- شروع کننده موضوع
- #1
Sampadik
کاربر خاکانجمنخورده
- ارسالها
- 1,666
- امتیاز
- 7,042
- نام مرکز سمپاد
- فرزانگان 1
- شهر
- تــهران
دو خط موازي زاييده شده اند. پسركي در كلاس درس آنها را روي كاغذ كشيد. آن وقت دو خط موازي چشمانشان به هم افتاد و در همان يك نگاه قلبشان تپيد و مهر يكديگر را در سينه جاي دادند. خط اولي نگاه پرمعنا به خط دومي كرد و گفت : ما مي توانيم زندگي خوبي داشته باشيم .... خط دومي از هيجان لرزيد. خط اولي : .... و خانه اي داشته باشيم در يك صفحه دنج كاغذ . من روزها كار مي كنم . مي توانم خط كنار جاده اي متروك شوم ... يا خط كنار يك نردبان.
خط دومي گفت : من هم مي توانم خط كنار گلدان چهارگوش گل سرخ شوم . يا خط كنار يك نيمكت خالي در يك پارك كوچك و خلوت ! چه شغل شاعرانه اي .... !
در همين لحظه معلم فرياد زد :دو خط موازي هيچ وقت به هم نمي رسند و بچه ها تكرار كردند.
منبع: http://www.iranvij.ir/forum/thread65867.html#post292256
×نویسندشو پیدا نکردم!
خط دومي گفت : من هم مي توانم خط كنار گلدان چهارگوش گل سرخ شوم . يا خط كنار يك نيمكت خالي در يك پارك كوچك و خلوت ! چه شغل شاعرانه اي .... !
در همين لحظه معلم فرياد زد :دو خط موازي هيچ وقت به هم نمي رسند و بچه ها تكرار كردند.
منبع: http://www.iranvij.ir/forum/thread65867.html#post292256
×نویسندشو پیدا نکردم!