرکز سمپاد
علامه طباطبایی بناب
پاسخ : واژه نامه نجومی

نقاط لاگرانژ: در مسئله ی سه جسم گرانشی اگر جرم جسم سوم نسبت به دو جسم دیگر قابل اغماض باشد، 5 نقطه ی تعادل برای جرم سوم وجود دارد. یعنی بدون صرف انرژی می تواند موقعیت نسبی خود را نسبت به دو جسم دیگر حفظ کند!
(من خودم عاشق مکانیک لاگرانژی ام x: )
 

سمپادی_ss

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
321
امتیاز
1,407
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
پاسخ : واژه نامه نجومی



اثر زیمان


تغییر طول موج نور گسیل شده از یک چشمه ی نور وقتی که آن چشمه در یک میدان مغناطیسی قرار داشته باشد

اختفا

پنهان شدن یک ستاره یا یک سیاره در پشت ماه. اصطلاح اختفا به هر موردی نیز اطلاق میشود که جرم نجومی بزرگی میان جرم کوچک ونناظر حایل شود

اختلاف منظر

جابه جا شدن ظاهری یک شیء نسبت به زمینه اش که معلول جابه جا شدن ناظر باشد

اختلاف منظر خورشید مرکزی

حرکت ظاهری ستاره های نزدیک نسبت به زمینه ی ستاره های دوردست. این حرکت ظاهری در واقع معلول حرکت انتقالی زمین به دور خورشید است
 

sepi

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
93
امتیاز
174
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
Tehran
دانشگاه
تهران یا بهشتی!
پاسخ : واژه‌نامه نجومی

:)فعالیت خورشیدی(solar activity): زبانه ها، لکه ها، پلاژها و شراره های خورشیدی و مانند آنها؛ فعالیتهایی که بالا یا روی شیدسپهر خورشید رخ می دهد.
خورشید فعال (active sun): حالت خورشید در خلال اوقات غیر عادی اش با تعداد زیادی لکه ها، شراره ها و سایر رویدادهای خورشیدی.
گرفت خورشیدی (solar eclipse): کسوف یا گرفت خورشید.
گرفت حلقوی(annular eclipse): گرفتی خورشیدی که وقتی روی می دهد به علت کوچکتر بودن قطر ظاهری ماه از قطر ظاهری خورشید، حلقه ای از نور خورشید در اطراف ماه دیده می شود.
گرفت جزیی(partial eclipse): گرفت ماه یا خورشید در حالتی که استتار کامل صورت نمی گیرد.
گرفت کلی(total eclipse): *گرفت خورشیدی که در خلال آن قرص ماه شیدسپهر خورشید را به طور کامل می پوشاند./*گرفت ماه که در خلال آن ماه به طور کامل درون بخش تمامسایه سایه ماه قرار می گیرد.
گرفت نیمسایه ای(penumbral eclipse): گرفتی از ماه که در آن ماه فقط از نیمسایه سایه زمین می گذرد.
;;)
 
بالا