- شروع کننده موضوع
- #1
Sampadik
کاربر خاکانجمنخورده
- ارسالها
- 1,666
- امتیاز
- 7,042
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان 1
- شهر
- تــهران
من هم خدایی دارم.خدایی که شب و روز مرا میبیند و با من است.او همواره مراقب من است حتی اگر به یاد او نباشم.حتی اگر از او دوری کنم.خدای من مرا دوست دارد حتی اگر من دوستش نداشته باشم.خدای من خیلی مهربان است.من و او همیشه با هم بازی میکنیم و به گردش می رویم.من همیشه دست هایش را میگیرم اما اگر هم روزی دستش را رها کنم و بروم باز هم مهربان می ماند و به یاد من.او می داند که زود تنها خواهم شد و نزد او باز خواهم گشت.
خدای من زن یا مرد نیست.او دوست من است.خدای من پارس و انگلیسی و روسی نیست و با من به هر زبانی صحبت می کند.خدای من هرجا که باشد باز هم صدای من را میشنود.
خدای من هرگز دری را به رویم نمی بندد و حتی اگر ببندد دری بهتر و بزرگتر برایم باز میکند.او هرگز عصبانی نمی شود و کینه را نمی شناسد.اما بخشش را بهتر از هر کسی می داند.خدای من همیشه به من فرصت خطا کردن می دهد تا بیاموزم.
او بهترین است...
خدای من وقتی بهم میگه باشه چیزی رو که میخوام بهم مید.وقتی میگه صبر کن چیز بهتری رو بهم میده و وقتی میگه نه داره بهترینو برام آماده میکنه.
خدای من زن یا مرد نیست.او دوست من است.خدای من پارس و انگلیسی و روسی نیست و با من به هر زبانی صحبت می کند.خدای من هرجا که باشد باز هم صدای من را میشنود.
خدای من هرگز دری را به رویم نمی بندد و حتی اگر ببندد دری بهتر و بزرگتر برایم باز میکند.او هرگز عصبانی نمی شود و کینه را نمی شناسد.اما بخشش را بهتر از هر کسی می داند.خدای من همیشه به من فرصت خطا کردن می دهد تا بیاموزم.
او بهترین است...
خدای من وقتی بهم میگه باشه چیزی رو که میخوام بهم مید.وقتی میگه صبر کن چیز بهتری رو بهم میده و وقتی میگه نه داره بهترینو برام آماده میکنه.