- شروع کننده موضوع
- #1
EhsanJ
کاربر فوقحرفهای
- ارسالها
- 682
- امتیاز
- 254
- نام مرکز سمپاد
- شهید هاشمی نژاد 1 مشهد
- شهر
- مشهد
- دانشگاه
- دانشگاه فردوسی مشهد
- رشته دانشگاه
- زبان و ادبیات انگلیسی
در این تاپیک واژه های فارسی درج شده است که در زبان انگلیسی استفاده می شود! شما هم اگه از این موارد می دونید؛ بهش اضافه کنید!
1-Nav- ناو: واژه ایرانی به معنی کشتی است وازهمین ریشه ناوبان – ناوخدای (ناخدا) مشتق می شود. درانگلیسی Navigate (کشتی رانی) و (قابل کشتی رانی) Navigator (ملاخ) Navy blue (آبی سیر) و Naval (وابسته به نیروی دریانی) ازهمین ریشه آمده اند.
2- Caravan – کاوران.
3- Arch- قوس: درانگلیسی به مفهوم قوس می باشد. درفارسی "ارک" اراک واریکه داریم که به مفاهیم مرکز قلب وختا قوس به کار رفته اند . چه ارگ شهرغالبا توس مانند ساخته می شده است. واژه اراک ایرانشهر به معنی دل ایرانشهر ومرکز ایرانشهر بوده است. ازهمین ریشه کلمات Archreologg (قوس شناسی وسپس معماری ) و arcae لاتینی (قوس ) گرفته شده است.
4- King- پادشاه : این واژه انگلیسی وKonig آلمانی وواژه های مشابه درسوئدی دانمارکی نروژی فنلاندی وایسلندی ازریشه Kay پهلوی و Kavi اوستایی است. درزبان پشتو خنتما (نجیب زاده وبزرگوار) ودرزبان ترکی خان به اختمال زیاد با این ریشه ها قرابت دارند. توجه کنید کی – کیان Kikg- Kigam KONIG- خان – خنتما – کان.
5- dikar- دینار: پول عربی که ریشه ایرانی اوستایی دارد. Draik نام پول زمان هخامنشیان که درکتاب مقدس تورات وانجیل یاد شده است. مدتی هم یونانیان مسکوک خود را به صورت دریک به کارمی برده اند. هردو ریشه ایرانی دارند ریشه Darik بعدا به صورت Dram ودراخما Drachma یونانی وانگلیسی درآمده است.
6- Plateau- فلات : اصل این کلمه هرچه باشد ازمشرق زمین گرفته شده است Jranian به فلات ایران گفته می شود.
7- Pepper: این واژه ازفلفل ایرانی گرفته شده است. این واژه به گونه Piper درلاتین Poivre درفرانسه peppe ایتالیایی ببر درترکی وپیری دریونانی است. بعضی معتقدند اصل کلمه آرامی است که بازهم زبان بخش بزرگی ازایران بوده ودردوران هخامنشی یکی اززبانهای رسمی ایران مخسوب می شده است.
8- Spinach- اسفناج: این واژه ایرانی درزبان های دیگربه صورت گوناگون یافت می شود ازجمله درفنلاند Pikatia پیناتیا درانگلیسی وفرانسه Spinach ودرزبانهای دیگراروپای کم وبیش تغییراتی کاربرد دارد. جالب این است که بدانیم اسفناج خود معرب سپا ناج فارسی است ودرفرهنگ های کهن عربی چون "البلغد" ابو یعقوب کردی نیشابوری و "السامی فی السامی" میدانی نیشابوری به همین صورت آمده است.
