خاطرات سوتی‌ها

Golnoosh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
672
امتیاز
2,443
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1 !
شهر
همدان
مدال المپیاد
شیمی میخوندم ☺
دانشگاه
علوم پزشکی همدان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

من یعنی خدای سوتیم
چند روز پیش سرما خورده بودم
امتحان عربی داشتیم
صب که پاشدم بدرسم به ذهنم رسید رو ماسک تقلب بنویسم ، کلی نوشتم ، 45 دقیقه تمرین کردم چطوری بخونم !
داشتم میرفتم ماسکو جا گذاشتم یه ماسکه دیگه برداشتم ;;) ;;)
 

shirin!

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
670
امتیاز
5,637
نام مرکز سمپاد
فرزانگان کاشان
مدال المپیاد
در ارزوی طلاونقره و برنز
دانشگاه
کاشان
رشته دانشگاه
مکانیک
پاسخ : سوتی‌ها

امروز امتحان ادبیات داشتیم
با زور شعرمو حفظ کرده بودم
از جلسه که امدیم بیرون به بچه ها گفتم
من اول شعرمو نوشتم بعد مسئله ها رو حل کردم :O

دوستم داشت برا دانشگاه ازاد انتخاب رشته میکرد
گفت من اول فضا رو هوا رو میزنم :D
 

Gemini17

کاربر فعال
ارسال‌ها
63
امتیاز
403
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
زنجــان
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
معماری
پاسخ : سوتی‌ها

صب کتاب شیمیمو باز کردم بخونم
نوشته بود تامسون در شهر کمبریج انگلستان .....
خوندمش النگلستان (:| :-"
 

Vahid.

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
361
امتیاز
949
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
نیشابور
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
فردوسی
رشته دانشگاه
عمران-سازه
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از ftm-fzn :
37295464681607211921.jpg



:-"

خو راس میگه دیگه!!! کجاش سوتیه؟! آها خودت الان سوتی دادی؟! باشه فهمیدیم ... ها ها ها!
خو تو کتاب انگلیسی سه که 33 ساله چاپ میشه و دس نخورده میان سوتی بدن؟!!!! سالی یه دونه اشکالشم گرفته باشن دیگه الان قاعدتا نباید اشکالی وجود داشته باشه توش!
 

smart girl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
839
امتیاز
2,033
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اسفراین
مدال المپیاد
المپیاد ادبی
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : سوتی‌ها

تو کتاب زبان پارسال two رو نوشته بودن tow!
ـــــ ــــــــــ ــــــــــــــــــــ
یکی از فامیلای ما خیلی محترم و......یعنی کلا به درست حرف زدن خیــــــــــلی اهمیت میده.....
اینا رفته بودن خونه ی خواهرم اینا،بچه ی خواهرم که 4 سالشه برداشته بود گفته بود:
سلام!حالت خوبه پدر سوخته؟
ــــــــ ــــــــــ ــــــــــــــــــــــ
همین بچه ی خواهرم دوباره،کوچیکتر که بود فعلا رو نمی تونست درست به کار ببره،متلا می خواست بگه "بادکنکم پاره شد"میگفت"بادکنکم شکست"!
بعد این یه روز اومده از تخته مامانش اینا بره تو تختش خودش،همون وسط گیر میکنه!حالا از اون اتاق خواهرمو صدا میزنه که:
-مــــــــــــــــــامــــــــــــــــانـــ!بیـــــــــــــا!مامان پــــــــــــــــــــــــاره شدما!
 

kasandan s

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
340
امتیاز
1,871
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نیشابور
دانشگاه
پردیس فرهنگیان مشهد
رشته دانشگاه
علوم تربیتی
پاسخ : سوتی‌ها

توخونه نشستیم مامانم به بابا گفت یخچالمون خیلی پرمصرفه بریم ازین سایدبای سایدا بگیریم...بابا گفت اشکالی نداره ولی تواین همه وسیله که تویخچال فریزرت داری میتونی تواونا که فضاش کمه جابدی؟ مامان گفت نه دیگه اینارو طبقه پایین میبریم وسایلی که اینجا جا نشد اونجا میذاریم...مامانه ما داریم؟؟؟؟ :))
 

ImPiSh

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
371
امتیاز
1,120
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فـرزانگان یـک
شهر
تهران
پاسخ : سوتی‌ها

