راه های بیان عشق....

  • شروع کننده موضوع
  • #1

nima_nv

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
146
امتیاز
11
نام مرکز سمپاد
دبیرستان شهید هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
مدال المپیاد
کلاس های المپیاد زیست رو میرم شاید فرجی شد ....
یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟
برخی از دانش آموزان گفتند با بخشیدن عشقشان را معنا می کنند.
برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می دانند.
در آن بین ، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریف کرد:

یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپّه رسیدند درجا میخکوب شدند.
یک قلاده ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود. شوهر، تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود.

رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان لحظه، مرد زیست شناس فریادزنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت. بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید. ببر رفت و زن زنده ماند.

داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد.
راوی اما پرسید : آیا می دانید آن مرد در لحظه های آخر زندگی اش چه فریاد می زد؟

بچه ها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است!

راوی جواب داد: نه، آخرین حرف مرد این بود که «عزیزم ، تو بهترین مونسم بودی.از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود.››

قطره های بلورین اشک، صورت راوی را خیس کرده بود که ادامه داد: همه زیست شناسان می دانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد و یا فرار می کند. پدر من در آن لحظه وحشتناک ، با فدا کردن جانش پیش مرگ مادرم شد و او را نجات داد. این صادقانه ترین و بی ریاترین ترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود.
 

o_o

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
641
امتیاز
1,319
نام مرکز سمپاد
دبیرستان شهید هاشمی نژاد
شهر
مشهد
پاسخ : راه های بیان عشق

Wow
داره اشکم در میاد :((
ولی خاک بر سر اون مرده (Mard e) که زنشو آورده بوده جنگل :D
چرا باید همچین کار احمقانه ای میکرد که بعد مجبور بشه فداکاری بکنه :-?
 
  • شروع کننده موضوع
  • #3

nima_nv

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
146
امتیاز
11
نام مرکز سمپاد
دبیرستان شهید هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
مدال المپیاد
کلاس های المپیاد زیست رو میرم شاید فرجی شد ....
پاسخ : راه های بیان عشق....

به نقل از andia :
كاش همه اين قدر با مرام بودن
آدم های با مرام پیدا می شن اما تعدادشون کمه....
به نقل از PRФ :
Wow
داره اشکم در میاد :((
ولی خاک بر سر اون مرده (Mard e) که زنشو آورده بوده جنگل :D
چرا باید همچین کار احمقانه ای میکرد که بعد مجبور بشه فداکاری بکنه :-?
اینم حرفیه واسه خودش
 

mgh-nano

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,411
امتیاز
3,170
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
کرمان
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
cs
پاسخ : راه های بیان عشق....

به نقل از PRФ :
Wow
داره اشکم در میاد :((
بی احساس !
تازه داره در میاد ؟؟

یه خورده یاد بگیرین !
 

mamalmln

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
414
امتیاز
151
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی شهر ری
شهر
تهران
مدال المپیاد
فیزیک
پاسخ : راه های بیان عشق....

عشق در دل ماند و یار از دست رفت دوستان دستی که کار از دست رفت...........
عشق واقعی یعنی همین...یعنی از خود گذشتن ....یعنی جان فداییی...
 
بالا