9- Candy: کلمه قند واژه ای است پارسی همان طور که شکرواژه ای است ایرانی. پس ازساخته شدن شکردرایران که به اعتراف عمومی ریشه آن ایرانی وفارسی است کلمه قند به همین نام به وجود آمد کم وبیش ریشه های مشابهی مثل کندو را درزبان فارسی می یابیم. یکیا زواژههای انگلیسی که ریشه مشابهی با قند دارد عبارتست از: Candy (شیرینی ). زیرا شیرینی ولذت دراین واژه با کلمه قند سنجیده شده است. به گفته مخمودی بختیاری کاندیدای وکالت درزمان قدم لباس سفید رنگ شکری می پوشیده وبه همین ترتیب خود را نامزد انتخابات می کرده وبدین رو واژه Candidate (کاندیدا نامزد) ساخته شد.
10- Cau liflower- kale : به معنی کلم است با توجه به شباهت این ریشه ها امکان دارد این واژه ها هم ریشه ایرانی داشته باشد.
11- Nuphar- نیلوفر زرد Nenophar- نیلوفر زرد: نام گل زیبای نیلوفر است که درزبان های دیگراروپا ازجمله فرانسه – یونانی وترکی دیده می شود.
12- Orange: نارنج وترنج درپارسی کهن به نارنج وپرتقال اطلاق می شده اند درفرانسه Orang درژاپنی Orenzi ودرزبان های ترکی کردی آسوری وبسیاری اززبانهای دیگر دنیا ریشه دوانیده است.
13- Rhubarb- ریواس : اصل این واژه راوند وریواس (ریواس) است . واژه های مشابه درزبان های دیگر ازجمله ایتالیایی فرانسه انگلیسی وترکی دیده می شود.
14- Ginger- زنجبیل: درزبان انگلیسی Zenzero ایتالیایی.
15- Lemon: لیمو: ریشه لیمو درغالب زبان های دنیا ازجمله ترکی فرانسه اسپانیولیایتالیایی زبان های اسکاندیناوی وروسی به کارمی رود نیز کلمه Limonade که ازلیمو گرفته شده است. Lemon آب نبات ترش Lemon juice آب لیمو وغیره .
16- کلمه بوته که ریشه ای پارسی واصیل است درزبان های اروپایی به گونه Botanic (علم گیاه شناسی) ریشه دوانده است. وبه نظر می آید که لفظ Pon فنلاندی نیز کوتاه شده اآن باشد. درزبان ترکی نیز واژه بوته را داریم. واژه Botanic تقریبا بین المللی است ودرتمام زبان های اروپایی سوئدی نروژی فرانسه وآلمانی وروسی به کارمی رود.
17- Silk – ابریشم: این واژه انگلیسی وSoie (سویه) فرانسه سیرا عربی سیراج �*بشی ازواژه های فارسی سره گرفته شده اند. به خوبی می دانیم که ایران یکی از مراکز مهم پروش کرم ابریشم بوده است. واگر چه چین هم مرکز عمده تولید ابریشم به شمار می آمده اما این واژه از راه ایران به اروپا رخنه کرده است.
18- Saffron- زعفران : نیز واژه بین المللی گردیده اودرتمام اروپا کاربرد دارد.
19- Garden- باغ: این ریشه ایرانی است. زیرا درروستاهای ایران واژه کرت که درخقیقت باغچه های مخصوص مو و سایر درختان می باشد به کارمی رود. درگویش کرمانی گارت به جویهایی که درآنها درخت خرما کاشته می شود وصورت باغ کوچکی را می یابد اطلاق می گردد. ازهمین ریشه Garten آلمانی و Jarten ژاردن فرانسه را باید به خاطر سپرد.
20- مقایسه واژه های Tree انگلیسی درروسی ودارو درخت فارسی نشان می دهد این ریشه ها نیزهمانندی دارند اما به نظر می رسد که این کلمه پایه باشد.
نام جانوران و خشرات
توجه به نام های خیوانات و خشرات نشان می دهد که در این زمینه هم انگلیسی از زبان های ایران و به ویژه پارسی متاثر بوده است.
Elephent_فیل : دگرگون شدة الفیل عربی است که ریشة آن پیل پارسی است. در تورانی هم ریشة های فیل و پیل هر دو دیده می شود .
