شب رصدی

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع alireza.r
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

alireza.r

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
338
امتیاز
225
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی بابل
شهر
بابل
رشته دانشگاه
ریاض-فیزیک
درود
اینجا هر شب رصدی رو با بروبچ منجم مطرح میکنیم و خاطرات و اتفاقات رو میگیم!
دوستان چت روم نکنید و نظرات رو در قالب موضوع بگین...


××ویرایش :عنوان اصلاح شد .
 
پاسخ : شب رصدی

الان باید خاطره بگم؟
 
پاسخ : شب رصدی

به نقل از SIAVOSH :
الان باید خاطره بگم؟
خوب نه...فقط خاطره نیس...دوستان میدونن که شبای رصدی از جک گفتن گرفته تا هوا ابری شدنش همش با حاله...
خوب من میگم
یه تور سه روزه کامیار عزیز زاده و اناهیتا(گندترین نجومیه فرزانگانمون)توی نیاک امل گذاشتن...بروبچ به من نگفتن و جماعت همه دختر بابلی(زشت ترین دختران ایران ;D)بودند
رفیق من که پسره این وسط به من نگفت و دس پا شکسته رفتن نیاک
اه من گرفت هی تا خواستن 8اینچی رو راه بندازن هوا ابری بود :))
خلاصه این از رصدشون که هوا ابری بود
بعد برورچ رفتن که بخوابن یه اتاقه کوچیک پر دختر و تنها کامیار و رفیق من پسر بودن ;D پسره هم که از دخترا بدش میومد و طاقت کنارشون خوابیدنو نداشت تا صبح بیرون میچرخید که سرانجام اه من کامل شد و تو تابستون فجیح سرما خورد
صداش گرفته مماخ خیس خفن بی حال اومد خونه... :))
 
پاسخ : شب رصدی

هه ما که تا حالا هر چی شب رصدی داشتیم بیشترش ابری بود!
یه بار که معلم راضی شد به لامپ رصد کردن تا ستاره!
 
پاسخ : شب رصدی

جاتون سبز ما يه بار رفتيم هوتك رصد از اونجايي كه من شب قبلش نخوابيده بودم اصلا نفهميدم چي رصد كرديم
ضمن اينكه هوا اون قدر سرد بود كه ...

همه اين عوامل سبب شدن تا ZHR بارش 1000 به دست آورديم :دي
 
پاسخ : شب رصدی

من 3 تا رصد رفتم:
1. با مدرسه رفتیم با سارینا و پگاه و Tfire و دوستان رفتیم زواره اولش هوا ابری بود بعد هی می گفتن میره ماهم صبر کردیم نرفت به طوری که صبح خورشیدم ندیدیم من و پگی و ... تا صبح بیدار موندیم و با معلممون تا 5 بحث فلسفی میکردیم بعدم صبح شد و ما رفتیم بیرون پتو انداختیم رومونو اهنگ گذاشتیم Tfire و دوتا دیگم اومدن که عمشون هنوز خواب تشریف داشتن . :)) :)) :)) :)) :))

دومیم من با مرکز نجوم رفتم بچه ها با مدرسه من در کل اون روز اسمونو با یکی از دوستان زیرو رو کردیم 25 تا صورت فلکی و کلی جرم با دوربین: دنبل کوچیکه و بزرگه (سحابین) اندرومدا (کهکشان) M13,M7,M8,M27 ,...(خوشه) و مهمتر از همه ستاره میرا که یه دعوای حسابی سرش با اقای .... کردم هی میگفت پاینیس من می گفتم بالایی اخرشم عصبی شد رفت ;D ;D ;D ;D ;D ;D ;D

سومیم بارش شهابی بود که نمی گم چه کردیم ;D ;D ;D ;D چون فکره بد می کنین 8-}
 
پاسخ : شب رصدی

پریشب رفتیم رصد تو راه بارون اومد ولی ما به راهمون ادامه دایم ساعت12 آسمون صاف شد...
3 تا تلسکوپ برده بودیم تا تونستیم جرم رصد کردم فک کنم 15 16 تا m رصد کردیم مشتریو قمراش و کهشان و...
بعد نزدیک ساعت 3 بود (فک کنم البته!)ماه طلوع کرد خیلی باحال بود من کلی عکس گرفتم
بعد از سرما یخیدیم مجبور شدیم آتیش روشن کردیم سیب زمینی هم گذاشتیم توشو کلی سیب زمینی خوردیم و کلی خندیدیم :)) :))
کلا گشت ما بیشتر تفریحه تا گشت :)) :))
صبح هم 6 ضلعی زمستونی و.. شعرای شامی و.. دیدیم
کلی خوش گذشت
 
پاسخ : شب رصدی

اين آخرين رصدي كه رفتيم(آخريه كه صدف گفت) هوا ابر بود اولش دپرس شديم بعد هي نصف آسمون باز ميشد نصفش ابر بود بعد اون يكي نصف آسمون همينجوري تا صبح. خوب بود ولي بار تفريحيش بيشتر از بار علميش بود!
 
