- شروع کننده موضوع
- #1
shadi joon
کاربر حرفهای
- ارسالها
- 304
- امتیاز
- 41
- نام مرکز سمپاد
- دبيرستان فرزانگان1مشهد
- شهر
- مشهد
«پوراندخت»، پادشاه ایرانی دوره ساسانی 1400 سال پیش اولین سخن «فمنیستی» ایرانی را بیان کرد. «پادشاه چه زن باشد چه مرد باید سرزمینش را نگاه دارد و با عدل و انصاف رفتار کند.
پوراندخت در نامهای که به سپاهیانش نوشته بود جمله فمنیستی خود را بیان کرد و خود را در لیست اولین پیروان تساوی حقوق زن و مرد قرار داد.
پس از کشتن خسروپرویز به دست پسرش شیرویه در سال 628 م، شیرویه بیش از شش ماه حکومت نکرد و دختر بزرگ خسروپرویز پوراندخت به سلطنت نشست.
«محمد باقر وثوقی»، استاد تاریخ باستان دانشگاه تهران درباره پوراندخت میگوید: «بر خلاف دوره حکومت هخامنشیان که جنسیت اهمیت زیادی نداشت، دوره حکومت ساسانیان دوره تفوق و برتری مرد بر زن بود. در دوران هخامنشیان، سرپرست کارگاههای تخت جمشید، بیشتر زن بودند. عدهای از زنان دو برابر مردان حقوق میگرفتند. این زنان، مهندسان و طراحانی بودند که بهترین و زیباترین هنرها را در تخت جمشید آفریدند. حتی زنان در این دوره جیره زایمان میگرفتند. دوره ساسانی کاملا متفاوت از دوره هخامنشیان بود. در امپراطوری ساسانی، زن شخصیت حقوقی نداشت و فرد محسوب نمیشد. زن از هر نظر تحت سرپرستی «کتک ختای» یا کدخدای خانواده بود. در چنین شرایطی پوراندخت در تیسفون تاج بر سر گذاشت و بدون توجه به جنسیت خود، قدرت را بار دیگر به خاندان از هم پاشیده ساسانی بازگرداند.»
وثوقی، درباره شرایط آن دوران گفت: «البته هنگامی که شیرویه و پسرش اردشیر مردند، مردان و سران ساسانی در مدائن، از میان خاندان شاهی، هیچ مردی را نیافتند که به تخت سلطنت بنشانند پس به ناچار دختر پرویز را به سلطنت نشاندند. شرایط آن زمان نشان میدهد که حتی کودکی برای پادشاهی باقی نمانده بود زیرا خاندانهای حکومتگر به جان هم افتاده و کشت و کشتار بزرگی راه انداخته بودند.»
فردوسی هم در اشعار خود گفته است:
یکی دختری بود پوران بنام چون زن شاه شد کارها گشت خام
پوراندخت با تمام آشفتگیها و طرز فکرهایی که درباره زنان در آن زمان رواج داشت تصمیم گرفت تا اوضاع کشور را سر و سامان دهد. نخست یک سال مالیات را بر مردم بخشید. با هراکلیوس، قیصر رم معاهده صلحی امضا کرد.
برگرداندن صلیب مقدس حضرت عیسی به اورشلیم یکی دیگر از اقدامات مهم او بود. به افتخار بازگرداندن این صلیب در بیتالمقدس جشن باشکوهی گرفته شد. حتی فردوسی که با به سلطنت نشستن زنان مخالف است مجبور شد در اشعارش به اقدامات او اشاره کند.
کسی را که درویش باشد، ز گنج توانگر کنم، تا نماند به رنج
ز کشور کنم دور بدخواه را بر آیین شاهان کنم راه را
پوراندخت به معنای دختری با چهره گلگون، نخستین زن ایرانی است که به مقام سلطنت رسید. دوران سلطنت او مصادف بود با اواخر خلافت ابوبکر و اوایل خلافت عمر.
در کتب او زنی عاقل، عادل و نیکو سیرت آوردهاند که چون شاه شد در میان رعایا عدل را گسترش داد. وی زمانی که سپاهی برای جنگ با اعراب فرستاد در مداین بیمار شد و در همانجا درگذشت.
در دوران آشفتگی دربار ساسانی او تنها حاکمی بود که به مرگ طبیعی درگذشت. زمان حکومت او یک سال و چهار ماه بود. بسیاری معتقدند که اگر پوراندخت زمان دیگری به حکومت میرسید کفایت و لیاقت بیشتری از خود نشان میداد.