Sponge ـ اسفنج : جانوری دریایی است، ضمناً این نام به اسفنج مصنوعی هم اطلاق می شود که مصارف صنعتی و پزشکی دارد. ریشة اسفنج در زبان های اروپایی به گونه Sponge انگلیسی ، Espange فرانسه و در زبان ژاپنی به صورت Suponji به کار می رود.
Carcass ـ لاشه و مردار : جابه جا شده کرکس است که پرنده ای مردارخوار می باشد. شاید در دوران رواج آیین زرتشتی که جنازه ها را در معرض هوای آزاد در کوه ها قرار می دادند و عملاً هر جنازه خوراک کرکس می شد، این واژه با لاشه و مردار مترادف شد.
Bees ـ زنبور : در برهان قاطع ، Booz به زنبور سیاهی که روی گل می نشیند اطلاق می گردد. اما آیا ریشة اولیه مشترک است یا از زبان فارسی به انگلیسی راه یافته جای تخقیق دارد.
Cow ـ گاو: اگرچه در مقایسة واژه های Cow انگلیسی ، گاو فارسی و Ceush اوستایی به نظر می رسد این واژه از کلمات اولیه و پایة زبان های هند و اروپایی باشد. از آن جا که در زبان لاتین ریشه ای شبیه Cow وجود ندارد و در زبان سومری گاو را gu و gud می گویند ، اختمال زیادی وجود دارد که ریشة این کلمه سومری یا سومری اوستایی باشد.
Colt ـ کره اسب : واژة Colt با کره خیلی شبیه به نظر می رسد. به علاوه نام کوله که نوعی اسب بوده است در پارسی، ترکی و مغولی دیده می شود که با کلمة کره بی شباهت نیست.
* برخی دیگر از واژ ه های انگلیسی که شباهت آشکار به فارسی دارند ، عبارتند از :
Duck :با اردک فارسی، ترکی، کردی و لری
Goose :با غاز فارسی، اوز عربی، عاز ترکی و کردی
Dog :با سگ
Mouse :با موش فارسی ( موگ ارمنی)
Camel :شتر و Camelot ـ شتر کوچک از جمل عربی گرفته شده است.
Giraffe :همان ریشه زرافة فارسی است.
Canary :قناری
Jackal :شغال
Bavri :سگ آبی که اوستایی است و ریشة مسترک با Beaver انگلیسی دارد.
1-Nav- ناو: واژه ایرانی به معنی کشتی است وازهمین ریشه ناوبان – ناوخدای (ناخدا) مشتق می شود. درانگلیسی Navigate (کشتی رانی) و (قابل کشتی رانی) Navigator (ملاخ) Navy blue (آبی سیر) و Naval (وابسته به نیروی دریانی) ازهمین ریشه آمده اند.
2- Caravan – کاوران.
3- Arch- قوس: درانگلیسی به مفهوم قوس می باشد. درفارسی "ارک" اراک واریکه داریم که به مفاهیم مرکز قلب وختا قوس به کار رفته اند . چه ارگ شهرغالبا توس مانند ساخته می شده است. واژه اراک ایرانشهر به معنی دل ایرانشهر ومرکز ایرانشهر بوده است. ازهمین ریشه کلمات Archreologg (قوس شناسی وسپس معماری ) و arcae لاتینی (قوس ) گرفته شده است.
4- King- پادشاه : این واژه انگلیسی وKonig آلمانی وواژه های مشابه درسوئدی دانمارکی نروژی فنلاندی وایسلندی ازریشه Kay پهلوی و Kavi اوستایی است. درزبان پشتو خنتما (نجیب زاده وبزرگوار) ودرزبان ترکی خان به اختمال زیاد با این ریشه ها قرابت دارند. توجه کنید کی – کیان Kikg- Kigam KONIG- خان – خنتما – کان.
5- dikar- دینار: پول عربی که ریشه ایرانی اوستایی دارد. Draik نام پول زمان هخامنشیان که درکتاب مقدس تورات وانجیل یاد شده است. مدتی هم یونانیان مسکوک خود را به صورت دریک به کارمی برده اند. هردو ریشه ایرانی دارند ریشه Darik بعدا به صورت Dram ودراخما Drachma یونانی وانگلیسی درآمده است.
