آورده اند كه...

[mr1991]

متن زيرو من و يكي از دوستام وقتي سوم دبيرستان بوديم نوشتيم تخلصمون مرينا رحمانيه




آورده اند که در در روزگاران کهن شخص متشخصی منسوب به سمپاد در مدخلی تردد می کرد ناگاه در حین تردد به فلان کس دچار شد شخص مذکور پس از اندکی تامل در وجنات نامبرده به سمپادیت وی ایمان آورد چونانکه رنگ رخساره ی خویش به دست فراموشی سپرد و مدهوش گردیده شد... پس از لحظاتی که حال خود بازیافت فرمولاتی چند از ورای اذهان حقیر خویش بر زبان آورد و از سمپود تقاضای توضیحاتی چند از علم الحسابان و علم الفزیا نمود سمپادی در ابتدا به علت کوفتگی ذهن امتناع خویش را اعلام داشت و فرمود بنده ممتنع می باشم و لکن تضرع و خضوع فلان شخص فزونی یافت و دل وی را به رحم همی آورد ناگزیر سمپود بنابر نقل پاره ای توضیحات اجمالی در این راستا گذاشت هرچند پیش می رفت ارتعاشات فزون تری بر قامت شخص ثانی مشهود می گردید تا آن دم که فلانی از فرط تشنج اندامش بر زمین کوفته شد ... سمپود که حضار را چونان یافت لب به سخن گشود و حضار را چنین مستفیذ گردانید

گر نمی دانستمی چون می شود هیچ سعی بر امتناعم نابدی

غیر سمپــادی نشـاید مدخلی بر چنین مثقول نقل کاربدی

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

سمپاد : سازمان پرورش استعداد های درخشان ، تیز هوشان برای جمع آوری اطلاعات بیشتر به روزنامه های قلیل الانتشار و یا پایگاه اینترنتی nodet.net مراجعه کنید

مدخل : محلی برای عبور سمپادی ها ...

فلان کس : غیر سمپادی، کسی که تیزهوش نیست ، کند هوش !!!

دچار شد: هنگامی که یک غیر سمپادی یک سمپادی را در راه می بیند و از او تقاضای صحبت راجع به علم می کند

وجنات : ظاهر

نامبرده : منظور همان فرد سمپادی می باشد

سمپادیت : سمپادی بودن

مدهوش : حالتی که یک فرد غیر سمپادی هنگام مواجه شدن با یک فرد سمپادی ...

فرمولات : مفاهیم دشوار و متکلف که سمپادی ها در زندگی روزمره خویش به راحتی به کار می برند

اذهان : مفهومی انتزاعی برای افراد غیر سمپادی و منصوب به اهل سمپاد

سمپود: اسم فاعل سمپاد ، سمپادی ، اهل سمپاد ، تیزهوش ، کسی که پس از پشت سر گذاشتن آزمون های دشوار وارد مرکز سمپاد میشود

تقاضا : پیشنهاد بی شرمانه!

علم الحسابان: علمی بسیار دشوار که هیچ کس قادر به درک آن نیست به استثنای سمپادی ها که توسط جناب آقای مهندسی علی عطاری مقدم در مدارس سمپاد تدریس می شود

علم الفزیاء : علم فیزیک علمی که تا به حال هیچ شخصی خارج از دایره ی سمپاد قادر نبوده آن را فرا گیرد...

کوفتگی ذهن : حالتی که در آن یک فرد سمپادی طی استفاده های مکرر از مغز گرانبهای خود به آن دچار می شود.

امتناع : قبول نکردن ، رد کردن

ممتنع : لغتی است که یک سمپادی در مواقعی که به علت اشتغال به تحصیل علم فرصت صحبت کردن با کسی ندارد به کار می برد.

تضرع و خضوع : احساسی که یک غیر سمپادی در مقابل یک سمپادی دارد

توضیحات اجمالی: مسائلی که برای یک سمپادی cheap است!!!!!!!!!

راستا : راستای توسعه بخشیدن به اهداف هزاره، حذف به قرینه شعوری!

ارتعاشات : حالتی که در یک فرد در هنگام شروع تشنج دیده می شود

شخص ثانی: منظور همان فلان کس می باشد ، کسی که کند هوش است

اندامش بر زمین کوفته شد: افتاد

حضار : اهالی باصفای محل کسانی که درصحنه حضور دارند در اینجا به معنی مخاطب می باشد.

مستفیذ: بهره مند شدن از دریای علم یک سمپادی!

نابدی : نبودی

نشاید: شایسته نیست ، بی شرمانه است...

مدخل : دخالت کردن ، کاری بی ادبانه

مثقول: سنگین و غیر قابل هضم برای کسانی که در دامنه ی nodet تعریف نشده اند و یا در هاله ای از ابهام به سر می برند

نقل کاربدی : مسائلی که در زندگی یک سمپادی کاربرد زیادی دارد مانند انتگرال، هوپیتال، لگاریتم و ...







تذکره السمپیاء

اثر علامه شیخ السمپاد مرینا پور رحمانی زاده اصل تبار