آقا ما پارسال رفته بودیم با بچه ها نمایشگاه کتاب، بعد توی یه غرفه ای دو تا فروشنده وایساده بودن. یکیشون داشت به ما کتابارو معرفی می کرد اون یکیم اونجا وایساده بود داشت کتابا رو نگاه می کرد.
بعد یهو گفت :"بعضی ها هیچ وقت نمی فهمن"
دوست منم یهو گفت: " خوب چون نفهمن!"
بعد یارو یهو سرشو آورد بالا گفت: " نه! اسم این کتابه رو می گم! ;;)"
دیدیم آره عجب سوتی ای دادیم. اسم کتابه همینه :))
 

Amir Hossein

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
581
امتیاز
859
نام مرکز سمپاد
شهیدهاشمی نژاد2
شهر
مشهد
پاسخ : سوتی‌ها

سرکلاس حسابان،1هفته مونده به امتحانات
آقااگه براحسابان وقت نذاشتن شمامیگیرین؟
نه مانمیگیریم.
اگه مجبورتون کردن چی؟
اونوقت شمام مجبورین بدین:d
اگه نخوایم چی؟
به زورازتون میگیرن:-)))
 

aRThaS_08

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
346
امتیاز
3,453
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
شهید بهشتی، تهران، ماهان
رشته دانشگاه
اقتصاد صنعتی، عکاسی، مدیریت کیفیت
پاسخ : سوتی‌ها

یکی از اقوام حدود ِ هــَفتـاد سالش ـه!

یه مجلس ِ ختم با ایشون بودیم آخر ِش که دُعا میکنن و اینا باید "آمین" بگیم من هی گوش میکردم این چــِرا یه چیز دیگه میگه آخر ِش "ت" داره :-?

گــُفتم شاید اشتباه میشنوم بعد دُعای ِ بعدی د ِقــَت کردم دیدم میگه "اِلهی آمیــــت" :|

فــِک کــُن! هــَفتـاد سال! :-\
 

empress

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
186
امتیاز
754
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهـــران
دانشگاه
صنعتی‌شریف
رشته دانشگاه
مهندسی برق
پاسخ : سوتی‌ها

سرِ هندسه معلممون 2تا سوال گفت واسه جلسه بعد حل کنیم.
بعد اولیش خیلی آسون بود ولی دومی خیلییی سخت بود.بعد جلسه بعدش که شد من سوالِ یک رو حل کرده بودم(که آسون بود :D)
ولی دو رو نه.یهو معلمه گفت بچه ها کیا سوال دو رو حل کردن؟
منم فکر کردم داره میگه سوال یک! بعد من باسه نفر دیگه با اعتماد به نفس رفتیم پایِ تخته که راهِ حلمونو بنویسیم.بعد که نوشتیم معلّمه گُفت خُ واسه بچه ها توضیح بدید راهتونو.اون سه تایِ دیگه راهشونو گُفتن معلمه هم هی می گُفت که غلطه.(منم داشت قند تو دلم آب می شد که فقط راه خودم درسته :-s B-))بعد هی اون بچه های میزِ جلو میگفتن چرا شکلت فرق می کنه منم می گفتم آخه راه حلِ من با بقیه فرق می کنه :>
بعد نوبتِ من شد... :D
منم که مطمئن بودم درست حل کردم با اعتماد به نفسِ زیاد سوال یک رو توضیح دادم بعد منتظر بودم که معلّمه نظرشو بگه که یهو کُلِ کلاس زدن زیر خنده! X_X :-\
من: :-/
معلّم:#S-:
 

fa.z

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
544
امتیاز
1,467
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
كرمان
سال فارغ التحصیلی
94
رشته دانشگاه
ژنتیک
پاسخ : سوتی‌ها

رفته بوديم خواستگارى، مامان نامزد داداشم به بابام گفت بفرمايين از خودتون پذيرايي كنين شرمنده به خدا... باباي منم كه پرت ميگه بله همه خوبن سلام ميرسونن!!
مامانبزرگمم عروسو اشتبا گرفته بود نيم ساعت داشت قربون صدقه يكى ديگه ميرفت!
 