6- Plateau- فلات : اصل این کلمه هرچه باشد ازمشرق زمین گرفته شده است Jranian به فلات ایران گفته می شود.
7- Pepper: این واژه ازفلفل ایرانی گرفته شده است. این واژه به گونه Piper درلاتین Poivre درفرانسه peppe ایتالیایی ببر درترکی وپیری دریونانی است. بعضی معتقدند اصل کلمه آرامی است که بازهم زبان بخش بزرگی ازایران بوده ودردوران هخامنشی یکی اززبانهای رسمی ایران مخسوب می شده است.
8- Spinach- اسفناج: این واژه ایرانی درزبان های دیگربه صورت گوناگون یافت می شود ازجمله درفنلاند Pikatia پیناتیا درانگلیسی وفرانسه Spinach ودرزبانهای دیگراروپای کم وبیش تغییراتی کاربرد دارد. جالب این است که بدانیم اسفناج خود معرب سپا ناج فارسی است ودرفرهنگ های کهن عربی چون "البلغد" ابو یعقوب کردی نیشابوری و "السامی فی السامی" میدانی نیشابوری به همین صورت آمده است.
9- Candy: کلمه قند واژه ای است پارسی همان طور که شکرواژه ای است ایرانی. پس ازساخته شدن شکردرایران که به اعتراف عمومی ریشه آن ایرانی وفارسی است کلمه قند به همین نام به وجود آمد کم وبیش ریشه های مشابهی مثل کندو را درزبان فارسی می یابیم. یکیا زواژههای انگلیسی که ریشه مشابهی با قند دارد عبارتست از: Candy (شیرینی ). زیرا شیرینی ولذت دراین واژه با کلمه قند سنجیده شده است. به گفته مخمودی بختیاری کاندیدای وکالت درزمان قدم لباس سفید رنگ شکری می پوشیده وبه همین ترتیب خود را نامزد انتخابات می کرده وبدین رو واژه Candidate (کاندیدا نامزد) ساخته شد.
10- Cau liflower- kale : به معنی کلم است با توجه به شباهت این ریشه ها امکان دارد این واژه ها هم ریشه ایرانی داشته باشد.
11- Nuphar- نیلوفر زرد Nenophar- نیلوفر زرد: نام گل زیبای نیلوفر است که درزبان های دیگراروپا ازجمله فرانسه – یونانی وترکی دیده می شود.
12- Orange: نارنج وترنج درپارسی کهن به نارنج وپرتقال اطلاق می شده اند درفرانسه Orang درژاپنی Orenzi ودرزبان های ترکی کردی آسوری وبسیاری اززبانهای دیگر دنیا ریشه دوانیده است.
13- Rhubarb- ریواس : اصل این واژه راوند وریواس (ریواس) است . واژه های مشابه درزبان های دیگر ازجمله ایتالیایی فرانسه انگلیسی وترکی دیده می شود.
14- Ginger- زنجبیل: درزبان انگلیسی Zenzero ایتالیایی.
15- Lemon: لیمو: ریشه لیمو درغالب زبان های دنیا ازجمله ترکی فرانسه اسپانیولیایتالیایی زبان های اسکاندیناوی وروسی به کارمی رود نیز کلمه Limonade که ازلیمو گرفته شده است. Lemon آب نبات ترش Lemon juice آب لیمو وغیره .
16- کلمه بوته که ریشه ای پارسی واصیل است درزبان های اروپایی به گونه Botanic (علم گیاه شناسی) ریشه دوانده است. وبه نظر می آید که لفظ Pon فنلاندی نیز کوتاه شده اآن باشد. درزبان ترکی نیز واژه بوته را داریم. واژه Botanic تقریبا بین المللی است ودرتمام زبان های اروپایی سوئدی نروژی فرانسه وآلمانی وروسی به کارمی رود.