منابع:
*کتاب تاریخ فمنیسم/نویسنده : میشل ریوسارسه / مترجم : عبدالوهاب احمدی / انتشارات روشنگران و مطالعات زنان
*سایت نور و ناز/عرفان نظرآهاری
پوراندخت در نامهای که به سپاهیانش نوشته بود جمله فمنیستی خود را بیان کرد و خود را در لیست اولین پیروان تساوی حقوق زن و مرد قرار داد.
پس از کشتن خسروپرویز به دست پسرش شیرویه در سال 628 م، شیرویه بیش از شش ماه حکومت نکرد و دختر بزرگ خسروپرویز پوراندخت به سلطنت نشست.
«محمد باقر وثوقی»، استاد تاریخ باستان دانشگاه تهران درباره پوراندخت میگوید: «بر خلاف دوره حکومت هخامنشیان که جنسیت اهمیت زیادی نداشت، دوره حکومت ساسانیان دوره تفوق و برتری مرد بر زن بود. در دوران هخامنشیان، سرپرست کارگاههای تخت جمشید، بیشتر زن بودند. عدهای از زنان دو برابر مردان حقوق میگرفتند. این زنان، مهندسان و طراحانی بودند که بهترین و زیباترین هنرها را در تخت جمشید آفریدند. حتی زنان در این دوره جیره زایمان میگرفتند. دوره ساسانی کاملا متفاوت از دوره هخامنشیان بود. در امپراطوری ساسانی، زن شخصیت حقوقی نداشت و فرد محسوب نمیشد. زن از هر نظر تحت سرپرستی «کتک ختای» یا کدخدای خانواده بود. در چنین شرایطی پوراندخت در تیسفون تاج بر سر گذاشت و بدون توجه به جنسیت خود، قدرت را بار دیگر به خاندان از هم پاشیده ساسانی بازگرداند.»
وثوقی، درباره شرایط آن دوران گفت: «البته هنگامی که شیرویه و پسرش اردشیر مردند، مردان و سران ساسانی در مدائن، از میان خاندان شاهی، هیچ مردی را نیافتند که به تخت سلطنت بنشانند پس به ناچار دختر پرویز را به سلطنت نشاندند. شرایط آن زمان نشان میدهد که حتی کودکی برای پادشاهی باقی نمانده بود زیرا خاندانهای حکومتگر به جان هم افتاده و کشت و کشتار بزرگی راه انداخته بودند.»
فردوسی هم در اشعار خود گفته است:
یکی دختری بود پوران بنام چون زن شاه شد کارها گشت خام
پوراندخت با تمام آشفتگیها و طرز فکرهایی که درباره زنان در آن زمان رواج داشت تصمیم گرفت تا اوضاع کشور را سر و سامان دهد. نخست یک سال مالیات را بر مردم بخشید. با هراکلیوس، قیصر رم معاهده صلحی امضا کرد.
برگرداندن صلیب مقدس حضرت عیسی به اورشلیم یکی دیگر از اقدامات مهم او بود. به افتخار بازگرداندن این صلیب در بیتالمقدس جشن باشکوهی گرفته شد. حتی فردوسی که با به سلطنت نشستن زنان مخالف است مجبور شد در اشعارش به اقدامات او اشاره کند.
کسی را که درویش باشد، ز گنج توانگر کنم، تا نماند به رنج
ز کشور کنم دور بدخواه را بر آیین شاهان کنم راه را
پوراندخت به معنای دختری با چهره گلگون، نخستین زن ایرانی است که به مقام سلطنت رسید. دوران سلطنت او مصادف بود با اواخر خلافت ابوبکر و اوایل خلافت عمر.
در کتب او زنی عاقل، عادل و نیکو سیرت آوردهاند که چون شاه شد در میان رعایا عدل را گسترش داد. وی زمانی که سپاهی برای جنگ با اعراب فرستاد در مداین بیمار شد و در همانجا درگذشت.
در دوران آشفتگی دربار ساسانی او تنها حاکمی بود که به مرگ طبیعی درگذشت. زمان حکومت او یک سال و چهار ماه بود. بسیاری معتقدند که اگر پوراندخت زمان دیگری به حکومت میرسید کفایت و لیاقت بیشتری از خود نشان میداد.
منابع:
*کتاب تاریخ فمنیسم/نویسنده : میشل ریوسارسه / مترجم : عبدالوهاب احمدی / انتشارات روشنگران و مطالعات زنان
*سایت نور و ناز/عرفان نظرآهاری