Amir Hossein

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
581
امتیاز
859
نام مرکز سمپاد
شهیدهاشمی نژاد2
شهر
مشهد
پاسخ : سوتی‌ها

سرکارخانم حرف بزن توانجمن آخره!
 

fa.z

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
544
امتیاز
1,467
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
كرمان
سال فارغ التحصیلی
94
رشته دانشگاه
ژنتیک
پاسخ : سوتی‌ها

اينم سوتيه من بود ديگه! ينى دوجا نوشتم اشتباهى بعد جاي اينكه اينجا بپاكمشون اونجا پاكشون كردم اينو فرستادم! :O
 
  • لایک
امتیازات: TMNT

negar73

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
397
امتیاز
506
نام مرکز سمپاد
فرزانگان3 مشهد
شهر
مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی (تخصص :قانونی)
پاسخ : سوتی‌ها

+18
_________________________________________
بی جنبه هاش نخونن
____________________
خواهرم طبق همیشه وقتی از محل کارش اومد شروع کرد به تعریف کردن اتفاقات افتاده واسه مامانمو منم که داشتم تلویزیون می دیدیم بیشتر حرفاشو می شنیدم.
خلاصه حرف زد و زد و زد نمیدونم در مورد چی بود مامانم ازش پرسید مگه از اون روزا اینجوری نبود.؟
خواهرمم در جواب گفت :
((از اون روزا همکارام می کردن صدام در نمی میومد اما تازگیا صدام در میاد.))
=)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =))
گمونم منظورش زیرآب زدن های کاری و اذیت کردن بود. ;))
______________________________________________________
ببخشید دیگه.صحنه داشت :-[ :-[
 

Sheyda76

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
151
امتیاز
1,369
نام مرکز سمپاد
فرزانگان اسلامشهر
شهر
تهران
پاسخ : سوتی‌ها

ﺁﻗﺎ ﻣﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻳﻪ ﺳﻮﺗﻲ ﺍﻱ ﺩﺍﺩﻡ ﺗﻮ ﺍﻳﻦ 15 ﺳﺎﻝ ﻧﻈﻴﺮﺷﻮ ﻧﺪﻳﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ! :D

ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﻴﺮﻭﻥ. ﺑﻌﺪ ﻣﻦ ﻛﺎﺭ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺣﺎﻟﻢ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﺗﺎ ﭘﺬﻳﺮﺍﻳﻲ ﺑﺮﻡ (:| ﺧﻼﺻﻪ ﮔﻮﺷﻲ ﺧﻮﺩﻣﻮ ﻭﺭﺩﺍﺷﺘﻢ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻡ ﺑﻬﺶ.
ﺁﻗﺎ ﻫﺮ ﭼﻲ ﺯﻧﮓ ﻣﻴﺰﺩﻡ ﺍﺷﻐﺎﻝ ﺑﻮﺩ!
ﺧﻼﺻﻪ ﺑﻌﺪ ﻳﻪ ﺳﺎﻋﺖ ﺩﻳﺪﻡ ﺗﻤﻮﻡ ﻧﻤﻴﺸﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ! :-??
ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﻧﻮﺷﺘﻢ: "ﭼﻘﺪ ﺯﺭ ﻣﻴﺰﻧﻲ ! ﻗﻄﻊ ﻛﻦ ﻛﺎﺭﺕ ﺩﺍﺭﻡ"ﺑﻌﺪ ﺳﻨﺪ ﻛﺮﺩﻡ.ﻫﻤﻮﻥ ﻣﻮﻗﻌﻢ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ ﮔﻮﺷﻴﻮ رو ﺗﺨﺖ ﻭ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﻭﻧﻮﺭ!(ﮔﻮﺷﻴﻤﻢ ﺭﻭ ﺳﺎﻳﻠﻨﺖ ﺑﻮﺩ)
ﺑﻌﺪ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺩﻳﻘﻪ ﺑﺎﺯ ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ
ﺩﻳﺪﻡ ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﺩﺍﺭﻡ . ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﺑﻮﺩ ﻫﻤﻮﻥ ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﺧﻮﺩﻣﻮ ﻭﺍﺳﻢ ﻓﻮﺭﻭﺍﺭﺩ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ!
ﮔﻔﺘﻢ ﺑﻪ ﺩﺭﻙ!ﺑﻴﺎﺩ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺑﺮ ﺧﻮﺭﺩ ﺟﺪﻱ ﻣﻴﻜﻨﻢ!
ﺧﻼﺻﻪ ﺍﻭﻣﺪ ﺧﻮﻧﻪ ﮔﻔﺘﻢ ﺗﻮ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻧﻤﻴﻜﺸﻲ؟ :-w
ﭼﺮﺍ ﺟﻮﺍﺏ ﻧﻤﻴﺪﻱ؟
ﺧﻮﺍﻫﺮﻣﻢ ﻫﻤﻴﻨﻄﻮﺭﻱ ﻭﺍﺳﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻧﮕﺎﻡ ﻣﻴﻜﺮﺩ!
ﮔﻔﺘﻢ :ﻫﺎ ﭼﻴﻪ؟!
ﺑﻌﺪ ﺩﻳﺪﻡ ﻧﻪ ﻣﺜﻪ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﻳﻪ ﭼﻴﺰﻱ ﺷﺪﻩ!
ﻳﻬﻮ ﻳﺎﺩ ﻳﻪ ﭼﻴﺰﻱ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ!
ﻣﻦ ﻭ ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﺭﻭﺯ ﻗﺒﻠﺶ ﺳﻴﻢ ﻛﺎﺭﺗﺎﻣﻮﻧﻮ ﻋﻮﺽ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻳﻢ ! ﺑﻌﺪ ﻫﺮ ﺩﻭﻣﻮﻧﻢ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻫﺎﻱ ﻫﻢ ﺩﻳﮕﻪ ﺭﻭ "abji" ﺳﻴﻮ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻳﻢ!
ﺧﻼﺻﻪ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﻱ ﺍﻭﻥ ﺯﻧﮕﺎ ﻭ ﺍﻳﻨﺎ ﺭﻭ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﻴﺰﺩﻡ! :-" X_X
 