17- Silk – ابریشم: این واژه انگلیسی وSoie (سویه) فرانسه سیرا عربی سیراج �*بشی ازواژه های فارسی سره گرفته شده اند. به خوبی می دانیم که ایران یکی از مراکز مهم پروش کرم ابریشم بوده است. واگر چه چین هم مرکز عمده تولید ابریشم به شمار می آمده اما این واژه از راه ایران به اروپا رخنه کرده است.
18- Saffron- زعفران : نیز واژه بین المللی گردیده اودرتمام اروپا کاربرد دارد.
19- Garden- باغ: این ریشه ایرانی است. زیرا درروستاهای ایران واژه کرت که درخقیقت باغچه های مخصوص مو و سایر درختان می باشد به کارمی رود. درگویش کرمانی گارت به جویهایی که درآنها درخت خرما کاشته می شود وصورت باغ کوچکی را می یابد اطلاق می گردد. ازهمین ریشه Garten آلمانی و Jarten ژاردن فرانسه را باید به خاطر سپرد.
20- مقایسه واژه های Tree انگلیسی درروسی ودارو درخت فارسی نشان می دهد این ریشه ها نیزهمانندی دارند اما به نظر می رسد که این کلمه پایه باشد.
نام جانوران و خشرات
توجه به نام های خیوانات و خشرات نشان می دهد که در این زمینه هم انگلیسی از زبان های ایران و به ویژه پارسی متاثر بوده است.
Elephent_فیل : دگرگون شدة الفیل عربی است که ریشة آن پیل پارسی است. در تورانی هم ریشة های فیل و پیل هر دو دیده می شود .
Sponge ـ اسفنج : جانوری دریایی است، ضمناً این نام به اسفنج مصنوعی هم اطلاق می شود که مصارف صنعتی و پزشکی دارد. ریشة اسفنج در زبان های اروپایی به گونه Sponge انگلیسی ، Espange فرانسه و در زبان ژاپنی به صورت Suponji به کار می رود.
Carcass ـ لاشه و مردار : جابه جا شده کرکس است که پرنده ای مردارخوار می باشد. شاید در دوران رواج آیین زرتشتی که جنازه ها را در معرض هوای آزاد در کوه ها قرار می دادند و عملاً هر جنازه خوراک کرکس می شد، این واژه با لاشه و مردار مترادف شد.
Bees ـ زنبور : در برهان قاطع ، Booz به زنبور سیاهی که روی گل می نشیند اطلاق می گردد. اما آیا ریشة اولیه مشترک است یا از زبان فارسی به انگلیسی راه یافته جای تخقیق دارد.
Cow ـ گاو: اگرچه در مقایسة واژه های Cow انگلیسی ، گاو فارسی و Ceush اوستایی به نظر می رسد این واژه از کلمات اولیه و پایة زبان های هند و اروپایی باشد. از آن جا که در زبان لاتین ریشه ای شبیه Cow وجود ندارد و در زبان سومری گاو را gu و gud می گویند ، اختمال زیادی وجود دارد که ریشة این کلمه سومری یا سومری اوستایی باشد.
Colt ـ کره اسب : واژة Colt با کره خیلی شبیه به نظر می رسد. به علاوه نام کوله که نوعی اسب بوده است در پارسی، ترکی و مغولی دیده می شود که با کلمة کره بی شباهت نیست.
* برخی دیگر از واژ ه های انگلیسی که شباهت آشکار به فارسی دارند ، عبارتند از :
Duck :با اردک فارسی، ترکی، کردی و لری
Goose :با غاز فارسی، اوز عربی، عاز ترکی و کردی
Dog :با سگ
Mouse :با موش فارسی ( موگ ارمنی)
Camel :شتر و Camelot ـ شتر کوچک از جمل عربی گرفته شده است.
Giraffe :همان ریشه زرافة فارسی است.
Canary :قناری
Jackal :شغال
Bavri :سگ آبی که اوستایی است و ریشة مسترک با Beaver انگلیسی دارد.