پاسخ : شب رصدی

ببخشید منظورتون از نجومی ها کیا هست؟
 
پاسخ : شب رصدی

به نقل از N A S H E R :
ببخشید منظورتون از نجومی ها کیا هست؟

کجا گفتن نجومی؟!

اینجا بچه هایی که شب رصدی داشتند ، خاطره میگن! ;D
 
پاسخ : شب رصدی

به نقل از TFire :
اين آخرين رصدي كه رفتيم(آخريه كه صدف گفت) هوا ابر بود اولش دپرس شديم بعد هي نصف آسمون باز ميشد نصفش ابر بود بعد اون يكي نصف آسمون همينجوري تا صبح. خوب بود ولي بار تفريحيش بيشتر از بار علميش بود!

گفتم اجرامیو هم که دیدیم بگم :M57 یه دوتا خوشه و شهاب
تازه جاتون خالی اونجا عقرب هم داشت و کسی به ما نگفته بود ما هم رو زمین دراز کشیده بودیمو شهاب شکار می کردیم :-ss



یکی دیگم یادم اومد تو خود شهر بود :)) ولی نزدیک بارش شهابی بود یه چند تا شهاب دیدیم یه شهاب زد که قدرش تغریبا 0 بود :P بعدم کلی حال کردم چون تلسکوپ دست خودم بود و رو هرچی می خواستم می بردم ولشم نمی کردم بچه ها هم هی میگفتن یه اهنگ میزاریم خوابتون ببره هی اهنگای رپ میزاشتن :-\ منم هی bsb :-* بعدم دمای صبح یکی اومد گفت یه خوشه دیده گپی علامت سوال اوردش ما هم مونده بودیم چیه یه دفعه یادم اومد خوشه پروینه واسه اثباتش نشستم ستاره هاشو شمردم :))
 
پاسخ : شب رصدی

من تاحالا قط یه بار رفتم .با انجمن نجوم آماتوری بودیم ؛ مقصدم کویر مرنجاب بود !الان بیشترین چیزی که

از اون شب یادم میاد سرما بود ! O0 O0 اول وسزای راه پیاده شدیم و یه سری از ماه عکس گرفتیم

بعد که به کاروانسرای مرنجاب رسیدیم ، شروع کردیم به رصد .اولش هر سرگروهی برای دور و بریاش

افسانه های صور فلکی و تاریخچه و اینارو میگفت ، بعد با فایندر و بعد با تلسکوپ یا دوربین دوچشمی

نشون میداد .اینا که تموم شد ملت پراکنده شدن ؛یه سری عکس میگرفتن ، یه سری کَل گذاشته

بودن سر مسیه ها و... خیلی عالی بود جاتون خالی ! :P ;D
 
پاسخ : شب رصدی

خب یه خاطره من بگم،بخندین!!
اولین بار که رفتم رصد ،اولین جرمی رو که رصد کردم..مشتری بود و 3تا قمر گالیله ایش(یکیش اون موقع نبود)!!بعد من اینو دیدم ذوق مرگ شده بودم!!
با هزار امید رفتم مامانمو از خواب بلند کردم ،که مامان مامان پاشو بیا اینو نگاه کن!!

بعد حالا هوا خیلییی سرد ،مامانم پاشد اومد رفت یه نگاه انداخت!بعد برگشن یه نگاه من کرد..بعد چشاشو مالید دوباره یه نگاه انداخت!!گفت پریا این؟؟!!

گفتم آره!!
بعد برگشت نگاه آسمون کرد عاجزانه گفت:خداا،منو تو این سرما برداشته آورده وسط این بیابون 4تا دایره نشونم بده!!!!!
 
شب رصدی
فقط ی بار پیش اومد البته با دوستان برای رصد هلال و مقارنه های خاص خورشید گرفتگی و یا برنامه هاییی از این دست بیرون میشیم ولی ی شب کامل نبوده
سال 97 یا 98 دقیق یادم نیست برای بارش شهابی برساوشی دوستان انجمن نجوم مشهد مهمان ما بودند در کاروان سرا عباس آباد 20 کیلومتر مانده به تربت جام. شب خوبی بود ماه نداشتیم هوا هم صاف بود و سرد هم نبود(دروغ چرا یکم سرد بود)
من از صبح با دوستان مشغول آماده سازی برای پذیرایی از مهمانان بودیم هماهنگی های لازم برای چادر چای آب سرویس بهداشتی نور و..... خلاصه خیلی خسته شدم ولی شب خوبی داشتیم شهاب ها بسیار زیبا بودندجاتون خالی
اتفاقات جالبی هم افتاد که اگه بگم بازی سری ذهن های منحرف شروع میکنن خیال پردازی پس نگم بهتره.........
 
Back
بالا