ملیک

کاربر فعال
ارسال‌ها
25
امتیاز
247
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
مشهد
مدال المپیاد
ریاضی
دانشگاه
هر جا شرایط بهتر باشه..
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : سوتی‌ها

امروز توی مدرسمون داشتم با چکمه هام که لژ داره روی یخ ها سر می خوردم.
معاونه اومده بالا سرم می گه:مواظب باش.کله پا نشی کار بدی دستمون
منم خیلی جدی و محکم گفتم نه کف چکمه هام لژ داره نمی خورم زمین نگام کنین.
بعدم جلوش رفتم رو یخ ها تا نشون بدم نمی خورم زمین.
تو همین لحظه بود که کله پا شدم. :))
حالا معاونه داره می خنده.منم که مثل لبو شدم. X_X :-[ :-"
 

جیران

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
822
امتیاز
1,145
نام مرکز سمپاد
فرزانگان خرم آباد
مدال المپیاد
المپیاد شیمی و زبان
پاسخ : سوتی‌ها

-اولین جلسه ی کلاس بود، معلم کلاس زبان اسامی بچه ها رو یکی یکی می خووند، رسید به اسم «بارانه».
دختره رو که دید ازش پرسید واسه چی بارانه؟ دختر جواب داد: واسه
اینکه روز تولدم بارون

میومده !!!!!!!!!! یه پسری از ته کلاس داد زد: خوبه اون روز آفتابی نبوده!!!!!!!!!!!!!!


پ.ن: سوتی قبلی که نوشتم خیلی +18 بود و پشیمون شدم از نوشتنش برا همین تعویض کردم با این شرمنده که زیاد سوتی نیست:D
 

para

کاربر فعال
ارسال‌ها
28
امتیاز
129
شهر
زیر شیروونی
پاسخ : سوتی‌ها

امروز دوستم اومد خونمون پای ایفون داشت زنگ می زد
منم اماده نبودم دستپاچه شدم
پای ایفون پرسید:سلام پارمیدا خودتی نمی خوای درو باز کنی؟
منم گفتم اشتباه زنگ زدین کسی به این نام اینجا زندگی نمیکنه X_X
 

aRThaS_08

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
346
امتیاز
3,453
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
شهید بهشتی، تهران، ماهان
رشته دانشگاه
اقتصاد صنعتی، عکاسی، مدیریت کیفیت
پاسخ : سوتی‌ها

بابابزرگ ِ بنده اومده شیر گــَرم واسه خود ِش، بعد گــَرم کرده ُ اینا خورده میگه: فاسد ِ! لخته لخته شده ُ ...

× رفتم نــِگاه میکــُنم میبینم شیری نیس که شیشه ی ِ دوغ انداخته دور :|
 

Fireball.II

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,458
امتیاز
8,723
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد II
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
علوم پزشکی زاهدان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

داشتم زبان فارسی میخوندم ویپگی های زبان رو گفتم جابجایی

یه کتاب کار زبان فارسی خریدم پر سوتی
مثلن : یه جاش نوشته بود در جمله علی زندگی میکند زندگی مفعول است زیرا میشود بعد ان را اورد
حالا شما بعدش را بیارین
میشه : علی زندگی را میکند :-" :-"

مودممو با وسایلش هر کدوم رو یه گوشه خونه قایم کردم بعد همش پیدا شد جز یه قسمتش بعد منم یه هفتس التماس و خواهش از مادر گرامی برای اون قطعه فک کردم قایمش کرده
بعد الان میبینم که خودم قایمش کرده بودم :D
 
بالا